به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، تنش منطقهاي و ديرينه رياض با "تهران"، يكي از عواملي است كه رياض را به اتخاذ سياستهاي جنگ طلبانه و غيرمنطقي در مسئله سوریه سوق داده است.
جورج جوفه "از مرکز بین المللی مطالعات دانشگاه كمبریج"، در ماه دسامبر سال گذشته، از اتفاقات منطقه خاورمیانه به نام "جنگ سرد دوم عرب"، نام میبرد.
اكنون پادشاهی عربستان در منطقه به لحاظ سیاسی منزوی شده است. دلیل این انزوای نسبی در حوزه سیاست منطقه، دخالت جاهطلبانه ریاض در درگیریهای سوریه میباشد كه تاكنون هیچ برندهای هم نداشته است، آنهم با اتخاذ سیاستهایی متضاد با سه قدرت فوق العاده جهانی، از جمله متحد استراتژیک خود آمریکا ، روسیه ،چین، و همچنین رقبای منطقهای خود مانند ایران، عراق، مصر و الجزایر (همه کسانی که خواهان حل و فصل سیاسی مناقشه سوریه هستند)، ریاض را در منطقه در آستانه انزوای سیاسی قرار داده است.
در بین شش عضو شورای همکاری کشورهای عربی خلیج فارس (GCC)، پادشاهی ریاض عملكرد خوبی نداشته است.
این مورد در رفتار متضاد ریاض با قطر در حمایت اخیر از اخوان المسلمین مصر (MB) و به تبع آن بر اختلاف دو کشور بر سر حذف ریاست جمهوری محمد مرسی كاملا مشهود است.
دشمنی عربستان سعودی با اخوان المسلمین و حمایت ریاض از بركناری محمد مرسی از قدرت مصر نیز متعاقبا بر روابط عربستان و ترکیه و مسئله سوریه تاثیر منفی گذاشته است كه همین اختلاف جدید منجر به بازسازی ساختار رهبران شورشیان و محافل مخالف سیاسی و نظامی که مدعی نمایندگی از مردم سوریه بودند، گردید.
در نتیجه اشخاص و سازمانهای پیشرو و تحت الحمایت قطر و ترکیه با جایگزینی متحدان عربستان همراه بوده است، بر این اساس "ارتش آزاد" با "جبهه اسلامی" جایگزین شد.
در آخرین نشست شورای همکاری خلیج فارس در کویت، پنج عضو دیگر این شورای، بخصوص عمان، پیشنهاد پادشاهی عربستان را برای توسعه "شورای همکاری" به کنفدراسیون رد کردند.
با وجود هزینه شدن دلارهای نفتی عربستان برای نجات دولت موقت السیسی پس از سرنگونی مرسی در قاهره ، مصر با ریاض در مسئله سوریه همسویی ندارد ،بلكه تمایل زیادی به طرفداران راه حل سیاسی سوریه و تحكیم روابط با آمریكا دارد!
واقعیت این است که ایالات متحده راه حل دیپلماسی را به جای رویارویی نظامی با تهران و دمشق انتخاب كرده است كه همین امر از لحاظ سیاسی پادشاهی عربستان را در منطقه منزوی ساخته است. اكنون ریاض نوعی احساس خیانت از سوی متحد استراتژیک خود یعنی آمریکا، را درك میكند. ریاض سالهاست در این توهم زندگی میكند كه تفنگداران دریایی ایالات متحده همیشه به عنوان سربازان مزدور برای وارد شدن در جنگهای عربستان آماده میباشند و با ثروت نفتی چنین برداشتی را از متحد خود داشتهاند،اما درك طرف مقابل ریاض این چنین نیست!
با این حال، به جای اتخاذ روشهایی بر اساس دیدگاه كشورهای منطقه، و در هماهنگی با ایالات متحده، عربستان سرسختانه به پیمودن این مسیر به تنهایی اصرار دارد.
در ماه دسامبر گذشته در گزارش نیویورک تایمز، سفیر عربستان سعودی در انگلستان ، شاهزاده نواف بن عبدالعزیز آل سعود،اظهار داشت: کشورش " به تنهایی" علیه سوریه و ایران وارد عمل خواهد شد، به دلیل آنكه نمیخواهد امنیت خود را در خظر ببیند و برای ثبات منطقه به تنهایی نیز وارد عمل خواهد شد".....
