به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، جداي از نوسانات قيمتي طلا، تفاوت هاي فاحش قيمت گذاري يک قطعه طلا در يک
زمان مشخص در مغازه هاي مختلف طلا فروشي خود حکايتي ديگر دارد. کافي است
خريدار قطعه اي طلا باشيد آن وقت معناي سردرگمي را بهتر احساس مي کنيد.
گران فروشي طلاييدر
راسته طلا فروشان خيابان کريم خان زند تهران، مغازه هاي پر رنگ و لعاب و
شيک طلا کنار هم صف کشيده اند. ساعت 11 صبح است و از مشتري خبري نيست.
طلاهاي طلافروشي هاي خيابان کريم خان شيک هستند اما از آن جا که گفته مي
شود طلاهاي اين منطقه گران تر از بقيه طلافروشي هاست مشتري هاي خاص خود را
دارد. اما خود طلافروش ها درباره اين تصور که قيمت طلاهاي اين منطقه گران
تر از ديگر مناطق است نظر ديگري دارند.
چيدمان زيبا و خيره کننده
ويترين يکي از اين مغازه ها جلب توجه مي کند. جواهري سروش ويتريني متفاوت
دارد با انواع و اقسام طلا و جواهراتي که هر کدام زيبايي خاص خود را دارند.
عليرضا قزوين نژاد صاحب طلافروشي مي گويد: قيمت طلاي خام در تمام ايران
يکي است. اگر قيمت در منطقه اي نوسان داشته باشد در همه کشور اين نوسان
وجود دارد. البته اجرت ها متغير است. اجرت هر کار به نوع کار و سازنده آن
بستگي دارد. برخي از کارها تک هستند و قيمت آن هم نسبت به کارهاي ديگر
بالاتر است. ضمن آن که طلاهايي که کار دست هستند نسبت به ديگر قطعه ها،
قيمت اجرت بالاتري دارند.
او مي گويد: قيمت اجرت ساخت و ميزان
ماليات بر ارزش افزوده در فروش هر نوع طلا مشخص است و بر اين اساس نبايد
قيمت طلا در مناطق مختلف تفاوت داشته باشد ولي متاسفانه برخي طلافروشان
گران فروشي مي کنند. اين طلا فروش ها درصد سود بيشتري دريافت مي کنند. به
طور مثال در خريد طلاي ساده طلا فروش اجازه دارد 7 درصد سود و 6 درصد ارزش
افزوده دريافت کند و گرفتن 17 تا 25 درصد سود براي جواهر هم قانوني است اما
اگر يک طلا فروش گران تر حساب کند و مثلا 17 درصد را 30 درصد بگيرد تخلف
کرده است. وي ادامه مي دهد: اما لازم است تا در زمان خريد طلا به مغازه دار
اطمينان داشته باشيد اگر هم اين اعتماد و اطمينان وجود نداشت و احساس
کرديد تخلفي شده است، مي توانيد به بازرساني مراجعه کنيد که از طرف اتحاديه
طلافروشان در هر محدوده طلا فروشي در نظر گرفته شده اند. اين بازرسان مي
توانند در مورد طلايي که خريد کرده ايد نظر بدهند.
حضور نامحسوس بازرسانحضور
بازرسان اتحاديه به صورت دايم در بين مغازه هاي طلافروشي را نشنيده بودم.
گاهي فروشنده، طلا را گران مي فروشد اما عملا نمي تواني کاري انجام دهي.
اين که بازرساني از اتحاديه در بين طلافروشان حضور دارند موضوعي جديد است.
از قزوين نژاد مي پرسم از کجا متوجه شوم کدام يک از طلافروشان بازرس
اتحاديه هستند؟ مي گويد: مي توانيد از ديگر طلافروشي ها بپرسيد. اصولا همه
مغازه داران مي دانند نماينده اتحاديه در کدام مغازه مشغول به کار است آن
وقت مي توانيد با نشان دادن طلاي خريداري شده و مشخصات و قيمت آن، اگر گران
فروشي شده باشد به حقتان برسيد. در چنين شرايطي نماينده اتحاديه به مغازه
دار خاطي زنگ مي زند و اخطار مي دهد که يا جنس را از مشتري پس بگيرد يا رقم
اضافه اي را که دريافت کرده است پس بدهد. اگر چه اين طلا فروش تاکيد مي
کند که مغازه داران مي دانند کدام يک از طلافروشي ها نماينده اتحاديه هستند
و مشتري را راهنمايي مي کنند اما امتحان کردن اين قضيه نتيجه ديگري دارد.
