جنگ ادراک پیش روی مذاکرات هسته‌ای

نرمش قهرمانانه خوانشی از اصول کلی «عزت، حکمت و مصلحت» است در جهت خنثی‌سازی سناریوی دشمن در ایجاد شکاف ملی و با هدف فرصت‌سازی جهت پی‌بردن به ماهیت دشمن و اهمیت توجه به ساخت اقتدار درون‌زا است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،رمزگشایی از اقدامات اخیر آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی در تشدید تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران و ترسیم سناریوهای ممکن پیرامون آینده مذاکرات هسته ای، مستلزم فهم جنگ ادراک است. جنگ ادراکی از لایه‌های جنگ نرم و بخشی از جنگ‌های هوشمندانه و هنرمندانه و مجموعه ای از فعالیت‌هایی است شامل دیپلماسی رسمی، دیپلماسی عمومی، فریب استراتژیک، جنگ اطلاعاتی و  جنگ روانی استراتژیک. این جنگ برای پذیرش، باور و یا رد اطلاعات، نشانه‌ها و تصاویر به مشاهده‌گران آماج به اجرا در می‌آید.

 مخاطب آماج در جنگ ادراکی عموماً نخبگان، تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیرندگان کشور هدف را شامل می‌شود.

هدف جنگ ادراکی تاثیرگذاری برانگیزه‌ها، استدلال‌ها و ارزیابی‌های راهبردی نخبگان، تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان مورد نظر است. جنگ ادراکی از یک سو می‌تواند سیستم‌های تصمیم‌سازی و تصمیم گیری کشور آماج را مختل کند و از سوی دیگر با وادار نمودن آنان به ارزیابی و محاسبه مجدد پیرامون اهداف و منافع ملی، نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری کشور هدف را دچار اشتباه محاسباتی نماید.

 در جنگ ادراکی با تصویرسازی و ایجاد استدلال‌های به ظاهر واقعی و منطقی برای مخاطبین، به گونه‌ای فضاسازی بر روی نخبگان، تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان جامعه هدف انجام می‌شود که آنان در عین وادار شدن به اشتباه محاسباتی و انجام بازی باخت، تصور می‌کنند که در حال پیروز شدن هستند یا به پیروزی دست یافته‌اند.

 در این نوشتار سعی بر آن است که سناریوهای ممکن پیرامون آینده مذاکرات هسته ای، در چارچوب جنگ ادراکی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. بر این اساس علاوه بر توضیحاتی که در مقدمه پیرامون جنگ ادراک ارائه شد، در ادامه به ناچار می‌بایست برای کمک به اذهان مطالعه کنندگان مقاله، توضیح مختصری پیرامون سناریوسازی و روش تدوین سناریو ارائه گردد.

 

آشنایی مختصر با سناریوسازی

 پیش‌بینی‌های راهبردی ناظر بر وقوع رخدادها و رویدادهای آینده هستند که از برآیند بررسی‌های راهبردی به دست می‌آید. پیش‌بینی‌های راهبردی بخشی از فرآیند تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری‌های استراتژیک است که از طریق سناریوها شاکله بندی می‌گردند و آنگاه سناریوها می‌توانند پاسخ‌های محتمل و ممکن را -به وضعیت‌هایی که متغییرهای آن هنوز رخ نداده‌اند- بدهد.

 در واقع سناریوها به اتاق‌های فکر و سامانه‌های اطلاعاتی کمک می‌کند تا بتواند پاسخ‌های لازم را به سوالات زیر پیرامون وضعیت‌های آینده بدهند:

 1- آن چه ممکن است رخ بدهد چیست؟

2- چه ویژگی‌هایی دارد؟

 3- چه عواملی در پدید آوردن آن پدیده موثرند؟

 4- چه عناصری در ترکیب آن پدیده و قوام آن دخیل هستند؟

 5- این پدیده در چه شرایطی رخ خواهد داد؟

 سناریو توصیفی است از آن چه که ممکن است در آینده به وجود آید و مبتنی بر مجموعه ای از مفروضات است که به طور ذاتی و درونی سازوار هستند.

