دومین جلسه مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری با موضوع «اقتصاد سیاسی استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای» با حضور اعضای این مرکز برگزار شد.

به گزارش حوزه دولت باشگاه خبرنگاران،‌ دومین جلسه مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری با موضوع «اقتصاد سیاسی استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای» با حضور حسام‌الدین آشنا (ریاست مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری)، محسن رنانی (عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان)، بهزاد سلطانی (عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان و مشاور در سازمان انرژی اتمی)، حمید امیری‌نیا (رئیس مرکز همکاری‌های فناوری و نوآوری ریاست جمهوری)، مصطفی دین‌محمدی (عضو هیئت علمی دانشگاه زنجان)، سیدعلی حسینی ‌تاش (معاونت راهبردی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی)، محمود همتی (معاون فناوری و امور بین‌الملل پژوهشگاه صنعت نفت)، مسعود درخشان  (عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی)، غلامحسین حسنتاش (نایب رئیس و مدیر اجرائی انجمن اقتصاد انرژی ایران)، مسعود عبدی (کارشناس دفتر همکاری‌های فناوری و نوآوری ریاست جمهوری)، مهندس صابر میرزایی (معاون پژوهشی دفتر همکاری‌های فناوری و نوآوری ریاست جمهوری)، و محمد فاضلی (معاون پژوهشی مرکز بررسی‌های استراتژیک) پنجشنبه هفته گذشته برگزار شد.
 
در این نشست که با موضوع «اقتصاد سیاسی استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای» برگزار شده بود گزارشی به شرح زیر آمده است:
 
مقدمه:
 
در این نشست برخی از مباحث مهم درخصوص رویکرد اقتصادی غرب به مسأله انرژی و جایگاه پرونده هسته‌ای در این رویکرد، تحلیل و ارزیابی اقتصادی انرژی و صنعت هسته‌ای، جایگاه انرژی هسته‌ای در نقشه و استراتژی تأمین پایدار انرژی کشور، و ملاحظات مربوط به سیاست فناوری و سیاست انرژی در کشور بررسی شده است. آنچه در ادامه آمده اصلی‌ترین محورهای مباحثات این نشست است. مباحث ذکر شده الزاماً بیانگر دیدگاه‌های مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری نیست، بلکه گزارشی از دیدگاه‌های متخصصان حاضر در نشست  است.
 
2· رویکرد اصلی
 
یکی از مهم‌ترین مباحث درخصوص استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای در ایران آن است که صنعت و انرژی هسته‌ای عموماً از منظر سیاسی بررسی شده و ضرورت دارد این مسأله در چارچوب اقتصاد سیاسی و ملاحظات مربوط به سیاست فناوری و سیاست انرژی کشور نیز این مسأله ارزیابی شود. در چنین ارزیابی‌ای، یک سؤال اساسی این است که اگر در فضایی کاملاً غیرسیاسی و با ملاحظه شرایط عدم تحریم به صنعت و انرژی هسته‌ای بنگریم، تصمیم درخصوص آینده این صنعت چه خواهد بود؟
 
2-1· دیدگاه اقتصاد سیاسی در مناقشه هسته‌ای
 
دیدگاه‌های متفاوتی درباره اقتصاد سیاسی مسأله هسته‌ای ایران وجود دارد. مسلط‌ترین دیدگاه تأکید دارد که صنعت هسته‌ای پیشرفتی بزرگ به حساب می‌آید که تأثیرات عمیقی بر توسعه کشور به‌جا خواهد گذارد. این دیدگاه علی‌رغم همه انتقادات به توجیه اقتصادی صنعت و برق هسته‌ای، با جدیت از ارزش اقتصادی صنعت و انرژی هسته‌ای دفاع می‌کند.
 
دیدگاه مقابل تا آن‌جا پیش می‌رود که مسأله هسته‌ای را دامی برای توسعه‌ ایران دانسته و آن‌را با سیاست غرب در قبال شوروی برای کند کردن توسعه و فروپاشی مقایسه می‌کنند. برخی نیز معتقدند صنعت هسته‌ای در شمار تکنولوژی‌های خاص است که اثرات انتشاری آن وسیع نیست و به‌طور گسترده بر بهبود رشد اقتصادی تأثیر نمی‌گذارد.
 