وقتي از يکي از طلافروشان مي پرسم بازرسان اتحاديه در کدام مغازه هستند
بيراه نگفت که« مغازه دارها هواي هم را دارند، کسي به شما آدرس درست نمي
دهد».
هيچ کس آدرس نمي دهد!در
راسته بازار زرگرها در بازار بزرگ تهران، جايي که نبض قيمت طلا و جواهر
است، آدم هاي زيادي در رفت و آمدند. زن و مرد جواني که جعبه اي کوچک در دست
دارند از طلافروشي بيرون مي آيند. سر صحبت را با آن ها باز مي کنم. خانم
مي گويد: انگشتري را همين الان از مغازه اي آن طرف تر به قيمت يک ميليون و
400 هزار تومان خريده ام اما از آن جا که شنيده ام برخي از طلافروشان از بي
اطلاعي مشتري ها سوء استفاده مي کنند آن را چند جاي ديگر قيمت کردم و همه
گفتند طلايم را گران خريده ام. برايش توضيح مي دهم که خبرنگارم و در حال
تهيه گزارش. همراه هم به طلافروشي مي رويم اما طلا فروش زيربار گران فروختن
نمي رود. با ماشين حساب دائم اعدادي را به سرعت وارد مي کند و همان رقمي
را که در صورت حساب قيد شده نشان مي دهد. مبلغي براي ارزش افزوده، اجرت
ساخت و... . او دقيقا اعدادي را محاسبه مي کند که در صورت حساب اثري از آن
ها نيست. مي گويم: همين ارقامي را که محاسبه مي کنيد در صورت حساب قيد
کنيد، پاسخ مي دهد: ما در صورت حساب اجرت ساخت را نمي نويسيم فقط قيمت
نهايي طلا و عيار آن کافي است. بعد هم با دلخوري مي گويد: از نوع کار ما
خبر نداريد آن وقت توقع بي جا داريد؟ و بالاخره هم نه متقاعد مي شود طلا را
گران داده است و نه راضي مي شود که ميزان اجرت ساخت و قيمت روز طلا و يا
ارزش افزوده را در صورت حساب قيد کند. گزينه مراجعه به بازرسان بازار طلا
فروشان بهترين گزينه است اما ماجرا از همين جا آغاز مي شود. "نمي دانم"
بيشترين جوابي است که مي شنوم. برخي با لبخند مدعي مي شوند نمي دانند بازرس
اتحاديه در کدام مغازه است و برخي هم مي پرسند مشکل چيست؟ بگو ما آن را حل
کنيم. «هيچ کس آدرس درست نمي دهد.»
سرانجام در يکي از مغازه ها، به
نتيجه مي رسم! «طلافروشي گلچين نماينده اتحاديه در بازار طلا هستند چند
مغازه آن طرف تر در همين راسته. به مغازه مظفريان هم سربزن آقاي مهرداد
مظفريان هم از اعضاي هيئت مديره اتحاديه هستند و مي توانند مشکلت را حل
کنند» طلا فروشي گلچين را پيدا مي کنم اما صاحب آن حضور ندارد. به سراغ
طلافروشي معروف مظفريان مي روم. مهرداد مظفريان در مغازه است اما مي گويد
اکنون ديگر سمتي در اتحاديه ندارد. وي توضيح مي دهد که فروشنده موظف است در
صورت حساب ريز جنس، وزن، عيار، قيمت، ارزش افزوده و کد اقتصادي مغازه و
اجرت ساخت را قيد کند حتي در برخي موارد عکس جنس هم در آن منعکس مي شود. او
تاکيد مي کند: قيد تمام اين موارد در صورت حساب الزامي است و در صورتي که
فروشنده اي کوتاهي کند تخلف کرده است و مي توان آن را پي گيري کرد. به گفته
وي بيشتر تخلفي هم که در اين صنف صورت مي گيرد در مورد گران فروشي يا تخلف
در عيار طلا است.
