به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران؛پایگاه اینترنتی آنتی وار در گزارشی به قلم "جاستین ریموندو" نوشت:تحولات شش ماه آینده مسیر قدرت آمریکا را در 60 سال آینده تعیین خواهد کرد: آیا این مسیر، مسیر افول امپریالیسم خواهد بود یا تنها راه جدیدی را پیش روی آمریکا خواهد گذاشت؟
لابی بسیار قدرتمندی در واشنگتن نیز هست که نفوذ زیادی در محافل داخلی دولت فدرال آمریکا دارد و همه تلاش خود را به از بین بردن هر گونه امکان حل و فصل صلح آمیز این " بحران" ساختگی معطوف کرده است.
"ریموندو" در این گزارش تأکید کرد: من این "بحران" را به این دلیل ساختگی می دانم که جامعه اطلاعاتی خود ما یک "برآورد اطلاعاتی ملی" منتشر کرد که "با اطمینان بالا" در آن نتیجه گیری شده است ایران برنامه ساخت تسلیحات هسته ای ندارد. هیاهو و نگرانی جنگ طلبان در آمریکا ناشی از ارزیابی اسرائیل از پیشرفت هسته ای ایران است. آیا این افراد به سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) که سازمان اطلاعات خودشان است اعتماد ندارند؟ البته که اعتماد ندارند و به هر چه اسرائیلی ها بگویند عمل می کنند، البته به شرط اینکه " کمیته روابط عمومی آمریکا- اسرائیل" و کمیته های اقدام سیاسی وابسته به آن همواره از آنان حمایت مالی کنند.
مانع اصلی در مسیر دستیابی به توافقنامه صلح با ایران، وجود و قدرت لابی در آمریکا است که به یک دولت خارجی وفادار است؛ دولتی که منافعش در این خصوص کاملاً با منافع آمریکا در تضاد است. این لابی از قدرت خود نه تنها در کنگره ، بلکه در رسانه ها و در واقع در همه بخش های تصمیم گیرنده و تاثیرگذار در آمریکا از جمله دانشگاهها استفاده می کند.
با اینکه قوانینی در آمریکا وجود دارد که انجام این نوع فعالیت ها را به نمایندگی از دولت های خارجی کنترل می کند، طرفداران اسرائیل از این قوانین مستثنی هستند. بدین ترتیب این افراد مجبور به ثبت نام به عنوان عامل خارجی نیستند و به همین دلیل هیچ محدودیتی در انجام فعالیت های خود ندارند.
این بخشی از تاوانی است که ما در ازای امپراطوری خود می پردازیم. در هیچ کشور عادی، به گروههای لابی خارجی اجازه داده نمی شود به اندازه ای نفوذ کسب کنند که اسرائیلی ها هم اکنون در واشنگتن به دست آورده اند؛ اما یک کشور امپریالیستی یک کشور عادی نیست، و به طور قطع آمریکا با سلطه گسترده ای که بر جهان دارد، اصلاً یک کشور عادی نیست. بیایید به این مسئله از این منظر بنگریم : تنها برای موجودات انگل عادی است که خود را به موجودات بزرگتر بچسبانند و از آنان سواری بگیرند، گویی ادامه حیات و تحقق جاه طلبی های آنان وابسته به تحرک و نقش حمایتی یک موجود قدرتمندتر است. البته مشکل زمانی بروز می کند که این همزیستی سلامت و ایمنی میزبان را در معرض خطر قرار دهد، و این دقیقا همان چیزی است که در مورد « روابط ویژه » آمریکا و اسرائیل به وجود آمده است.
این مشکل نیز مانند بخش عمده مشکلات ما در زمینه سیاست خارجی، میراث دوران جنگ سرد است؛ زمانی که اسرائیل و آمریکا در مقابل شوروی سابق و متحدانش در جهان عرب در یک جبهه قرار گرفتند. با فروپاشی شوروی سابق و پایان جنگ سرد، روابط آمریکا و اسرائیل باید تغییر می کرد، اما چنین اتفاقی رخ نداد. علت این بود که قدرت و نفوذ فراگیر لابی اسرائیل - که همواره از حمایت مالی اسرائیل برخوردار بود- آمریکا را به قدری به تل آویو نزدیک کرد که هم اکنون دارد به ضرر واشنگتن تمام می شود.