 سناریوها دارای سه رکن هستند:

 الف) محیط سناریو؛ شامل مجموعه عوامل و شرایطی است که به طور مستقیم و یا غیرمستقیم در شکل‌گیری یک پدیده و یا رشد آن موثر هستند. بازیگران سناریو در حقیقت عناصر و پیشرانانی هستند که در شکل‌گیری رویدادها و رخدادها موثر واقع می‌شوند.

 ب) بازیگران سناریو: قلب سناریو است که به پیکربندی و ساختاربندی سناریوها کمک می‌کند.

 ج) منطق سناریو: کشف ارتباط منطقی میان عوامل محیطی و عناصر موثر در سناریو است.

 

روش تدوین سناریو

برای سناریوسازی می‌بایست به گام‌های زیر توجه داشت.

 گام اول: تعریف موضوع یا تصمیم‌های کلیدی

 گام دوم: شناسایی عواملی که بیشترین تاثیر را بر پیامد تصمیم شناخته شده دارند.

 گام سوم: شناسایی نیروهای محیطی

 گام چهارم: تحلیل عوامل محیطی

 گام پنجم: روایت و منطق دهی به سناریوهای ممکن

 

گام ششم: بررسی منطق سناریوهای ممکن

 گام هفتم: بررسی محتمل ترین سناریو و مشخص نمودن سناریوی مطلوب

 گام هشتم: تحلیل محتوا و پیامدهای سناریوها بر راهبردها و تصمیم‌ها

 

سناریوهای ممکن پیرامون مذاکرت هسته ای

بر اساس متغییر جنگ ادراکی و تاثیر آن بر چشم انداز آینده مذاکرات هسته ای و شناسایی عواملی که بیشترین تاثیر را در روند آینده دارند و همچنین شناسایی و تحلیل نیروها و عوامل محیطی در موضوع مذاکرات هسته ای سه سناریو را می‌توان برای آینده مذاکرات هسته ای پیش بینی نمود.

سناریوی اول: کارشکنی در رفع برخی تحریم‌ها و تشدید فشارها و تحریم‌ها

بر اساس تحلیل عوامل محیطی و بازیگران موثر بر سناریو و همچنین متغییر جنگ ادراکی، سناریوی اول را این گونه می‌توان روایت و منطق دهی نمود که آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی به تعهدات اندک و محدودی که برای آزاد کردن کمی از پول‌های بلوکه شده داده اند به صورت کامل عمل نمی کنند و علاوه بر کارشکنی در رفع برخی از تحریم‌ها، موردی عمل خواهند کرد. آنان در این سناریو فشارها را تشدید و تحریم‌های جدیدی را نیز علیه جمهوری اسلامی ایران وضع خواهند نمود.

در چارچوب این سناریو آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی با فضا سازی رسانه ای و دیپلماتیک، ایران را متهم به عدم همکاری پیرامون توافق نامه ژنو می‌نمایند.

در بررسی منطقی سناریو می‌توان گفت طرف غربی بر این انگاره است که فشار تحریم‌ها بر انتخابات ریاست جمهوری ایران تاثیرگذار بوده و دولت جدید نیز در چارچوب جنگ ادراکی به پای میز مذاکره آمده است. از این رو با تشدید فشارها و تحریم‌ها می‌توان امتیازات بیشتری از ایران مطالبه کرد و در مقابل آنان نیز به دلیل احساس نیاز جدی به رفع تحریم‌ها نه تنها میز مذاکره را ترک نخواهند کرد بلکه مجبور به واگذاری امتیازات بیشتری خواهند شد و در نهایت می‌توان از این رهگذر با ایران به توافق جامع دست یافت.

 تامل در برخی از مواضع و اظهارات مقامات آمریکایی و اروپایی می‌تواند در منطق دهی سناریوی اول کمک بیشتری نماید که در زیر به برخی از آن‌ها اشاره می‌گردد.

