عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد یادداشت خود نوشت: حرکت دکتر روحانی در دیدار با خانواده جانبازان سرفراز حرکتی است قابل تقدیر و ستایش که نشان از توجه ویژه بالاترین مقام اجرایی کشور به عزیزترین فرزندان جمهوری اسلامی دارد.

به گزارش خبرنگار دانشگاه باشگاه خبرنگاران،‌ علی جاوید صباغیان نماینده ریاست عالی دانشگاه در تشکل‌‏های سیاسی اساتید استان خراسان رضوی در یادداشت خود نوشت: چندی است که حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر روحانی چهارشنبه شب‌‏های خود را به دیدار با جانبازان سرافراز و خانواده محترم شهدا اختصاص داده‌‏اند. بی‏‌تردید این اقدام ریاست جمهوری اسلامی ایران حرکتی است قابل تقدیر و ستایش که نشان از توجه ویژه بالاترین مقام اجرایی کشور به عزیزترین فرزندان جمهوری اسلامی دارد که در هنگامه هجوم ناجوانمردانه دشمن متجاوز به مرزهای کشور تازه انقلاب کرده ایران اسلامی، بزرگ‏ترین سرمایه خداوند که همانا جوانی و سلامتشان بود را بی‌هیچ منت و ادعایی برکف دست گرفتند و در راه دفاع از اعتقادات، کشور و مردمشان جانانه با خصم زبون و متجاوز جنگیدند و در جبهه‏‌های فکه، بستان، هویزه، کرخه، چزابه، سومار، سردشت و بانه، کربلایی دیگر آفریدند.

آقای رئیس جمهور در یکی از همین دیدارها و در آستانه میلاد مسعود حضرت مسیح(ع) و سال نو میلادی، در منزل خانواده دو نفر از شهدای ارامنه و همچنین منزل یکی از جانبازان بسیجی ارمنی حضور یافتند. دیداری که ضمن ارج نهادن به مقام محمود شهدا و جانبازان، قدردانی از حضور همیشگی اقلیت‏‌های دینی در شادی‏‌ها و غم‏‌های ملت بزرگ ایران بود؛ که به راستی مسلمان شیعه و سنی، مسیحی، یهودی، و زرتشتی همه و همه ملتی بزرگ و با افتخار به نام ایران و ایرانی را تشکیل می‏‌دهند که سابقه‏‌ای از زندگی مسالمت آمیز به قدمت چند هزار سال را دارند.
 
با وجودی که پیش از اسلام، ادیان آسمانی و پیامبران فراوان بوده‌‏اند و ذات مقدس حضرت حق از بدو خلقت انسان، او را تنها و بی راهنما نگذاشت، اما شهادت و شهید واژگانی هستند که فقط در دین مبین اسلام دارای ارج و منزلتی بسیار والا و بالا می‏‌باشند و نمونه‏‌ای برای آن در دیگر ادیان توحیدی دیده نشده است. در دین رسول خاتم برای شهادت جایگاه فوز عظیم در نظر گرفته شده است. گویی خداوند واگویی مقام و جایگاه رفیع شهید و شهادت را برای آخرین و کامل‏ترین رسالت قرار داده است. آفریننده مطلق در آیه 74 سوره نساء می‏‌فرماید «پس کسانی که زندگی دنیا را با آخرت مبادله می‏‌کنند باید در راه خدا پیکار کنند و هر کس در راه خدا پیکار کند و کشته شود یا پیروز گردد، دیری نگذرد که او را مزدی بزرگ ببخشیم».

همچنین شهادت در کلام معصوم نیز از اعتباری فراوان برخوردار است، چنان‏چه در منزلت و منقبت شهید، حضرت رسول(ص) فرمودند «سه گروه شافع روز قیامتند: انبیا، علما و شهدا»، و مولا امیرالمؤمنین(ع) نیز در خطبه 23 نهج‌‏البلاغه فرمودند «از خداوند جایگاه شهیدان و زندگی با سعادتمندان و همراهی با پیامبران را طلب می‏کنم»، یا در کلام مناجاتی امام الساجدین(ع) در صحیفه سجادیه آمده است که «سپاس خدای را،سپاسی که بدان در زمره اولیاء نیکبختی قرار گیریم و به واسطه آن در ردیف شهیدان درآییم». چنین است که در تاریخ صدر اسلام برای صحابه‌‏ای که در غزوات به دیدار معبود شتافتند، احترام و اعتباری است فراوان. و اوج قلة رفیع شهادت را در سال 61 هجری شاهدیم، آن‏گاه که هفتاد و اندی از یاران باوفای حضرت امام حسین(ع)عزت شهادت در رکاب امامشان را با ذلت زندگی بدون مولای خود معاوضه ننمودند و انگار در شهادت بر یکدیگر سبقت می‏گرفتند و شهادت را زیباترین لحظه و دروازة عبور از جهان فانی و دانی و ورود به جهانی باقی و عالی می‏‌دیدند.

