به گزارش
گروه ورزشي باشگاه خبرنگاران وبه نقل از روابط عمومی فدراسیون دوچرخه سواری؛ تار های عضلانی از نظر عملکرد بسیار متفاوتند و بطور کلی به دو دسته تار های تند انقباض و کند انقباض تقسیم میشوند و از نظر نسبت این تارها تفاوتی بین مردان و زنان وجود ندارد.
الف) تارهای کند انقباض ( S.T ): یا تارهای تیره و قرمز که تارهای نوع I هم گفته می شوند و این تارها استقامتی هستند و در رشته های استقامتی کارایی دارند. تارهای عضلانی کند انقباض دارای سیستم مویرگی غنی هستند و اساسا از دستگاه هوازی انرژی دریافت می کنند. بنابر این ظرفیت هوازی بالا و بی هوازی محدود دارند. این تارها نسبتا کند عمل می کنند و براحتی خسته نمی شوند و قادرند برای مدت طولانی در ورزش های استقامتی به فعالیت ادامه دهند.
ب) تارهای تند انقباض ( F.T ): یا تارهای روشن و سفید که تارهای نوع II نیز گفته می شوند. این تارها سرعتی بوده و در رشته های سرعتی کارایی دارند. این تارها به میزان کمتر دارای مویرگ هستند و از دستگاه بی هوازی انرژی دریافت می کنند و در فعالیت های انفجاری و سرعتی اهمیت دارند. البته این تارها چون فعالیت های سریع دارند به آسانی هم خسته می شوند و برای مدت کوتاهی قادر به ادامه فعالیت هستند.
تارهای نوع II به دو دسته نوع IIa و نوع IIb تقسیم می شوند. تارهای نوع IIa می توانند علاوه بر عملکرد بی هوازی، انرژی هوازی را نیز تامین کنند و در طی ورزش استقامتی از تارهای نوع I پشتیبانی کنند. تارهای نوع IIb کاملا بی هوازی هستند و هیچگونه عملکردی در فعالیت های استقامتی ندارند.
نسبت تارهای عضلانی قرمز به سفید
نسبت این تارها ممکن است در افراد مختلف کاملا متفاوت باشد اما میزان تارهای عضلانی در هر فرد اصولا غیر قابل تغییر است. بنا بر این هر انسانی از بدو تولد مناسب فعالیت در رشته های سرعتی یا استقامتی متولد می شود. در دونده های نیمه استقامت نسبت تارهای قرمز و سفید 50 به 50 است، در حالیکه در دونده های ماراتن ممکن است نسبت تارهای قرمز به سفید 90 به 10 باشد. ترکیب تار عضلانی تعیین می کند که ورزشکار سرعتی است یا استقامتی اما این وضعیت تا حدودی قابل تغییر است. با تبعیت از یک برنامه تمرینی هدفمند، ورزشکاران سرعتی می توانند ظرفیت استقامتی خود را افزایش دهند.
با انجام تمرینات صحیح می توان نسبت تارهای قرمز به سفید را افزایش داد. به بیان ساده تر محرک تمرین می تواند تارهای سفید را به تارهای قرمز باز سازی کند. اما عکس این حالت ممکن نیست یعنی ورزشکار استقامتی نمی تواند تارهای عضلانی خود را با انجام فعالیت های سرعتی تغییر دهد. ورزشکاران استقامتی برجسته همواره از نظر سرعتی ضعیف هستند.
اما ورزشکاران سرعتی ممکن است بخوبی به یک ورزشکار استقامتی موفق تبدیل شوند. اما افزایش استقامت به قیمت کاهش میزان توان سرعتی شان تمام می شود. ظرفیت استقامتی را می توان در سنین بالاتر حفظ کرد اما عملکرد سرعتی را نمی توان با افزایش سن حفظ نمود.
1-تشخیص از طریق فیزیک بدن و حجم توده عضلانی:
دوچرخه سوار سرعتی: بزرگ و نسبتا سنگین 80 تا 90 کیلو گرم وکاملا عضلانی، در باره اینگونه دوچرخه سواران گفته می شود که او مشکل بتواند سربالایی پا بزند و موفقیت او فقط در مسیر های کفی امکان پذیر است.
دوچرخه سوار سربالارو: نسبتا کوتاه قد و سبک 55 تا 65 کیلو گرم و کمتر عضلانی، در باره اینگونه دوچرخه سواران گفته می شود که می توانند در تورهای چند مرحله ای نیمه مشکل رهبر باشند و در تور های مشکل تر بهتر است کمک کننده باشند، اما اگر او تایم تریل را خوب براند و دارای توانایی خوبی در سر بالایی باشد می توان از او به عنوان رهبر نیز استفاده کرد.
دوچرخه سوار ترکیبی: این افراد در ورزش دوچرخه سواری کاملا استثناء هستند و قادرند سرعت، تایم تریل و سربالایی را بخوبی پا بزنند.
2-تشخیص از طریق تست گرفتن:
الف) معاینات جامع تشخیص عملکرد (KLD)
آزمون ها و وارسی هائی است که وضعیت فعلی قابلیت عملکرد را می سنجند. تشخیص عملکرد باید جامع باشد و حداقل شامل آزمون عملکردی (آزمون کانکانی)، اندازه گیری میزان چربی بدن و آزمایشات خون باشد. پرسش های پزشک از ورزشکار در مورد ناراحتی ها، بیماریها و آسیب ها جزء دیگری از معاینات KLD است.
آزمون ها همواره می بایست بر روی دستگاه های یکسان و با روش یکسان و توسط یک نفر انجام شود تا امکان مقایسه داده ها وجود داشته باشد. از جمله آزمون های KLD، اندازه گیری چربی بدن، آزمایشات خون و آزمون کانکانی، می باشد که توضیح داده می شود.
3- اندازه گیری چربی بدن
اندازه چربی بدن، شاخصی گویا برای سلامت و پیش شرط های عملکردی است. میزان چربی توصیه شده برای ورزشکاران استقامتی در فصل مسابقه برای مردان در سطح قهرمانی 4 تا 6 درصد است و در فصل خارج از مسابقه 2 تا 3 درصد بیشتر از این مقدار است و برای ورزشکاران سرعتی میزان چربی بدن کمتر از این مقادیر باید باشد. زیاده روی در کاهش وزن خطرناک است و منجر به بی اشتهائی عصبی می شود. میزان چربی در زنان با توجه به ویژگی های ژنتیکی اساساً بالاتر است و خطر بی اشتهائی عصبی برای زنان بیشتر از مردان است.
4-آزمایشات خون
خون در ارتباط با حیات و عملکرد وظایف مهمی دارد توصیه می شود در فواصل زمانی معین، آزمایش خون انجام شود. می بایست میزان اسید اوریک، اوره، گلوکز، کلسترول (چربی خون)، رسوب خون، هماتوکریت (غلظت خون) و منیزیم در خون اندازه گرفته شود و برای اینکار می بایست با پزشک مشورت کرد.
5- آزمون کانکانی
بخش عملیاتی آزمون کانکانی بشرح زیر است. ورزشکار باید شرایط انجام تست را رعایت کرده و با استراحت کافی از آمادگی لازم جهت انجام تست برخوردار باشد. حدود 15 تا 20 دقیقه بدن خود را گرم می کند، سپس آزمون اصلی در یک پیست دومیدانی 400 متری که دو نقطه 200 متر در آن مشخص شده است انجام می شود.
در هر نقطه یعنی پس از 200 متر ضربان قلب و زمان طی مسافت 200 متر ثبت می شود. با استفاده از زمان طی کردن هر 200 متر سرعت ورزشکار بدست می آید. نکته مهم در آزمون ورزشکار است که می بایست هر 200 متر که می گذرد سرعت خود را در حد 2 ثانیه افزایش دهد و آنرا حفظ کند تا پایان 200 متر و برای 200 متر بعدی هم به همین ترتیب عمل کند. ورزشکاران ورزیده 200 متر اول را با زمان 60 ثانیه شروع می کنند و غیر ورزیده ها با 70 ثانیه و پس از هر 200 متر ضربان قلب و زمان طی نمودن 200 متر به آزمونگر اعلام می گردد.
ورزشکار پس از استارت با استفاده از کرنومتر خود هر بار که به آزمونگر می رسد زمان کلی طی شده را می گوید بعد آزمونگران زمان هر 200 متر را محاسبه می کنند. تعداد 12 تا 16 مورد ضربان و سرعت یا زمان ثبت می شود و مسافت طی شده 2400 تا 3200 متر است و این دامنه اعداد برای ورزشکاران مختلف است که تا چه زمانی بتواند پس از هر 200 متر سرعت خود را افزایش دهد و به جائی برسد که دیگر قادر به ادامه مسیر با افزایش سرعت نباشد، یعنی ضربان قلب افزایش می یابد اما سرعت افزایش نمی یابد.
پس از آزمون اعداد بدست آمده را روی محور مختصات رسم می کنیم بطوریکه محور Xها نشان دهنده سرعت برحسب کیلومتر بر ساعت که از تبدیل زمان های بدست آمده تعیین می شود. مثلاً 50 ثانیه زمان یک 200 متر یعنی سرعت 4/14 کیلومتر بر ساعت و بر روی محورyها ضربان قلب رسم می شود. سپس نقاط بدست آمده روی محور مختصات را بهم وصل می کنیم و نمودار درجائی که از حالت خطی خارج شود و رو به پائین بشکند، این نقطه، نقطه مرز آستانه بی هوازی است و ورزشکار باید این عدد را بداند و به کمک مربی برنامه تمرینی او تعیین شود.
البته انجام این آزمون تجربه بسیار بالایی را می خواهد در 25 درصد موارد نمی توان نقطه شکستن را بخوبی پیدا کرد.
ب) آزمون تعیین حداکثر ضربان قلب و آستانه لاکتات:
داشتن حداکثر ضربان قلب هر ورزشکار برای تعیین سطوح برنامه های تمرینی او لازم است، هرچند با داشتن سن هر فرد می توان حداکثر ضربان قلب او را تعیین کرد اما شاید دقت کافی را نداشته باشد. برای اجرای تست حداکثر ضربان قلب و آستانه لاکتات، دوچرخه ارگومتری یا دوچرخه ثابت (قرقره)، ضربان سنج، سرعت سنج، دورپاسنج (Cadence) و کرنومتر لازم است.
