به گزارش
خبرنگار احزاب باشگاه خبرنگاران، مبارزان و انقلابیون ایرانی در زیر پرچم اسلام هیچگاه از مبارزه و رشادتهای خود دست برنداشته و هموراه در طول تاریخ ایران در قبل و بعد از انقلاب 1357 به پای باورها و ارزشهای انقلابی و اسلامی ایستادهاند و شهدای زیادی در این راه تقدیم ایران و اسلام شده است.
"شهید نواب صفوی" به همراه "خليل طهماسبي"، "مظفر عليذوالقدر "و "سيدمحمد واحدي" از جمله شهدایی هستند که همیشه در مبارزه با طاغوت پیشقدم بودند و با تشکیل جمعیت فداییان اسلام گامهای بزرگی را در مسیر شکلدهی انقلاب برداشتهاند تا اینکه رژیم شاهنشاهی دیگر توان مقابله با آنها را در خود ندید و اقدام به اعدام آنها در بیست و هفتمین روز دی ماه سال 1324 کرد تا از این طریق بتواند از اقدامات مبارزان انقلابی به نحوی پیشگیری کند که البته این امر در حد یک خیالی پوچ بود.
دوران تحصیل شهید نواب صفویشهيد "سيدمجتبي تهرانی معروف به نواب صفوي" در سال 1303 شمسی در خانيآباد تهران متولد شد. شهيد از طرف مادر به سادات دُرچه اصفهان منتسب و از طرف پدر ميرلوحي است. شهيد عنوان نواب صفوي را از خاندان مادر به ارث برده است
وی همچون دیگر فرزندان پر جنب و جوش کشور پس از اتمام دوران تحصیلی در اواخر سال 1320 به منظور بهرهگیری از مدرسین حوزه علمیه به نجف اشرف مهاجرت
کرد و روابط تنگاتنگي با علماي دلسوز و بيدار و مبارز از جمله "آيتالله علامه اميني" برقرار کرد و پس از چهار سال اقامت در نجف به دستور "آيتالله سيدابوالحسن اصفهاني" جهت مبارزه با کجرويهاي کسروي به ايران آمد و با تشکيل "جمعيت فداييان اسلام" به مبارزه با بدخواهان و بدانديشان پرداخت.
پیشینه انقلابی پدر شهید نواب صفوی در لباس روحانیت"سيد
جواد ميرلوحي"، دانشمندي روحاني در اثر فشار حکومت رضاخان مجبور به ترک
لباس روحانيت شد، اما از طريق تصدي وکالت دادگستري همچنان به داد مظلومان
ميرسيد. مرحوم سيد جواد در سال 1314 يا 15 در اثر مشاجره و درگيري لفظي با
(داور) وزير عدليه رضاخان، غيرت علويش به جوش آمد و يک سيلي نثار وي کرد
که در اثر آن سه سال به زندان افتاد.
اقدامات سیاسی شهید نواب صفوی شهيد نواب صفوي با حکومت مصدق به خاطر عدم عمل به احکام اسلامي به مخالفت برخاست و به همين جهت در ايام نخست وزيري مصدّق، دستگير شده و به زندان افتاد و تا سقوط حکومت مصدق در زندان بود و البته مقابله وی با وابستگان استعماري همچون "احمد کسروي"، "عبدالحسين هژير"، "علي رزمآرا" و "حسين علاء"از جمله فعاليتهاي سياسي شهید نواب صفوی است.
وی در دورهای که در مدرسهٔ آلمانیها در سال 1319 مشغول تحصیل بود، در همان مدرسه تظاهراتی بر ضد کشف حجاب به راه انداخت.
خاطرات مادر نواب صفوی از فرزند انقلابیاشهمسر شهید نواب صفوی" نيرالسادات احتشام رضوي" چنين ميگويد: «خدا رحمت کند،
مادرش ميفرمود: نواب يک استعداد خاصي داشت... اين قدر استعدادش فوقالعاده
بود که سالي دو کلاس ميخواند. بعد از اين که دوران ابتدايي تمام ميشود
در دبيرستان صنعتي «ايران – آلمان» شروع به درس خواندن ميکند... و در همان
دوران تحصيل به نفع اسلام و عليه پهلوي مبارزه ميکند. او يک حالت مبارزه و
يک روح با شهامتي داشت که عجيب بود. در همان زمان، مجلس قانوني را تصويب
ميکند که نواب مخالفت ميکند و 1500 و 1600 نفر از دانشآموزان را جمع
ميکند و تظاهراتي را جلوي مجلس راه مياندازد که رژيم را وا ميدارد تا
درخواست فوق را بپذيرد. اما نواب و همراهانش پذيرش زباني را کافي ندانسته،
درخواست پذيرش مکتوب موضوع را ميکنند.
لکن عوامل رژيم به جاي پاسخ
مثبت اقدام به تيراندازي ميکنند که در نتيجه يک نفر به شهادت ميرسد...
