به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ،چند روز پیش گزارشی منتشر کرد با عنوان آبی که به اردن رسید و آبرویی که از عبدالله دوم رفت/ نقشه آبی نتانیاهو عملی شد که در آن، به پشت پرده توافقنامه خط لوله انتقال آب از دریای سرخ به بحر المیت اشاره کرد.
در حالی که بر هیچ کس پوشیده نیست که این طرح، کاملاً صهیونیستی است و برای بهبود چهره رژیم صهیونیستی مطرح شده و حتی جنبشهای حماس و جهاد اسلامی توافقنامه اتصال دو دریا را رد کرده و درباره عواقب این طرح هشدار دادند و آن را کوتاه آمدن و امتیازدهی از خاک فلسطین توصیف کردند، اقدامات سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در اردن برای اجراییشدن این طرح، جای تعجب و سؤال دارد.
مشرق بهرغم گذشت چند ماه از پایان مأموریت جناب سفیر، سکوت کرد تا ببیند آيا صدایی از کسی درمیآید و مقام مسؤولی پیدا میشود که به خاطر طرح این موضع شگفتانگیز سفیر کشورمان از وی بازخواست کند یا خیر؛ اکنون که سفر وزیر امور خارجه دولت یازدهم به اردن نیز انجام شد، فضا را مهیا دیدیم تا این هشدار را خطاب به دستگاه دیپلماسی کشور مطرح کنیم و در مقابل؛ پاسخ قانعکننده بخواهیم.
اکنون باید از مصطفی مصلحزاده، سفیر سابق جمهوری اسلامی در اردن که مأموریت وی اواسط تابستان به پایان رسیده است، پرسید:
اولا: بر چه اساسی میخواست ایران در طرح کاملاً صهیونیستی که خود تحلیگران عربی نیز اعتراف میکنند مشارکت داشته باشد و اصرار به طرح آن در رسانههای اردنی هم داشته باشد؟ هدف از تکرار این پیشنهاد در هر مصاحبه مطبوعاتی و در مواضع مختلف چه بوده است؟
ثانیا: طرح موضوعی آنچنانی در شبکههای تلویزیونی "جوسات" و "التغییر" که وابسته به بقایای رژیم بعثی صدام در اردن است چه مفهومی داشته و دارد؟
جناب سفیر سابق در مصاحبه با شبکه "التغییر" و در ابتدای کلام خود (دقیقه چهارم مصاحبه) حمایت ایران از طرح صهیونیستی اتصال دو دریا به هم و پیشنهاد مشارکت در این طرح را اعلام کرد. آیا پیام و هدف خاصی را از مطرحکردن بیمقدمه این طرح آن هم در ابتدای مصاحبه داشته است. در حالی که میدانیم همواره موضوعات مهم در ابتدای مصاحبه مطرح میشود.
ثالثا: آیا خلق تفکر اجرای این طرح صهیونیستی، به اجتهاد شخصی وی بوده و یا چه عاملی باعث شده بود که سفیر وقت برای اجرای این طرح حاضر به مصاحبه هم شده و دست و پا بزند؟ و کدام گروه از مهندسان ایرانی و با چه مجوزی میخواستند روی این طرح پیشنهادی سفیر سابق ایران در اردن کار کنند؟
رابعا: باید از سفیر سابق پرسید که آیا وی از تاریخچه این طرح مطلع بوده؟ اگر مطلع بوده که وا اسفا و اگر مطلع نبوده چرا در اجرای طرح صهیونیستی و حساس بدون کارشناسی و بدون مجوز از وزارت خارجه اظهار نظر کرده است؟
سؤال دیگر این است که جمهوری اسلامی ایران معمولاً در طرحهایی شرکت میکند که منافع ملی کشور و ملت را تأمین کند. آیا طرحی که مستفید اول و آخر آن رژیم صهیونیستی است و همه احزاب و گروههای اردنی و فلسطینی به آن اعتراض دارند و آن را خلاف مصالح حتی اردنیها میدانند چه سودی برای جمهوری اسلامی ایران جز ننگ و بدنامی دارد؟
اما
مهمترین سؤال اینکه چرا تا کنون هیچ شخصی اعم از حقیقی و حقوقی به این
اظهارات ناپخته سفیر سابق ایران در اردن واکنش نشان نداده است و این
اشتباهات تا کجا باید مورد اهمال قرار گیرد؟
این اولین بار نبود که سفیر سابق ایران در اردن چنین اظهارات ناپختهای را
اظهار میدارد که مفهوم به رسمیتشناختن رژیم صهیونیستی را القاء میکند.
