به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاراننشست ها و جلسات پلنوم کمیته مرکزی گروهکها و احزاب اپوزیسیون ضد انقلاب، از محرمانه ترین و سری ترین جلسات و نشست های درون گروهی می باشد که حتی اعضاء، کادرها و پیشمرگان کومله هم نمی توانند از این جلسات باخبر باشند، به جزء همان پنج الی شش نفری از اعضای کمیته مرکزی که خود در این پلنوم حضور دارند و انتشار و افشای خبرهای مربوط به این پلنوم ها، نشان از قدرت و نفوذ کامل بولتن نیوز در این نشست های سری می باشد. بولتن این بار نیز یکی از اسناد بسیار مهم و محرمانه گروهک تروریستی کومله را که در اردوگاه زرگویزله اقلیم کردستان برگزار گردیده را منتشر می کند.
به گزارش بولتن نیوز، در این سند، نامه محرمانه یکی از اعضای قدیمی این گروه، بنام عبدالله کهنه پوشی را خطاب به اعضای کمیته مرکزی مشاهده می کنید. در این سند به مشکلات، بحران ها و معضلات مهم گروه، اشاره شده است که خواندن آن خالی از لطف نیست.
لازم به ذکر است که یکی از اعضای تاثیرگذار گروهک کومله که از اعضای کمیته
مرکزی نیز می باشد این سند را در اختیار خبرنگار بولتن نیوز قرار داده که
از زحمات وی تشکر می کنیم و متاثریم از اینکه بنا به دلایل امنیتی نمی
توانیم نام ایشان را ذکر کنیم.
نامه رسیده از یکی از اعضای کمیته مرکزی کوملهبه: پلنوم کمیته مرکزی حزب کومله کردستان ایران
"دوستان پریروز، دشمن دیروز، دوست امروز"
با
توجه به رشد اختلافات سیاسی و تشکیلاتی این دوره و دوره دیگری از قلع و
قمع های رهبری، ضروری دیدم که رئوس نظرات خود را مختصرا و به روشنی در
اختیار این پلنوم قرار دهم ...
آنچه در زیر می آید منعکس کننده دیدگاههای من است.
مسایل
و مشکلات پیش آمده و مدیریت نادرست رهبری در یکی دو ماه اخیر و هم مشکلات
سالها و ماههای گذشته تشکیلات کومله، که متاسفانه منجر به جدایی در صفوف
کومله گردید، به عنوان کسی که از ابتدا در بازسازی کومله نقش داشته و عضوی
از رهبری و کمیته مرکزی بوده ام، ضروری می دانم نظرات خود را درباره ریشه
این بحران و مشکلات بیان کنم.
لازم است بگویم و خود رفقا نیز می دانند
که من در موارد دیگر نیز و در جلسات تشکیلاتی، نظرات انتقادی خود را بیان
داشته و سعی کرده ام بر روند اصلاح تشکیلات تاثیر بگذارم .
می خواهم
بگویم که نوشته کنونی ابتدا به ساکن نیست و در راستای همان مباحث گذشته
برای روشن نمودن تفاوتهای من با خط حاکم در رهبری کومله چه قبل و چه بعد از
جدایی است.
همه شما رفقای کمیته مرکزی و اعضای تشکیلات می دانند که قبل
از جدایی اخیر هم، من منتقد جدی سیاستها و روش های معینی در تشکیلات بوده
ام ولی علیرغم این نظرات و با همه اینها ،مخالف انشعاب در کومله بودم و
حاضر نشدم با دیگر رفقا همگام شوم .
اکنون نیز همچنان که بارها بیان کرده ام، خواهان وحدت جریانهای کومله هستم و با انحصار طلبی در هر جریانی مخالفم .
به
همین دلیل نیز خود را هم رای قطعنامه پلنوم دوم بعد از کنگره دوازدهم، در
توضیح جدایی اخیر، ندانسته و نمی دانم و به صراحت نیز همین را بیان کرده
ام.
از نظر من ریشه این بحران که ضربات سنگینی به جریان کومله، بعد از
خروج از حزب کمونیست، وارد نموده است، در حول دو محور اصلی سیاسی و
تشکیلاتی است.
من سعی می کنم در هر دو مورد اختلافات سیاسی و تشکیلاتی
خود را به روشنی بیان دارم و مختصرا به نمونه هایی اشاره می کنم و در فرصت
های دیگر به طور مشروع برای رفقا و اعضای تشکیلاتی نظرات خود را بیان می
کنم.
1.مشکلات و تفاوت های سیاسی از نظر من:
به طور کلی چرخیدن به راست در سیاست و عملکرد ،اساسی ترین انتقاد من به رهبری موجود تشکیلات است .
پیشتر در برخی اظهارات و عملکردهای رهبری وبه ویژه دفتر سیاسی ،جوانه های این چرخش به راست ،دیده می شد .
اما مصوبات و تبلیغات حزب هنوز به این گستردگی به راست نچرخیده بود .
متاسفانه در دوره اخیر این راست روی به نرم معمول درموضعگیری سیاسی و عملکردها تبدیل شده است .
نمونه های نزدیک و زنده از نظر من اینهاست :
الف
: تلاش وسیع برای همسویی و همکاری با اپوزیسیون راست ایرانی، به جای سیاست
اعلام شده پیشین ،درمورد همکاری و ائتلاف با دمکراسی خواهان و جریانات
مترقی و چپ. نشست رسمی عضو دفتر سیاسی با رضا پهلوی، رفتن رفقای خارج از
کشور به نشستهایی با حضور نمایندگان بنی صدر، اکثریت و جبهه ملی و همچنین
رفتن رفیق دبیر کل کومله به مناظره پالتاکی با فردی چون داریوش همایون و
سپس دیدار رفیق عبدالله با وی (بنا به گزارش روز اول این پلنوم)، بدون هیچ
تلاشی جدی برای همکاری با نیروهای مترقی و جمهوریخواه و بدون شکل گیری یک
اتحاد دمکراسی خواهی،به هیچ وجه در راستای سیاستها و سنت کومله نیست و به
هیچ عنوانی قابل توجیه نبوده و عدول روشن از سیاستهای کومله است.
گزارش رفیق عبدالله مهتدی و کمیته خارج کشور از کومله به پلنوم سوم بعد از کنگره 13 شاهدی بر این ادعاست.
ب:
گفته ها و موضعگیری اخیر رفیق عبدالله مهتدی،دبیر کل کومله در "تیشک
تی.وی"،آشکارا زمینه را برای این چرخش به راست فراهم می نمود.توضیح
پراکندگی اپوزیسیون ایرانی و علاج آن را در وحدت با سلطنت طلبان
دیدن،بیانگر دور شدن هر چه بیشتر از خط کومله است.
ج: همه هم و غم خود
را به کار گرفتن تا در خارج و از سوی بالاییها و قدرتهای بزرگ پذیرفته شویم
و در مقابل، کم ارزش نمودن رابطه با مردم و جنبش های داخل و حتی تیوریزه
نمودن آن، آشکارا فاصله گرفتن از مردم و جنبش انقلابی را در دیدگاه حاکم بر
این رهبری منعکس می کند که با هیچ مقطعی از تاریخ کومله و عملکردش خوانایی
ندارد.
د: به بازی گرفتن شعارهای وحدت طلبانه در رابطه با جنبش
کردستان،اما در عمل دامن زدن به دشمنی با رفقای قدیمی و طیف کومله، پیشبردن
سیاست انحصارطلبانه.بی عملی کامل در رابطه با جنبش های انقلابی و توده ای و
اکتفا نمودن به شعارهای دهن پرکن.بیخیالی کامل در مورد فعالیت در داخل و
تشکیلات علنی و جنبش های اجتماعی موجود،تنها نشانه دوری از آنهاست.
ه:
موضعگیری سیاسی متفاوت در محافل مختلف و بسته به مزاج مخاطب،از دیگر
شگردهای این رهبری است.در میان کردها،ناسیونالیست دو آتشه و در محافل راست
ایرانی،به نوع دیگری ظاهر می شود.
دوپهلو گویی در سیاست و حتی مسکوت
گذاشتن بند یک اساسنامه و واگذاری آن به زمانی دورتر،خود نشانه فاصله گرفتن
از پرنسیبهای سیاسی است.
2.تفاوت و انتقادات در زمینه تشکیلاتی و دمکراسی درون حزبی:
الف:کنگره12 کومله و مصوباتش،که من هم یکی از شرکت کنندگانش بودم،خط بطلانی بود بر روزنه های دمکراسی درون حزبی.
این کنگره آشکارا یکی از عوامل مهم و زمینه ساز ظهور کامل سیاست غیر دمکراتیک در تشکیلات بود.
کاهش
دادن و به صفر رساندن حقوق اقلیت و الغای حق موجودیت برای گروههای سیاسی
مخالف خط اکثریت،تصویب و تایید دو نام متفاوت برای کومله،در زبانهای مختلف و
بالاخره بجای تاکید بر گسترش نهادهای حزبی و تقسیم و تعریف اختیارات در
آنها،مشروعیت دادن به سانترالیسمی بی حساب،از پیامدهای کنگره 12 و تغییرات
در اساسنامه پیشین،بود عملا اینها تلاشی است آشکار برای تغییر ریل کومله به
راست و حزبی مطیع و فرمانبردار محفلی از رهبری.
ب:بی توجهی کامل به
خواست پذیرفته شده پیشین در مورد اهمیت دادن به تشکیلات داخل و تلاش برای
هویت بخشیدن و مستقل نمودنشان به لحاظ سازمانی.هزینه های سنگین در امورات
دیگر و صرف هزینه ناچیز برای داخل،ویران شدن فعالیت تشکیلات داخل و سهل
انگاری رهبری.
ج:بی توجهی به نیروی پیشمرگ و بی اعتبار نمودن آن و
مقاومت در برابر سازمان یابی منطقه ای و زنده نمودن تشکیلاتهای ناحیه و محل
در میان نیروی پیشمرگ و تشکیلات علنی.
د:در پیش گرفتن سیاست سرکوب و
خفقان در تشکیلات و تکیه بر اهرم های قدرت(به ویژه اهرم مالی)و ایجاد جو
رعب و وحشت،برای از میان بدر کردن مخالفین و معترضین.در این دوره حتی شاهد
به کارگیری نیروی نظامی بر علیه معترضین بودیم که براستی سیاستی مذموم است و
دوره ای سیاه از تاریخ کومله را به نمایش گذاشت.
از نظر من این سیاستها و این نوع بینش تشکیلاتی،پشت و روی یک سکه اند،اینها عامل بحران و مشکلات کنونی و پیشین است.
این روشها و سیاستها با کومله چپ و انقلابی و مردمی کاملا متفاوت است.
من خواهان آنم که این روش و سیاستها رسما مورد نقد قرار بگیرد تا بتوان از تداوم آنها جلوگیری نمود.
من
وظیفه خود را تلاش برای این اصلاحات می دانم و حتی از نقد عملکردهای خود
نیز باکی ندارم. امیدوارم خط حاکم در رهبری به خود آید و دست از انحصارطلبی
بکشد و از گذشته دور و نزدیک درس بگیرد.
من همه رفقای تشکیلاتی را فرا می خوانم که راجع به این مسایل سکوت نکنند و بر علیه این سیاستها موضعگیری کنند.
عبدالله کهنه پوشی(عبه دلیر) – عضو کمیته مرکزی حزب کومله کردستان ایران