بعد از اين که ديپلم ميگيرد به آبادان ميرود وارد شرکت نفت ميشود. آن جا
که کار ميکنند يکي از متخصصين انگليسي به يکي از کارگرها سيلي ميزند. نواب بسيار برانگيخته ميشود و ميگويد: واي بر شما که يک کارگر
ايراني را يک انگليسي بزند و همه سکوت کنند، در حالي که آنان در کشور ما
هستند و از منافع ما استفاده ميکنند، و يک عده کارگر را عليه آنان جمع
ميکند. آن متخصص انگليسي ميآيد و عذرخواهي ميکند، ولي شهيد نواب
ميگويد، نخير بايد قصاص بشود، که اين امر منجر به شورش ميشود. آنگاه
تصميم ميگيرند نواب را از بين ببرند که دوستان نواب او را مخفيانه از بصره
به عراق ميفرستند.»
آغاز آشنایی و مخالف نواب با احمد کسروی بعد از اعلام موجوديت فداييان اسلام در شهريور 1320 و فراگير شدن جنگ جهاني
دوم، ايران نيز گرفتار شرايط دشواري شد، از يک طرف مورد تجاوز متفقين قرار
گرفت، و از طرف ديگر سود جوياني قلم به مزد و اجير، از آزادي سوء استفاده
ميکردند و از طريق ترويج فرهنگ غربي به جان مسلمانان افتاده بودند و درصدد
بودند تا آنچه رضاخان از طريق زور قلدري نتوانسته بود انجام دهد، از طريق
قلم و نگارش با مخدوش کردن تاريخ اسلام انجام دهند.
«احمد کسروي» از جمله افرادي بود که خط معارض و مهاجم عليه اسلام تشيع
را دنبال ميکرد و در
کتابهاي صوفيگري، بهاييگري، ماديگري و حتي تاريخ مشروطيت، مقدسات ديني و
روحانيت را مورد حمله قرار داد. نواب با کتابهاي کسروي در نجف آشنا شد و
موجي از احساسات مذهبي و ديني وجودش را فرا گرفت. کتابها را نزد علما برد
و از آنها نظر خواست. همه حکم به مهدورالدم بودن نويسنده کتابها دادند.
سيد در اواخر 1323، وارد تهران شد و بدون درنگ به خانهي کسروي رفت و او را
از گفتن و نوشتن سخنان توهينآميز به اسلام و ائمه شيعه و روحانيت برحذر
داشت و وقتي مطمئن شد که وي اصلاحپذير نيست، آماده اجراي حکم الهي شد.
اعلام موجودیت فداییان اسلامشهيد نواب در هشتم ارديبهشت 1324، در سر چهارراه حشمتالدوله به کسروي حمله کرد ولي توسط پليس دستگير و زنداني شد. بعد از آزادي از زندان، موجوديت فداييان اسلام را طي يک اعلاميه رسمي با جمله هوالعزيز و تيتر « دين و انتقام» اعلام کرد و اعدام کسروي را پيگيري کرد. وی در این اعلامیه برادری، استقامت و اتحاد را خط کلی جنبش فدائیان اسلام؛ رسیدن به حاکمیت اسلام و قرآن را هدف اصلی جنبش؛ و شهادت و انتقام و قصاص را روش اصلی مبارزه معرفی کرد. نواب صفوي به تدريج با جاذبه خود، جواناني چون شهيد "سيد حسين امامي" را جذب کرد و امامي در 20 اسفند 1324، بر کسروي يورش برد و او را زير ضربات اسلحه سرد و گرم قرار داد.
دستگیری اعضای فداییان اسلامبه همین خاطر اعضای جمعیت فداییان اسلام از سوی دولتیها دستگير شدند و پس از آن خبر اعدام انقلابي کسروي در همه جا منتشر شد و مردم مسلمان را غرق در شادي و سرور کرد. بعد از سال 1327، که جنبش ملي شدن صنعت نفت به اوج خود رسيد و فعاليت گروههاي مخالف رژيم علني شد و اقليت موجود در مجلس مانع تصويب قرار داد «گس گلشاييان» شد، رژيم استبدادي شاه براي اين که حتي اقليت مخالفي نيز وارد مجلس نشود، توسط «هژير» دست به تقلب در انتخابات زد و به بهانه ترور شاه و دست داشتن "آيتالله کاشاني" در اين ترور، وی را بازداشت و به لبنان تبعيد کرد.
فداييان اسلام «هژير» را اعدام انقلابي کردند و با نامزد کردن آيتالله کاشاني و مصدق، گروه اقليت دوباره به مجلس راه يافت. با وجود اينکه نواب ميانه خوبي با مليگراها نداشت، اما با توجه به لیدری آيتالله کاشاني و به منظور وحدت مبارزات اسلامي و ملي، از همگامي و همراهي با آن ها دريغ نورزيد.
اعدام انقلابي "رزمآرا" نخستوزير رژيم پهلوي و دست نشانده انگلستان، با ملي شدن صنعت نفت به شدت مخالفت ميکرد و ميگفت: ملت ايران توانايي و لياقت اداره اين صنعت عظيم را ندارد و به عناوين مختلف در تصويب اين قانون در مجلس شوراي ملي کارشکني ميکرد.