همین رفتار سیاسی عربستان، فرضیه پایان عمر پادشاهی عربستان را قوت میبخشد. با این حال، "با وجود ثروت عظیم ریاض، این پادشاهی به تنهایی قادر به مقابله با تهدیدات در محیط استراتژیک خود نیست". هماهنگ کننده سابق ایران در شورای امنیت ملی اسرائیل، یوئل گوزانسكی ، در هاآرتص در ماه دسامبر گذشته مینویسد: "در مسئله بازدارندگی و حفاظت از ایران برای عربستان سعودی، ... هیچ قدرت بزرگ دیگری در حال حاضر علاقهمند و یا قادر به پر کردن نقش ایالات متحده در منطقه نیست".
با این حال،اواخر تابستان گذشته، عربستان سعودی 400 میلیون دلار در قالب سلاح و دیگر تجهیزات به تروریستهای سوریه تخصیص داد.
تلاش اخیر عربستان نیز به مذاكرات ژنو و تلاش برای عدم دعوت از ایران به این رویداد و به ثمر نرسیدن راه حل سیاسی در مناقشه سوریه، معطوف شده است.
منطق حکم میکند که ایران باید در این كنفرانس حضور یابد و عربستان جنگ طلب نیز نباید دعوت شود. با این حال تلاش ها برای تحقق خلاف این منطق همچنان ادامه دارد.
به گفته مارتین نسیركی، سخنگوی بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد ، دیپلماتهای ارشد آمریکا و روسیه، جان کری و سرگئی لاوروف در دیدار پیش از ژنو 2 بر سر مسئله حضور و عدم حضور ایران تصمیمگیری خواهند كرد.
جنگ سه ساله سوریه تا حدی در داخل مرزهای این كشور در جریان بود، اما دخالتهای جنگ طلبانه عربستان سعودی به ادامه جنگ فرسایشی و مهم تر اینكه، گسترش این جنگ در منطقه بدون حصول هدف عربستان سعودی -تغییر رژیم در دمشق به هر قیمتی- منجر گردیده است.
درگیریهای سوریه در حال حاضر در آستانه سرایت به کشورهای همسایه آنهم از طریق تحریک فرقهای عربستان است.
در شرق سوریه، مقامات عراقی پیشتر به عربستان و دیگر دولتهای شورای همکاری خلیج فارس به عدم مداخله در امور داخلی عراق از طریق تسلیح و حمایت سیاسی، مالی و لجستیکی از شورشیان - که جان دهها هزار عراقی را در سال 2013 ستانید- گوشزد كرده بودند.
در غرب سوریه، "كشور لبنان در حال حاضر در وضعیت فلج شده قرار دارد". ژنرال میشل عون، رهبر جنبش میهن پرستی آزاد (FPM)، دومین بلوک قدرتمند در پارلمان لبنان،در دسامبر گذشته در گفتگو با المانیتور اذعان داشت: پس از خلاء قدرت در این كشور در ماه آوریل، این کشور بخاطر عدم تشكیل دولت یكپارچه، هنوز هم توسط دولت موقت اداره میشود.
عربستان سعودی دلیل این بن بست سیاسی در لبنان است. عربستان با بهره برداری از نفوذ خود و با كمك وفاداران و متحدانش برای جلوگیری از تشكیل دولتی فراگیر در لبنان، وارد این عرصه شده است. عربستان بر حذف حزب الله به عنوان پیش شرط (ثبات سیاسی درلبنان) اصرار دارد! این بن بست کشور لبنان، بین طرفداران سوریه و اردوگاه طرفدار عربستان ،چالش امروز لبنان است."
به هدیه سه میلیارد دلاری ریاض در یك دوره پنج ساله، برای تسلیح ارتش لبنان با تسلیحات فرانسوی به امید ایجاد یک وزنه تعادل در مقابل حزب الله - به عبارتی ایجاد شرایط جنگ داخلی و سیاسی در لبنان- میتوان اشاره داشت.