هم اکنون زمینه برای درگیری سیاسی بزرگی در آمریکا بین لابی اسرائیل و رئیس جمهور آمریکا فراهم شده است- و اگر می خواهید بدانید اشکال سیاست خارجی ما چیست و در 25 سال اخیر چه بوده است، به احتمال پیروزی رئیس جمهور فکر کنید. زیرا شانس چنین پیروزی چندان زیاد نیست.
به محض درز خبر مربوط به پیشرفت در دستیابی به توافق با ایران، جنگ طلبان در آمریکا با بسیج نیروها و حامیان خود در کنگره، "قانون سال 2013 ایران عاری از تسلیحات هسته ای" را ارائه کردند. این قانون جدا از ایجاد اختلال در مذاکرات ژنو از طریق تاکید بر " توقف کامل غنی سازی اورانیوم" در ایران ، از آمریکا می خواهد در صورتی که "بنیامین نتانیاهو"، نخست وزیر اسرائیل تصمیم به عملی کردن تهدید خود در خصوص حمله به ایران بگیرد، آمریکا مخالفتی نکند:" اگر دولت اسرائیل مجبور به اقدام نظامی برای دفاع از خود در برابر برنامه تسلیحات هسته ای ایران شود، دولت آمریکا باید از اسرائیل حمایت کند و به موجب قوانین آمریکا و مسئولیت کنگره بر اساس قانون اساسی برای صدور مجوز استفاده از نیروی نظامی و حمایت دیپلماتیک، نظامی و اقتصادی از دولت اسرائیل برای دفاع از مردم و موجودیت اسرائیل، این کمک ها را در اختیار اسرائیل قرار دهد."
آیا در طول تاریخ چنین موردی وجود داشته است که کشوری یکی از مهم ترین جنبههای حاکمیت خود - حق تصمیم گیری برای شروع جنگ - را به یک کشور خارجی واگذار کند؟ بدون شک نمونه هایی که یک دانشجوی مطلع تاریخ می تواند نام ببرد، کشورهای تحت الحمایه و مستعمره قدرت های امپریالیستی هستند که حاکمیت خود را عملاً تسلیم قدرت های برتر کرده اند. اما اینجا صحبت از آمریکا است که از نظر نظامی قدرتمندترین کشور جهان است و هم اکنون در برابر اسرائیل کوچکی که بدون کمک ها و سخاوتمندی های ما حتی نمی توانست وجود داشته باشد، سر تسلیم فرود آورده است.
مسلماً این اقدام پیامدهای فاجعه بار و خونینی در پی خواهد داشت.
هر کسی که به پیش نویس قانون پیشنهادی "شومر-منندز" رای دهد، به دلایلی که "جاناتان پولارد"، تحلیلگر اطلاعاتی بر می شمرد به کشور خود آمریکا خیانت می کند. پولارد می گوید: "آنها برای تامین منافع اسرائیل امنیت ملی آمریکا را تضعیف می کنند. در یک جهان منطقی، آنها و همدستانشان باید از نظر قانونی مجازات شوند. آیا آن دو حمله "اف بی آی" به مقر ایپک را در واشنگتن به خاطر دارید؟ یک حمله دیگر به این ساختمان بدون شک به پاکسازی لانه خرابکاران و عوامل خارجی که به آنجا پناه برده اند کمک خواهد کرد، اما متاسفانه این دولت سابقه ای دارد که نشان می دهد تحقیق چنین امری بسیار بعید است."
جنگ طلبان در چارچوب تلاش های خود برای تضعیف توافقنامه ژنو و جنگ افروزی علیه ایران می خواهند همه موانع را از سر راه بردارند و من فکر نمی کنم آنها در این مسیر از هیچ تلاشی از جمله مهندسی حادثه ای مشابه حادثه تونکین -که منجر به رویارویی ویتنام شمالی و آمریکا در سال 1964 شد- فروگذار کنند. در ضمن باید به خاطر داشت که لابی طرفدار اسرائیل تنها متشکل از هواداران آمریکایی "نتانیاهو" نیست بلکه دولت اسرائیل نیز جزء این لابی است.
