«نگاهی ‌نو» بسته‌ای است که در آن پیام‌ها و نامه‌های رهبر انقلاب که به دلایلی کمتر مورد توجه قرار گرفته و گذشت زمان آن‌ها را به بوته فراموشی سپرده است را دوباره مورد بازبینی قرار می‌دهد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، سایت دیدبان نوشت: بیش از دو دهه از رهبری آیت الله العظمی سید علی خامنه ای بر جمهوری اسلامی ایران میگذرد؛ بیست و چهار سال با حوادث و شرایط گوناگون. سخنرانی ها و نوشته های فراونی از رهبر انقلاب در این سالیان صادر شده که هر یک برای راهبری جامعه و نظام اسلامی بوده است؛ گاه پیام ها جنبه عمومی داشت و گاه شخصی. ولی به هر حال کمتر پیامی را میتوان یافت که ثمری نداشته باشد؛ تمامشان گره گشا بودند. برخی از پیامها بیشتر به چشم آمدند و برخی کمتر.

در گوشه و کنار مکتوبات – پیام‌ها و نامه‌های – رهبر انقلاب به مواردی بر می‌خوریم که به دلایلی کمتر مورد توجه قرار گرفته و مخصوصاً گذشت زمان آن را به بوته فراموشی سپرده است؛ به نظر می‌رسد بازخوانی مجدد این پیام‌ها و زمینه‌ها و دلایل نگارش این مکتوبات، بهتر می‌تواند ما را در شناخت سیره و سبک رهبری ولی معظم فقیه، حضرت آیت الله خامنه ای قرار دهد؛ نوشتار حاضر تلاش خواهد کرد تا به بازخوانی برخی‌ پیام‌هایی بپردازد که دارای ویژگی‌های فوق‌الذکر هستند.

لینک دانلود بولتن با کیفیت بالا

 

• تیرماه 68: پایانی بر جنجال‌های بی‌مورد

بر اساس دستور حضرت امام خمینی، شورای بازنگری قانون اساسی، در اواخر حیات معظم له تشکیل شد تا اصولی از قانون را مورد بازنگری مجدد قرار دهد؛ این شورا در اواسط کار بازنگری بود که امام خمینی دار فانی وداع گفت؛ این شورا اما کار خود را همچنان ادامه داد؛ در بحث از اختیارات رهبری، یکی از بحث‌های صورت گرفته در باره « حق انحلال مجلس برای مقام رهبری » اختصاص یافت.

انجام این بحث در شورای بازنگری، حساسیت‌هایی را در خارج از شورا برانگیخت؛ برخی از واکنش‌های صورت گرفته از مجلس شورای اسلامی به گوش می‌رسید؛ بالاگرفتن این حساسیت‌ها مخاطره آمیز به نظر می‌رسید؛ خطر از این رو که ممکن بود در همان نخستین روزهای رحلت جانگداز امام راحل، میان دوستداران امام خمینی و انقلاب شکاف ایجاد شود؛ شکافی که در آن روزها به هیچ وجه مبارک نبود.در این شرایط حساس بود که حضرت آیت الله خامنه ای با تدبیری هوشمندانه مانع ایجاد اختلاف میان نیروهای انقلاب شدند.

رهبر انقلاب با صدور پیامی خطاب به آیت‌الله مشکینی، رئیس شورای بازنگری قانون اساسی، از ایشان خواستند که به جهت جلوگیری از اختلاف نظر میان دوستداران انقلاب، این طرح از دستور کار شورای بازنگری خارج شود:

« بسم الله الرّحمن الرّحیم‏

حضرت آیت‏اللّه مشکینى‏

ریاست محترم شوراى بازنگرى قانون اساسى‏

با سلام و تحیت. از آنجا که طرح مسأله‏ى «حق انحلال مجلس براى مقام رهبرى»، از سوى جمع کثیرى از نمایندگان محترم مجلس شوراى اسلامى و غیر آنان مورد حساسیت و اعتراض قرار گرفته است، شایسته است که موضوع یادشده از دستور کار شوراى بازنگرى حذف شود، تا موجبى براى اختلاف‏نظر میان برادران در این جو صفا و صمیمیت به وجود نیاید.

و السّلام علیکم و على جمیع الإخوة و رحمة اللّه‏

سیّد علىّ خامنه‏اى‏

10/ 04/ 1368»

 

• تیرماه 68: ابلاغ فرمان برگزاری همه‌پرسی اصلاحیه قانون اساسی

رهبر انقلاب پس از اتمام کار شورای بازنگری قانون اساسی در اصلاح قانون اساسی، در پیامی خطاب به دولت و وزارت کشور، فرمان برگزاری همه پرسی اصلاحیه قانون اساسی را ابلاغ کردند. ایشان در ضمن ابلاغ این دستور، در سخنرانی‌های مختلف عنوان می‌کردند که خودشان هم در همه‌پرسی مزبور شرکت کرده و به قانون اساسی اصلاح شده، رأی مثبت خواهند داد. و این حرکت، دقیقا حرکت در مسیر امام راحل بود. ایشان نیز در برابر قانون اساسی نخستین کشور، چنین موضعی گرفتند.

بازخوانی ابلاغ فرمان برگزاری همه پرسی قانون اساسی به دولت و وزارت کشور که در پاسخ به نامه آیت‌الله مشکینی صورت گرفت، می‌تواند حاوی نکات جالبی باشد:

« بسم الله الرّحمن الرّحیم‏

حضرت آیت‏اللّه آقاى حاج میرزا على مشکینى‏

رئیس محترم شوراى بازنگرى قانون اساسى‏

با سلام و تحیت و تشکر از آن جناب و سایر حضرات آقایان محترم اعضاى شوراى بازنگرى قانون اساسى. بدین‏وسیله مجموعه‏ى مصوبات شوراى مزبور را که محصول تلاش پیگیر و دلسوزانه و عالمانه‏ى اعضاى محترم آن است، تأیید و امضاء مى‏نمایم.

خداى متعال را شکرگزارم که با همت آقایان و على‏رغم وارد آمدن مصیبت عظماى فقدان رهبر عظیم‏الشّأن حضرت امام خمینى (أعلى اللّه مقامه)، کار اصلاح و تکمیل قانون اساسى- که مورد علاقه و اهتمام شدید آن بزرگوار فقید بود- بى‏وقفه ادامه یافت و به سرانجام رضایت‏بخش رسید. اکنون به دولت محترم و به‏طور خاص به وزیر محترم کشور (دامت تأییداته) ابلاغ مى‏گردد که متن مصوب را براى همه‏پرسى در معرض آراى ملت عزیز ایران قرار دهند.

و السّلام علیکم و على جمیع عباد الله الصّالحین‏

سیّد علىّ خامنه‏اى‏

28/ 04/ 1368»

 

• مرداد ماه 68: تقدیر از یادگار امام

پنجمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال 68 و پس از رحلت امام خمینی برگزار شد؛ آیت‌الله هاشمی رفسنجانی توانست رأی اعتماد مردم را کسب و به عنوان چهارمین رئیس جمهور ایران برگزیده شود؛ مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری هاشمی، در مردادماه برگزار شد؛ در این مراسم رهبر انقلاب، رأی ملت را تنفیذ و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را برای مدت چهار سال به ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب کردند.

نکته در خور تأمل در این مراسم، حضور فرزند امام راحل، سیداحمد خمینی ، و نقش ایشان در مراسم تنفیذ بود؛ سید احمد خمینی کسی بود که متن حکم تنفیذ آیت الله خامنه ای برای هاشمی رفسنجانی را قرائت کرد؛ این نمایش اقتداری از جمهوری اسلامی ایران برای دشمنان بود؛ کسانی که تا چند روز پیش از آن مدام از جنگ قدرت در ایران ، مخصوصا میان این سه نفر ، سخن می‌راندند و شایعه می‌پراکندند.

اما این بار و در این مراسم به طور کامل همه نقشه‌ها نقش بر آب شد؛ حضور سید احمد خمینی در این مراسم ، که پیش‌تر هم تاکید کرده بود که راه امام در پیروی از آیت الله خامنه ای تحقق می‌یابد، خنثی کننده نقشه‌های بسیاری بود.

رهبر انقلاب نیز با نگارش نامه‌ای خطاب به سید احمد خمینی، از ایشان به خاطر حضور در این مراسم به طور ویژه تشکر کردند:

« باسمه تعالى‏

جناب حجة الاسلام و المسلمین آقاى حاج سیّد احمد خمینى (دامت تأییداته)

مراسم تنفیذ ریاست جمهورى امروز در حسینیه‏ى مطهر جماران که از شکوه معنویت و جلوه‏ى صفا و صمیمیتى ویژه برخوردار بود، این جانب را موظف مى‏سازد که از جناب‏عالى به عنوان یادگار یگانه و عزیز امام فقید و یار و یاور صمیمى و همیشگى آن بزرگوار صمیمانه تشکر کنم.

بیت شریف و کریم آن رهبر و پیر مراد ملت ایران، اکنون نیز مانند همیشه مرکز و ملجأ دلها و عشقها و امیدهاست و همواره چنین خواهد بود إن شاء اللّه.

این جانب، جلوه‏هاى حضور معنوى امام و مقتداى فقیدمان را امروز بوضوح احساس مى‏کردم. این توفیق بزرگ، مرهون تلاش خالصانه جناب‏عالى است که شمع آن شبستان محبتید. بار دیگر از شما و دیگر عزیزان آن بیت معظّم سپاسگزارى مى‏کنم.

سیّد علىّ خامنه‏اى‏

12/ 05/ 1368»

مردادماه 68: استعفا از سمت

ریاست جمهوری

در مرداد ماه سال 68، رهبر انقلاب برای اینکه آیت‌الله هاشمی بتواند سریعتر تمامی فعالیت‌های خود در سمت ریاست جمهوری را آغاز نماید، رهبر انقلاب از مسئولیت ریاست جمهوری خود استعفا می‌دهند؛ البته این استعفا نامه نیازمند توضیح برای خوانندگان عزیز است.

هر چند راقم این سطور دلیل این استعفا در این زمان را به طور یقینی پیدا نکرده است اما با تحلیل می‌توان دلایلی را برای این استعفا در این زمان ارائه کرد؛ به نظر می‌رسد از آنجا که آیت الله خامنه ای رئیس جمهور منصوب امام خمینی برای مدت چهار سال بودند، و این دوره ریاست جمهوری ایشان از 13 شهریور 1364 آغاز شده بود، در نتیجه به صورت شرعی ایشان رئیس جمهور قانونی کشور تا تاریخ 13 شهریور 1368 بودند؛ اما به خاطر رحلت حضرت امام خمینی، و انتخاب آیت الله خامنه ای – رئیس جمهور وقت – به عنوان رهبر جمهوری اسلامی، ایشان مدتی هم در جایگاه رهبری فعالیت می‌کردند و هم به صورت قانونی مسئولیت ریاست جمهوری را برعهده داشتند؛ در این شرایط نظام ناگزیر از برگزاری زودهنگام انتخابات ریاست جمهوری بود.