در روز 16 اسفند 1329 زماني که اتومبيل رزم آرا جلوي مسجد امام(ره) (شاه سابق) توقف کرد و نخستوزير جهت شرکت در ختم آيتالله فيض قصد ورود به صحن مسجد را داشت، "خليل طهماسبي" بيدرنگ از پشت سر با شليلک سه گلوله او را از پاي درآورد و خود نيز توسط مأموران دستگير شد.
قتل رزمآرا در دل رژيم چنان وحشتي انداخت که دولت بعدي (حسين علاء) نتوانست با ملي شدن صنعت نفت مخالفتي نمايد و مجبور به استعفا شد و مجلس، مصدق را به نخستوزيري انتخاب کرد.
اظهارات آیتالله کاشانی درباره اعدام انقلابی رزم آرا از سوی فداییان اسلام "آيتالله کاشاني" در مصاحبهاي در رابطه با قتل رزمآرا چنين اظهارنظر کرد: «اين عمل (هلاکت رزمآرا) به نفع ملت ايران بود و آن گلوله و ضربه عاليترين و مفيدترين ضربهاي بود که به پيکر استعمار و دشمنان ملت ايران وارد آمد» و در مصاحبهاي ديگر میگوید«نخستوزير مقتول در زمان حيات خود از منافع شرکت نفت جنوب و سياست استعماري انگلستان به شدت حمايت ميکرد. چون عموم طبقات مردم ايران با تصميم قطعي و خللناپذيري براي کوتاه کردن دست طمع سياست استعماري نفت جنوب قيام کرده بودند، پافشاري رزم آرا براي مقاوت در مقابل افکار عمومي ملت ايران و حمايت از شرکت نفت باعث خشم شديد و عمومي مردم ايران گرديد و جواني غيور، وطن پرست و متدين از ميان مردم ايران برخاست و نخست وزير بيگانهپرست را به جزاي اعمال خود رسانيد»
در مرداد 1331، ماده واحدي به تصويب مجلس رسيد که چون خيانت حاجي علي رزم آرا بر ملت ايران ثابت شده، هرگاه قاتل او استاد خليل طهماسبي باشد به موجب اين قانون مورد عفو قرار ميگيرد. بدين ترتيب در 23 آبان همان سال، طهماسبي پس از دو سال و اندي از زندان آزاد شد. آيتالله کاشاني در پي آزادي شهيد طهماسبي او را به عنوان «شمشير برّان اسلام» و «مجري اراده و افکار ملت ايران» مورد ستايش قرار داد.
فداييان اسلام از راه تشکيل جلسات تفسير قرآن و اسلامشناسي بر اساس مکتب تشيع، به فعاليت خود ادامه ميدادند و پرچم سبز و سفيد خود را با کلمات زيباي «لا اله الا الله، محمد رسول الله و علي ولي الله» آراسته بودند.
تاثیرات عملکرد سیاسی جمعيت فداييان اسلام
فداییان اسلام در تقويت و روي کار آمدن جبهه ملي و تصويب ملي شدن صنعت نفت ايران و
انتخاب اعضاي جبهه ملي به نمايندگي مجلس و بازگشت آيتالله کاشاني از تبعيد،
نقش اساسي داشتند و اگر قيام مسلحانه آنها نبود و رژيم پهلوي از اين
جمعيت حساب نميبرد، هيچ يک از موارد ياد شده عملي نميشد.
صدور حکم اعدام برای مبارزان انقلابی از سوی رژیم شاهنشاهینواب صفوی پس از ترور ناموفق علاء در اول آذر ۱۳۳۴ بازداشت شد و سرانجام اين مجاهد خستگيناپذير، به همراه "خليل طهماسبي"، "مظفر عليذوالقدر "و "سيدمحمد واحدي" در بيدادگاه رژيم پهلوي محکوم و در صبحگاه 27 دي 1334 شمسي تيرباران شده و به خيل شهدا پيوستند. بدين ترتيب پرونده 10 سال فعاليت سياسي و اجتماعي جمعيت فداييان اسلام بسته شد و جنايت ديگري در پرونده سياه خاندان پهلوي ثبت شد.
*رهبر معظم انقلاب: هر كسى هم
كه آن وقت در حدود سنين ما بود، مجذوب نوّاب صفوى مىشدرهبر معظم انقلاب درباره شهيد نوب صفوی ميفرمايند: «من شايد پانزده يا شانزده سالم بود كه مرحوم «نوّاب صفوى» به مشهد آمد. مرحوم نواب
صفوى براى من، خيلى جاذبه داشت و به كّلى مرا مجذوب خودش كرد. هر كسى هم
كه آن وقت در حدود سنين ما بود، مجذوب نوّاب صفوى مىشد؛ از بس اين آدم،
پُرشور و بااخلاص، پر از صدق و صفا و ضمناً شجاع و صريح و گويا بود. من
مىتوانم بگويم كه آنجا به طور جدّى به مسائل مبارزاتى و به آنچه كه به آن
مبارزه سياسى مىگوييم، علاقهمند شدم.»
انتهای پیام/