 در نیویورک پس از نخستین دور از مذاکرات جمهوری اسلامی ایران و 1+5 در دولت یازدهم (مهرماه 1392) خانم وندی شرمن، مسئول تیم مذاکره کننده آمریکایی، در 28 مهرماه طی مصاحبه ای با سی.ان.ان ارزیابی خود را از تیم جدید هسته ای ایران این‌گونه بیان می‌کند: «از نظر من آن چیزی که در این دور متفاوت بود، این است که دولت ایران با دستور کار اعتدال، دستور کار تغییرات اقتصادی و خلاصی از تحریم‌ها و پرداختن به نگرانی جامعه بین‌الملل برای تضمین آینده اقتصادی بهتر توسط مردم انتخاب شده است.»

 وندی شرمن در جلسه ای دیگر نتیجه ارزیابی‌های خود را درباره شرایط جدید به کنگره آمریکا این‌گونه گزارش می‌کند: «این واقعیت است که تحریم‌ها یک مساله کلیدی در انتخابات ایران بود و این که مقام‌های ایران اکنون به صراحت درباره آرزوی خود برای رفع تحریم‌ها صحبت می‌کنند اهمیت این معماری [تحریم‌ها] را تقویت می‌کند.»

در این اثناء اظهارات مقام بلند پایه دولت، مبنی بر «خالی بودن خزانه دولت»، علاوه بر اینکه به ارزیابی راهبردی طرف غربی در اثربخشی تحریم‌ها و جنگ ادراکی علیه ایران کمک شایانی نمود، قدرت‌های سلطه گر را برای تکوین سناریوی اول امیدوارتر نمود.

از دیگر نکاتی که تحقق سناریوی اول را با متغییر جنگ ادراکی برای طرف آمریکایی و اروپایی به واقعیت نزدیک می‌سازد عبارت است از:

 - پذیرفتن متن توافق نامه ژنو با ساختار مهندسی شده و گنجانده شدن عباراتی در متن توافق نامه ژنو که تیم مذاکره کننده آمریکایی بر روی آن‌ها اصرار و تاکید داشت.

 - در این راستا می‌توان به جمله وندی شرمن در 22 مهرماه 92 (یک روز قبل از مذاکرات 1+5 با ایران) اشاره نمود. وی دستور العمل کشورش برای مذاکره با ایران را این گونه برشماری کرد: «ما به دنبال توافقی هستیم که نهایتاً همه نگرانی‌های جامعه بین المللی از جمله تمکین ایران از قطعنامه‌های شورای امنیت و مسئولیت‌های ایران طبق ان.اپی.تی را رفع نماید.»

- سخاوتمندی تیم مذاکره کننده در واگذاری تقریبا اکثر مزیت‌های رقابتی ایران برای به توافق رسیدن در ژنو که این مسئله مورد اذعان خاویر سولانا مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز قرار گرفت.

 - تصویب تحریم‌های جدید اروپایی و آمریکایی علیه ایران و تلاش تیم دیپلماتیک کشورمان برای توجیه تحریم‌های جدید و هم‌چنان مثبت نشان دادن فضا فی‌مابین.

سناریوی دوم: پای‌بندی به توافقات و عمل به تکالیف و تعهدات از سوی طرفین

 این سناریو در حقیقت خوشبینانه‌ترین سناریوی ممکن خواهد بود. فرضیه این سناریو براساس اعتماد و عمل به تکالیف و تعهدات از سوی دو طرف استوار است.

 بر این اساس، سناریوی دوم را این‌گونه می‌توان روایت نمود که طرفین توافق‌نامه با اعتماد به یکدیگر و پای‌بندی به توافقات صورت پذیرفته، به تکالیف و تعهدات خود عمل می‌نمایند و طی یک بازه زمانی 6 ماهه یا یکساله به یک توافق‌ جامع دست می‌یابند.

 در بررسی این سناریو نمی‌توان سازواری بین محیط سناریو و بازیگران مؤثر در آن برقرار کرد. زیرا تصویب تحریم‌های جدید اروپایی و آمریکایی، آن هم تنها چند روز پس از توافق‌نامه ژنو و همچنین اظهارات و مواضع مقامات غربی، عملاً تحقق این سناریو را به صفر نزدیک می‌سازد.