براساس تعالیم دین مبین اسلام، انسان‏ها را در مسیر زندگی خود و سیر تکاملی که دارند می‏توان به گروه‏‌های مختلفی تقسیم نمود: گروهي روند نزولي دارند و براساس آیات و روایات ملعون هستند. گروهي دیگر در زندگی، روندی ايستا دارند و بر اساس روایت معروف «من ساوي يوماه فهو مغبون»، مغبون می‏‌باشند. گروهی با ایمان و عمل صالح که پیشه خود می‏‌سازند، روندی صعودی در زندگی دارند که به آن‏ها مغبوظ گفته می‏‌شود. و سرانجام برای گروهی، حرکت تکاملی و صعودی معمولی، جان تشنه‏‌شان را سیراب و قلب عاشقشان را آرام نمی‌‏سازد. آن‏ها اهل پروازند و اهل سبقت در ایمان و عمل صالح. به فرموده کلام محکم الهی، آن‏ها «السابقون السابقون اولئك المقربون» هستند. و شهدا نمونه بارز و برجستة سبقت گیرندگان در انجام حسنات می‏باشند. در واقع شهدا معامله با خداوند را دور از شأن خلیفت اللهی خود می‏دانند؛ گویی آن‏ها با خدای خود معاشقه می‏‌کنند.

انقلاب شکوهمند سال 57 ایران، از ابتدای شکل‏گیری تا پیروزی و سپس ادامه حیات مبارک خود، چنان‏که معمار کبیر انقلاب(ره) بر اساس آموزه‌‏های دین مبین برای ملت تبیین نمود، با شهادت و عاشورای حسینی(ع) و کربلا پیوندی ناگسستنی داشته و دارد. ملت حسینی ایران هنوز سخن پیر جماران را در گوش دارد که «ملتی که شهادت دارد، اسارت ندارد»؛ چون اعتقاد و باور مردم ایران بر این شعار عاشورایی استوار می‌‏باشد که خون بر شمشیر پیروز است.

این چنین است که مردم انقلابی ایران در دوره مبارزات خود با رژیم پهلوی شهدایی چون اندرزگو و آیت‏‌الله غفاری را در اوایل انقلاب شهیدان مطهری، مفتح، بهشتی، منتظری، قرنی، رجایی و باهنر را، در دوران جنگ تحمیلی شهیدان چمران، باکری، همت، زین‏‌الدین، بروجردی، کاوه، کلاهدوز، نامجو، فهمیده، کشوری، علم‏‌الهدی و بیش از 155 هزار شهید دیگر را، و در دوران مبارزات علمی شهیدان شهریاری، احمدی روشن، علی‏محمدی و رضایی‏‌نژاد را تقدیم آرمان الهی خویش می‏‌کند. گویی برای مردم ایران جمله رهبر خردمند شبه مناسبت شهادت استاد شهید انقلاب که فرمود «بکشید ما را، ملت ما بیدارتر می‏‌شود» به یک باور تبدیل شده است.

حال انقلاب ایران در دهه چهارم عمر خود، میراث‌‏دار کاروان شهدا می‏‌باشد؛ شهدایی که به فرموده مقام معظم رهبری مظهر قدرت ایران هستند. این میراث هم ابعاد معنوی دارد و هم مادی، که در این مجال بنا ندارم به ابعاد میراث معنوی شهیدان اشاره نمایم؛ هرچند بسیار مهم است و در بیمه نمودن ادامه پر صلابت انقلاب در مسیر اصلی نقشی به سزا دارد. اما میراث مادی و گران‏‌بهای راه شهیدان، خانواده معزز آن‏ها و همچنین جانبازان عزیز و آزادگان قهرمان هستند که جملگی باید قدر بینند و برصدر نشینند، چرا که همه آنانی که در جنگ تحمیلی چه با حضور خود و چه با حضور فرزندان و عزیزانشان شرکت داشته‏‌اند، در امتحان بزرگ الهی شرکت کرده‏‌اند و توانسته‏‌اند در آن سربلند بیرون آیند. به فرموده امام خمینی(ره) «خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند.خوشا به حال آنان که در این قافله نورجان و سر باختند. خوشا به حال آن‏هایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند».

در کشور ایران و از اوان انقلاب شکوهمند اسلامی، متولی امور مربوط به شهدا و خانواده آن‏ها و نیز ایثارگران، بنیاد شهید بوده و هست. حضرت امام(ره) یک سال پس از پیروزی انقلاب و در 22 بهمن ماه 1358 فرمان تشکیل یکی از اولین نهادهای انقلاب را برای سامان دادن به امور شهدا صادر فرمودند که نشان از توجه ویژه ایشان به سرنوشت خانواده آن عزیزان داشت. ایشان در همان روزهای ابتدایی انقلاب و در تاریخ 9 اسفند 1357، در فرمانی تشکیل بنیاد مستضعفان و جانبازان را نیز خواستار شدند. بنیادی که هیأت مؤسس آن حضرات آيات خامنه‏‌ای، شهيد بهشتي، هاشمي رفسنجاني، موسوي اردبيلي و آقايان جلالي،‌ مسعودي و سحابي بودند. همچنین پس از آزادی آزادگان سرافراز، طبق قانونی که در سال 1368 در مجلس شورای اسلامی تصویب شد، ستاد رسيدگي‌ به‌ امور آزادشدگان‌ به عنوان متولی امور آزادگان معرفی شد.

این‏ها همه تاریخچه‌‏ای از بنیادها و ستادهایی است که مسئول رسیدگی به امور خانواده شهدا، ایثارگران، جانبازان و آزادگان هستند؛ اما باوجود قوانین مدونِ خوبی که برای رسیدگی به این عزیزان در دو، سه دهه اخیر تنظیم و تصویب شده است، هنوز با حد مطلوب فاصله‏‌ای است بسیار. باید باور داشت که در سال‏‌های سخت جنگ که بهترین جوانان این کشور دفاع از میهن و حضور در خطوط مبارزه با دشمن را به آرامش و آسایش ترجیح دادند، هیچ‏ یک انتظار دریافت پاداش و هدیه‏‌ای نداشتند،اما وظیفه ملت و هر مجلس ودولتی است که به پاس قدردانی از ایثارگری‏‌های آنان و خانواده‏‌هایشان خدماتی را به آن‏ها ارائه کند. باید باور نمود که اگر خدمتی به این عزیزان می‏‌شود، لطفی در حقشان نیست بلکه لطفی است که درحق خود می‏‌کنیم که اگر در آن بحبوحه آتش و خون، به هر دلیلی نتوانستیم در آن کارزار حاضر شویم، حال وظیفه‏‌ای داریم که همانا قدردانی از آنان و خانواده‏‌هایشان است بابت مرارت‏‌هایی که متحمل شدند و هنوز هم می‏‌شوند. مقام معظم رهبری در این باب می‏‌فرمایند «وظیفه قدردانی از ایثارگران به‏ ویژه شهیدان، فریضه‏‌ای عینی و تعینی و همیشگی است». و نکته‏‌ای دیگر آن‏که نباید قدردانی از این عزیزان فقط در حد سهمیه‏‌ای، حقوقی، وامی، معافیت از خدمت فرزندی، و بیمه‏‌ای باقی بماند.

باید در کنار مزایای این چنینی، حرمت‏‌های معنوی خانواده بزرگ ایثارگران را نیز پاس داشت. اگر در این نوشته، نویسنده از اقدام پسندیده ریاست محترم جمهور در دیدارهای مکرر و منظم‌شان با این عزیزان تقدیر می‏‌کند، در واقع تقدیری است از این دیدگاه که آبرو و حیثیت ملت ایران را وامدار شهدا، جانبازان، رزمندگان، آزادگان و صبر و ایستادگی خانواده‏ هایشان می‏‌داند. 

و کلام آخر؛ به یاد داشته باشیم که خانواده یک شهید فرزندش را، جانبازان عزیز سلامتی‏شان را، و رزمندگان و آزادگان سال‏های جوانی‏شان را از ما طلب نکرده و نمی‏‌کنند. آن‏ها از ما توقع دارند که هم چنان‏که در گذشته‏‌ای نه چندان دور به یادمان بودند، به یادشان باشیم و به یادآوریم‌شان. آیا این توقع زیادی است؟ بی‏گمان نه!

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار