بسیار تامل‌برانگیز است که در تاریخ و اسناد انجمن‏ حجتیه، هیچ‌گاه اعتراض به رژیمی که حامی بهائیت بود و از هیچ کوششی در راه ترویج بهائیت فروگذار نمی‌کرد، دیده نمی‌شود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، سایت گفتار نیوز نوشت: با پیروزی انقلاب اسلامی و در راس قرار گرفتن مبانی اسلامی در همه امور کشور، به تدریج افکار اسلامی طرفداران بسیاری را از اطراف به خود جلب کرد. همین امر موجب شده بود که بسیاری از دشمنان داخلی و خارجی انقلاب، از رشد بی رویه اسلام در خاورمیانه به هراس آمده و به فکر مقابله با آن باشند.

برای همین بود که با تشکیل گروه‌های مختلف ظاهرا مذهبی و اختصاص دادن هزینه‌های بسیار برای فعالیت این گروه‌ها در کشور، نهایت تلاش خویش را انجام دادند تا با گسترش برخی از عقاید مذهبی که بیشتر از آنکه بر عقل و استدلال منطقی استوار باشد، بر کشف و شهود برخی از دیندار مسلکانی استوار شده بود که نه دغدغه دین داشتند و نه به دین می‌اندیشند! بلکه تمام هدف این خرافه پرستان، به دست آوردن قدرت هایی بود که شاید از آن طریق بتوانند، بر بخش عظیمی از جامعه اسلامی که در دنیا در حال شکل گیری بود، حکمرانی کنند.

 

* شکل گیری انجمن حجتیه

پس از کودتای سال 1332 و برکناری مصدق برخی از نیروهای مذهبی که دستی بر آتش سیاست داشتند، سرخورده از بازی‌های سیاسی‏، از سیاست کنار کشیده و گوشة عزلت را ترجیح دادند.

شیخ محمود تولایی‌زاده (حلبی) نیز یکی از این افراد بود که با شکست در انتخابات مجلس، عطای سیاست را به لقایش بخشید. او در سال 1335 گروهی به نام «انجمن خیریه مهدویه حجتیه» را راه‌اندازی کرد که بعدها به «انجمن حجتیه» معروف شد.

این انجمن، دارای یک هیئت ‌مدیره بود که فعالیت‌های آن زیرنظر این هیئت‌ مدیره انجام می‌گرفت. شیخ محمود حلبی ریاست هیئت‌ مدیره را برعهده داشت و اعضای آن عبارت بودند از: حاج‌سیدرضا رسول‏ سیدحسن سجادی‏، محمدحسین غلامحسین، حاج‌محمدتقی تاجر.

در اساسنامه این انجمن، متاسفانه عدم دخالت در سیاست گنجانده شده بود و تمامی اعضا به‌شدت از مداخله در سیاست منع شده و سیاست را به قیصرها واگذار کرده بودند؛ امری که مطلوب تمامی طاغوت‌ها بود.

فلسفه وجودی انجمن در ظاهر مبارزه فرهنگی با فرقه ضاله بهاییت اعلام شد. انجمن که ایجاد هر گونه حکومتی را در زمان غیبت امام زمان (عج) مصداق حکومت طاغوت می‌دانست. غیر‌از حکومت پهلوی، چون نه‌تنها با آن حکومت هیچ گونه تضادی نداشت که کاملا خود را با سیاست‌های آن منطبق کرده و آن را تایید نیز می‌کرد مبارزه و تلاش برای تاسیس حکومت اسلامی را امری عبث و بیهوده تلقی می‌کرد، اعضایش را از فعالیت در جهت برپایی نظام اسلامی منع می‌کرد.

جالب این‌که در تاریخ و اسناد انجمن‏، هیچ‌گاه اعتراض به رژیمی که خود حامی بهائیت بود و از هیچ کوششی در راه ترویج بهائیت فروگذار نمی‌کرد، دیده نمی‌شود و تمام تلاش انجمن حجتیه، برای صحبت و مناظره با برخی از بهائیان بود که نتیجه چندانی نیز در بر نداشت.

و جالب‌تر این‌که؛ رژیمی که عمدتا توسط بهاییان اداره می‌شد، نه‌تنها با انجمن حجتیه مشکلی نداشت که از آنها حمایت نیز می‌کرد و حتی ساواک با افرادی که از این انجمن جدا می‌شدند برخورد می‌کرد.

 

* اساسنامه انجمن حجتیه؛ سند انحراف

در بررسی مشی انحرافی انجمن حجتیه به دو نکته اساسی در اساسنامه انجمن بر می‌خوریم که یکی مربوط به عدم دخالت در امور سیاسی است و دیگری پذیرش مشروعیت رژیم شاه خائن است.

به گونه‌ای که در تبصره 2 ماده دوم اساسنامه قید گشته است:

انجمن به‌هیچ‌وجه در امور سیاسی مداخله نخواهد داشت و نیز مسئولیت هر نوع دخالتی را که در زمینه‌های سیاسی از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد، بر عهده نخواهد داشت.

همچنین، پذیرش مشروعیت رژیم سلطنتی شاه و تاکید بر این نکته که تمام فعالیت‌ها در چهارچوب قوانین کشور انجام می‌پذیرد، که تقریبا در تمامی بندهای اساسنامه به گونه‌ای بر این بحث تاکید شده است.
برچسب ها: حجتیه ، پهلوی ، انحراف
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.