وی پیش از این نیز در یک نشست رسانهای اظهار داشته بود که
موضع ایران در قبال موضوع فلسطین با اردن هماهنگ است! و رسانههای اردنی
تیتر خود را به این موضوع اختصاص دادند که ایران راه حل تشکیل دو دولت
فلسطینی و اسرائیلی را همانند اردن به رسمیت شناخته و پذیرفته است!
سفیر سابق در اظهارات دیگری در روز قدس 91 همصدا با شبکه بیبیسی و صدای
آمریکا اظهار داشت که "تنها یکسوم مردم سوریه طرفدار بشار اسد هستند و
آنچه
در سوریه جریان دارد یک جنگ داخلی است!" که این اظهارنظر عامدانه و ناپخته
وی با اعتراض خشمگینانه شدید سفیر سوریه در اردن و
پاسخ قاطع و شفاهی وی در همان جلسه مواجه شد.
اکنون این سؤال به رسم اجابت در مقابل مسؤولان وزارت امور خارجه قرار دارد.
همه مراجع و اسناد در باره این گزارش، نزد مشرق موجود است.
******************************************
تاریخچه کلی طرح:اردن،
رژيم صهيونيستي و تشكيلات خودگردان فلسطین با همكاري اتحاديه اروپا درصدد
اجراي طرح احداث كانال آبي از درياي احمر به درياچه بحرالميت هستند. هدف
این پروژه، انتقال آب درياي سرخ به بحر الميت، انتقال بيش از دو ميليارد
متر مكعب آب از درياي سرخ و تصفيه آن است.
اين پروژه كه اكنون در
دست مطالعه است، اردن، رژیم اسرائيل و فلسطين را قادر خواهد ساخت تا هر يك
حدود 850 ميليون متر مكعب آب را بدون آسيب به بحر الميت به مصرف برسانند.
ايده اوليه انتقال آب به بحر الميت در قرن 19 شكل گرفت. بهرهبرداري از
اختلاف ارتفاع طبيعي بين اين دريا و درياي مديترانه براي توليد انرژي برق
آبي از آن زمان مورد پيشنهاد مهندسان قرار گرفت. براساس اين طرح با به
جريان انداختن آب و عبور آن از توربينها از سوي درياي مديترانه به سمت بحر
الميت ميتوان انرژي برقآبي توليد كرد. «تئودور هرتزل» بنیانگذار رژیم
اشغالگر قدس، در سال 1902 ميلادي انديشه كانال ارتباطي بين مديترانه و بحر
الميت را به نحوي «فرموله» كرد و نوشت كه امكان بهرهگيري از اختلاف ارتفاع
400 متري براي توليد برق وجود دارد. در دهه 1950 ميلادي، «والترسي
لودرميلك» اكولوژيست امريكايي، تحقيقاتي را براي احداث كانالي از مديترانه
در مسير صحراي «نقِو» تا بحر الميت انجام داد. او تخمين زد كه با توجه به
وجود 400 متر اختلاف ارتفاع ميتوان 100 مگاوات برق توليد كرد. دانشمندان
اكنون اين طرح را مورد بازنگري قرارداده و پي بردهاند كه ميتوان ميزان
قابل توجهي آب را براي اين منطقه تأمين كرد بيآنكه موجب خسارت و
«غرقاب»شدن مناطق صنعتی و توریستی ساحلی شود.
در سال 1977 ميلادي،
يك گروه برنامهريزي اسرائيلي براي كانال آبرساني به بحر الميت چهار مسير
در نظر گرفتند. يكي از خليج «عقبه» در جنوب و سه مسير ديگر از طريق
مديترانه كه شماليترين نقطه آن پيشتر توسط «لودرميلك» پيشبيني شده بود.
اين گروه جنوبيترين مسير مديترانه به بحر الميت را كه از يك سو از
سفرههاي بزرگ آب زيرزميني دور بود و از سوي ديگر موجب توسعه مناطق شمالي
صحراي نقو ميشد به عنوان گزينه برتر شناختند. اين پروژه طي 10 تا 20 سال
موجب پر شدن مجدد بحر الميت و بالا آمدن سطح آب آن به اندازه سالهاي 1930
ميلادي مي شود. پس از 20 سال، وقتي كه سطح آب بحر الميت به ركورد تاريخي
خود رسيد و ورودي آن برابر تبخير آب از سطح آن شد، ميزان ورودي كانال كاهش
داده خواهد شد.
علاوه بر احياي اين درياچه، با احداث اين كانال
ميتوان برق نيز توليد كرد. براساس محاسبات گروه تحقيقاتي يادشده از 6\1
ميليارد متر مكعب آب ورودي ميتوان در هر سال 800 ميليون كيلو وات ساعت
انرژي توليد كرد. مخازني نيز براي ذخيره آب پيشبيني شدهاند تا رهاسازي آب
و توليد انرژي به نحوي تنظيم شود كه بتواند نيازها را تأمين كند.
اردنيها
نيز احداث كانال مشابهي را پيشنهاد داده اند كه منبع اصلي آن به جاي درياي
مديترانه، درياي سرخ است. براساس اين طرح، آب درياي احمر در «عقبه»،
جنوبيترين شهر اردن تا ارتفاع 220 متري از سطح دريا پمپ ميشود و در آنجا
از طريق تونلي در بين شكاف كوههاي دره اردن جريان يافته و پس از طي مسافتي
برابر 200 كيلومتر به بحر الميت ميريزد. فرانسه، هلند، ژاپن و آمریکا
متعهد شدهاند که 9 میلیون دلار برای یک بررسی دوساله در مورد این طرح که
حدود 15.5 میلیون دلار هزینه خواهد داشت بپردازند، و 16 کشور برای شرکت در
آن که با مدیریت بانک جهانی انجام می شود، ابراز علاقهمندی کردهاند.
کارشناسان
محیط زیست مکررا هشدار دادهاند که به دليل برداشت بيش از حد آب از نهر
اردن توسط اسرائيل – كه تغذیهکننده بحر الميت است – اين درياچه در معرض
خطر خشكشدن قرار دارد. رژیم اسرائيل با ایجاد كانالهاي متعدد در مسير نهر
اردن، آب اين رودخانه را براي مصارف كشاورزي شهركنشينها سرقت کرده است.سطح
آب بحر المیت که پستترین و شورترین دریاچه جهان است از دهه 1960 به
اندازه یکسوم افت کرده است و کارشناسان میگویند 25 تا 30 سال طول میکشد
تا بتوان سطح آب آن را به حد طبیعی بازگرداند.
اردن سه پیشنهاد برای ساختن خط لوله ای که بتواند آب دریای سرخ را به بحرالمیت منتقل کند ارائه کرده است:
اولین
مرحله این طرح پیشنهادی شامل ساختن یک خط لوله 180 کیلومتری خواهد بود که
1.9 ميلیارد متر مکعب آب را با هزینه یک میلیارد دلار از دریای سرخ به
بحرالمیت پمپاژ خواهد کرد.
مرحله
دوم طرح که تخمین زده میشود 2.5 میلیارد دلار هزينه در بردارد شامل ساختن
یک کارخانه نمکزدایی در اردن و یک نیروگاه برای تولید برق است.
در مرحله سوم و نهایی که هزینه آن هنوز تخمین زده نشده است، 850 میلیون متر مکعب آب شیرینشده به اردن و فلسطین اشغالی منتقل میشود.
پروژههاي
پيشنهادي رژیم اسراييل و اردن براي بحر الميت بيشتر بر روي توليد برق
تمركز دارند تا توليد آب. در مطالعات جديدي كه توسط مهندسان مشاور «هارزا
شيكاگو» در اوايل دهه 1980 ميلادي شروع شد و در سپتامبر 1996 ميلادي پايان
يافت، گفته شده است كه كانال بحر الميت ميتواند به منظور كمك به منابع
اندك آب در اين منطقه براي توليد آب شيرين نيز مورد استفاده قرار گيرد.
شركت "هارزا" محاسبه كرده است كه آب پمپ شده تا ارتفاع 123 متري درياي سرخ
ميتواند با 525 متر ارتفاع عمودي از مسير شكاف كوههاي اردن به بحر الميت
بريزد. ريزش آب از اين ارتفاع انرژي برق آبي توليد ميكند كه به همراه
انرژي خورشيدي، انرژي مورد نياز براي تأسيسات آبشيرينكن را تأمين كرده و
آب شيرين لازم را براي كشاورزي، پرورش ماهي، صنايع و طرح درياچههاي مصنوعي
براي اهداف گردشگري به وجود خواهد آورد. از اين اختلاف ارتفاع 400 متري
نيز ميتوان براي تأسيسات آبشيرينكن به روش «اوسموز» معكوس نيز استفاده
كرد. در فرآيند اوسموز معكوس از نيروي حاصل از اختلاف ارتفاع در فشاردادن
آب شور براي عبور از غشاهاي الياف مصنوعي و توليد آب شيرين استفاده ميشود.