در همین حال بخشهای شمالی و شرقی لبنان اكنون از کنترل دولت مرکزی بیروت خارج شده است و هماكنون سنگر و استحکامات اردوگاه مورد حمایت عربستان برای آموزش، تجهیز نیروی انسانی و میزبان جهادگران خارجی تبدیل شده است، و از همین مناطق به دامنزدن درگیریهای سوریه مبادرت دارند.
با موفقیت نظامی ارتش سوریه جهادگران به لبنان آمده و با بمبگذاری های انتحاری اكنون لبنان را نیز مورد هدف قرار داده اند.
در جنوب اردن، که در آن پادشاهی اردن به مدت سه سال توانسته است بین جغرافیای سیاسی خود با سوریه و اتحاد استراتژیک خود با ایالات متحده و عربستان سعودی تعادل را حفظ كند،به تازگی فشارهایی را از سوی عربستان برای تغییر این رویه احساس میكند.
به عنوان مثال، نخست وزیر و عضو مجلس سنای سابق اردن ، معروف البخیت دسامبر گذشته در این خصوص چنین اظهار داشت: " اختلاف بین ایالات متحده و روشهای جنگ طلبانه عربستان سعودی برای حل مناقشه سوریه ،اردن را تحت فشار قرار داده است و ممکن است در جهت تحمیل نگرش خود بر اردن وارد عمل شود، و همین امر باعث تغییر نگرش سوریه به اردن شود تا جایكه دمشق اردن را به میزبانی از عربستان و اتاق عملیات اسرائیل متهم كند." در صورت واكنش منطقی سوریه به این رفتار عربستان، احتمال "حرکت بخشی از جنگ" به "داخل قلمرو پادشاهی اردن" نیز وجود دارد. پس از عراق و لبنان، باید منتظر ناآرامیهای تركیه و اردن نیز باشیم.
همچنین در روسیه، پس از آخرین حملات تروریستی در ولگوگراد، رسانههای روسیه از دخالت عربستان سعودی و مسئول دانستن ریاض، گزارشهای زیادی ارسال كردهاند!
*** شكست استراتژیک عربستان در سوریه
پس از "بهار عربی" در تونس در سه سال پیش ، شورای همکاری خلیج فارس به رهبری عربستان موفق به دفاع از خود در برابر موج تظاهرات مردمی از طریق كمكهای مالی به عمان، بحرین، یا با دخالت مستقیم نظامی در بحرین و مالی، چه به لحاظ سیاسی و غیر مستقیم، شدند.
استراتژی جهان عربی (شیوخ ) به رهبری عربستان سعودی در اولین صحنه منطقهای در سوریه، تاكنون با شكست مواجه شده است. اجماع داخلی، منطقهای و بین المللی در خصوص حل و فصل سیاسی سوریه و عملیات ضد تروریستی برای پایان دادن به این استراتژی در حال شكل گیری است. عربستان سعودی هیچ گزینه دیگری ندارد یا باید از این سیاستهایش دست بكشد یا انزوای سیاسی و به طبع آن عواقب آنرا بپذیرد!
سیاستهای جنگ طلبانه ریاض در سوریه در افكار عمومی، عربستان را به عنوان یك حكومت پادشاهی با اهداف خشونت و بی ثبات شناسانده است. به توصیفی صریح تر،اینكه ایدئولوژی فرقهای عربستان به مثابه یك ماشین جوجهکشی در پرورش خشونت و ترور عمل كرده است.
این ایدئولوژی فرقهای درگیریهای فرقهای را در سراسر خاورمیانه بین حکومتهای دینی، "شیعه" ایران و حکومت دینی اهل سنت عربستان سعودی ایجاد كرده است. بقای سوریه سکولار اولین قدم منطقهای برای مهار این درگیریهای فرقهای مخرب است.
قابل ذکر است که عربستان سعودی، پدرخوانده "ابتکار صلح اعراب" ، بر راه حل نظامی در سوریه که بلندیهای جولان آن توسط اسراییل از سال 1967اشغال شده است، اصرار دارد.
از طرفی همراهی عربستان و اسرائیل بنا بر شرایط سیاسی ایجاد شده، به نظر میرسد تنها کمک منطقهای برای پادشاهی عربستان باشد. این رویکرد كه "دشمن دشمن من دوست من است" در حال ایجاد یك رابطه دوهمسویه تروریستی بین عربستان و اسرائیل علیه سوریه و ایران است.
انتهای پیام/