 در این رابطه می‌توان به اظهارات جان کری، وزیر خارجه آمریکا، اشاره داشت وی گفته است: «آمریکا با توجه به تاریخچه فریبکاری ایرانی‌ها، همچنان به آن‌ها بی‌اعتماد است».

 همچنین خانم وندی شرمن در جلسه استماع کمیته روابط خارجی سنای آمریکا اظهار می‌دارد: «تحریم‌های مربوط به حقوق بشر و فعالیت‌های تروریستی آن‌ها [ایران] هنوز روی میز است. این یعنی آن‌ها باید در حوزه حقوق بشر پیشرفت‌های قابل توجهی داشته باشند، باید دست از حمایت تروریسم برداشته و اقدامات خود مبنی بر بی‌ثبات کردن منطقه و دیگر بخش‌های جهان را متوقف کنند.»

 البته سابقه موضوع نیز بر بی‌اعتمادی و عمل نکردن به تعهدات از سوی طرف غربی دلالت دارد. در طی سال‌های 82 تا 84 توقف فعالیت‌های هسته‌ای برای مدت طولانی آن هم به صورت داوطلبانه و پذیرش نظارت کامل آژانس بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران، بخش‌هایی از گام اعتمادساز جمهوری اسلامی ایران بود که با پاسخ سلطه‌گرایانه و استعماری طرف آمریکایی و اروپایی مواجه شد.

سناریوی سوم: زدن به زیر میز مذاکرات

 

بر اساس شناسایی عواملی که بیشترین تأثیر را بر پیامد تصمیم‌های شناخته شده دارند و همچنین تحلیل عوامل محیطی، سناریوی سوم این چنین روایت می‌گردد که پس از برخورد طرفین به موانع بی‌اعتمادی، یکی از طرفین یا هر دو به زیر میز بازی بزنند و عملاً مذاکرات به هم بخورد.

در منطق‌دهی به این سناریو به نظر می‌رسد پرداخت هزینه‌های این سناریو برای طرفین دشوار خواهد بود زیرا نتیجه آن به شکل‌گیری سه‌گانة مورد نظر رژیم صهیونیستی، لابی صهیونیستی و جمهوری‌خواهان در آمریکا مبنی بر «فشار، تحریم و تهدید» خواهد انجامید.

 البته براساس متغییر جنگ ادراکی سناریوی سوم کارکرد خاصی خواهد داشت این سناریو می‌تواند به مثابه چماق هراس‌انگیز از یک سو در قالب جنگ روانی استراتژیک و فریب استراتژیک، ضریب موفقیت سناریوی اوّل را به‌شدت افزایش دهد و از سوی دیگر برخی افراد را در داخل کشور دچار اشتباه محاسباتی نموده و امتیازدهی به سلطه‌گران را عین مصلحت‌گرایی تفسیر و توجیه نمایند.

در راستای جنگ ادراکی و افزایش ضریب موفقیت سناریوی اوّل، جان کری در جلسه کنگره آمریکا می‌گوید در صورت تخطی ایران از توافق‌نامه نامه ژنو حمله نظامی در دستور کار قرار خواهد گرفت.

 البته این سناریو می‌تواند دارای کارکرد امنیتی برای بی‌ثبات‌سازی محیط داخلی ایران نیز باشد که در بحث بررسی محتمل‌ترین سناریو و تحلیل کالی به آن پرداخته خواهد شد.

 

بررسی محتمل‌ترین سناریو و تحلیل کلی

به نظر می‌رسد با بررسی عوامل محیطی، عناصر مؤثر بر سناریو و منطق سناریوهای ذکر شده از یک سو و ارزیابی‌های راهبردی آمریکا از اثربخشی جنگ ادراکی علیه نخبگان، تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیرندگان جامعه آماج در ایران -به‌ویژه پس از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم- سناریوی اوّل برای طرف آمریکایی و اروپایی از امکان تحقق بیشتری نسبت به سناریوی سوم برخوردار خواهد بود. البته سناریوی سوم هم‌چنان که ذکر شد می‌تواند در نقش سناریوی مکمل به افزایش ضریب موفقیت سناریوی اوّل کمک مؤثری نماید.