تلاش مي کنم تا اطلاعات بيشتري در مورد استقرار
بازرسان طلافروش به دست بياورم اما با وجود نامه نگاري و تماس هاي مکرر،
گفت وگو با رئيس اتحاديه طلا و جواهر يا يکي ديگر از مسئولان اتحاديه بي
نتيجه مي ماند. منشي رئيس اتحاديه مي گويد: بر اساس تصميم هيئت مديره فقط
رئيس مي تواند مصاحبه کند و وي فعلاً تمايلي به گفت وگو ندارد.
صورت حساب هاي بي محتوا!به
صورت حسابي که از خريد طلا دارم مراجعه مي کنم، نوع جنس، وزن، عيار و مبلغ
و البته امضاي فروشنده تنها مواردي است که در آن قيد شده است. هر صورت
حساب ديگري را که نگاه مي کنم به همين شکل است و هيچ گزينه ديگري در آن ها
ديده نمي شود. اين مسئله از آن جا که مردم در هنگام مراجعه به طلا فروشي از
قيمت ساخت، سود و ماليات بر ارزش افزوده و چگونگي محاسبه آن اطلاعي ندارند
مي تواند باعث ابهام در قيمت واقعي طلا و حتي متضرر شدن خريدار شود. صاحب
طلافروشي سروش در اين باره مي گويد: وزن و عيار طلا، اطلاعات مربوط به
مشتري و مشخصات کامل طلاي خريداري شده از جمله 7 درصد ارزش افزوده بايد در
صورت حساب قيد شود اما از آن جا که قانون مستدلي درباره ميزان ماليات نيست،
درباره آن رقمي در صورت حساب قيد نمي شود. تلاش کردم تا درباره اين موضوع
از رئيس اتحاديه طلا و جواهر سئوال کنم اما بعد از نامه نگاري و تماس مکرر
فقط از منشي پاسخ شنيدم که آقاي کشتي آراي نه تنها مصاحبه نمي کنند بلکه با
هيچ مرجع ديگري هم نمي توانم مصاحبه کنم چون طبق تصميم هيئت مديره اتحاديه
طلا و جواهر فقط ايشان مجوز مصاحبه دارند.
همه چيز وجداني است
دقت
کنيد! اگر به طلا فروشي مراجعه و جنسي را خريد کرديد و فرداي همان روز
پشيمان از خريد، حتي بدون استفاده از طلا، آن را به فروشنده برگردانيد،
اجرت پرداخت و سودي که طلا فروش برده است از جنس طلا کسر مي شود و جنس طلاي
شما، به قيمت طلاي کهنه از شما خريداري خواهد شد بي آن که طلا فروش تخلفي
کرده باشد. البته طلا فروش حق ندارد طلاي نويي را که به قيمت طلاي کهنه مي
خرد، دوباره به فرد ديگر بفروشد و اين عمل خلاف قانون است. قزوين نژاد در
اين باره مي گويد: خريد و فروش طلاي کهنه قانوني نيست و اگر در مغازه اي
خريد و فروش شود جرم است. وي ادامه مي دهد: در برخي موارد تشخيص طلاي کهنه
از نو براي خريدار وجود ندارد و برخي از فروشنده ها طلايي را که مي خرند
همان گونه مي فروشند و ممکن است که طلاي دست دوم توسط مغازه دار دوباره به
فروش برسد. به هر حال همه چيز بستگي به وجدان فروشنده دارد.