با
توجه به پيشرفتهاي تكنولوژيك و اقتصاديتر شدن توليد آب شيرين با روش
اوسموز معكوس و اينكه 70 درصد تمام منابع آب مناطق اردن و فلسطين اشغالی
صرف كشاورزي ميشود، انتقال و تصفيه آب درياي سرخ به عنوان يك پروژه مشترك
پنج ميليارد دلاري، منبع جديدي براي طرفهاي ذينفع و نه درگير، به وجود
خواهد آورد.
زمینهسازی موضوع در رسانههای اردن قبل از امضای توافقنامه:
در 28 مرداد 92 هیئت دولت اردن برای تأمین آب استانها، طرح شیرینسازی 100 میلیون متر مکعب آب دریای سرخ را تصويب کرد.
در 29 مرداد 1392 نخستوزیر در کنفرانس مطبوعاتی خود گفت: به دلیل افزایش
جمعیت و برای تأمین آب اردن به دنبال انتقال آب دریای سرخ به بحرالمیت
هستیم با وجود اینکه این طرح 980 میلیون هزینه در بر دارد و این طرح سومین
طرح بزرگ اردن بعد از بازسازی و توسعه فرودگاه جديد بينالمللي ملكه علياء
و انتقال سفره آب زير زميني دیسی به شمال اردن است.
در 14 شهریور 1392 کمیته مبارزه با عاديسازي روابط با رژيم صهيونيستي در
اردن در خصوص اتصال دو دریای سرخ وبحرالمیت به دولت اردن هشدار داد و آن
را از کشیدهشدن به سوی اين طرح کاملاً صهيونيستي برحذر داشت. رئیس اين
کمیته "مناف مجلی" گفت: دولت اردن با شروع حملات آمریکا به سوریه از فرصت
استفاده کرده و به دنبال برگزاری مناقصه این قرارداد خواهد بود. (ملاحظه: بر
اساس این قرارداد، اردن آب تصفیهشده را در جنوب کشور را به قيمت هر متر
مكعب يك دينار به اسرائيل مي فروشد و در مقابل رژيم صهيونيستي متعهد ميشود
كه هر مترمکعب آب دریاچه طبريه را به قيمت 33 قروش به اردن بدهد. این در
حالی است که بر اساس قرارداد وادی عربه از سال 1994 رژیم صهیونیستی متعهد
بوده است سالیانه 55 میلیون متر مکعب آب را به اردن انتقال بدهد ولي اين
رژيم سالیانه با دزديدن 20 ميليون متر مكعب سهم آب اردن تنها 35 میلیون متر
مکعب آب را به اين كشور انتقال میدهد!)
در جلسه هیئت دولت با حضور پادشاه در تاريخ 20/6/92 1392 "حازم الناصر" وزیر آب اردن،
از تمرکز وزارتخانه به اتصال آب دو دریای سرخ و بحرالمیت و
بازنگری درتدوین این طرح با توجه به منافع ملی کشور خبر داد.
در 21 شهریور ماه 92 وزیر آب اردن از برگزاری مرحله اول مناقصه اتصال آب
دو دریای احمر و بحر المیت در ماههای پایانی سال جاری خبر داد.
بازتاب و نظر تحلیلگران:رژیم
صهیونیستی، اردن و تشکیلات خودگردان فلسطین در حالی توافقنامه اتصال
بحرالمیت به دریای سرخ را امضا می کنند که دوستداران محیط زیست درباره
فجایع زیست محیطی این طرح بخصوص برای بحرالمیت هشدار میدهند.
قبل از توافقنامه:در
سال 1388 دکتر "سفیان التل" کارشناس مسائل آب و محیط زیست در مصاحبه با
روزنامه "الحقیقة الدولیة" اردن گفت: اینکه گفته میشود پروژه "قنات
بحرین" نیازهای اردن به آب قابل شرب را بدون تحمل ضررهای جانبی تأمین
میکند دروغ محض و اوهام است و مطالعات و دلایلی زیادی در رد این ادعا
وجود دارد. دکتر التل معتقد است مشکل آب اردن تنها با پروژه شیرینکردن و
تصفیه آب دریای سرخ و نیز انتقال آب از سفره زیر زمینی آب "دیسی" به عمان
حل خواهد شد.
