«معمار موفقیت کشتی فرنگی ایران»؛ این لقبی است که محمد بنا در بازی‌های المپیک و با صید سه طلا از آوردگاه لندن 2012 نشان داد برازنده اوست.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،  اما این معمار به دلیل آنچه بی‌توجهی مسئولان به شاگردانش می‌پنداشت تا همین یک ماه پیش قید حضور در کشتی فرنگی را زد تا به قول خودش تلنگری به مسئولان وزارت ورزش وارد شود که کسب سه طلای المپیک کار بزرگی بوده و باید کشتی فرنگی را دریابند! محمد بنا حدود یک سال و نیم از کشتی دور بود، اما از شرایط شاگردان و دغدغه‌ همکارانش غافل نبود.

در شرایطی که هنوز بسیاری از مشکلات ماه‌های گذشته در کشتی پابرجاست و فدراسیون کشتی میراث هفت میلیارد بدهی بی‌تدبیری مسئولان سابق وزارت ورزش و فدراسیون را بر دوش می‌کشد، بنا می‌گوید با حضور فردی از جنس کشتی به نام رسول خادم و صحبت‌های دوستانه‌ای که با رئیس جدید فدراسیون داشته است، راغب شده بار دیگر به گود کشتی فرنگی برگردد.

 او دیگر تنها نیست و حسن بابک یکی دیگر از بزرگان کشتی فرنگی در کسوت مدیر تیم‌های ملی نیز در کنارش است، اینک بابک خواسته‌ها را پیگیری می‌کند و بنا روی مسائل فنی تمرکز کامل دارد.

پس از ده سال حضور شبانه روزی در اردوهای تیم ملی کشتی، یک سال و نیم دوری‌ از خانه کشتی چگونه گذشت؟

به هر حال 15 سال خارج از کشور بودم و دور از خانواده و پدر و مادرم. وقتی هم به ایران برگشتم بلافاصله کار در کشتی را شروع کردم و دوباره بیش از ده سال آنچنان که باید در خدمت خانواده‌ام نبودم و بیشتر وقتم در کشتی ‌گذشت. این یک سال و نیم را در کنار پدر و مادرم بودم و فرصتی دست داد تا سفری به اسپانیا داشته باشم و فرزندم را ببینم، اما از نقطه نظر کشتی هم خیلی صادقانه بگویم دوری از کشتی خیلی برایم سخت بود و خیلی نگران بچه‌ها بودم، اما به هر حال شرایطی بود که پیش آمد.

چگونه با وجود همه علاقه‌مندی و درخواست‌های مردم توانستید مقابل خواسته آنها و حتی خواسته مسئولان کشور ایستادگی کنید؟

همه به من محبت دارند و قدردان محبت همه هستم، اما یادتان باشد من پیش از بازی‌های المپیک گفته بودم پس از این بازی‌ها کنار می‌روم و تصمیمم یک شبه نبود، اما بعد از المپیک شرایطی پیش آمد که رئیس‌جمهور و مسئولان وقت وزارت ورزش خواستند به کارم ادامه بدهم. همه اینها فقط یک خواسته بود و شرایط کار کردن برای من خیلی سخت شده بود. نه این‌که من در شرایط سخت کار نکرده باشم برعکس به شرایط سخت هم عادت دارم، اما در همه آن شرایط سخت به بچه‌ها می‌گفتم با قدرت به کار خود ادامه دهید، وقتی قهرمان المپیک شویم، شرایط تغییر می‌کند. قهرمان المپیک شدیم اما نه‌تنها شرایط درست نشد، بلکه بدتر هم شد. جالب است در مقطعی که پذیرفتم به کارم ادامه بدهم و برای دیدن فرزندنم در اسپانیا بودم، وقتی از طریق اسکایپ پیگیر شرایط بودم هر روز اوضاع بدتر می‌شد و این در حالی بود که از مربی گرفته تا کشتی‌گیر از من توقع داشتند و من هیچ جوابی نداشتم به آنها بدهم. کار به جایی رسیده بود که به بچه‌ها عدس پلو می‌دادند. در نتیجه گفتم بروم تا شاید وزارت ورزش متوجه این موضوع بشود که با قهرمانی المپیک کار بزرگی انجام شده و تلنگری بخورد. در مجموع هر کس دیگری جای من بود مطمئن باشید رفتن را به ماندن ترجیح می‌داد. هرچند خدا را شکر می‌کنم که کشتی شرایطی مثل بوکس ندارد، چون بوکس واقعا شرایط اسفباری دارد.