 

با برگزاری زودهنگام انتخابات ریاست جمهوری، آیت‌الله هاشمی به ریاست جمهوری رسید و حکم ایشان را رهبر معظم انقلاب تنفیذ کردند؛ و از آنجا که آیت الله خامنه ای تا تاریخ 13 شهریور 1368 مسئولیت ریاست جمهوری را به طور شرعی و قانونی برعهده داشتند، ایشان در 25 مرداد 68 از مسئولیت ریاست جمهوری استعفا می‌دهند تا هاشمی رفسنجانی بدون هیچ مشکل شرعی و قانونی مسئولیت‌های ریاست جمهوری کشور را برعهده بگیرد. متن زیر استعفای آیت الله خامنه ای از مسئولیت ریاست جمهوری است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم‏

جناب حجة الاسلام و المسلمین آقاى هاشمى رفسنجانى (دامت تأییداته)

با سلام و تحیت و تبریک مجدّد کسب اعتماد عظیم ملت انقلابى و فداکار و انتصاب به مسئولیت افتخارآمیز ریاست جمهورى اسلامى ایران و آرزوى توفیق و تأیید الهى براى جناب‏عالى در راه خدمت بر اسلام و مسلمین و خدمت به این ملت عزیز.

به اطلاع جناب‏عالى مى‏رسانم که این جانب براى اینکه بتوانید مسئولیت خطیر خود را سریعاً آغاز نمایید، امروز (25/ 05/ 68) از سمت ریاست جمهورى استعفا داده‏ام.

و السّلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته و حفظکم اللّه ناصرا لدینه و مدافعا عن عباده‏

سیّد علىّ خامنه‏اى‏

25/ 05/ 1368

 

• مهرماه 68: آغاز کار مجمع تشخیص مصلحت نظام به صورت قانونی

اگر چه از سال 1366 و با دستور امام در پایان آن سال، مجمع تشخیص مصلحت آغاز به کار کرد، اما در قانون اساسی اصلی برای این موضوع وجود نداشت و فعالیت آن در ایام حیات امام خمینی، از باب ضرورت صورت پذیرفته بود.

با توجه به دستور کار شورای بازنگری قانون اساسی در سال 68، این نهاد محملی قانونی یافت و در اصول قانون اساسی گنجانده شد؛ پس از آن نیز این اصل با رأی ملت در این سال به عنوان یکی از اصول قانون اساسی بازنگری شده، شکلی کاملاً قانونی یافت.

پس از تصویب قانون اساسی در پیشگاه ملت و تأیید آن توسط رهبر انقلاب، معظم‌له با دستوری به رئیس جمهور جدید کشور، از وی خواست تا شرایط فعالیت قانونی مجمع تشخیص مصلحت نظام را فراهم سازد.

حکم رهبر انقلاب، زمینه آغاز به کار مجمع تشخیص مصلحت نظام به صورت یکی از اصول قانون اساسی بود:

« بسم الله الرّحمن الرّحیم‏

جناب حجة الاسلام و المسلمین آقاى هاشمى رفسنجانى‏

ریاست محترم جمهورى (دامت تأییداته)

با سلام و تحیت. در اجراى اصل یک‏صد و دوازدهم قانون اساسى و به منظور تحقق مصالحى که در اصل مزبور بدان تصریح شده است، افراد مشروح ذیل را به عنوان اعضاى مجمع تشخیص مصلحت نظام، براى مدّت سه سال منصوب مى‏کنم:

حضرات فقهاى شوراى نگهبان، رؤساى محترم سه قوّه، وزیر مربوط، رئیس کمیسیون مربوط مجلس شوراى اسلامى، حضرات آیات و حجج اسلام: آقاى مهدوى کنى، آقاى حاج شیخ یوسف صانعى، آقاى حاج سیّد احمد خمینى، آقاى حاج سیّد محمّد موسوى خوئینى، آقاى حاج شیخ محمّد على موحدى کرمانى، آقاى حاج شیخ حسن صانعى، آقاى حاج شیخ محمّد رضا توسلى، آقاى حاج شیخ عبد الله نورى و جناب آقاى میر حسین موسوى.

انتظار مى‏رود جناب‏عالى با تشکیل و اداره‏ى مجمع مزبور، این نهاد قانونى و کارساز را به جریان انداخته، مصالح نظام جمهورى اسلامى و ملت بزرگ و رشید ایران را در حوزه‏ى کارایى آن تأمین فرمایید.

و السّلام علیکم و رحمة اللّه‏

سیّد علىّ خامنه‏اى‏

12/ 07/ 1368

نکته دیگر در این نامه تفاوت دیدگاه‌های اعضای منصوب شده برای این مجمع هستند؛ این نامه نشان از نگاه عمیق و کاملا فراجناحی رهبر انقلاب در اداره امور نظام و انقلاب است.

 

• آبان‌ماه 68: انتصاب فرزند امام به عنوان نماینده ولی فقیه در شورای عالی امنیت ملی

شورای عالی امنیت ملی، مهم‌ترین نهاد قانونی کشور در زمینه امنیت ملی کشور است که رهبری دو نماینده در آن دارد؛ رهبر انقلاب در سال 68 دو نماینده برای این نهاد قانونی منصوب کردند؛ یکی سید احمد خمینی و دیگری حسن روحانی.

البته نام حسن روحانی و نمایندگی وی از سوی رهبر انقلاب در این نهاد، امری مشهور است؛ اما بیشتر افراد از نمایندگی سیداحمد خمینی در این نهاد بی‌اطلاع هستند؛ رهبر انقلاب در سال 68، در حکمی، با توجه به شناخت خود از سیداحمد از سویی و با توجه به اعتماد ویژه امام خمینی به فرزندشان از سویی دیگر، حجت‌الاسلام سید احمد خمینی را به همراه حجت‌الاسلام حسن روحانی به عنوان نمایندگی خود در این شورا منصوب کردند؛ متن این حکم نشان‌گر اعتماد ویژه رهبر انقلاب به یادگار امام راحل است:

« بسم الله الرّحمن الرّحیم‏

جناب حجة الاسلام و المسلمین آقاى حاج سیّد احمد خمینى (دامت تأییداته)

در اجراى اصل یک‏صد و هفتاد و ششم قانون اساسى و با توجه به تجربه و آگاهى جناب‏عالى از مسائل کشور و خصوصیّات برجسته‏اى که اعتماد کم‏نظیر رهبر عظیم‏الشّأن فقیدمان حضرت امام خمینى (قدّس سرّه) را به شما جلب کرده بود، جناب‏عالى را به نمایندگى خود در شوراى عالى امنیت براى مدت سه سال منصوب مى‏کنم.

انتظار مى‏رود که با شرکت فعالانه در آن شورا و تبادل نظر با این‏جانب، به پیشرفت مأموریتهاى مهم آن شورا کمک نمایید.

توفیق شما را از خداوند بزرگ مسئلت مى‏کنم.

سیّد علىّ خامنه‏اى‏

22/ 08/ 1368

 

• دی‌ماه 68 : تاسیس دفتر بازرسی به عنوان آخرین ملجأ شکایات و دادخواهی‌ها

بسیاری از افراد گمان می‌کنند که حجت‌الاسلام ناطق نوری پس از دوره مجلس پنجم و ناکامی در انتخابات ریاست جمهوری به سمت مسئول دفتر بازرسی رهبر انقلاب منصوب شده است؛ حال آنکه نصب وی توسط رهبر انقلاب به سال‌ها قبل باز می‌گردد.

رهبر انقلاب از آنجا که اعتقاد داشته و دارند که دفتر ولی فقیه و رهبر انقلاب آخرین مرجع دادخواهی و شکوه و توصیف امور نامطلوب در کشور بوده و باید به پاسخ و نتایج تعیین کننده نایل شود، گروهی را در دفتر خود به عنوان گروه بازرسی منصوب کردند تا این وظیفه را به خوبی ایفا کنند.

ایشان برای این مسئولیت، حجت‌الاسلام علی اکبر ناطق نوری را منصوب کرده و مسئولیت بازرسی را به عهده وی می‌گذارند؛ این بخش هم به نوبه خود توانست گره‌هایی را باز کند که بازگشایی آن در دیگر بخش‌های نظام ناممکن شده بود؛ ناطق نوری در خاطرات خود به بخش کوچکی از این گر‌ه‌گشایی‌ها اشاره کرده است. متن زیر حکم دوراندیشانه رهبر انقلاب برای تاسیس گروه بازرسی در دفتر رهبری است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم‏

جناب حجة الاسلام و المسلمین آقاى حاج شیخ على اکبر ناطق نورى (دامت تأییداته)

با توجه به اهمیت رسیدگى و تفحص در امور کارگزاران و مجریان و با عنایت به اینکه گزارشها به این دفتر، به عنوان آخرین مرجع شکوه و دادخواهى و توصیف امور نامطلوب، باید به پاسخ و نتیجه‏اى تعیین‏کننده نایل گردد و با معرفت به سوابق برجسته‏ى جناب‏عالى و مسئولیتها و تجاربى که در طول مدت ده‏ساله بر عهده داشته و کسب کرده‏اید، تشکیل و اداره‏ى گروه بازرسى این دفتر را به جناب‏عالى محول مى‏کنم.

لازم است هسته‏ى مرکزى کوچک و کارآمدى فراهم آورده و حسب مورد، از آحاد مؤمن و انقلابى و هوشمند و بى‏غرض، بدون رعایت نسبتهاى جناحى و گروهى، براى بازرسى و تحقیق استفاده فرمایید.

خداوند به جناب‏عالى توفیق عنایت فرماید.

سیّد علىّ خامنه‏اى‏

17/ 10/ 1368

 

• دی‌ماه 68: حکمی که قدر دانسته نشد

نگاه پدرانه و فراجناحی رهبر انقلاب در اداره امور کشور، چیزی نبوده و نیست که قابل کتمان باشد؛ یکی دیگر از این نشانه‌ها، حکم رهبر انقلاب برای سید محمد موسوی خوئینی‌ به سمت مشاورت رهبری است؛ موسوی خوئینی‌ها که دشمنی خود با رهبر انقلاب را بعدها بیش از پیش روشن و آشکار ساخت، اما این دشمنی چیزی نبود که در آن روزها قابل مشاهده نباشد.