نگين اتمي يا برليان
تشخيص
نگين اصل از نگين اتمي هم معمولا براي خريدار مشکل است و ممکن است که
مشتري را دچار اشتباه کند. قزوين نژاد در اين باره مي گويد: معمولا نگين ها
صد در صد اصل هستند اما کيفيت آن ها متفاوت است. حتي خود من که 20 سال در
اين صنف مشغول به کارم باز هم نمي توانم کيفيت برليان را تشخيص بدهم. چرا
که کيفيت برليان طوري است که فقط با دقت زياد در زمان خريد مي توان متوجه
آن شد با چنين شرايطي مشتري بايد به مغازه دار اطمينان داشته باشد. وي
ادامه مي دهد: زماني که شما قصد فروش جواهر اصل خود را داريد جواهر فروش
نبايد قيمت برليان را از قيمت طلا به صورت مجزا محاسبه کند البته در مورد
نگين اتمي، اين رقم مجزا محاسبه مي شود يعني نگين اتمي و سود مغازه دار کسر
مي شود. يک طلا فروش ديگر هم در اين باره مي گويد: نگين اتمي شيشه است و
رنگ آن بعد از مدتي استفاده تغيير مي کند ولي جواهر اين طوري نيست. البته
از آن جا که کار جواهر تخصصي است تشخيص اصل بودن نگين جواهر براي خريدار
وجود ندارد . محمدي ادامه مي دهد: طلا و جواهر دو رسته متفاوت است. هر کسي
مي تواند طلا فروش باشد ولي هر طلا فروش نمي تواند جواهر فروش باشد. خريد و
فروش نگين اصل بايد در زمان فروش به همان شکل اوليه محاسبه شود ضمن آن که
حتما بايد صورت حساب خريد را همراه داشته باشيد چرا که با توجه به صورت
حسابي که در اختيارداريد اگر نگين اصل نباشد، بار قانوني پيدا مي کند و
مصداق کلاهبرداري است و مي توان به مراجع قانوني شکايت کرد.
صرفه اقتصادي در خريد از بنکدارهاپاساژ
بزرگ ارديبهشت در بازار بزرگ تهران مرکز ديگري براي خريد طلاست. در طبقات
فوقاني اين پاساژ و بخشي که با عنوان پاساژ خرداد و فروردين نام گرفته است
بنکدارهاي طلافروش فعال اند و مانند بازار ديگر اجناس، وقتي جنسي را از
بنکدار و عمده فروش بخري، امکان خريد با قيمت مناسب تر نصيبت شده است. خريد
طلا هم از اين قاعده مستثني نيست البته با اين شرط که بنکدارها به شما طلا
بفروشند چرا که فروش طلاي جزء غيرقانوني است. اين موضوع را «شکيب» يکي از
بنکدارهاي بازار ارديبهشت مي گويد« قانونا بنکدارها حق خرده فروشي ندارند.
فقط مغازه دارهايي که خرده فروش هستند مي توانند از بنکدار خريد کنند چون
تفاوت قيمت طلا در اين بازار با بيرون زياد است. هر چند بعضي بنکدارها به
خريداران جزء هم طلا مي فروشند». ديدن برخي از زنان و مردان جوان که براي
خريد قطعه اي طلا به اين بازار آمده اند نشان مي دهد که مي توان از
بنکدارها هم با قيمتي مناسب تر خريد کرد. «شکيب» ميزان اونس جهاني طلا و
دلار را بر نحوه محاسبه قيمت طلا در بخش بنکداري موثر مي داند و مي گويد:
در بخش خرده فروشي علاوه بر قيمت اونس جهاني طلا و دلار، مبلغي به عنوان
ارزش افزوده و سود مغازه نيز به مبلغ طلا اضافه مي شود به عبارتي ما قيمت
را به خرده فروش اعلام مي کنيم و آن ها طبق آن ، سود و ماليات ارزش افزوده
را اضافه مي کنند و نرخ طلايي را که به خريدار مي فروشند محاسبه مي کنند.