در این میان، یک دیدگاه تأکید دارد که غرب خواهان قیمت بالای نفت است و از ابزار مناقشه هسته‌ای برای رسیدن به این هدف استفاده می‌کند. بر اساس این دیدگاه، رشد سرمایه‌گذاری در زمینه انرژی‌های نو بر اثر با صرفه‌ شدن این سرمایه‌گذاری تحت تأثیر قیمت‌های بالای نفت، الگوی تأمین انرژی در جهان را تغییر داده و به غرب قابلیت می‌دهد تا از نیازمندی خود به نفت موجود در کشورهای اسلامی کاسته و از تمدن اسلامی عبور کند.
 
بر اساس دیدگاه سوم، غرب حل کردن سه مسأله پیر شدن اقتصادهای غربی، شوک‌های نفتی و گرم شدن زمین را با دنبال کردن سیاست قیمت‌های بالای نفت پی می‌گیرد. قیمت‌های بالای نفت – البته در بازه قابل کنترل - سرمایه‌گذاری روی انرژی‌های نو را باصرفه ساخته و در میان‌مدت به غرب امکان می‌دهد از وابستگی استراتژیک خود به نفت بکاهد. در ضمن، قیمت بالای هفتاد دلار برای هر بشکه نفت، سرمایه‌گذاری روی روش‌های غیرمرسوم استخراج نفت را نیز اقتصادی می‌کند و صرفاً به تقویت انرژی‌های تجدیدپذیر نمی‌انجامد.
 
این ایده که غرب از قیمت‌های بالای نفت استقبال می‌کند برای اکثریت حاضران در نشست قابل قبول است و بر این باورند که غرب ضمن استفاده کردن از منافع قیمت بالای نفت، با پروژه ایران‌هراسی بخشی از زیان اقتصادی ناشی از قیمت‌های بالای نفت را نیز در قالب‌های مختلف جبران می‌کند. اما منتقدان معتقدند درخصوص نقش انرژی‌های نوین در جایگزینی نفت اغراق صورت می‌گیرد و نفت کماکان تا 100 سال آینده نیروی تأثیرگذار بر روابط اقتصادی و سیاسی جهانی است.
 
در ضمن، این ایده که پرونده هسته‌ای ایران ابزار غرب برای بالا نگه‌داشتن قیمت نفت است برای برخی پذیرفتنی نیست، ولی قابل قبول است که در مواقعی برای این هدف به‌کار گرفته شده است. هم‌چنین، آمریکایی‌ها حتی در صورت خودکفایی در انرژی – بر اثر افزایش تولید، استفاده از شیوه‌های غیرمرسوم استخراج و گسترش انرژی‌های تجدیدپذیر - برای ممانعت از حضور رقبای خود در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه، راهبرد بی‌توجهی به این منطقه را در پیش نخواهند گرفت.
 
2-2· سیاست تکنولوژی و سیاست انرژی
 
در این نشست تأکید شده که باید میان صنعت هسته‌ای و انرژی هسته‌ای تمایز قائل شد تا تصویر درست‌تری از راهبردهای فعالیت در این عرصه از تکنولوژی به دست آید. در ضمن، بر این ایده تأکید می‌شود که صنعت و انرژی هسته‌ای – به مانند بقیه عرصه‌های تکنولوژی و انرژی کشور – فاقد برنامه منسجم توسعه است. از این‌رو مشخص داوری کردن درباره راهبرد کشور در قبال صنعت هسته‌ای نیز دشوار است. بر همین اساس، منتقدان بر فقدان صرفه اقتصادی استفاده از برق هسته‌ای تأکید می‌کنند و موافقان بر نبود داده و چارچوب‌های لازم برای ارزیابی اقتصادی تأکید دارند.
 
اما نکته مهمی که در این نشست و بر اثر ورود به بحث کلی سیاست انرژی و سیاست تکنولوژی به آن پرداخته شده، آسیب‌شناسی بخش انرژی و فناوری کشور است. مسأله آن است که کشور فاقد سیاست تکنولوژی و سیاست انرژی روشنی است که جایگاه همه فناوری‌ها و انرژی‌ها در آن مشخص شده باشد. برای مثال، اکثریت حاضران در نشست بر این باورند که در چارچوب سیاست انرژی معقول برای کشور، مقابله با هدر رفتن انرژی اولویتی بیش از توسعه منابع جدید تولید انرژی دارد. هم‌چنین در همین چارچوب استدلال می‌شود که رساندن شاخص شدت مصرف انرژی کشور به شاخص کشور هند که عملکرد مناسبی نیز به حساب نمی‌آید، سبب می‌شود روزانه 1 میلیون بشکه معادل نفت خام صرفه‌جویی صورت گیرد.
 