روز انجام تست از قبل به ورزشکار اطلاع داده می شود و تقریباً مشابه شرایط روز قبل از مسابقه است. یعنی نباید تمرین کرده باشد، استراحت مناسب داشته باشد و ... در ضمن گواهی سلامت عمومی از پزشک نیز لازم است.
مراحل انجام تست: 1-گرم کردن با ضربان 110 و دور پای 90 با خودرو 42/17 به مدت 30-20 دقیقه.
2-رساندن ضربان به 130 و دور پای 60 با خودرو 53/16,15 و سرعت تقریباً 40 کیلومتر.
3-پس از رسیدن به سرعت 40 کیلومتر هر 2 دقیقه 2 کیلومتر سرعت را افزایش می دهیم به تعداد (8-4) افزایش و با حفظ سرعت در مدت تعیین شده سپس از روی سرعت تنفس می فهمیم ورزشکار وارد مرحله بی هوازی شده و اسید لاکتیک تولید می شود. نقطه ای که ضربان بالا می رود اما سرعت افزایش نمی یابد برابر ضربان آستانه است.
4-در ادامه به جائی می رسیم که ضربان بالا می رود اما سرعت را نمی توان افزایش داد در این حالت یک اسپرنیت 30 ثانیه ای با تمام قدرت انجام می شود.
5-آخرین ضربانی که بدست می آید، حداکثر ضربان قلب اوست و این حداکثر ضربان با تمرینات تغییر نمی کند و ثابت است. حداکثر ضربان و تعداد گلبولهای قرمز ژنتیکی و مادرزادی است. ممکن است حداکثر ضربان قلب یک ورزشکار حرفه ای مقداری کمتر از حداکثر ضربان قلب یک فرد مبتدی باشد.
ج) روش دیگر تعیین حداکثر ضربان قلب بر روی دوچرخه ثابت:
پس از 20-10 دقیقه گرم کردن بدن، به مدت 4-3 دقیقه حداکثر تلاش بر روی دوچرخه ثابت انجام می شود. بعد به مدت 30-20 ثانیه یک اسپرنیت با آخرین توان انجام می شود و ضربان ثبت شده حداکثر ضربان قلب شخص است. می بایست برای تعیین حداکثر ضربان قلب یک ورزشکار بیش از یکبار و در چند نوبت آزمون انجام شود.
د) آزمون تعیین ضربان آستانه لاکتات (کانکانی) در جاده:
اینکار بر روی دوچرخه و در یک جاده صاف بصورت 5 کیلومتر رفت و 5 کیلومتر برگشت انجام می شود.
1-گرم کردن به مدت 30-20 دقیقه
2-مسافت 5 کیلومتر رفت و 5 کیلومتر برگشت با طبق 53 و خودرو آزاد با حداکثر توان
3-بدست آوردن میانگین ضربان در این مدت 10 کیلومتر رفت و برگشت
4-میانگین بدست آمده ضربدر عدد ثابت 05/1و عدد بدست آمده برابر ضربان آستانه بی هوازی یا کانکانی است.
ه) آزمون 12 دقیقه ای کوپر ( پیش بینی Vo2Max ورزشکار):
برای تعیین ظرفیت استقامتی و حداکثر اکسیژن مصرفی ورزشکار این تست انجام می شود. در یک پیست دو و میدانی 400 متری که هر 50 متر آن علامت گذاری شده باشد به کمک کرنومتر مسافت طی شده در مدت زمان 12 دقیقه ثبت می گردد و با استفاده از فرمول حداکثر اکسیژن مصرفی ورزشکار مشخص و با توجه به جدول شاخص وضعیت آمادگی ورزشکار تعیین می شود.
Vo2Max= ( مسافت طی شده به متر – 504.9)/ 44.73
و) تست دوی سرعت چندگانه ((Multiple Sprint Test:
برای انجام این تست یک مسیر مستقیم 40 متری را با مخروط علامت گذاری می کنیم سپس ورزشکار 6 بار دو سرعت 40 متر را با 30 ثانیه استراحت بین هر استارت انجام می دهد با داشتن زمان های ثبت شده، سریعترین زمان دویدن ضربدر 6 سرعت ایده آل می شود.
اختلاف میان زمان های کل و ایده آل سطح خستگی ورزشکار را نشان می دهد، اختلاف میان زمان های کل و ایده آل کمتر از 8/0 ثانیه یک رتبه بسیار عالی برای یک ورزشکار با تجربه است. برای قضاوت می توان نتایج را با رکوردهای قبلی مقایسه کرد.
بر روی دوچرخه نیز بصورت 4 تا 6 بار استارت 6 ثانیه ای در حالت استارت ثابت با 3 تا 5 دقیقه استراحت بین استارت ها و توجه به زمان های بدست آمده همچنین سرعت تنفس، در مقایسه با سری های قبل می توان قضاوت های لازم را انجام داد.
انتهاي پيام/