این رفتن تاثیری داشت و آیا تلنگر مد نظر شما به وزارت ورزش وارد آمد؟

من که رفتم شرایط نه‌تنها درست نشد که دیدم داشته‌هایمان را هم داریم از دست می‌دهیم. من که نبودم، دوستانی در قالب کادر فنی جدید آمدند و سعی کردند بچه‌ها را در کشتی حفظ کنند. برای این تلاش باید گفت دستشان درد نکند، اما بچه‌ها چون سال‌ها با خود من کار کرده بودند و به همدیگر عادت کرده بودیم، با نبود من شرایط آنها هم به هم ریخته بود. شرایط نگران‌کننده شده بود، همه تلاش ما و آن چیزی که کاشته بودیم در حال از بین رفتن بود، شاید اگر من برنمی‌گشتم کسی نمی‌توانست قاسم رضایی و امثال سعید عبدولی را به کشتی برگرداند، حمید سوریان و امید نوروزی و دیگر کشتی‌گیرانی که روی آنها سرمایه‌گذاری کرده بودیم، معلوم نبود به کشتی خود ادامه دهند. در کنار این موضوع وقتی جلسه‌ای با رسول خادم برگزار کردیم او قول داد شرایط درست می‌شود و برنامه‌ریزی لازم برای جذب اسپانسر و پرداخت بدهی از سوی وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک صورت خواهد گرفت. خادم از من خواست خودم با روحیه جهادی کار را از سر بگیرم و از بچه‌ها هم بخواهم این کار را بکنند، برای همین برگشتم و امیدوارم همان‌طور که الان شرایط اردوها درست شده است، مسائل مالی فدراسیون نیز درست شود.

با این که همواره تاکید دارید چیزی برای خود نمی‌خواهید و خواسته‌هایتان همواره برای همکارانتان در کادر فنی و کشتی‌گیران است، اما به هر حال باید پذیرفت از محمد بنا به‌عنوان کسی که شاگردانش سه طلای المپیک گرفتند بخوبی تجلیل شد و نشان درجه یک لیاقت از رئیس‌جمهور گرفت.

همان‌طور که شما اشاره کردید من چیزی برای خودم نمی‌خواستم و کنار رفتنم به خاطر منافع شخصی نبود. درباره نشان لیاقت هم با صداقت می‌گویم واقعا آن حرکت ارزشمند، خستگی را از تن من خارج کرد. گرچه من خودم را نخبه نمی‌دانم، اما خوشحالم که به‌عنوان نخبه ورزشی نشان درجه یک لیاقت را از بالاترین مقام اجرایی کشور گرفتم و از رئیس‌جمهور سابق صمیمانه تشکر می‌کنم چون خیلی بابت این موضوع خوشحال شدم.

برخی مسئولان سابق فدراسیون این طرف و آن طرف عنوان می‌کردند محمد بنا فلان جوایز و مبلغ و 200 سکه پاداش گرفته و بیشتر از اینها می‌خواهد، این گفته‌ها صحت داشت؟

یاد نگرفته‌ام و شما هم طی این سال‌ها ندیده‌اید که من پشت سر کسی حرفی بزنم یا خواسته باشم پاسخ ادعای کسی را بدهم. خوشبختانه جامعه کشتی بخوبی همدیگر را می‌شناسیم و اگر کسی دروغی بگوید همه متوجه می‌شوند، چراکه به اخلاق، منش و روحیه هم اشراف داریم. بنابراین همه ادعاها و شایعاتی از این قبیل که فدراسیون‌نشین‌های سابق مطرح می‌کردند، چیزی جز دروغ نیست. حالا که این صحبت‌ها شد اجازه بدهید نکته دیگری را هم بگویم متاسفانه برخی ادعا کردند تا امکانات بود، بنا ماند اما چون چیزی نیست، کنار رفت در حالی که در زمان محمدرضا طالقانی یعنی حدود ده سال پیش من با روزی 5000 تومان تیم جوانان را تمرین می‌دادم. در ماه که ده روز اردو می‌گذاشتیم به من 50 هزار تومان می‌دادند. زمان یزدانی‌خرم روزی 35 هزار تومان حقوق می‌گرفتم، برخی می‌گفتند بنا زیاد اردو تشکیل می‌دهد تا حقوق بیشتری بگیرد. حقوق ماهانه شد، باز حرف دیگری می‌زدند. اردوها را که بیشتر کردیم گفتند در خانه نان ندارد بخورد، اردوی زیاد می‌گذارد تا جوجه کباب بخورد. اینها بی‌انصافی است.

ناصر نوربخش همکار سابق شما در کادر فنی نیز حسابی در ماه‌های گذشته از خجالت شما درآمده و اتهاماتی را متوجه شما کرده است.

متاسفانه نوربخش هم راست نمی‌گوید. وقتی حجت‌الله خطیب، سرپرست فدراسیون شد او را از تیم جوانان به دلیل نتایج ضعیف کنار گذاشت و من برای حفظ آبرویش به او گفتم به اردو بیاید، اما توقع اعزام به تورنمنت‌های خارجی را نداشته باشد. ضمن این‌که او حق و حقوق حضورش در اردوی تیم ملی را گرفته است. جایزه‌ای هم که بعد از المپیک داده می‌شود به کسانی است که در فهرست سفر حضور داشته‌اند و از طرف ریاست جمهوری تعیین شده بود و من دخل و تصرفی در آن نداشتم.

برگردیم به ماجرای بازگشت شما، این مهم در شرایطی رخ داد که شایعات بسیاری درباره اختلاف شما و رسول خادم مطرح می‌شد و برخی معتقد بودند محمد بنا نمی‌تواند با رسول خادم کار کند.

همان‌طور که گفتم چون من اهل پاسخ دادن به اظهارنظرها و شایعات نیستم متاسفانه برخی شایعات زیادی درست می‌کنند و برخی دوستان رسانه‌ای هم گاهی کم‌لطفی کرده و چون نمی‌توانند با خود من صحبت کنند، سعی می‌کنند از این طرف و آن طرف چیزی بنویسند تا من وادار به حرف زدن شوم. زمانی که حجت‌الله خطیب سرپرست فدراسیون کشتی بود به صراحت گفتم خطیب آدم خوبی است، اما این کاره نیست. می‌خواهم بگویم اگر نظری داشته باشم خودم به صراحت می‌گویم و نیازی به شایعه‌سازان نیست. در حالی که پیش‌تر شایعه کرده بودند من با حسن رنگرز (نایب رئیس سابق فدراسیون) اختلاف دارم، دیدید که اختلافی در کار نبود. الان هم می‌گویند با رسول خادم و حسن بابک (مدیر تیم‌های ملی کشتی فرنگی) اختلاف دارم، در صورتی که اصلا این‌طوری نیست. الان شرایط طوری است که هر کس با شرح وظایف مشخص کار خودش را می‌کند و من بابت این نوع کار کردن خوشحالم. در گذشته هم گرچه محمدعلی صنعتکاران مدیر تیم‌های ملی بود، اما من مسئولیت زیادی در تیم‌های جوانان و نوجوانان داشتم و دغدغه‌هایم بیشتر بود، اما الان مدیر توانمندی به نام حسن بابک مدیریت تیم‌های ملی را به عهده دارد و مسئولیت من خیلی سبک‌تر شده است و روی تیم بزرگسالان تمرکز کامل دارم. بقیه هم همین‌طور، هر کس کار خودش را می‌کند و مدیر تیم‌های ملی و شورای فنی کشتی فرنگی پاسخگوی تیم‌های نوجوانان و جوانان خواهند بود. جالب است بدانید برای دوره‌های فنی که فدراسیون برای کشتی‌گیران پایه، برگزار می‌کند به رسول خادم گفتم حتی در این دوره‌ها شرکت نمی‌کنم و هر کس را خواستند بیاورند. چون سال بسیار مهمی داریم و رقابت‌های جهانی ازبکستان و بازی‌های آسیایی کره جنوبی در فاصله زمانی حدود ده روزه برگزار می‌شود، بنا براین کار سختی داریم و ضروری است همه تمرکز من روی تیم بزرگسالان باشد.

از مشخص شدن شرح وظایف و کم شدن مسئولیت‌ها ناراضی هستید یا خوشحالید؟

صد درصد خوشحالم و این را به همکارانم در کادر فنی هم گفته‌ام، چراکه با فراغ بال و تمرکز کامل تیم بزرگسالان را هدایت می‌کنم. در حالی که به‌طور مثال پیش از المپیک خلیل رشید محمد‌زاده سرمربی تیم جوانان وقتی به مشکلی می‌خورد آن را به من منتقل می‌کرد و همین موضوع روی تمرکزم تاثیر می‌گذاشت. من مسئول تیم بزرگسالان هستم و فردا نه کسی می‌تواند بگوید سازندگی نکرد، نه بگوید چرا در تیم‌های جوانان و نوجوانان چنین شد و چنان نشد. من دوست دارم تفکراتم در تیم بزرگسالان خلاصه شود و آنها هم در نوجوانان و جوانان کار خودشان را بکنند، پشتوانه‌ها را تحویل ما بدهند ما هم آنها را بخوریم. (با خنده)

نگفتید کار کردن با رسول خادم و حسن بابک چگونه است؟

در همان چند روز اول شروع به کار مجددم، دیدم که خادم با تمام وجود همه مشکلات ما را حل کرده است و تبعیضی بین کشتی آزاد و فرنگی وجود نداشت. حتی در مسابقات بین‌المللی آذربایجان تعداد فرنگی‌کاران بیشتر از آزادکاران بود. راستش را بخواهید طی این سال‌ها همیشه می‌گفتم آیا می‌شود من فقط به مسائل فنی بپردازم و یک مدیر قوی مثل حسن بابک در بیرون از تشک حق و حقوقمان را بگیرد؟ می‌گویند من و بابک اختلاف داریم، اما 40، 50 سال است رفیق هستیم و در مقطعی هم که بابک رفت، من ماندم و کار کردم و دیگر هیچ وقت همدیگر را ندیدیم که بخواهیم اختلافی داشته باشیم. الان هم خوشحالم که دیگر تنها نیستم و یک مدیر قدرتمند مثل بابک می‌تواند فریادهایمان را به گوش مسئولان برساند.

همان‌طور که خودتان هم می‌دانید آخر ورزش یعنی المپیک و آخر هر المپیکی هم قهرمانی است، شما که تیمتان به بالاترین افتخار ورزشی یعنی قهرمانی المپیک دست یافته است دیگر دنبال چه نتیجه‌ای هستید و به عبارتی صرف‌نظر از همه دلایل برای بازگشت خود، چه هدف دیگری را دنبال می‌کنید؟

ما در این سال‌ها خیلی رکوردها را برای اولین بار زدیم؛ هم در رده سنی جوانان و هم بزرگسالان.در حالی این رکوردها را زده و هفت سال است به یک تیم پرافتخار در دنیا تبدیل شده‌ایم که پیش از آن کشتی فرنگی تک ستاره داشت، اما امروز در جایگاهی هستیم که در همه وزن‌ها قهرمان جهان شده‌ایم. روزی که تیم ملی را تحویل گرفتم تک مدال‌آور وقت یعنی حسن رنگرز از تیم ملی رفت و دیگر هیچ مدال‌آور جهانی در اردو نداشتیم، اما امروز را نگاه کنید؛ چند مدال‌آور جهانی داریم و این، رکورد است. افتخاراتی که کشتی فرنگی در این ده سال کسب کرده، کشتی آزاد هیچ گاه کسب نکرده است. به هر ترتیب در حالی که قهرمان المپیک شده‌ایم با تیم‌های دوم و سوم قهرمان‌آسیا شده‌ایم، قهرمان بازی‌های آسیایی و بهترین تیم کاروان ایران در بازی‌های آسیایی شده‌ایم و سه بار قهرمان جام جهانی و سکوهای دوم و سوم رقابت‌های جهانی را نیز فتح کرده‌ایم. آمده‌ام تا دوباره همه این افتخارات را تکرار کنم و ارتقا بدهم. هرچند تنها عنوانی که در این سال‌ها به دست نیاوردیم قهرمانی رقابت‌های جهانی است که به دنبال آن هستیم. امیدوار بودم در جهانی 2013 با پنج طلا قهرمان جهان شویم، اما نشد و باید در‌ آینده برای رسیدن به این هدف نیز تلاش کنیم.

اشاره کردید به فاصله زمانی کم رقابت‌های جهانی 2014 ازبکستان و بازی‌های آسیایی کره جنوبی؛ چه استراتژی‌ای برای این دو رویداد همزمان دارید؟

می‌دانید که بازی‌های آسیایی برای مجموعه ورزش کشور اهمیت بسیاری دارد.