دکتر التل تأکید کرد که پروژه "قنات بحرین" (کانال دو
دریا) یکی از آرزوهای صهیونیستی بوده و هست و به اعتقادات شهرکسازی و
توراتی صهیونیستها مرتبط است و هدف رژیم صهیونیستی از اصرار بر انجام این
پروژه توسط اردن، تحمیلکردن هزینه های گزاف آن بر دوش اردن و زیر بار قرض
بردن اردن است و خطرات زیستمحیطی و سیاسی آن برای اردن بیش از فواید آن
است.
دکتر التل سپس ميگويد اولین خطر اجرای این پروژه بالا آمدن
سطح آب بحر المیت به میزان 15 متر در خلال دو سال است و این یعنی غرقشدن
اراضی كشاورزي و از بین رفتن بسیاری از مکانهای گردشگری و باستانی اردن.
بعد از توافقنامه:"الیاس
کرام" خبرنگار شبكه الجزیره در قدس در گزارشی از بخش اسرائیلی بحرالمیت
درباره توافق اسرائیل، اردن و تشکیلات خودگردان برای اتصال بحرالمیت به
دریای احمر گفت: این توافق نتیجه تماسهای پنهاني وزیر همکاریهای منطقهای
دولت اسرائیل با همتای اردنی است که چند ماه به طول انجامید. این توافق از
نظر اسرائیل تاریخی است و اجرای آن از یک سال دیگر آغاز خواهد شد.
وی
افزود: هزینه اجرای این طرح بالغ بر 450 میلیون دلار است که ظرف مدت چهار
یا پنج سال اجرا خواهد شد. هر سه طرف از اجرای این طرح بهرهمند میشوند و
ضمن بهره برداری از آب شیرینی که در نتیجه اجرای آن تولید میشود، از
نابودی بحرالمیت نیز جلوگیری میکنند، اما دوستداران طبیعت درباره خطرات
زیست محیطی فاجعه بار اجرای این طرح برای جزایر مرجانی در خلیج عقبه و نیز
خواص آب بحرالمیت هشدار میدهند و بیم آن دارند که در نتیجه ترکیب آب دو
دریا، لایههای آهکی روی سطح آب دریا ایجاد شود و به قرمز شدن آب بحرالمیت
به سبب تجمع جلبکها و خزهها منجر شود.
"حسن ابو سمور" استاد
جغرافیای دانشگاه اردن با اشاره به منافع و ضررهای اجرای طرح اتصال
بحرالمیت، منافع این طرح را بیشتر از مضرات آن اعلام کرد.
وی گفت:
درباره طرح اتصال دریای سرخ به بحرالمیت از طریق خط لوله و فواید و
زیانهای این طرح گفت: واقعیت این است که اجرای این طرح آثار منفی زیادی
دارد که مهمترین آنها تأثیراتی است که ممکن است روی آب بحرالمیت داشته
باشد. اگر آبی که برای شیرینکردن، پمپاژ میشود، به بحرالمیت وارد شود،
خسارات زیادی به مرجان ها وارد میکند و تنوع زیستی را در این دریا بهشدت
تحت تأثیر قرار میدهد. مسئله دیگر این است که انتقال آب از دریای سرخ به
بحرالمیت باعث کاهش شوری آب این دریا میشود و همانگونه که میدانیم آب
بحرالمیت فواید اقتصادی زیادی دارد و اگر آب دریای سرخ به این دریا منتقل
شود به کاهش میزان شوری آن منجر میشود.
وی افزود: دیگر آثار منفی
اجرای این طرح از این قرار است که بیشتر این طرح به طول یکصد و هشتاد
کیلومتر در خاک اردن اجرا میشود و منطقه اجرای طرح در مدت پنجساله اجرای
آن شاهد تردد گسترده ماشینآلات خواهد بود و این منطقه که از اصل با
خشکسالی و کمآبی شدید روبروست، از تردد خودروها و ماشینآلات تأثیر خواهد
پذیرفت و آسیب خواهد دید و این امر باعث آسیبدیدن خاک این مناطق میشود.
"سیلوان
شالوم" وزیر امور زیربنایی و همکاریهای منطقهای رژیم اسرائیل نیز امضای
این توافقنامه را رویدادی تاریخی دانسته و گفته است این کانال، نمونه بوده و
در صورت ادامه روند توافقنامه، نتیجه پرباری خواهد داشت.