با این حال رهبر انقلاب که به دنبال استفاده از تمامی تجارب و نگاه‌ها در اداره امور کشور و انقلاب بودند، از تجربه چندین ساله موسوی خوئینی در مسئولیت‌های کلان قضایی در کشور، چشم نپوشیده و در حکمی وی را به عنوان مشاور سیاسی رهبری منصوب کردند تا وی بتواند با ارائه مشورت‌های خود در سطح کلان نظام، برای اداره انقلاب نیروی مفیدی باشد.

هر چند که موسوی خوئینی‌ قدر این جایگاه را ندانست و کم‌کم به سمتی رفت که دیگر عملاً و علناً در برابر  نظام و رهبری دانست و برای خود قبایی فراتر از این مسئولیت‌ها دوخته بود.

حکم رهبر انقلاب برای مشاورت سیاسی خوئینی به شرح زیر است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

جناب حجة الاسلام و المسلمین آقاى حاج سیّد محمّد موسوى خوئینى (دامت تأییداته)

با توجه به اصل یک‏صد و دهم قانون اساسى که سیاست‏گذارى‏هاى عمده‏ى نظام جمهورى اسلامى را بر عهده‏ى مقام رهبرى قرار داده است و با معرفت به خصوصیات انقلابى و تجارب عملى جناب‏عالى در دوران ده‏ساله‏ى گذشته و بالخصوص مسئولیتهاى مهمى که از طرف رهبر کبیر و امام فقیدمان (رضوان اللّه علیه) به جناب‏عالى محول گردید و حاکى از اعتماد معظمٌ‏له به شما مى‏باشد؛ جناب‏عالى را به مشاورت سیاسى خود منصوب مى‏کنم.

حیطه‏ى کار آن مشاورت، عبارت است از سیاستهاى کلى کشور در امور داخلى و خارجى و قضایاى اقتصادى، اجتماعى، سیاسى، فرهنگى و غیره. لازم است در امور ارجاعى و غیره، نظراتِ بررسى شده و سنجیده، تدوین و به‏عنوان نظر مشورتى ارایه گردد. مقتضى است از آحاد مؤمن و هوشمند و انقلابى و مجرب، بدون رعایت نسبتهاى جناحى و گروهى، براى بررسى و سنجش دقیق و عمیق مسائل استفاده فرمایید. شرح وظایف به صورت ریز را تهیه و ارایه فرمایید.

خداوند به جناب‏عالى توفیق عنایت فرماید.

سیّد علىّ خامنه‏اى‏

17/ 10/ 1368

 

• اردیبهشت‌ماه 69: پدرانه یک پدر

اوایل اردیبهشت ماه 69، عطاءالله مهاجرانی، معاون پارلمانی وقت ریاست جمهوری، در مقاله‌ای در روزنامه اطلاعات، پیشنهاد مذاکره مستقیم با امریکا را ارائه و از این امر دفاع کرده بود؛ با انتشار این مقاله بحث‌های گسترده‌ای پیرامون این موضوع در کشور به راه افتاد و بیشتر بحث‌ها حول این محور می‌چرخید.

بحث‌ها که بالا گرفت و موافقان و مخالفان نظرات خود را اظهار و منتشر می‌کردند، بسیاری افراد منتظر نظر رهبر انقلاب در این مسئله ماندند، چرا که بحث مذاکره مستقیم با امریکا، چیزی نبود که در سطح روزنامه‌ها تصمیم‌گیری شود.

رهبر انقلاب در 12 اردیبهشت و به مناسبت روز معلم در یک سخنرانی موضع خود نسبت به این امر را آشکار و عنوان کردند که « من معتقدم، آن کسانى که فکر مى‏کنند ما باید با رأس استکبار یعنى امریکا مذاکره کنیم، یا دچار ساده‏لوحى هستند، یا مرعوبند. من بارها این نکته را عرض کرده‏ام که استکبار، بیش از اینکه نان قدرت و توانایى خودش را بخورد، نان هیبت و تشر خودش را مى‏خورد. اصلًا استکبار، با تشر و ابهت و شکلک درآوردن و ترساندن این و آن، زنده است.

...من با مذاکره‏ى با امریکا مخالفم و دولت جمهورى اسلامى، بدون اجازه‏ى من امکان ندارد چنین کارى را بکند و خودشان هم قاعدتاً با چنین کارى موافق نیستند.» (بیانات در 12 اردیبهشت 69)

این سخنان صریح رهبر انقلاب باعث شد که عده‌ای گمان کنند ایشان شخص مهاجرانی را مورد توبیخ قرار داده اند؛ حال آنکه ایشان یک طرز تفکر را تخطئه کرده بودند. این گمان باطل عده‌ای باعث شد رهبر انقلاب جلوی این فکر باطل را بگیرند و با ارسال نامه‌ای برای مهاجرانی، بنویسند که مقصودشان تخطئه یک تفکر بوده و نه شخصیت مهاجرانی؛ ایشان حتی تعابیر بسیار بزرگوارانه و پدرانه‌ای را در این نامه به کار بردند که مهاجرانی هم گفت به هیچ وجه خود را شایسته این تعابیر نمی‌داند.

این نامه نشان می دهد که رهبر انقلاب حاضر نبودند از سوی ایشان به هیچ احدی کوچکترین ناحقی و ظلمی صورت گیرد؛ حتی اگر این ناحقی به خاطر برداشت غلط عده‌ای و به ناروا هم صورت گرفته باشد:

باسمه تعالى‏

برادر گرامى، آقاى عطاء الله مهاجرانى‏

شنیدم بعضیها از حرفهاى امروز من، قصد طعن و توهینى نسبت به جناب‏عالى استنباط کرده‏اند و شاید بعضى خواسته‏اند یا بخواهند آن را مستمسکى براى اهانت به شما بسازند.

اعلام مى‏کنم که این استنباط غلط است. من یک فکر را تخطئه کرده‏ام و نیت توهین به کسى نداشته‏ام و اگر بدون اراده‏ى من به شما توهین شده است، از شما عذر مى‏خواهم. من شما را ده سال است به صدق و صفا و طهارت مى‏شناسم و مطمئنم جز دلسوزى و خیرخواهى، نظرى نداشته‏اید.

شما همچنان برادر خوب من هستید و حد اکثر آن است که به توصیه‏ى شما در مقاله‏ى «مذاکره‏ى مستقیم» عمل نخواهیم کرد.

و السّلام علیکم‏

سیّد علىّ خامنه‏اى‏

12/ 02/ 69

مهاجرانی بعدها درباره این اتفاقات و نامه رهبر انقلاب ، در مجلس گفت: « من از این جهت بسیار شرمنده و افسرده شدم که چرا می‌بایستی به هر حال این مسئله به جایی برسد که ایشان تعابیری در یادداشت خودشان به کار ببرند که منتهای بزرگواری و کرامت و رفعت شأن ایشان است و بنده خودم را شایسته نمی‌دیدم». ( جلسه رأی اعتماد به عنوان وزیر ارشاد)

 

• آبان‌ماه 69: تقدیر از دکتر ولایتی و دست‌اندرکاران پیشرفت در روند صلح با عراق

بی‌شک نقش دستگاه دیپلماسی کشور در دستیابی به قطعنامه 598 و پایان یافتن جنگ میان ایران و عراق، نقشی حساس و مؤثر بوده است؛ فعالیت مذاکره کنندگان دستگاه سیاست خارجی درباره جنگ و عواقب آن امری نبود که بلافاصله پس از جنگ پایان یابد؛ بلکه فعالیت این نهاد پس از جنگ بار دیگر چهره جدیدتری پیدا کرده بود.

به نتیجه رساندن قطعنامه 598 و تلاش برای ایجاد صلح پایدار میان ایران و عراق از دیگر وظایف این دستگاه پس از اتمام جنگ بود؛ از این رو دستگاه سیاست خارجی جهاد خود را در عرصه پیگیری روند صلح میان ایران و عراق همچنان ادامه داد؛ رهبر انقلاب نیز به پاس تقدیر از زحمات این افراد، در آستانه سفر دکتر ولایتی، وزیر خارجه وقت کشور، به عراق، در پیامی به وی، از تلاش‌های او و دیگر دست‌اندرکاران پیگیری مذاکرات صلح تقدیر و توصیه‌هایی را نیز به آنان ارائه کردند.

متن زیر تقدیر رهبر انقلاب از دکتر ولایتی و دیگر برادران مجاهد وزارت خارجه در عرصه پیگیری روند صلح در منطقه است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم‏

جناب آقاى دکتر ولایتى‏

وزیر محترم امور خارجه (دامت تأییداته)

اکنون که جناب‏عالى پس از توفیق در تلاشهاى فشرده و مجاهدت‏آمیز در مورد پیشرفت روند صلح با کشور عراق و حفظ حقوق حقه‏ى ملت ایران، عازم آن کشور مى‏باشید، لازم مى‏دانم حق‏شناسى و قدردانى خود را نسبت به یکایک برادران ارجمندى که در وزارت خارجه، با تلاش و ابتکار و اخلاص هوشمندانه‏ى خود، در یکى از مقاطع حساس و خطیر تاریخ ایران، به ملت و کشور خود خدمتى ماندگار و بزرگ کردند و دین خود را به اسلام و انقلاب ادا نمودند، ابراز نمایم و از همه‏ى آنان و از جناب‏عالى که با مدیریتى توان‏فرسا، آن تلاشها را هدایت نموده‏اید، تشکر کنم. امید است این اداى وظیفه، مقبول درگاه حضرت احدیت و موجب پاداش الهى باشد.

در پایان، از نقش عالى و تعیین‏کننده‏ى جناب رئیس‏جمهور محترم و مدبر کشورمان که بى‏شک به تأییدات الهى مستظهر بوده‏اند، صمیمانه تشکر و تقدیر مى‏نمایم و امیدوارم وجود بابرکت ایشان، مشمول لطف حق و دعاى حضرت ولىّ‏عصر (عجّل الله فرجه الشّریف) بوده باشد.

و السّلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته‏

سیّد علىّ خامنه‏اى‏

09/ 08/ 69

 

• دی‌ماه 69: تأکید بر فتوای امام خمینی و حکم ارتداد سلمان رشدی

25 بهمن 67 بود که فتوایی از امام با سر آغاز « بسم‌الله الرحمن الرحیم؛ انا لله و انا الیه راجعون » منتشر شد و دنیای غرب را تکان داد؛ امام خمینی در این فتوا و حکم صریح خود درباره نویسنده مرتد کتاب آیات شیطانی، به صراحت نوشتند که « به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان مى‏رسانم مؤلف کتاب «آیات شیطانى» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتواى آن، محکوم به اعدام مى‏باشند. از مسلمانان غیور مى‏خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسى جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است ان شاء اللَّه‏». (صحیفه امام؛ ج21: 263)

فتوای امام آنقدر سنگین بود که غرب نتواند از شوک آن به راحتی خارج شود؛ فتوای مزبور زندگی را بر مؤلف کتاب «آیات شیطانى» تا ابد تلخ کرد؛ غرب فشار سنگین خود را بر دولت و رهبر ایران آغاز کرد تا ایشان فتوای خود را پس بگیرند؛ اما امام خمینی کوچکترین تزلزلی نشان ندادند و با قوت از فتوای ارتداد سلمان رشدی دفاع کرده و حتی بار دیگر نیز پیام دادند که « سلمان رشدى اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال تمامى همّ خود را به کار گیرد تا او را به دَرک واصل گرداند.» (صحیفه امام؛ ج21: 268)

پس از رحلت حضرت امام و با گذشت بیش از یک‌سال از این ماجرا، غرب که گمان کرده بود این فتوا تنها مختص امام خمینی بوده و جانشین او جرأت و یارای ایستادگی و انتشار چنین فتوایی را ندارد، بار دیگر تلاش خود را برای فشار بر نظام و رهبر ایران آغاز کرد تا شاید رهبر جدید ایران دست از این فتوای سرنوشت ساز بردارد؛ اما این خیال خام به هدف مطلوب غرب نرسید؛ آیت‌الله سیدعلی خامنه ای با انتشار اطلاعیه‌ای به صراحت نوشتند که حکم امام خمینی درباره وجوب قتل سلمان رشدی، تغییر ناپذیر بوده و « حکم اسلام در مورد نویسنده‏ى کتاب آیات شیطانى، همان‏گونه که حضرت امام (رضوان الله تعالى علیه) فرمودند: «اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد»، ثابت است».

متن این حکم که نقش بر آب کننده تمام خیالات واهی غرب درباره رهبر جدید ایران بود، به شرح زیر است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم‏

حکم تاریخى و تغییرناپذیر حضرت امام (رضوان الله تعالى علیه) در مورد نویسنده‏ى کتاب کفرآمیز آیات شیطانى و تعهد مسلمانان در سراسر جهان به اجراى این حکم اسلامى، نخستین ثمرات خود را در صحنه‏ى رویارویى اسلام با کفر جهانى نشان مى‏دهد و استکبار غرب که حمله به مقدسات یک میلیارد مسلمان جهان را مقدمه‏اى براى تحقیر مسلمین و از بین بردن انگیزه‏هاى خیزش اسلامى در جهان قرار داده بود، به صورت مفتضحانه و گام‏به‏گام مجبور به عقب‏نشینى شده و إن شاء اللَّه با ادامه‏ى مقاومت مسلمانان جهان، از این پس کسى جرأت اهانت به پیامبر معظم (ص) و مقدسات اسلامى را نخواهد یافت.

حکم اسلام در مورد نویسنده‏ى کتاب آیات شیطانى، همان‏گونه که حضرت امام (رضوان الله تعالى علیه) فرمودند: «اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد»، ثابت است و چنین تشبثاتى که با همیارى بعضى افراد به ظاهر مسلمان صورت مى‏گیرد، تغییرى در این حکم الهى نخواهد داد.

سیّد على خامنه‏اى‏

05/ 10/ 1369

 

• تیرماه 70: نامه‌ای برای گل آقا؛ تأکید بر اهمیت طنز

تیرماه 1370 مجله گل آقا که با زبان طنز فعالیت داشت، به یک سالگی خود رسید؛ کیومرث صابری ، مدیر مسئول مجله‌ی گل آقا در نامه ای به محضر رهبر انقلاب درباره این مجله و ویژگی‌های آن نوشت و نسخه‌هایی از شماره‌های انتشار یافته آن را برای ایشان ارسال کرد.

رهبر انقلاب در پاسخ به نامه صابری، به بررسی خود از نشریه گل آقا خبر داده و بر اهمیت زبان طنز تأکید جدی داشتند؛ آیت الله خامنه ای در این نامه، که گوشه‌ای دیگر از شخصیت چند بعدی ایشان را نشان می‌دهد، بر اهمیت و نقش بی‌بدیل زبان طنز در انتقال و آگاه کردن مردم از خدعه دشمن، تأکید کرده و نوشتند که امیدوارند این مجله روزهای بهتری را پیش رو داشته باشد.

نگاه ویژه به طنز صادقانه، و تأکید بر نقش و اهمیت ویژه آن، در نامه رهبر انقلاب به مدیر مسئول گل آقا، به خوبی نمایان است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم‏

خدا را شکر که این طنز شیرین و پُرمغز، به دوره‏ى جلدشده‏ى یک‏ساله رسید و آزمونى از یک اقدام موفق در یک خلأ فرهنگى و هنرى را در برابر چشم همه‏ى کسانى که براى شروع کارهاى لازم، تردیدها را بر تصمیمها غلبه مى‏دهند، گذاشت. ادعا نمى‏کنم که کار شما کامل و بى‏عیب است؛ اما با ملاحظه‏ى اجمالى شماره‏هاى «گل‏آقا»، امید هرچه بهتر شدن و کامل‏تر شدن آن را دارم.

طنز صادق و دلسوزانه باید همه‏ى نقاط معیوب، بخصوص آن‏ها را که کمتر به چشم مى‏آیند و آن‏ها که بیشتر به علم و اطلاع همگان از آن نیاز هست، هنرمندانه ببیند و بنمایاند. امروز جامعه و نظام انقلابى ما با دشمنانى روبه‏روست که همه‏ى ابزارهاى محسوس و نامحسوس را براى ضربه زدن و جریحه‏دار کردن مردم و نظام و انقلاب به کار مى‏برند. براى آگاه کردن ذهن مردم از خدعه‏ى دشمن، چه وسیله‏اى از طنز هنرمندانه و شیرین و زیرکانه، بهتر و کارى‏تر؟

إن شاء اللّه شما و همکارانتان موفق باشید.

سیّد علىّ خامنه‏اى‏

27/ 04/ 70

 

• اردیبهشت‌ماه 71: دستخطی مبنی بر عدم تحریف قرآن کریم

دستخطی از رهبر انقلاب وجود دارد که مربوط به سال 71 و درباره عدم تحریف در قرآن کریم است. رهبر انقلاب در این دستخط با اشاره به این امر که عدم تحریف در قرآن مورد اتفاق همه فرق مسلمین است، می نویسند که در عین حال برخی به خاطر « استنباط قشرى و غیر عالمانه از بعض منابع اسلامى، دچار خطاى «قول به تحریف» شده‏اند»؛ ولی قول آنان هیچ اعتباری ندارد.

رهبر انقلاب در این مکتوب خود، از نگاهی محققانه این قول تحریف را رد کرده و می‌نویسند این عدم تحریف کتاب مقدس، امتیاز ویژه مسلمانان است، و انجاز وعده و آیه الهی « انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون » است.

بسم الله الرّحمن الرّحیم‏

از جمله‏ى مطالب مسلم و غیر قابل خدشه در نظر ما، آن است که قرآن مجید که امروزه در اختیار مسلمین عالم است عیناً همان است که بر نبى اکرم صلى الله علیه و آله و سلم نازل گشته و در صدر اول و همه‏ى دوران هزار و چهار صدساله در میان مسلمانان، متداول و معروف بوده است، بدون کلمه‏اى کم یا کلمه‏اى زیاد.

این سخن همه‏ى فرق مسلمین و مورد اتفاق آنان است، و مخالفت عده‏ى معدودى از اهل تسنن و شیعه و در دوره‏هاى گذشته، که با استنباط قشرى و غیر عالمانه از بعض منابع اسلامى، دچار خطاى «قول به تحریف» شده‏اند، مورد اعتناى محققین قرار نگرفته و بکلى متروک گردیده است و امروزه نسبت چنین خطائى به هریک از فرق اسلامى و شعب آن‏ها جایز نیست.

این امتیاز بزرگ آئین مقدس اسلام است که در آن، وحى الهى با همان حروف و کلمات نازل‏شده‏ى بر قلب مقدس پیامبر عظیم الشأن صلى الله علیه و آله تا امروز و تا ابد در دسترس همه‏ى آحادى که بخواهند از آن بیاموزند و هدایت یابند، بوده و خواهد بود، و این است انجاز وعده‏ى الهى که فرمود: انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون‏

سید علىّ خامنه‏اى‏

1/ 2/ 1371

البته مشخص نیست رهبر انقلاب این دستخط را برای کجا نگاشته‌اند.

 

• مهرماه 1373: تشویق هاشمی رفسنجانی به مبارزه با گران‌فروشی

در سال 1373 که دولت سازندگی به ریاست هاشمی رفسنجانی بر مصدر امور بود، شاهد رشد تورم در کشور بودیم؛ به گونه‌ای که تورم در کشور که در سال 1372 حدود 22 درصد بود به یکباره و با افزایش 13 درصدی به بیش از 35 درصد رسید و این برای بخش وسیعی از مردم مشکلاتی را به وجود آورد.

بالارفتن نرخ تورم در کشور در سال‌ 1374 شدت بیشتری هم پیدا کرد؛ افزایش بی‌رویه نرخ تورم سبب ایجاد گرانی افسار گسیخته در کشور و گران‌فروشی بدون حساب و کتاب عده‌ای سودجو گردید. هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس دولت، در یکی از خطبه‌های نماز جمعه در 15 مهرماه 1373 به شدت بر گران‌فروشی حمله کرد و وعده برخورد قاطع با گران‌فروشان را به مردم داد.

این موضع قاطع و تا حدودی هم دیرهنگام، سبب شد که رهبر انقلاب به تقدیر از مواضع رئیس جمهور بپردازند و استقبال خود از این گونه مواضع و رفتارها را با ارسال مکتوبی برای هاشمی رفسنجانی از وی تشکر کردند. ارسال این نامه از سوی رهبر انقلاب نشان می‌دهد که ایشان به شدت به فکر معیشت طبقات محروم و متوسط جامعه بوده و از کمترین صداها و مواضع از مسئولین وقت درباره مبارزه با گران‌فروشی را که به سود این طبقات بود، استقبال و تقدیر می‌کردند. در واقع شنیدن خبر برخورد قاطع با گران فروشان در روزهایی که مردم بسیاری با افزایش بی‌رویه نرخ تورم و سودای سازندگی مسئولان، زیر این چرخ‌ها له می‌شدند، می‌توانست بسیار امید بخش باشد.

