فعالیت در تیم میلان یعنی زندگی کردن در شرایطی کاملاً خاص ومتفاوت.
وي تصريح کرد: هرگز به یاد ندارم که هیچیک از روسای باشگاه میلان به من گفته باشند که باید در مسابقهای برنده شوم ودر بازی دیگری بازنده.
میلان تیمی بود که تمام بازیکنانش باید برای کسب پیروزی و امتیاز کامل مسابقه به میدان میرفتند واین واقعیتی انکار ناپذیراست.
من حاضرهستم که لحظه به لحظه و مسابقه به مسابقه شفاف سازی کرده و
مدارک و مستندات خود را به رسانههای خبری ارائه دهم مثلاً در مسابقهای
که میلان مقابل لاتزیو داشته ودر آن مرا متهم به شرط بندی کردهاند من در
ترکیب اصلی تیم حضور نداشتهام ودر مسابقه دیگر مقابل کالیاری که مسابقه
پایان فصل بود ودر مقابل هشتاد هزار تماشاچی برگزارمیشد چهطور
میتوانستم مرتکب کارهایی شوم که به من ارتباط میدهند.شما به من بگویید که درآن شرایط و فضا چگونه میتوانستم مسائلی از این قبیل را آرایش و طراحی کنم آنهم جلوی آن جمعیت بزرگ.
تمام خواست من این است که شفاف سازی کرده وآنچه که طی آن مدت انجام دادهام توضیح دهم.
من هرگز وارد هیچ جریانی نشدهام ودر این موارد هم هرگز به یاد ندارم که کسی با من ملاقاتهایی داشته ویا پیشنهاداتی کرده باشد.
من بیماری خاصی درچشمانم دارم که با این استرستهای بودجودآمده بدتر میشود و باید اعلام کنم که درحال حاضر در شرایط خوبی نیستم و روزهایی بسیار بد را سپری میکنم. درعین حال باید اعلام کنم که بسیار هم عصبانی هستم زیرا دوست دارم در عرصه مربیگری فوتبال فعالیتهای ویژهای داشته باشم و کارم را با جدیت دنبال کنم و دوست ندارم برنامههایم در این رابطه به مشکل برخورد کند.
واقعیت این است تمام آنچه که گفته و شنیده میشود فقط و فقط عصبانیت مرا بیشتر میکند و بس.
باید به من حق بدهید که تا این اندازه عصبانی باشم زیرا همیشه
برایم خوشایند بوده است که مردم مرا به عنوان یک انسان تحسین کردهاند
امروز در بازار ماهی فروشها کسی به من گفت اگر این خبر صحت داشته باشد من
دیگر فوتبال نگاه نخواهم کرد زیرا گاتوزو را بازکنی میشناختم که همیشه
برای عشق و علاقهاش به این ورزش به میلان رفته و فوتبال بازی کرده است و
در این بین پول برایش از اهمیت کمتری برخوردار بوده است. اتفاق بسیار بد و
آزاردهندهای برایم رخ داد.
این اصلا جالب نیست که ساعت پنج و نیم صبح وقتی که پلیس وارد منزل شد
به همراهش چندین خبرنگار و گزارشگر با دوربینهای روشن قصد افشاگری داشتند
که اين اتفاقی بسیار بد بود. زیرا من نه در ابتدای ماجرایی بودم که رخ
داده بود و نه در انتهای آن.
بعد از اینکه این خبر را شنیدم اولین کاری که کردم به همسرم تلفن کرده
و به خانهام بازگشتم و مثل بچهها به او گفتم توقع ندارم که مرا زدی مقدس
و بیگناه بدانی ولی من هرگز با افرادی که دنبال شرطبندی در فوتبال و
کارهایی از این قبیل بودهاند بر سر یک میز ننشستهام.
هرچند که از پلیس هم بسیار ممنون هستم. زیرا برخورد خوبی در منزل با من داشت. آنها فقط یک آیپد و کامپیوتر را از خانه من بیرون بردند که احتمالا مراحل تحقیق را پیگیری کنند.
انتهاي پيام/