این
توافقنامه شامل احداث چهار خط لوله بین دو دریا و احداث یک کارخانه بزرگ
تولید آب شیرین در عقبه اردن برای نجات بحرالمیت از نابودی است.
روزنامه
صهیونیستی "معاریف" هم به نقل از کارشناسان اسرائیلی نوشت: كارشناسان
معتقدند که این اتصال نمیتواند بحرالمیت را از خشکی نجات دهد ولی شاید
خشکی آن را به تأخیر بیندازد. افزودند انتقال آب در طول 180 کیلومتری
میتواند باکتریهایی را با خود به همراه داشته و به مرور زمان در داخل
لوله رسوب بگذارد چرا که سالیانه حدود یک میلیارد مترمکعب از آب دریاچه
کاسته میشود و ما میخواهیم 100 میلیون به آن پمپاژ کنیم یعنی عملاً فقط
10 درصد آب از دسترفته بحرالمیت را باز میگرداندیم.
"یاسر عبد
ربه" یکی از مشاوران محمود عباس نیز که چندی پیش به "جان کری" وزیر امور
خارجه تاخته و گفته بود: "آمریکا برای راضیکردن نتانیاهو در خصوص برنامه
اتمی ایران به دنبال سیطره کامل به غور است."
"عبدالباری عطوان" هم
طی مقالهای در سایت "رأیالیوم" نوشت: کسی که چنین ادعایی دارد چرا حاضر
میشود به جای فلسطینیها تصمیم به امضای توافقنامه کاملا صهیونیستی بگیرد.
وی سپس میپرسد چه کسی به رژیم خودگردان فلسطین وکالت امضای فلسطینیها در
پای قرارداد صهیونیستی را داده است بدون اینکه نظر مردم فلسطین سؤال شود؟
آیا محمود عباس برای تأمین حقوق 160 هزار کارمند خود تن به این کار نداده
است؟ آیا یکماه قبل صائب عریقات و مذاکرهکنندگان تهدید به کنارهگیری
نکردند؟ پس چه شد که پای میز نشسته و به چنین توافقنامهای تن دادند؟ وی
سپس میافزاید: امضای این توافقنامه، مقدمهای برای رسیدن به تفاهمنامه
نهایی و به رسمیت شناختن دولت یهودی است.
"فهد خیطان" تحلیلگر اردنی
هم در روزنامه "الغد" نوشت: دولت اردن همواره به تکذیب اخبار میپردازد و
دو هفته قبل موضوع احداث منطقه صنعتی مشترک را تکذیب کرد و گفت ما هیچ
قراردادی که برای عادیسازی روابط باشد انجام نخواهیم داد ولی متأسفانه
هنوز دو هفته نگذشته خبر امضای قرارداد از سوی رسانههای عبری اسرائیل به
اطلاع همگان رسید! به نظر میرسد که ادعای جان کری مبنی بر دستیابی به
توافنامه صحیح بوده چرا که تدابیر امنیتی و حضور نیروهای اسرائیلی در غور و
امضای این توافقنامه دستاورد بزرگ در همکاری اقتصادی و سپس تفاهمنامه
دائمی است با این وجود باید گفت این خط لوله میتواند مشکل دائمی فلسطین را
حلوفصل کند.
"عبیدات" رئیس اتحادیه مهندسان اردن هم درباره خطرات
ناشی از اجرای طرح اتصال آب دو دریا هشدار داد و اعلام کرد این اتصال صرفاً
به مصلحت اسرائیل بوده است. وی سپس از درحاشیهبودن نمایندگان مجلس و عدم
اطلاع آنان از جزئیات توافقنامه ابراز تعجب و اضافه کرد: رژیم صهیونیستی به
دنبال احیای منطقه نقِو بعد از کوچ اجباری بادیهنشینان آن بر اساس طرح
براور بگین است.
سخن پایانیرژیم صهیونیستی بدین ترتیب با استعانت از سرسپردگی رژیمهای عربی
علاوه بر تأمین نیازهای حیاتی خود، به آب شرب و انرژی برقآبی در قالب این
توافق هزینههای این طرح عظیم را نیز از جیب ملتهای مسلمان برداشته و
غوغاسالاری رژیمهای غربی و مؤسسات بینالمللی از جمله بانک جهانی در
راستای کمک به این طرح زیست محیطی نیز تنها و تنها در راستای اهداف رژیم اسرائیل
تعریف میشود؛ رژیمی که معلوم نیست با توجه به تحولات سریع منطقه، تا چند ماه دیگر بیشتر دوام بیاورد.