بنابراین اولویت ما بازهای آسیایی خواهد بود و دوست دارم چهار طلای دوره گذشته را دست‌کم به پنج طلا افزایش دهیم. در عین حال سعی می‌کنیم شانس کسب مدال طلای رقابت‌های جهانی را داشته باشیم، بویژه با تغییر اوزان ما شانس زیادی برای درخشش همزمان در این دو مسابقه داریم. در حالی که کشورهای آسیایی نظیر ازبکستان، کره جنوبی و ژاپن به خاطر وجود تک‌ستاره‌ها از این فاصله زمانی کم، متضرر می‌شوند، ما با توجه به تغییر قوانین این توانایی را داریم که در هر دو جبهه برای کسب نتیجه درخشان بجنگیم. البته علاوه بر این دو رویداد مهم، ما در بهمن ماه جام جهانی روسیه و دو ماه بعد رقابت‌های قهرمانی آسیایی قزاقستان را در پیش داریم و قصد داریم با حضور در رقابت‌هایی چون جایزه بزرگ گرجستان، حیدر علی‌اف آذربایجان و پیت لاسینسکی لهستان، در نهایت تا مهر سال آینده همه این رویدادها را با موفقیت پشت سر بگذاریم.

به تغییر اوزان کشتی از سوی فیلا اشاره کردید و این‌که در المپیک شش وزن و در دیگر رقابت‌ها، کشتی هشت وزن خواهد داشت، این تغییر اوزان را چگونه می‌بینید؟

برای ما بسیار عالی بود. به‌طور مثال حمید سوریان در حالی که به خاطر وزن کم کردن زیاد صعود به 60 کیلو را مزه‌مزه می‌کرد با این شرایط دوباره زنده شد، امید نوروزی می‌خواست به 66 کیلو برود که حالا با این شرایط خیلی راحت می‌رود یک وزن بالاتر، طالب نعمت‌پور و حبیب اخلاقی در حالی هر دو در 84 بودند که حالا با این تغییر وزن، یکی در 80 و دیگری در 85 کشتی می‌گیرد و این خیلی خوب است و از طرفی دغدغه ما برای برگزاری رقابت انتخابی و ترس از وزن کم کردن‌های زیاد کشتی‌گیرانمان نیز از بین رفت.

گفتید رقابت‌های انتخابی، همان نکته‌ای است که همواره محمد بنا باید درباره آن پاسخگو باشد، چراکه او در سال‌های اخیر روی خوشی به رقابت‌های انتخابی نشان نداده و تیمش را به صورت انتصابی بسته است، در دوره جدید فعالیت خود چه رویکردی در این‌باره دارید؟

ما هر سال رقابت‌های قهرمانی کشور، انتخابی جام یادگار امام(ره) و خود جام یادگار امام(ره) را برگزار می‌کنیم و این رقابت‌ها خود زمینه‌ای برای گزینش کشتی‌گیران شایسته است، اما به آن معنی که رقابت‌های انتخابی متمرکز داشته باشیم، درست می‌گویند نداشتیم و یکبار سال 2009 برگزار کردیم که استقبال چندانی نشد. دلیل من این بود که چنانچه این رقابت‌ها را برگزار می‌کردیم مطمئن باشید در المپیک سه طلا نمی‌گرفتیم، چراکه نمی‌شود از کشتی‌گیرانی مانند امید نوروزی که کیلوهای زیادی را برای رسیدن به سر وزن کم می‌کردند، خواست برای رقابت‌های انتخابی هم وزن کم کنند، مطمئنا این شرایط بر کیفیت کار کشتی‌گیران تاثیر می‌گذاشت. ضمن این‌که ما شناخت جامعی از تمام داشته‌های کشتی فرنگی داریم و سعید عبدولی این پدیده درخشان، حاصل همین شناخت است. اگر شما ده بار انتخابی برگزار می‌کردید بازهم عبدولی اول می‌شد. در جهانی 2013 که عبدولی نبود و انتخابی برگزار کردند افشین بیابانگرد اول شد؛ همان کشتی‌گیری که دو، سه سال پیش عضو تیم ملی بود. می‌خواهم بگویم در دل انتخابی اتفاق بزرگی رقم نمی‌خورد، بنابراین من به انتخابی معتقد بودم اما به شیوه خودم. به هر حال با توجه به ساز و کار و فرآیندی که فدراسیون کشتی تعریف کرده است، قطعا از این پس انتخابی خواهیم داشت، اما این قول را از فدراسیون گرفته‌ام که به هر ترتیب نظر کادر فنی و کیفیت کار کشتی‌گیران برای انتخاب ارنج نهایی تاثیرگذار باشد.