 در تحلیلی کلی به نظر می‌رسد ترکیبی از سناریوی اوّل و سناریوی سوم که دربرگیرنده جنگ ادراکی تمام عیار است در نهایت به عنوان یک سناریوی هوشمند و پویا به فاز اجرا منتقل خواهد شد.

عملیاتی شدن این سناریوی ترکیبی و تحقق آن به کمک پیشران‌های داخلی و خارجی، علاوه بر مهار نظام اسلامی، زمینه‌ساز تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران گردد.

در عین حال این احتمال وجود خواهد داشت چنانچه در کمتر یا بیشتر از مهلت معین شده در توافق‌نامه ژنو، سناریوی ترکیبی نتواند فرآیند تغییر رفتار جمهوری اسلامی را رقم بزند، پروژه بی‌ثبات‌سازی ایران با الهام‌گیری از مدل اخیر اوکراین در وادار ساختن دولت این کشور به خواسته‌های طرف آمریکایی و اروپایی از طریق بی‌ثبات‌سازی این کشور توسط شبکه‌های سازماندهی شده در دستور کار قرار گیرد.

 در این ارتباط شواهد و قرائن زیر می‌بایست بیش از پیش مورد توجه دلسوزان نظام و معتقدان به منافع ملی قرار گیرد:

 - دیدار نماینده پارلمان اروپا با فتنه‌گران

 - تمهیدات نسبتاً گسترده فتنه‌گران در فعال‌سازی شبکه‌های مدیریتی و دانشجویی خود در دانشگاه‌ها

 - قبح‌زدایی از شبکه‌های اجماعی ضدنظام و فعال در فتنه، اعتباربخشی به این شبکه‌ها و ارتقاء ظرفیت آن‌ها.

 - پرداختن طرف غربی به موضوع حقوق بشر در ایران و طرح موضوع حقوق شهروندی در داخل کشور

 

نرمش قهرمانانه؛ سناریوی مطلوب جمهوری اسلامی

در این میان آنچه مطلوب جمهوری اسلامی ایران است، سناریوی مبتنی بر «نرمش قهرمانانه» است که از سوی نظام اسلامی برای مقابله با توطئه‌های نظام سلطه و تقویت انسجام ملی در دستور کار قرار گرفته است.

 نرمش قهرمانانه -همان‌گونه که نگارنده پیشتر در مقاله «نرمش قهرمانانه» بدان پرداخته است- به مفهوم هم‌زیستی مسالمت‌آمیز در کنار نظام سلطه و استکبار جهانی و یا تسلیم شدن در برابر زیاده‌خواهی دشمن نیست. این تاکتیک خوانشی از اصول کلی «عزت، حکمت و مصلحت» است که در جهت خنثی‌سازی سناریوی دشمن در ایجاد شکاف ملی و با هدف فرصت‌سازی جهت پی‌بردن به ماهیت دشمن و لزوم بی‌اعتمادی و اهمیت توجه به ساخت اقتدار درون‌زا است. به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) «عرصه سیاست خارجی میدان نرمش قهرمانه است، اما نرمشی که در برابر دشمن تیز باشد. بنابراین دیپلمات‌های ما باید در موضع اصولی خود، مستحکم بایستند و استقامت و پایمردی حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)، را الگوی خود قرار دهند».

این نوشتار را با سخنی هوشمندانه و گرانقدر از رهبر معظم انقلاب، امام خامنه‌ای (حفظه الله) به پایان می‌بریم: «راه موفقیت این است که در مقابل دشمن، انسان «یک قدم» هم عقب‌نشینی نکند و الّا موجب تشجیع دشمن در جنگ انداختن و دست انداختن می‌شود. ملت و مسئولین ایران در مقابل باج‌خواهی دشمنان عقب‌نشینی نمی‌کنند.»
ارسال دیدگاه جدید
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.