رهبر انقلاب در نامه تقدیر خود از مواضع هاشمی، با تأکیدات فراوان از دولت می‌خواهند مبارزه با گران فروشی که موجب خرسندی ملت هم هست، با قاطعیت دنبال شود:

بسم الله الرّحمن الرّحیم‏

جناب حجة الاسلام و المسلمین هاشمى رفسنجانى رئیس‏جمهور محترم و مکرّم‏

با سلام و تحیّت، بیانات امروز جناب‏عالى در خطبه‏ى جمعه در باره‏ى مبارزه با گران‏فروشى بى‏شک موجب خرسندى مردم عزیز و مورد پشتیبانى قاطع آنان است. گران‏فروشى پدیده‏ى زشت و ظالمانه‏اى است که بار سنگین آن غالباً بر دوش مردم ضعیف قرار مى‏گیرد و از طرفى تلاشهاى اقتصادى مسئولان دولتى را که بحمد اللّه از موفقیتهاى چشمگیرى هم برخوردار گردیده است ناموفق جلوه مى‏دهد و زمینه براى تبلیغات خصمانه و دروغین دشمنان فراهم مى‏آورد. بنابراین مبارزه با گران‏فروشى، مبارزه با یک ظلم مضاعف است. از خداوند متعال مسئلت مى‏کنم که دولت خدمتگزار را در این کار بزرگ موفق فرماید و از آحاد ملت عزیز و نیز از قواى محترم مقنّنه و قضائیه مى‏خواهم که با دولت در این کار، همکارى و معاضدت نمایند.

و السّلام علیکم و رحمة اللّه‏

سیّد علىّ خامنه‏اى‏

جمعه 15 مهرماه 73

 

• مردادماه 74: تجلیل از یک قهرمان

خاص ورزشی

مرداد ماه 1374 زمان برگزاری مسابقات کشتی جهانی در آتلانتای آمریکا بود؛ برادران خادم، یعنی امیررضا و رسول، در دوران اوج کشتی خود به سر می‌بردند و از امیدهای ایران برای کسب مدال طلا. رسول خادم موفق شد به این انتظارات جامه عمل بپوشاند و به مقام قهرمانی مسابقات رسید.

امیررضا خادم نیز که در آمادگی به سر می‌برد و در مسابقات مقدماتی پیروز از میدان خارج می‌شد، در بازی بعد به حریف رژیم صهیونیستی برخورد کرد؛ خادم از مقام قهرمانی و مدال طلا چشم پوشید و با تأکید بر آرمان‌های انقلاب درباره فلسطین، از حضور در تشک کشتی در برابر این رقیب سر باز زد، و با تاکید بر این ارزش جمهوری اسلامی که کشور اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسد، از مقام قهرمانی باز ماند.

دست اندرکاران ورزش کشور پس از بازگشت ملی‌پوشان، تصمیم به تاسیس ورزشگاهی به نام دارنده مدال طلای مسابقات یعنی رسول خادم گرفت و توجهی به امیررضا خادم نشد. رهبر معظم انقلاب به محض آگاهی از این خبر در مکتوبی که برای مسئولین فرستادند، نوشتند که ارزش کار امیررضا کمتر از رسول نیست؛ ایشان تا کید کردند که حرکت امیررضا خادم به سان جوانمردهای افسانه‌ای پهلوانان قدیم بوده و تنها این تفاوت را دارد که وی به خاطر مواضع به حق ملت ایران چنین عملی را انجام داده و باید تجلیل شایسته‌ای از وی صورت گیرد. متن یادداشت رهبر انقلاب به شرح زیر است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم‏

در مسابقات اخیر، قهرمانى جوان عزیز، امیررضاى خادم کمتر از برادر دلاورش رسول خادم نیست. رفتار وى جوانمردى‏هاى افسانه‏اى پهلوانان قدیم را به یاد آورد، با این تفاوت که این یک، حرکت قهرمانانه‏ى خود را براى حفظ مواضع بحقِ سیاسىِ ملت ایران انجام داد؛ لذا از وى باید تجلیلى شایسته بعمل آید. مثلًا مجتمع ورزشى خادم به نام هر دو برادر اعلام شود: مجتمع ورزشى برادران خادم.

رهبر انقلاب با این دستخط و دستور خود تاکید کردند که قهرمانی تنها به کسب مدال نیست و دفاع از حق و مواضع به حق ملت ایران ارزشی بسیار والا دارد.

28/ 05/ 1374

 

• تیرماه 75:‌ نامه‌ای به یک نوجوان لبنانی

در سال 1375 نامه‌ای به دست رهبر انقلاب می‌رسد که توسط یک نوجوان لبنانی نگاشته و ارسال شده بود؛ این نامه حاوی احساسات پاک این نوجوان لبنانی نسبت به رهبر معظم انقلاب بود؛ حضرت آیت الله خامنه ای چند خطی را در پاسخ به نامه این نوجوان می‌نویسند؛ این نامه که حاوی نکات جالبی می‌باشد، با مطلع « پسر عزیزم!‌» آغاز می‌شود.

متن زیر مکتوب رهبر انقلاب در پاسخ به نامه این نوجوان لبنانی است که در آن ولی معظم فقیه، توصیه‌هایی را به نوجوانان لبنانی می‌کنند:

‏بسم الله الرّحمن الرّحیم‏

پسر عزیزم‏

نامه‏ى تو را دریافت کردم و از محبت پاک و بى‏شائبه‏ات متشکرم. شما کودکان و نوجوانان لبنانى در دل من جاى دارید و از خدا مى‏خواهم شما را حفظ کند و شاد و سالم بدارد و براى آینده‏ى کشور و ملتتان ذخیره نماید. عزیزان من اسلام به جوانان مؤمن و عالم و شجاع و سالم نیازمند است تا بتوانند در مقابل دشمنان از آن دفاع کنند و دین خدا را که مایه‏ى سعادت انسانها است به انسانها هدیه کنند. سعى کنید خود را آن‏طور که اسلام مى‏پسندد، بسازید و براى آینده‏ى اسلام و مسلمین مفید باشید و خدا را از خود خشنود نمایید. به شما دعا مى‏کنم.

و السّلام علیکم‏

سیّد علىّ خامنه‏اى‏

04/ 04/ 1375

 

• دی‌ماه 76: تقدیر از اقدام خردمندانه مجلس

یکی از مباحث مطرح شده در مجلس چهارم و پنجم که فراز و نشیب‌های فراوانی هم در پی داشت، بحث قانون مطبوعات بود؛ آخرین قانون مطبوعات کشور در آن سال‌ها، مربوط به مصوبه سال 1364 بود؛ این قانون که در شرایط بحرانی کشور هم نگاشته شده بود، دارای نکات مثبت فراوانی بود؛ هر چند که نکات منفی جدی آن نیز قابل چشم پوشی نبود.

اصلاح قانون مطبوعات مصوب سال 64 تقریبا مورد تاکید اغلب گرایش‌های مختلف فکری و سیاسی کشور بود. اما چگونگی جهت‌گیری در اصلاح نیز بسیار با اهمیت بود.

در سال 1374 هفده نفر از نمایندگان مجلس پیش نویس طرح قانون مطبوعات را به مجلس ارائه کردند؛ این قانون به مجلس پنجم هم کشیده شد. در اوایل فعالیت مجلس پنجم بود که بحث این قانون دوباره مطرح شد. قانون تازه نگارش یافته دارای ایرادات جدی بود؛ این طرح قانون مطبوعات را به کلی دگرگون می‌ساخت و با مخالفت شدید بسیاری از روزنامه‌نگاران و مخصوصاً افکار عمومی روبه‌رو شده بود؛ این در حالی بود که رسانه‌های بیگانه و دشمنان، با ذوق و شوق در انتظار تصویب این قانون بودند. نمایندگان ملت اما به تأسی از خواست ملت، قانون مزبور را از دستور کار خود خارج نمودند و به این ترتیب هم زمینه نگرانی از مردم را برطرف ساختند و هم خیالات واهی دشمنان را نقش بر آب کردند.

اقدام شایسته و وقت‌شناسانه نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مورد تقدیر رهبر انقلاب نیز قرار گرفت؛ از این رو ایشان با ارسال نامه‌ای خطاب به نمایندگان مجلس، از اقدام خردمندانه آنان تقدیر، و زمان شناسی آنان را ستودند:

باسمه تعالى‏

اقدام خردمندانه و مسئولانه‏ى مجلس شوراى اسلامى در کنار گذاشتن طرح تغییر قانون مطبوعات، خدمتى بزرگ به ملت مؤمن و شجاع و قدرشناس ایران بود. این حرکت پسندیده، دل‏هاى مردم آگاه و نگران را شادمان کرد و بیگانگانى را که دل به آشفته‏بازار مطبوعاتى در ایران بسته بودند، خشمگین و ناکام ساخت. اینجانب وظیفه دارم از نمایندگان محترم و بطور ویژه از رئیس محترم مجلس شوراى اسلامى و هیئت رئیسه، تشکر کنم و از عمل صواب آنان قدردانى نمایم. در دو روزى که از این اقدام بزرگ مى‏گذرد رسانه‏هاى بیگانه‏اى که ابزار دست غارتگران بین‏المللى و وسیله‏ى اغراض صهیونیستها و مراکز سلطه‏ى استکبارى‏اند، نتوانسته‏اند خشم و نومیدى خود را از این حرکت هوشیارانه کتمان کنند و در پى آنند که با دروغ‏پراکنى و تحریف حقائق در صفوف متحد ملت ایران رخنه و اختلاف به وجود آورند. ملت عزیز ایران بخوبى مى‏دانند که کارآمدترین سلاح آنان در مقابل توطئه‏ى دشمنان، وحدت همدلى در تمسّک به اسلام و دفاع از قانون اساسى نظام جمهورى اسلامى است.

01/ 10/ 1376

 

• تیرماه 77: پیام تبریک به ملی‌پوشان به خاطر شکست رقیب همیشگی

در سال 1377 تیم فوتبال ایران موفق شد پس 20 سال به جام جهانی راه پیدا کند. این اتفاق برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی رخ می‌داد؛ اما آن چیزی که ماجرای صعود تیم ملی ایران به جام جهانی را رنگ‌ و بوی خاصی بخشید، هم گروهی ایران با تیم ملی آمریکا در این مسابقات بود. این اتفاق نیز برای نخستین بار رخ می‌داد.