خطر هرگز تا به این حد شدید نبوده است. با توجه به جار و جنجال های فعلی درباره افشاگری های "ادوارد اسنودن"، مشاور سابق آژانس امنیت ملی آمریکا، درگیری با ایران توجیه ضعیف آمریکا برای برنامه های جاسوسی گسترده این کشور را تقویت خواهد کرد. چرا که در آن صورت ما در جنگ هستیم و باید ایرانی ها را از نزدیک زیر نظر داشته باشیم. همانطور که "راندولف بورن"، روزنامه نگار و فعال سیاسی آمریکا در اوایل قرن بیستم گفته است :"جنگ افروزی، تضمین سلامت و ادامه حیات یک کشور است" و می توان اطمینان داشت که اگر جنگ طلبان در آمریکا بتوانند در مذاکرات و توافق ژنو مانع تراشی کنند و آمریکا را وادار کنند در راه اندازی جنگ علیه ایران به اسرائیل ملحق شود، قانون مربوط به برنامه جاسوسی گسترده آمریکا نه تنها به قوت خود باقی خواهد ماند بلکه دامنه آن گسترش خواهد یافت. "
درست است، بیشتر آمریکاییها از مذاکرات ژنو حمایت می کنند: اکثر آمریکایی ها با چشم انداز راه اندازی جنگ علیه ایران مخالفند. اما این اکثریت سکوت اختیار کرده است. شاید جنگ طلبان این روزها در اقلیت باشند، اما بیکار و ساکت ننشسته اند، به خوبی از آنان حمایت مالی می شود و مهم تر از همه، به خوبی سازماندهی شده اند. در حالی که اکثریت که طرفدار صلح و مخالف جنگ با ایران هستند، از چنین ویژگیهایی برخوردار نیستند.
برای طرفداران آزادی در آمریکا، در ماههای پیش رو وظیفهای مهم تر از حمایت از مذاکرات هسته ای ایران و مانع تراشی در برابر تلاشهای جنگطلبان در جهت انحراف مذاکرات از مسیر اصلی خود وجود ندارد.چیزی که لازم است ، تکرار مخالفتهای گسترده مردم آمریکا در پی سخنان رئیس جمهور مبنی بر تصمیم آمریکا برای حمله به سوریه است؛ مخالفت هایی که به گوش کنگره رسید. مخالفان خشمگین خواستار مخالفت کنگره با حمله به سوریه شدند.
باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا قول داده است لایحه پیشنهادی "شومر-منندز" را در صورت تصویب در کنگره وتو کند- اما تعداد رای دهندگان به این لایحه نزدیک به رقم 67 است که در این صورت اوباما دیگر حق وتوی آن را نخواهد داشت. در این میان تنها دو سناتور جمهوریخواه به نام های "جف فلیک" و "راند پل" با این لایحه مخالفت کرده اند. هر چند نشانه هایی از تردید این دو سناتور در تصمیم شان مشاهده می شود. طرفداران آزادی خواه سناتور پل - که قصد شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را دارد- در ستاد انتخاباتی وی شاید بخواهند به او یادآوری کنند که تنها به شرطی از او حمایت خواهند که برای جلوگیری از جنگ علیه ایران تلاش کند.
شکست مذاکرات پیروزی بزرگی برای جنگ طلبان و متحد سرسختشان، لابی اسرائیل خواهد بود که حمله به ایران و تحکیم سلطۀ آمریکا در کانون خاورمیانه از تلاش های دیرینۀ آنان است.
از نظر اقتصادی نیز شکست مذاکرات منجر به افزایش شدید بهای نفت خواهد شد. افزایش قیمت نفت تاثیر تکان دهنده ای بر اقتصاد جهان خواهد گذاشت که هم اکنون نیز وضعیت بی ثباتی دارد و آشفتگی زیادی در آمریکا و غرب اروپا ایجاد خواهد کرد.
از نظر سیاسی نیز شکست مذاکرات ژنو موجب تقویت گروههایی در آمریکا خواهد شد که در عزم خود برای جنگ راسخ هستند: این نیروها در آمریکا شاخه نومحافظه کار حزب جمهوریخواه موسوم به " ترقی خوهان امنیت ملی" طرفدار اسرائیل در کنگره ( که تعدادشان زیاد است) و مجموعه ای از گروههای لابی طرفدار اسرائیل هستند که حق وتوی دیرینه آنها در خصوص مسائل مربوط به سیاست خارجی - که تنها همین اواخر با موفقیت مورد چالش قرار گرفته است- ( با شکست مذاکرات ژنو) به طور مؤثری احیا خواهد شد.