او مي گويد: اصولا در صنف ما امکان گران فروشي نيست چون خرده فروش ها،
خودشان به بازار و صنف آشنا هستند و اگر گران بدهيم از ما نمي خرند عملا
اين جا رقابت بسيار زياد است اما در خرده فروشي امکان گران تر فروختن هست
چرا که مردم براي خريد طلا اطلاع چنداني از بازار ندارند. وي مي گويد:
بيشترين موردي که ممکن است خريداران طلا را متضرر کند از جانب اجرت ساختي
است که طلا فروش از مشتري دريافت مي کند. به عنوان مثال ما قطعه اي طلا را
به خرده فروش گرمي 2 هزار تومان مي دهيم اما همان طلا را خرده فروش به
مشتري، گرمي 5 هزار تومان مي فروشد. درحالي که حتي با اضافه کردن ماليات و
ارزش افزوده نبايد تا اين اندازه قيمت طلا بالا برود و اينجاست که چون
مشتري اطلاعي ندارد طلاي مورد نظر خود را مي خرد و ضرر مي کند. وي با بيان
اين که اجرت ساخت بايد حتما در صورت حساب ثبت شود تاکيد مي کند: خرده فروش
مي تواند تا 7 درصد سود بگيرد و اگر متوجه شديد که فروشنده اي سود بيشتري
دريافت کرده است ابتدا به مغازه دار مراجعه کنيد چون متوجه مي شود که قيمت
واقعي را مي دانيد و مبلغ اضافي را بر مي گرداند.
دقت کنيد!
و
سرانجام اين که نکاتي وجود دارد که لازم است هنگام خريد طلا به آن ها دقت
کنيد. شنيدن اين نکات از زبان صاحبان فن بيشتر کمک مي کند. قزوين نژاد
توصيه مي کند: سعي کنيد از مغازه هاي مطمئن خريد کنيد. به ويژه در مورد
جواهر مطمئن شويد که آن مغازه طبق برچسب هايي که اتحاديه داده است متعلق به
خود مغازه دار باشد. متاسفانه مشتري هايي داشته ايم که جواهر خريداري کرده
اند و پس از مدتي آن مغازه بسته شده يا مديريت آن تغيير کرده است. مشخصات
کامل خريد شما بايد در صورت حساب ذکر شده باشد. نرخ طلاي روز، وزن عيار طلا
و اگر جواهر خريد کرده ايد مشخصات کامل جواهر بايد داخل صورت حساب قيد شده
باشد چرا که اگر تخلفي صورت بگيرد طبق همان صورت حساب مي توانيد به حقتان
برسيد.توصيه هاي محمدي شامل موارد ديگري است. اين طلافروش مي گويد: در خريد
طلا اجرت کار بسيار مهم است. طلايي بخريد که اجرت ساخت کمتري دارد. ضمن آن
که حتما به اعتبار و سابقه طلا و جواهر فروشي توجه کنيد. در هر شغلي افراد
سودجو وجود دارند. وي خاطرنشان مي کند: کاري بخريد که اجرت ساخت آن کمتر
باشد. مي توانيد از فروشنده بپرسيد که کدام يک از طلاهاي مورد نياز شما،
اجرت ساخت کمتري دارد اگر چه خودتان هم مي توانيد متوجه اين موضوع شويد.
عزيزيان
نيز درمورد خريد جواهر توصيه هايي دارد. اين عضو هيئت امناي بازار طلا مي
گويد: تشخيص جواهر اصل به وسيله چشم انجام مي شود و تخصصي است. حتي من طلا
فروش با اين همه تجربه چون رشته ام جواهر نيست، جواهر را نمي شناسم. قيمت
گذاري جواهر بسيار سخت و مهم است. بنابراين در خريد آن بايد دقت شود و به
مغازه هاي مطمئن مراجعه شود. وي به به ويترين مغازه اشاره مي کند و با نشان
دادن چندين گردن بند مرواريد هم شکل مي گويد: آن يکي 45 ميليون تومان ارزش
دارد آن يکي 20ميليون و ديگري 5 ميليون تومان. قيمت هر کدام از آن ها
متفاوت است. مهم است که بتوانيد گردن بند مرواريد اصل را تشخيص بدهيد،
بنابراين از هر مغازه اي خريد نکنيد.
روزگاري بهترين توصيه بزرگ
ترها براي داشتن يک کسب و کار پرطمطراق و دهان پر کن، فقط تجارت "آهن و
طلا" بود. اما امروز نه تنها ورود به بازار طلايي "طلا" بدون پشتوانه،
تقريبا محال است بلکه خريد طلا هم براي برخي آن چنان راحت نيست. گاهي فقط
مي توان از بازار زرگرها رد شد. قلب تپنده طلاي کشور در هر شرايطي جذاب
است.