تیم فوتبال آمریکا نسبت به تیم ایران جایگاه بهتری در رده بندی جهانی داشت و از لحاظ تیمی نیز برتر از تیم ایران شناخته‌ می‌شد؛ بدین خاطر اغلب پیش بینی‌ها بر پیروزی این تیم بر تیم ملی ایران حکایت داشت؛ دولتمردان امریکایی از چندی پیش از این بازی، نگاهی سیاسی به بازی را در عرصه رسانه‌ای به راه انداخته بودند و شکست تیم ایران در این بازی باعث به ثمر رسیدن تبلیغات رسانه‌ای آنان می‌شد.

در این شرایط ملی پوشان ایرانی، با غیرت در برابر حریف قدرتمند خود ظاهر شدند و در میان شگفتی همگان، تیم فوتبال امریکا را شکست دادند. این رخ‌داد باعث پیروزی میلیون‌ها ایرانی در سرتاسر جهان شد؛ رهبر انقلاب نیز با ارسال پیامی به ملی‌پوشان، پیروزی‌های مختلف در عرصه‌های گوناگون در برابر این حریف را یادآور شده و از آنان به خاطر شاد کردن دل ملت ایران سپاسگزاری کردند:

بسم الله الرّحمن الرّحیم‏

عزیزان! به نام خدا در بازى جوانمردانه‏ى امشب، که با مهارت و قدرت همراه بود، بر حریف تواناى خود پیروز شدید؛ سپاس و درود بر شما.

این، تصویرى زیبا از مجاهدت ملت ایران در همه‏ى صحنه‏هاى زندگى انقلابى اوست. ترکیبى از هوشمندى، قدرت، تلاش مخلصانه و هماهنگ و در بهشتى از یاد خدا و توکل. همین مجاهدت کم‏نظیر بود که در دوران انقلاب و در سالهاى دفاع مقدس و در همه‏ى درگیریهاى ملت ایران با شیطان بزرگ، به ملت ما پیروزى و سرافرازى بخشید.

امشب نیز یک‏بار دیگر حریف قوى‏پنجه و مستکبر طعم تلخ شکست را از دست شما چشید. خرسند باشید که ملت ایران را خرسند کردید.

سیّد علىّ خامنه‏اى‏

1/ 4/ 77

 

• اسفندماه 78: دستور پیگیری ماجرای ترور سعید حجاریان

اسفندماه 1378 یک بار دیگر، یک ترور مشکوک به جامعه و نظام شوک وارد کرد دولت را با چالش جدیدتری مواجه ساخت. ماجرا از این قرار بود که سعید حجاریان که به عنوان مغز متفکر دولت و جریان اصلاحات محسوب می‌شد در حوالی محل کارش، یعنی شورای شهر تهران هدف گلوله دو جوان قرار گرفت و ترور شد. البته این ترور ناموفق بود و سعید حجاریان از این حادثه جان سالم به در برد.

این ترور ناموفق کافی بود تا موج رسانه‌ای جریان اصلاحات و ضد انقلاب به سمت رقیب و جریان راست نشانه رفته و این جریان را به شدت تخریب کند؛ جریان اصلاحات و رسانه‌های زنجیره‌ای آن از هر فرصتی برای تخریب رقیب خود بهره می‌برد؛ انتساب قتل‌های زنجیره‌ای به حکومت و جریان راست، ایجاد شبهه بحران آفرینی برای دولت خاتمی و حال هم ترور مغز متفکر این جریان کافی بود تا آتش تبلیغات و تخریب بدون هیچ محدودیتی رقیب سنتی را نشانه رود.

در این فضا تندروهای جریان اصلاحات، خوش داشتند که از این شرایط ماهی خود را از این آب گل آلود صید کنند؛ از این رو تلاش این جریان این بود که این ترور را به حکومت منسوب کنند و این گونه تبلیغ کنند که جریان حاکمیت مانع از فعالیت دولت خاتمی و جریان اصلاحات است؛ و به این ترتیب موجی در میان مردم بر علیه نهادهای حکومت و جمهوری اسلامی به راه بیندازند.

در این شرایط و پیش از آنکه این فتنه گران، در آتش این فتنه علیه نظام بدمند، رهبر انقلاب در نامه‌ای به رئیس جمهور، سیدمحمد خاتمی، دستور دادند که با سرعت و جدیت بیشتری در جستجو و تعقیب عوامل جنایت باشند.

رهبر انقلاب در نامه خود به رئیس شورای عالی امنیت ملی ، به گوشه‌ای از برنامه ریزی‌های صورت گرفته برای سوء استفاده از این رخ‌داد علیه نظام جمهوری اسلامی و نهادهای آن اشاره کرده و به رئیس جمهور دستور دادند که این قضیه نباید مانند جریان قتل‌های زنجیره‌ای بدون نتیجه بماند. ایشان به سید محمد خاتمی یادآور شدند که تنها درصورت به نتیجه رسیدن این موضوع، دغدغه ایشان کاهش خواهد یافت. متن دستور رهبر انقلاب که حاوی نکات بسیاری برای خوانندگان است، به شرح زیر است:

جناب آقاى خاتمى ریاست محترم جمهور و رئیس شوراى‏عالى امنیت ملى‏

با سلام و تحیت. حادثه‏ى ترور هفته قبل و برخى قضایاى پیرامونى آن تا امروز، موجب نگرانى این‏جانب از آینده‏ى امنیت کشور است و از آن‏ رو شایسته است که جناب‏عالى به دستگاه‏هاى مسئول همچون وزارت‏هاى اطلاعات و کشور و شوراى امنیت کشور دستور فرمائید با سرعت و جدیت بیشترى در جستجوى کشف و تعقیب عوامل جنایت باشند. بیم آن هست که این قضیه نیز مانند پرونده‏ى قتلهاى زنجیره‏اى دامنه‏دار و تبدیل به موضوعى مبهم و شایعه‏انگیز گردد. در موضوع قتلها بااینکه جناب‏عالى هیئت‏هائى را پى ‏در پى مسئول پیگیرى کردید، تمام نشدن موضوع، موجب بروز شایعات و ایجاد فضاى تردید و ابهام شد، در این قضیه نیز مشاهده مى‏شود که متاسفانه برخى زبانها و قلمها بشدّت سرگرم التهاب‏آفرینى و شایعه‏پردازى‏اند. برخى بى‏تعهدى را به آنجا رسانده‏اند که علاوه بر نام آوردن از افراد و اشخاص، با اتهام‏هاى بى‏دلیل، حتى سازمانهاى مسئول و مورد اعتماد و حتى سپاه و بسیج یعنى مطمئن‏ترین حافظ امنیت ملّى را زیر سؤال برده‏اند. در چنین فضاى آشفته‏اى کدام دستگاه قضائى و امنیتى مى‏تواند با دقت و تسلّط بر اعصاب، به مسئولیت خود قیام کند؟

این جوسازى و غوغاگرى موجب آن است که عناصر جنایت‏کار با خیال راحت بتوانند از چشم قانون پنهان بمانند و به همین خاطر این‏جانب نسبت به اظهارات کسانى که به این جو دامن مى‏زنند خوش‏بین نیستم. شایسته است مسئولان یادشده را موظف فرمائید که در مدت معینى به نتیجه‏ى قانع‏کننده‏اى در پرونده‏ى آن حادثه برسند، در این صورت نگرانى و دغدغه‏ى این‏جانب کاهش خواهد یافت.

و السّلام علیکم‏

سید على خامنه‏اى‏

28/ 12/ 78

ماجرا وقتی جالب‌تر می‌شود که بدانیم بعد از اینکه دو عامل ترور سعید حجاریان دستگیر شدند، وی آن‌ها را بخشید و از شکایت خود صرف نظر کرد؛ این امر بر پیچیدگی ماجرایی افزود که مشخص شده بود بیش از آنکه نیروهای جریان راست در ماجرای ترور دست داشته باشند، این خود جریان اصلاحات و تندروهای اصلاح طلب بودند که راه اندازان اصلی این ماجرا بودند و به همین خاطر هم بود که چشم پوشی حجاریان از شکایت، صحت این موضوعات را مورد تایید بیشتر قرار می‌داد.

نکته دیگر این پیام تاکید رهبر انقلاب بر این نکته بود که سپاه و بسیج را مطمئن ترین حافظان امنیت ملی توصیف کردند.

 

• اردیبهشت‌ماه 79: دستور تایید صحت انتخابات مجلس ششم در شهر تهران

انتخابات مجلس ششم در تهران از شبهه برانگیزترین انتخابات برگزار شده در تاریخ جمهوری اسلامی محسوب می‌شود؛ ادله و اسناد قابل توجهی از وجود تقلب در برخی صندوق ها ارائه شد که بعضاً هم پس از بازشماری صندوق‌ها به اثبات رسیده بود. این انتخابات نخستین انتخابات مجلس برگزار شده توسط دولت سیدمحمد خاتمی بود که نقطه تاریکی در عملکرد وزارت کشور آن دوران محسوب می‌شد.

از نقاط بارز در تایید تقلب تغییر جایگاه هاشمی رفسنجانی در بازشماری تنها بخش کوچکی از آرا در تهران بود؛ به گونه‌ای که هاشمی از جایگاه سی‌ام به جایگاه زیر بیستم راه پیدا کرد و این احتمال می‌رفت که با بازشماری تمامی صندوق‌ها، آراء وی به زیر جایگاه دهم برسد. در این حال که موج تخریب روزنامه‌های زنجیره‌ای و جریان اصلاحات علیه هاشمی، اوج گرفته بود، وی ترجیح داد وارد مجلسی که اصلاح‌طلبان اینگونه از او استقبال می‌کنند، نشود؛ و در نتیجه از ادامه رقابت انصراف داد.

با وجود انصراف هاشمی، شورای نگهبان که با تقلب‌های بی‌شماری در برخی صندوق‌ها مواجه‌ شده بود، در تایید صحت انتخابات تردید کرد؛ هر چند که سند غیر قابل انکار درباره دیگر صندوق‌ها وجود نداشت و تنها از احتمال تخلف سخن گفته می‌شد. با این حال زمان به آغاز به کار رسمی مجلس نیز نزدیک می‌شد؛ و بازشماری تمام صندوق‌های تهران، زمان بسیار زیادی می‌گرفت. در این شرایط اعضای شورای نگهبان در نامه‌ای به محضر رهبر انقلاب، ماجرا را با ایشان در میان گذاشتند و از ایشان درخواست راهنمایی کردند.

رهبر انقلاب در پاسخ به اعضای شورای نگهبان نوشتند که چون امکان بازشماری تمام صندوق‌ها وقت زیادی می‌برد و  وجود تقلب نیز در آنها محرز نشده است؛ به مصلحت کشور نیست که چنین اقدامی صورت گیرد و باید صحت انتخابات تهران تایید شود. و این گونه ایشان با این دستور، مشکلی را که در حال تبدیل شدن به بن بستی در کشور بود، حل و به ماجراها خاتمه دادند.

بسم الله الرّحمن الرّحیم‏

حضرات اعضاى محترم شوراى نگهبان (دامت توفیقاتهم)

با سلام و تحیت در پاسخ به نامه‏ى آقایان محترم در مورد انتخابات تهران، ابتدائا لازم مى‏دانم از تلاش مسئولانه‏ى آن شورا در پاسدارى از آراء انتخاباتى ملت شریف ایران از دقتى که در عمل به وظیفه‏ى بزرگ امانت‏دارى، به کار برده‏اید صمیمانه تشکر کنم. بى‏شک خدمات مرارت بار و پررنجى از این قبیل، پاسخ شایسته‏ى مسئولان به این ملت بزرگ و وظیفه‏شناس و لازمه‏ى شکرگزارى نعمت نظام اسلامى در برابر خداوند متعال است. این‏جانب پس از قدردانى و تشکر از تلاشهاى آقایان محترم و دیگر دست‏اندرکاران انتخابات، نکات زیر را اعلام مى‏دارم:

1. صندوقهایى که مخدوش بودن آن از نظر شوراى نگهبان به اثبات رسیده است و با معیارهاى آن شورا قابل تأیید نیست باید ابطال گردد.

2. به نظر مى‏رسد که بازشمارى بقیه صندوقها که طبق آنچه در نامه‏ى خود مرقوم داشته‏اید جز در مدتى طولانى ناممکن و برخلاف مصلحت است، وظیفه اى شرعى و قانونى را متوجه آن شورا نمى‏سازد زیرا وجود تخلف در آن‏ها محرز نیست.

3. وضعیت منتخبان تهران با توجه به کلیه صندوقها بجز آنچه دربند 1 آمده است ملاحظه و نتایج آن به عنوان نتایج قطعى انتخابات تهران اعلام شود.

4. دستگاه قضائی و بازرسى موظفند عاملان تخلف در صندوقهاى مخدوش را شناسایى و تحت تعقیب قانونى قرار دهند

در پایان از خداوند متعال توفیق و کمک به آقایان محترم و همه‏ى خدمتگزاران به کشور و نظام مقدس اسلامى را مسئلت مى‏کنم.

سید علىّ خامنه‏اى‏

29/ 2/ 79

و به این ترتیب ماجرای انتخابات پرحاشیه مجلس ششم در تهران به پایان رسید؛ بعدها هم برخی دست اندرکاران انتخابات، از جمله مصطفی تاجزاده، معاون سیاسی وزیر کشور دولت خاتمی و برگزار کننده انتخابات، در دادگاه به عنوان متخلف شناخته شد و به مجازات هم رسید.

 

• مردادماه 80: نامه‌ای برای جلوگیری از کارشکنی‌های مجلس ششم

دوره سه تن از فقهای شورای نگهبان در تابستان 80 به پایان رسید و رئیس قوه قضائیه در نامه ای به مجلس شورای اسلامی وقت، شش تن از حقوق‌دانان برجسته را معرفی کرد تا 3 نفر از آنان از این مجلس، رأی لازم را اخذ نموده و به عنوان حقوق‌دانان شورای نگهبان به فعالیت بپردازند. اما مجلس تندروی ششم که در اختیار تندروهای مشارکت و اصلاحات بود به شدت چوب لای چرخ حقوقدانان جدید می‌گذاشت و حاضر به تایید حقوقدانان معرفی شده توسط رئیس قوه قضائیه نبود.

این اتفاق شرایط را برای کشور و ساز و کارهای قانونی کشور دچار مشکل می‌کرد؛ از سویی مدت قانونی سه حقوق دان به پایان رسیده بود، و از سوی دیگر مجلس حاضر به تایید حقوقدانان معرفی شده از سوی رئیس دستگاه قضا نبود؛ این اتفاق به شدت مورد تمایل مجلس تندروی اصلاح‌طلب بود. نمایندگان مجلس ششم تمایل داشتند که رئیس قوه قضائیه تندروهایی مانند خودشان را برای کسب کرسی حقوقدانان شورای نگهبان به مجلس معرفی کند تا بتوانند در شورای نگهبان نیز خلل ایجاد کنند و این خواسته رئیس دستگاه قضا نبود.

رئیس قوه قضاییه برای اینکه بهانه را از دست بهانه جویان تندروی اصلاح طلب بگیرد، در رویه ای غیر معمول، چهار نفر دیگر را باز هم به مجلس معرفی کرد تا این بار از میان آنان دو تن باقیمانده انتخاب می‌شدند. اما این بار هم مجلس کوتاه نیامد و به آنان رأی نداد. در این شرایط بحرانی بود که مراسم تحلیف ریاست جمهوری دوره دوم خاتمی نیز در مجلس و با حضور اعضای شورای نگهبان باید انجام می‌شد؛ این شرایط باعث ایجاد شبهه خلاف قانون در تحلیف بود؛ چرا که اعضای شورای نگهبان تکمیل نبود.

در این اوضاع، این کلاف سر در گم با تدبیر رهبر انقلاب حل شد؛ ابتدا ایشان نامه‌ای خطاب به رئیس مجلس ششم نوشتند و دستور تعویق مراسم تحلیف ریاست جمهوری خاتمی را دادند تا مانع از شبهه قانونی شوند. از سوی دیگر نامه‌ای خطاب به مجمع تشخیص نوشتند و دستور دادند تا راه حل این مشکل را به عنوان نظر مشورتی به رهبری ارائه کنند؛ این مجمع نیز با برگزاری جلسه فوق‌العاده، نظر مشورتی خود به رهبر انقلاب را اعلام کرد؛ بنا بر این نظر نیاز به رای اکثریت مطلق برای انتخاب حقوقدان نبوده و اکثریت نسبی کافی بود. رهبر انقلاب با اضافه کردن قیوداتی به نظر مشورتی مجمع، آن را ابلاغ کردند.

این تدبیر رهبر انقلاب سبب شد که شرایط از پیچیدگی خارج شود. دو تن از حقوقدانان معرفی شده با توجه به رای اکثریت نسبی، به عنوان حقوقدان معرفی شده و گرو کشی تندروهای اصلاح طلب در مجلس ششم، به نتیجه دلخواه آنان نرسید. مراسم تحلیف نیز با چند روز تاخیر و بدون هیچ شبهه قانونی برگزار شد.

متن زیر، مکتوب ارسال شده رهبر انقلاب خطاب به رئیس مجلس ششم است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم‏

جناب حجة الاسلام آقاى کروبى ریاست محترم مجلس شوراى اسلامى، با توجه به اینکه مجلس شوراى اسلامى به رأى قانونى در انتخاب حقوق‏دانان شوراى نگهبان نرسیده است و با عنایت به شبهه قانون اساسى، مقتضى است مراسم تحلیف رئیس‏جمهورى تا هنگام فراهم شدن زمینه قانونى لازم به تأخیر اندازید تا این مراسم حائز اهمیت مورد شبهه قانونى قرار نگیرد.

سید علىّ خامنه‏اى‏

13/ 5/ 1380

 

• دیماه 80: نامه ای درباره مصونیت قضایی نمایندگان خطاب به محمدرضا خاتمی

در مجلس ششم نمایندگان تندروی اصلاحات از هر فرصتی برای ضربه زدن به رقیب و جریان راست و همچنین حاکمیت نظام بهره می‌بردند؛ راهی برای اینکه ناتوانی خود در حل مشکلات و عدم انجام وعده ها را توجیه کنند. تندروی‌های نمایندگان مجلس اما حد و مرزی نداشت. آنان برای خود مصونیتی تمام و کمال قائل بودند؛ به این نحو که هر چیزی هم که در مجلس بگویند به هیچ وجه نباید مورد تعقیب و بازخواست قرار بگیرند.

تلاش این نمایندگان ایجاد انحصار و استحکامی غیرقابل نفوذ اطراف خودشان بود تا هر چه می‌خواهند علیه نظام و ... سخن بگویند. در این راستا شورای نگهبان نظر تفسیری خود به مجلس را اعلام کرد که این مصونیت تنها شامل حال مباحثی می‌شود که در راستای وظایف نمایندگی نمایندگان مجلس باشد. اما مجلسیها این نظر را نیز برنتافتند و در راستای اهداف خود، به جنجال آفرینی می پرداختند. با این وجود در همین اوضاع و شرایط، محمد رضا خاتمی، نایب رئیس مجلس ششم، نامه ای به رهبر انقلاب نوشت، و در آن از ایشان درباره مصونیت کامل نمایندگان سوال کرد؛ خاتمی در این نامه نیز به گونه ای سخن رانده بود که این امر را حق قطعی مجلس میدانست، و به شورای نگهبان نیز حمله برد و جایگاه قانونی شورا در تفسیر قانون اساسی را نادیده گرفت.

رهبر انقلاب به نامه نایب رئیس مجلس پاسخ دادند و مانند همیشه بر پیگیری تمام امور تنها و تنها از طریق قانون و نهادهای قانونی تاکید کردند:

بسم الله الرّحمن الرّحیم‏

جناب آقاى محمد رضا خاتمى- نائب رئیس مجلس شوراى اسلامى‏

با سلام و تحیت، نامه‏ى جناب‏عالى و هیئت رئیسه محترم در باره‏ى مشکل اخیر چند نفر از نمایندگان مجلس شوراى اسلامى ملاحظه شد. همان‏طور که مى‏دانید در مورد این پیشامد و امثال آن هیچ بن‏بست قانونى وجود ندارد و همه‏ى راه‏حلها در قانون اساسى پیش‏بینى شده است.

این‏جانب نمایندگان محترم مجلس و نیز مسئولان محترم قوه‏ى قضائیه را به پیمودن راههاى قانونى و تمکین در برابر قانون دعوت مى‏کنم و از مجادله‏ى بیهوده در امرى که مجراى قانونى آن مشخص است، برحذر مى‏دارم. اختلاف و جنجال به‏ویژه در محضر افکار عمومى ملت عزیز که براى رفع مشکلات خود چشم به شماها و دیگر مسئولان قواى سه‏گانه دوخته است، کارى برخلاف مصالح ملى و در نزد خدا و مردم ناپسندیده است. وظیفه‏ى همه‏ى شما این است که در هر مسئولیتى هستید به فکر رفع مشکلات مردم باشید.

