چین و آمریکا در روز 19 و 20 دسامبر 2013 با موضوع مبادلات تجاری، با یکدیگر به گفتگو خواهند نشست. در اين دور از مذاکرات وانگ يانگ، معاون نخست وزير چين طي روزهاي 19 و 20 دسامبر ميزبان وزير بازرگاني و نماينده ويژه تجاري آمريکا خواهد بود.
بر سر این مذاکرات، سایهای از روابط اخیر این دو "ابرقدرت" سنگینی میکند و پرتنش بودن مناسبات پکن- واشنگتن را میتوان در بخشهای زیر خلاصه کرد:
*** اختلافات اقتصادی
چين و آمريکا، به عنوان دو قدرت اقتصادی برتر جهان، هر یک به دنبال منافع تجاري خود هستند. روابط چین و آمریکا در دهههای گذشته بیشتر رنگ و بوی رقابت و تلاش برای کسب فرصتهای متقابل به خود گرفته است. البته چین، تاکنون توانسته بر استفاده بهتر از فرصتهای ازدیاد توان مالی بر آمریکا پیشی بگیرد.
چين خواستار کاهش محدوديتهاي امريکا براي صادرات کالاهاي پيشرفته فني است، ولی آمريکا نيز از چين ميخواهد تا با توليد غيرقانوني کالاهاي آمريکايي در چين مبارزه کند. سياستمداران آمريکايي به "باراک اوباما" فشار ميآورند تا کسري تجاري آمريکا با چين را کاهش دهند.
چين بر اساس پيشبيني صندوق بينالمللي پول ميتواند تا سال 2016 با پشت سرگذاشتن آمريکا به قدرت اول اقتصادي جهان تبديل شود.
از عناصر تعیینکننده این مسئله، میتوان به ارزانی و فراوانی نیروی کار و توزیع جمعیت چینیهای فعال و صاحب فن و دارائی در اکثر کشورهای آسیای شرقی، توان اقتصادی بالا، بازارهای متنوع و وفور تولیدات گسترده و ارزان در مقایسه با محصولات متحدین اقتصادی امریکا از جمله ژاپن و کره جنوبی اشاره کرد.
"جوزف چنگ"، استاد دانشگاه هنگ کنگ بر اين باور است که چين به اهميت قدرت نرم پي برده و دستاوردهاي اقتصادي تا اندازهاي اين کشور را به نمونهاي قابل بررسي در جهان تبديل کرده است.
*** اختلافات سیاسی
ایالات متحده آمریکا به عنوان یک هژمون سلطهطلب، برای حفظ و توسعه نفوذ استراتژیک خود، به شرق آسیا توجه تام دارد.
با گسترش توان و قدرت سیاسی، امنیتی– نظامی چین، پارامترهای جمعیتی و موقعیت ژئواستراتژیک این کشور، تصمیمسازان سیاسی– اقتصادی و امنیتی امریکا به دنبال تدوین یک استراتژی نو در قبال منطقه شرق آسیا، آن هم با هدف مهار چین میباشند. طراحی چنین راهبردی اساسی برای دولتمندان امریکا بیش از همیشه برای آنها اولویت و ضرورت داشته و مشغولیت فکری و ذهنی آنان را بطور مستمر به خود اختصاص داده است.
از سوی دیگر، چین هم در عین حال که از تعدیل روابطش با آمریکا سخن میگوید، از چالشهای پیش روی آمریکا (مانند بحران اقتصادی،...) به نفع خود استفاده میکند. به طور کلی میتوان گفت در نگاه کلان، "نظم نوین بینالمللی" اگرچه واژهای ثابت است اما آن نظمی که مدنظر کاخ سفید است، تفاوت بسیاری با نظم مدّنظر چین دارد.
از این رو وقتی چین، آمریکا را ناقض بزرگ قوانین و چهارچوبهای بینالمللی میبیند، متوسل به همکاری با روسیه و سایر بازیگران منطقهای میشود.
*** اختلافات دفاعی- نظامی- امنیتی
یکی از نکات قابل توجهی که در گزارش روندهای جهانی تا سال 2030 (انتشارات شورای ملی اطلاعات آمریکا) بدان پرداخته شده، موضوعات مرتبط با چین است.
این گزارش، نسبت به افزایش قدرت نظامی- دفاعی و امنیتی چین هشدار میدهد. به نقل از همین منبع، چین ظرف دو دهه آینده به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان، از آمریکا پیشی خواهد گرفت.
بدبینی و بیاعتمادی متقابل پکن و واشنگتن نسبت به یکدیگر، تا به آنجا پیش رفته که گزارش استراتژی دفاعی آمریکا در ژانویه ٢٠١٢ ادعا میکند خطراتی که آمریکا را در آینده تهدید میکند، به خصوص از سمت چین است، و رفته رفته در حال افزایش است؛ لذا آمریکا برای حفظ برتری نظامی خود بایستی حضور نظامی خویش در آسیا و حوزه اقیانوس آرام را افزایش دهد!
اختلافات دفاعی نظامی میان چین و آمریکا در ماه نوامبر آنجا به اوج خود رسید که پکن با تشکیل منطقه دفاع هوایی، از هواپیماهایی که در این منطقه پرواز میکنند درخواست ارائه اطلاعات پروازی کرد. اما آمریکا و متحدان آن، درخواستهای چین را رد کرده و به پرواز هواپیماهای نظامی درون این منطقه ادامه میدهند!
روز شنبه 14 دسامبر 2013 (23 آذر) ناوهای جنگی آمریکا و چین، تا آستانه درگیری پیش رفتند. سپس نیروی دریایی آمریکا اعلام کرد یک رزمناو آمریکایی مجهز به موشکهای هدایتشونده که در آبهای بینالمللی جنوب دریای چین فعالیت میکرد مجبور شده برای جلوگیری از رویارویی با یک کشتی جنگی چینی مسیر خود را تغییر دهد.
*** جمع بندی
با توجه به تضادهایی که در شاکله استراتژی پکن با کاخ سفید پدید آمده و به گوشهای از جدیدترین آنها اشاره شد، باید منتظر بود تا از مذاکرات تجاری میان این دو هژمون جهانی، در 19 و 20 دسامبر 2013 چه نتیجهای بیرون خواهد آمد. این اختلافات اگرچه حوزههای اقتصادی، سیاسی و نظامی را دربرمیگیرد اما عرصه اقتصاد و تجارت، محوریترین ستونی است که مقامات پکن به آن تکیه زدهاند.
جهشهای چین در عرصههای پیشرفت، به اندازهای بوده که دستگاههای اطلاعاتی و شورای ملی امریکا اعلام کردند در سال ۲۰۳۰ چین قدرت برتر اقتصادی در تمامی ابعاد محسوب شده و برتری آن بر امریکا از هم اکنون مشهود است. به طور مثال دولت چین برنامه جاهطلبانه فضایی خود را به طور جدی دنبال میکند.
تلویزیون دولتی چین روز شنبه 14 دسامبر 2013 (23 آذر) اعلام کرد فرودگر "چانگایی ۳" (Chang'e) بر سطح کره ماه فرود آمده است. آنها سومین کشور پس از آمریکا و شوروی سابق هستند که فرودگری را بر سطح ماه نشاندهاند.
گفته میشود هدف اصلی چین این است که یک انسان را در کره ماه پیاده کند.
گزارش از طاهری
انتهای پیام/