حالا که اینقدر صریح به همه پرسش‌های ما پاسخ می‌دهید، چه واکنشی به این منتقدان دارید که ادعا می‌کردند محمد بنا به دلیل تغییر قوانین چند وقتی از کشتی رفت، چون او نمی‌توانست خود را با این قوانین وفق دهد؟

این هم از آن حرف‌های عجیب و غریبی است که به من نسبت می‌دهند، من و ترس؟ ما که در این سال‌ها شاهد اعمال شش، هفت قانون جدید فیلا بودیم اگر بلد نیستیم خودمان را با قوانین جدید وفق دهیم پس این همه موفقیت از کجا حاصل شد؟ جالب است بعد از هر بار تغییر قوانین این قبیل صحبت‌ها را شنیدیم، می‌گفتند قانون کنده فرنگی تمام شد، زمین می‌خورند، قانون کمر تو کمر آمد زمین می‌خورند، بارانداز آمد زمین می‌خورند، هل دادن تمام شد زمین می‌خورند و حرف‌هایی از این قبیل، اما طی این سال‌ها همه این قانون‌های جدید آمد و ما افتخارآفرین شدیم.

می‌خواهم به همه آنهایی که چنین ادعاهایی دارند یادآور شوم قوانین جدید قضیه فیثاغورث نیست که حل کردنش کار سختی باشد اصولا فیلا این قوانین را براساس سبک و سیاق مبارزه‌های کشتی‌گیران ما تغییر داد. قانون جدید خیلی هم خوب است و به فرم کشتی‌گیران ما هم می‌خورد و مطمئنا روی این قانون نیز کار خواهیم کرد و همچون گذشته نوار موفقیت‌هایمان را ادامه می‌دهیم.

درباره ادعای برخی، این نکته را یادآور شوم در حالی که می‌گفتند از 2013 دیگر خبری از هل دادن نیست و کشتی‌گیر باید با تکنیک خود برنده شود، دیدیم در فینال 120 کیلو امیر علی‌اکبری با دو بار هل دادن حریفش را شکست داد و طالب نعمت‌پور هم در فینال 84 کیلوی جهانی مجارستان با همان فیتو که همیشه حریف خود سامان طهماسبی را شکست می‌داد، دوباره او را مغلوب کرد. به هر ترتیب در کشتی دنیا و قوانین جدید آن، یک نکته نباید مورد غفلت قرار گیرد وآن ریزه‌کاری‌هایی است که می‌توان از دل این قوانین استخراج کرد و با تکیه بر آنها حریفان را شکست داد. کاری که ما در این سال‌ها بلد بودیم انجام بدهیم و مطمئنا بازهم این کار را خواهیم کرد تا قوانین جدید نه‌تنها برای ما تابو نشود، بلکه با شناخت، این ریزه‌کاری‌ها به برگ برنده ما تبدیل شود.

به امیر علی‌اکبری اشاره کردید کشتی‌گیری که برای دومین بار دوپینگش مثبت اعلام شد و برای همیشه محروم شد، کسی که پیشتر در زمان مربیگری شما نیز به همراه بابک قربانی دوپینگی شده بود و البته قربانی به آن سرنوشت دچار شد و اینک به جرم قتل در زندان به سر می‌برد، درباره این دو کشتی‌گیر که می‌توانستند چند مدال طلای جهان و المپیک برای ورزش ایران کسب کنند، چه نظری دارید؟

ابتدا درباره بابک قربانی بگویم او پسر بسیار خوبی است و متاسفانه اشتباه کرد و این اتفاق افتاد. درست است که جوانی که در این حادثه از دنیا رفت، برای خانواده‌اش عزیز بوده و داغ جوان دیدن داغ بزرگی است، اما قربانی هم جوان است و یکی از قهرمانان خوب کشتی ایران. در زندان بودن او فایده‌ای برای خانواده آن جوان از دست رفته ندارد و من از آنها خواهش می‌کنم بابک را ببخشند، اما درباره علی اکبری، وقتی شنیدم برای دومین بار دوپینگی اعلام شد باور کردنش برای من خیلی سخت بود. او نگران است که مبادا در جامعه او را نپذیرند، امیدوارم مردم کاری کنند علی‌اکبری بتواند خیلی راحت و بی‌دغدغه به زندگی شخصی خودش بپردازد.