فقدان سیاست روشن و دقیق در عرصه تکنولوژی و انرژی سبب شده است پس از 100 سال سرمایه‌گذاری در صنعت نفت، هنوز به تکنولوژی این صنعت مسلط نشده‌ایم و تعداد حق ثبت اختراع‌های ایران در این صنعت معدود باشد و کشورهایی که تا سه دهه قبل سهمی در صنعت نفت جهان نداشته‌اند، بر ایران پیشی بگیرند. از این‌رو، ضروری است نقشه انرژی کشور تنظیم شود. بدون نقشه و سند راهبردی انرژی کشور، جایگاه فعالیت‌های تأمین انرژی در کشور مشخص نخواهد شد.
 
در محدوده چنین اسناد و نقشه‌هایی می‌توان مزیت‌های نسبی گسترده در استفاده از انرژی‌های نوین را لحاظ کرد، و جایگاه تکنولوژی و انرژی هسته‌ای را نیز معین نمود. هم‌چنین در چارچوب چنین سندی، می‌توان مخاطرات زیست‌محیطی ناشی از صنعت و انرژی هسته‌ای – که بالاخص بعد از حادثه فوکوشیما با جدیت بیشتری لحاظ می‌شود – را نیز مورد توجه قرار داد.
 
3· جمع‌بندی
 
مباحث اساسی مطرح شده در این نشست در محورهایی به شرح زیر قابل جمع‌بندی است:
 
1·   غرب از قیمت‌های بالای نفت تا اندازه‌ای و برای مدت زمانی که اقتصاد غرب قادر به تحمل آن باشد، استقبال می‌کند و قیمت‌های بالا عاملی برای درمان تدریجی برخی از مشکلات ساختاری اقتصاد و جامعه غرب است. بدیهی است در چنین وضعیتی، بالا بودن قیمت‌ها به کم شدن شکاف توسعه‌ای غرب و جهان در حال توسعه کمک نخواهد کرد.
 
2·   ممکن است از پرونده هسته‌ای ایران در مقاطعی برای بالا نگه داشتن قیمت نفت استفاده شده باشد، اما کارکرد ذاتی و اولیه آن، چنین چیزی نیست. بیشتر مسائل امنیتی، نظامی و ملاحظات استراتژیک منطقه‌ای و بین‌المللی در این مسأله دخیل هستند.
 
3·   تدوین سیاست راهبردی کشور در زمینه تکنولوژی و تأمین انرژی ضروری است. تدوین چنین سیاست‌هایی می‌تواند ضمن روشن کردن افق تأمین انرژی، برای قدرت‌های طرف مذاکره در پرونده هسته‌ای شفافیت‌ساز باشد.
 
4·  کشور به شدت از هدر رفتن انرژی، ناکارآمد بودن زیرساخت‌های انتقال و مصرف انرژی، و فقدان سرمایه‌گذاری روی انرژی‌های تجدیدپذیر رنج می‌برد. این در حالی است که به دلیل نبودن «سیاست فناوری» و «سیاست انرژی» روشن و تعریف شده، سرمایه‌گذاری مناسبی برای بهسازی زیرساخت‌های تولید، انتقال و مصرف انرژی صورت نمی‌گیرد و ارزش اقتصادی این اقدامات شناسایی نشده است.
 
ضرورت دارد تا به صورت بین‌بخشی و با توان کارشناسی و دقت بالا، «سیاست تکنولوژی» و «سیاست انرژی» کشور تدوین شود. این چنین سیاست‌ها و اسناد متناظر با آن‌ها حتماً باید شامل ملاحظات استراتژیک درخصوص مناسبات منطقه‌ای، و نقش استراتژیک انرژی در آینده انرژی جهان، و تحلیل جایگاه ایران با توجه به جایگاه انرژی در آینده جهان و مسائل زیست‌محیطی باشد.
 
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار