مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛پسر مرد خسيسي درس مکتب را با موفقيت به پايان برد و به پدرش مژده داد که درسش تمام شده. پدرش خوشحال شد و گفت: چيزي بخواه تا به تو بدهم. پسر که از پدر سابقه چنين لطفي را سراغ نداشت گفت: تا فردا به من مهلت بده تا بگويم. فردا پسر نزد پدر رفت و گفت که يک اسب مي خواهد. پدر گفت: تو بنا بود که يک چيز بخواهي و آن هم مهلتي بود که خواستي و من به تو دادم ديگر نبايد چيز ديگري بخواهي.
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید