مرور فیلم‌های ساندنس؛
"کالواری" اثری کاملا صادق درباره‌ی ایمان و پایداری
برندن گلیسون در دنباله‌ی "نگهبان" به کارگردانی جان مایکل مک دوناک اجرایی به یاد ماندنی دارد.
به گزارش حوزه ی سینمای جهان باشگاه خبرنگاران؛ نویسنده وکارگردان، جان مایکل مک دوناک و برندن گلیسون بازیگر، موفقیتی. بین‌المللی در فیلم "نگهبان" به دست آوردند
فیلم کمدی- اکشنی که فوق‌العاده سرگرم کننده است؛ فیلم "نگهبان" نشانه‌های کمی از شوخی، دلسوزی، رنج و ظرافتی که در "کالواری" شاهد هستیم، دارد.
با بازی به یادماندنی برندن گلیسون در نقش یک کشیش سخت‌گیر، فیلم بررسی کنایه داری از شرارت‌های یک شهر کوچک دارد.
یک اثر کاملا صادق درباره‌ی پایداری در ایمان است.
کارگردان قسمت دوم فیلم را اینگونه توصیف می‌کند: "بر اساس زندگی روزانه یک کشیش که با کمی خنده و شوخی ادغام شده" توصیفی که با همه‌ی پوچی‌اش، ماهیت نیش‌داری اما اندیشمندانه فیلم را بیان می‌کند، فیلم با فرصتی که در سرگرم کردن دارد و بی‌پروا صحبت کردن درباره‌ی موضوعات معنوی بازهم به موفقیت "نگهبان" دست نخواهد یافت.
در این فیلم شخصیت‌های بسیار زیادی را می‌بینم قصابی است که به همسرش شک دارد. همچنین بازجویی که افکار شیطانی دارد. دکتری که درباره‌ی عقیده‌هایش بی‌پروا صحبت می‌کند. مرد بی‌نهایت ثروتمندی که دارایی‌هایش او را خوشبخت نمی‌کند. مرد مریضی که می‌خواهد به ارتش بپیوندد و نویسنده‌ی امریکایی پیری که تصمیم گرفته است زندگی را آن جور که دلش می‌خواهد به پایان برساند.
همه‌ی این روستاییان یکی پس از دیگری معرفی می‌شوند، وقتی که کشیش برای اینکه چه کسی قاتل است مشاوره بدهد. اما دقیق‌ترین رویارویی را با شخصیت مو سفید کشیشی داریم که همسرش مرده است و یک پدر است، عاشق حیوانات است وقبلا المکی بوده است و بیش از حد واقع بین و متفکر است، کسی که هر تکه از خرد سرسختانه‌اش حقیقت‌های تلخ زندگی را تشدید می‌کند.
نقشی که غیر از گلیسون هیچ کس دیگر را عهده دارش نمی‌بینیم.
وی کاغذ، قهرمان مقدس با نگهبان الکی در فیلم قبلی زیاد فاصله ندارد.
گلیسون هر دو شخصیت را از یک تمامیت برای پیگیری حس مسئولیتش از یک عزم مصمم، بهره می‌گیرد.
درست مشخص نیست کی فیلم کمدی روستایی به نمایشی از ویرانی هوای نفس تبدیل می‌شود؟... در بین همه‌ی بیهودگی‌ها و رنج‌ها، دو صحنه‌ای که برای دقت فوق‌العاده‌شان، برجسته‌تر هستند: یکی صحنه‌ی ساحل که رابطه کشیش و دختر دردسرسازش بهم می‌خورد و دیگری گفتگویی که کشیش با زنی دارد شوهرش را گم کرده اما ایمانش را از دست نداده است.
هنوز امید از بین نرفته است.
کشیش در پیاده‌روی که به سمت گالگاتای شخصی‌اش می‌رود (هفت روز سفر او تلمیحی است داستان‌های انجیل)، "کالواری"، کلیسا را در سوء استفاده‌های بی‌شمارش از حقوق انسانی به شدت محکوم می‌کند.
انتهای پیام/ اس
فیلم کمدی- اکشنی که فوق‌العاده سرگرم کننده است؛ فیلم "نگهبان" نشانه‌های کمی از شوخی، دلسوزی، رنج و ظرافتی که در "کالواری" شاهد هستیم، دارد.
با بازی به یادماندنی برندن گلیسون در نقش یک کشیش سخت‌گیر، فیلم بررسی کنایه داری از شرارت‌های یک شهر کوچک دارد.
یک اثر کاملا صادق درباره‌ی پایداری در ایمان است.
کارگردان قسمت دوم فیلم را اینگونه توصیف می‌کند: "بر اساس زندگی روزانه یک کشیش که با کمی خنده و شوخی ادغام شده" توصیفی که با همه‌ی پوچی‌اش، ماهیت نیش‌داری اما اندیشمندانه فیلم را بیان می‌کند، فیلم با فرصتی که در سرگرم کردن دارد و بی‌پروا صحبت کردن درباره‌ی موضوعات معنوی بازهم به موفقیت "نگهبان" دست نخواهد یافت.
در این فیلم شخصیت‌های بسیار زیادی را می‌بینم قصابی است که به همسرش شک دارد. همچنین بازجویی که افکار شیطانی دارد. دکتری که درباره‌ی عقیده‌هایش بی‌پروا صحبت می‌کند. مرد بی‌نهایت ثروتمندی که دارایی‌هایش او را خوشبخت نمی‌کند. مرد مریضی که می‌خواهد به ارتش بپیوندد و نویسنده‌ی امریکایی پیری که تصمیم گرفته است زندگی را آن جور که دلش می‌خواهد به پایان برساند.
همه‌ی این روستاییان یکی پس از دیگری معرفی می‌شوند، وقتی که کشیش برای اینکه چه کسی قاتل است مشاوره بدهد. اما دقیق‌ترین رویارویی را با شخصیت مو سفید کشیشی داریم که همسرش مرده است و یک پدر است، عاشق حیوانات است وقبلا المکی بوده است و بیش از حد واقع بین و متفکر است، کسی که هر تکه از خرد سرسختانه‌اش حقیقت‌های تلخ زندگی را تشدید می‌کند.
نقشی که غیر از گلیسون هیچ کس دیگر را عهده دارش نمی‌بینیم.
وی کاغذ، قهرمان مقدس با نگهبان الکی در فیلم قبلی زیاد فاصله ندارد.
گلیسون هر دو شخصیت را از یک تمامیت برای پیگیری حس مسئولیتش از یک عزم مصمم، بهره می‌گیرد.
درست مشخص نیست کی فیلم کمدی روستایی به نمایشی از ویرانی هوای نفس تبدیل می‌شود؟... در بین همه‌ی بیهودگی‌ها و رنج‌ها، دو صحنه‌ای که برای دقت فوق‌العاده‌شان، برجسته‌تر هستند: یکی صحنه‌ی ساحل که رابطه کشیش و دختر دردسرسازش بهم می‌خورد و دیگری گفتگویی که کشیش با زنی دارد شوهرش را گم کرده اما ایمانش را از دست نداده است.
هنوز امید از بین نرفته است.
کشیش در پیاده‌روی که به سمت گالگاتای شخصی‌اش می‌رود (هفت روز سفر او تلمیحی است داستان‌های انجیل)، "کالواری"، کلیسا را در سوء استفاده‌های بی‌شمارش از حقوق انسانی به شدت محکوم می‌کند.
انتهای پیام/ اس