در زمان مربیگری شما «ریف» فیزیوتراپ بلغاری به کادر فنی تیم ملی اضافه شد، کسی که علی‌اکبری احتمال داد او عامل دوپینگی شدن اخیرش بوده باشد، در این‌باره چه نظری دارید؟

ریف ازجمله شریف‌ترین افرادی بوده که من طی این سال‌ها شناختم و با همه وجود برای کشتی ایران تلاش کرد. دقت کرده باشید علی‌اکبری نیز در آن برنامه تلویزیونی با قاطعیت نگفت که ریف عامل دوپینگی شدنش بوده است، به هر حال وقتی چنین سرنوشتی برای آدم رخ می‌دهد هر احتمالی می‌دهد و ورزشکار به نوعی سراغ مقصر می‌گردد و خودش را آخرین مقصر می‌داند. به هر ترتیب از مردم خواهش می‌کنم با امیر مدارا کنند تا به جامعه بازگردد و مشکلی برایش پیش نیاید، فقط می‌توانم بگویم حیف امیر که دیگر نمی‌تواند کشتی بگیرد.

صحبت دیگری درباره موفقیت‌های شما همیشه مطرح بوده است و خود شما هم در لابه‌لای این مصاحبه اشاره‌ای به آن داشتید، این‌که گفته می‌شود سرمربیان تیم ملی و ازجمله محمد بنا دسترنج مربیان سازنده را به نام خود ثبت می‌کند در حالی که کشتی‌گیران را کسان دیگری در باشگاه‌ها و هیات‌ها پرورش داده‌اند.

یادمان باشد اردوهای تیم ملی گاه 9 ماه طول می‌کشد و من در تمام طول این مدت، برای ارتقای سطح فنی کشتی‌گیران تلاش می‌کنم پس به نوعی خود من هم سازنده محسوب می‌شوم. با این حال در این سال‌ها بیشتر همکارانم را از میان مربیان سازنده انتخاب کرده‌ام، همین کادر کنونی را نگاه کنید رسول جزینی که مربی سنگین وزن‌هاست هم از نظر فنی و هم عاطفی رابطه خوبی با بچه‌ها دارد. ایرج اسفندیاری‌فر هم که سال‌ها در تیم ملی حضور داشته است. خلیل رشید محمدزاده از قهرمانان کشتی فرنگی بوده و سال‌ها در رده‌های نوجوانان و جوانان کار کرده است. محمدعلی چمیانی و شیرزاد هم که کشتی‌گیرانی مثل قاسم رضایی و امید نوروزی را به تیم ملی معرفی کرده‌اند. پس ما به مربیان سازنده هم توجه داشته‌ایم. با وجود این یک نکته را باید توجه داشته باشیم، اگر مربی سازنده را به‌عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کنیم، او دیگر سمت سازندگی نمی‌رود، نمونه آن یعقوب جوان صالح که بیش از ده کشتی‌گیر در رده‌های سنی مختلف تیم ملی داشت، وقتی مربی تیم ملی شد و بعد کنار رفت دیگر سازندگی را کنار گذاشت، بنابراین حیف است مربیان سازنده به این سمت بروند.

پس به نظر شما برای حفظ آنها چه باید کرد؟

معتقدم باید به گونه‌ای با مربیان سازنده رفتار کرد که آنها متوجه شوند از قرب و جایگاه بالایی برخوردارند. آنها کسانی هستند که در همه موفقیت‌های کشتی فرنگی نقش داشته‌اند، اما فقط کادر فنی تیم ملی به چشم می‌آید. مگر چند مربی را می‌توان به کادر فنی تیم ملی آورد؟ بنابراین راه توجه به مربی سازنده، آوردن او به تیم ملی نیست، بلکه باید برای او جایگاه ویژه تعریف کرد تا همچنان با قدرت به کار خود ادامه دهند.

حرف آخر شما را می‌شنویم.

ما برای ادامه روزهای خوش کشتی فرنگی دوباره کمر همت بسته‌ایم و امیدوارم همه مشکلات برطرف شده و با بودن فرد با تجربه‌ای چون حسن بابک در سمت مدیریت تیم‌های ملی و مردی از جنس کار به نام رسول خادم، در همه بخش‌ها ازجمله توجه به مربیان سازنده شاهد تحول مثبت و خوب در کشتی باشیم.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.