نمایندگان محترم مجلس موظف به نظارت و تذکر و انتقادند و در اجراى این وظیفه کسى حق تعرض به آنان را ندارد. البته آنان حق ندارند از مرزهاى قانونى تجاوز کنند. قوه‏ى قضائیه نیز موظف به تعقیب قانون‏شکنان است و باید با متخلفین قاطعانه رفتار کند. آن قوه نیز حق ندارد از حدود قانونى خود در قضاء و مقدمات آن تجاوز کند. مجلس باید حرمت قوه‏ى قضائیه را حفظ کند و قوه‏ى قضائیه نیز باید حرمت مجلس شوراى اسلامى را نگاه دارد. براى همه‏ى این وظائف، قانون، موجود و گویا است و اگر ابهامى وجود داشته باشد مرجع ابهام را هم قانون معین کرده است.

توفیقات همه‏ى شما را از خداوند متعال مسئلت مى‏کنم.

سید علىّ خامنه‏اى‏

8/ 10/ 80

 

• اسفندماه 82: تقدیر از عملکرد کروبی در مجلس ششم

مجلس ششم بی شک تندروترین مجلس در تاریخ جمهوری اسلامی تا به امروز است؛ نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم آن چنان بی‌پروا به همه چیز و همه کس می‌تاختند که سابقه نداشت؛ هیچ سدی در جلوی خود نمی‌دیدند؛ حتی بارها تلاش کردند که برای خود مصونیتی تمام و کمال هم ایجاد کنند ولی هر بار با سدهای قانونی برخورد کردند.

عملکرد افراطی مجلس ششم چیزی نیست که در طول چند جمله قابل بیان باشد؛ از تحصن و افشای اسرار نظام گرفته تا نامه نگاری با سنای آمریکا و استعفای دسته جمعی، تنها گوشه ای از حاکمیت چهارساله اصلاح طلبان بر مجلس شورای اسلامی بود. و کسی که ریاست او برای این مجلس اثر گذار هم بود، مهدی کروبی بود؛ کروبی توانست بارها و بارها جلوی افراط کاریهای تندروهای مجلس ششم را بگیرد و این مجلس را به سر انجام خود برساند.

کروبی برای مجلس هفتم نیز ثبت نام کرد؛ اما نتوانست در دور اول به مجلس راه یابد و به دور دوم رفت؛ کروبی اما در این شرایط استعفا داد و از ادامه رقابت برای ورود به مجلس، کنار کشید. این شرایط که کمی سرخوردگی کروبی را نیز به همراه داشت، باعث شد، رهبر انقلاب در نامه ای به مهدی کروبی، از عملکرد وی در مجلس ششم قدردانی و از انصراف وی برای انتخابات مجلس هفتم نیز ابراز تأسف کنند؛ کاش کروبی قدرِ قدر شناسی رهبر را میدانست و سالها بعد اینگونه در برابر نظام نمی ایستاد. متن نامه رهبر انقلاب به کروبی به شرح زیر است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم‏

جناب حجة الاسلام آقاى حاج شیخ مهدى کروبى دام اجلاله‏

با سلام و تحیت و ابراز تأسف از انصراف جناب‏عالى از نامزدى دور دوم انتخابات مجلس هفتم، لازم مى‏دانم اوّلًا از تلاش جان‏کاه جناب‏عالى براى حفظ اعتدال مجلس شوراى اسلامى در سال‏هاى مدیریت مجلس ششم و ثانیاً از همراهى و همکارى مجاهدت‏آمیزى که براى برگزارى بهنگام و قانونى انتخابات مجلس هفتم نشان دادید، تشکر نمایم.

امید است این خدمت باارزش که در جهت استحکام نظام اسلامى و نومید کردن بیگانگان مداخله‏جو انجام گرفت، مورد قبول حضرت احدیت جل و علا و موجب پاداش دنیوى و اخروى براى آن جناب باشد.

توفیقات روزافزون شما را از خداوند متعال مسئلت مى‏کنم.

و السّلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته‏

سید على خامنه‏اى‏

7/ 12/ 82

 

• بهمن ماه 83: درخواست از مجلس هفتم برای عدم استیضاح وزیر دولت خاتمی

مجلس هفتم که به عنوان یک مجلس اصولگرا شناخته میشد، بعد از مجلس تندروی ششم اصلاح طلب، بر سر کار آمد؛ نمایندگان اصولگرا که دریافته بودند مردم از سیاسی کاریها و اعمال افراطی مجلس ششم خسته شده اند، شعارهای اقتصادی و عدالت طلبانه را سرلوحه رفتار و گفتار خود قرار دادند و توانستند رای ملت را کسب کنند؛ با روی کار آمدن اصولگرایان، مجلس هفتم نشان داد که واقعا دغدغه معیشت مردم را دارد و تلاش فراوانی کرد از سیاسی کاری بپرهیزد؛ از این رو رویکرد اتخاذ شده توسط مجلس هفتم مورد تقدیر رهبر انقلاب نیز قرار گرفت.

نکته دیگر روی کار آمدن مجلس هفتم، تقابل یک مجلس اصولگرا با دولت خاتمی بود؛ هر چند این مجلس تلاش داشت از اعمال جناحی پرهیز کند، اما نتوانست رفتار وزیر راه خاتمی – احمد خرم – را تحمل کند؛ رفتار و گفتار بد او – مخصوصا در حادثه انفجار قطار در نیشابور و ماجرای افتتاح فرودگاه امام – سبب شد که این نمایندگان، این وزیر را استیضاح و از دولت حذف کنند.

در این اوضاع رفتار مرتضی حاجی، وزیر آموزش و پرورش نیز محل مناقشه فراوان بود و مجلس تصمیم به استیضاح وی گرفت؛ در همین شرایط بود که رهبر انقلاب خطاب به رئیس مجلس هفتم نامهای نوشتند و تاکید کردند که در ماههای پایانی عمر دولت، استیضاح وزرا، دیگر سودی ندارد و نیازی به استیضاح وزیر آموزش و پرورش نیست؛ مجلس هفتم نیز درخواست رهبر انقلاب، را اجابت کرد و از استیضاح وزیر منصرف شد و تا پایان عمر دولت خاتمی اقدامی در این جهت نکرد؛ رهبر انقلاب در مکتوب خود به حدادعادل، رویکرد اتخاذ شده توسط مجلس هفتم درباره نیازهای اصلی کشور را نیز ستودند:

باسمه تعالى‏

جناب آقاى دکتر حداد عادل ریاست محترم مجلس شوراى اسلامى‏

با سلام و تحیت‏

مجلس شوراى اسلامى در دوره‏ى هفتم بحمد اللّه موفق شده است جهت‏گیرى درست فعالیت خود را با ملاحظه‏ى نیازهاى کشور انتخاب کند. ترجیح مطالبات عمومى و اساسى مردم بر انگیزه‏ها و گرایش‏هاى دیگر، شاخصه‏ى مهمى در این جهت‏گیرى است که به توفیق الهى، مجلس تاکنون به آن دست یافته و همچنان باید بر آن پاى بفشارد. لازم مى‏دانم به مناسبت مطرح شدن استیضاح وزیر محترم آموزش و پرورش به جناب‏عالى و همه نمایندگان عزیز عرض کنم که در شرایط کنونى که ماه‏هاى آخر مأموریت خطیر دولت در حال سپرى شدن است استیضاح وزیران هیچ سودى براى کشور و دستگاه‏هاى مسئول ندارد و متقابلًا زیان‏هاى محتمل آن بسیار و خطرات آن هشداردهنده است. البته مجلس موظف است که از همه‏ى ابزارهاى نظارتى قانونى خود استفاده کند.

و السّلام علیکم جمیعاً و رحمة اللّه‏

سید علىّ خامنه‏اى‏

5/ 11/ 1383

 

• مردادماه 86: مؤاخذه شدید

چند سالی بود که برخی افراد و یا نهادها تصمیم به برگزاری جشن به مناسبت تولد رهبر انقلاب میگرفتند؛ هر چند که این مراسمات به هیچ وجه گستردگی چندانی نداشت، اما از همان ابتدا مشخص بود که رهبر انقلاب از این گونه رفتارهای جاهلانه به هیچ وجه دل خوشی ندارند. این رسم و رسوم غلط که چندباری نزدیک بود در کشور باب شود با مواخذهها شدید رهبر انقلاب مواجه شده بود.

حضرت آیت الله خامنه ای در سال 86 وقتی که سبدهای گلی از سوی افرادی برای ایشان ارسال و بدست معظم له می رسید، به یکی از نزدیکان خود نوشته بودند «اولاً، مولود این حقیر در تیرماه نیست و ثانیاً؛ من و روز تولدم ارزش این محبت ها را نداریم و اینها موجب شرمندگی من است، در عین حال لازم است از همه آنها تشکر شود.»

اما شرایط سالهای بعد تغییر کرد؛ برخی نهادها تصمیم به برگزاری خودسرانه جشن برای تولد رهبر انقلاب گرفته بودند؛ آیت الله خامنه ای همچنان که انتظار میرفت پس از دریافت خبر این مطلب که در یکی از استانها، جشنی به مناسبت تولد ایشان برپا و از برخی مسئولان هم برای حضور در این مراسم دعوت شده بود، در حاشیه برگه حاوی این خبر نوشتند:

این کار غلط است، این تولد و امثال آن هیچ جشنی ندارد، برگزارکنندگان مسئول وقت و عمر و اموالی هستند که در این کار صرف و ضایع می شود. من از کسی که برای تولد من جشن می گیرد به هیچ وجه متشکر نمی شوم و او را مسئول زیان های این کار هم می شناسم...

و این تنها نمونه ای کوچک است از برخورد شدید رهبر انقلاب با کسانی که با رفتار جاهلانه خود، متملقانه رفتار میکنند و نمی توانند وظیفه خود را درست تشخیص دهند. ایشان به شدت با مواردی که باعث ترویج این گونه رفتارها شود، برخورد میکنند.

مکتوبات فوق، تنها گوشه ای از ابعاد وجودی رهبر انقلاب بود که تلاش شده بود، از میان موارد متعدد، برگزیده و برای خوانندگان، در تبیین شخصیت آیت الله خامنه ای استفاده شود.


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.