باشگاه خبرنگاران دبیر خانه جشنواره فیلم فجر طی سی و یک دوره گذشته تا به حال 175 بار برای بخش مسابقه این فستیوال داورانی را انتخاب کرده که 5 مورد آنها از میان بانوان بودهاند.
این به عبارتی میشود کمتر از 3 درصد اعضای ژوری فیلم فجر در 31 سال گذشته، درصدی که بدون آوانس دادن و ترحم در حق خانمها میتوانست تا عدد 50 بالا بیاید.
داوران فجر از میان صنوف مختلف سینمایی انتخاب میشوند طوری که از منتقد سینما و طراح صحنه گرفته تا جهانیترین کارگردانهای ایرانی در فهرست آن به چشم میخورند و در میان خانمها هم آنقدر نمایندگان جا افتادهای در شاخههای گوناگون سینما وجود داشت که بتوان نیمی از اعضای هیئت داوران را از میانشان انتخاب کرد.
شاید بپرسید داور شدن زنها چه نفعی به حالشان خواهد داشت؟ اما من عرض میکنم که این قضیه حتی میتواند برای آقایان هم خیلی مفید باشد.
جشنواره فیلم فجر طی این 31 دوره همواره توسط نوع گزینش فیلمها ونیز طریقه اهدای جوایز به شکلی نرم در حال جهت دهی به سینما گران ایرانی بوده است.
حضور خانمها در هیئت داوران میتوانست سینما را به سمتی هدایت کند که در آن صدای زنها هم شنیده شود.
تا اینجای قضیه را ظاهرا فقط میشود به نفع خانمها دانست اما مطلب دیگری هم وجود دارد که حضور داوران مونث در فستیوال فجر را حتی به نفع آقایان توجیه میکند.
بزرگترین مشکل سینمای ایران، نبود عنصر شایسته سالاری در انتخاب عوامل آن است. غیر از روابط فامیلی و دوستانه که در ایران خیلی راه ورود به هنر هفتم را آسان میکند متاسفانه مهارت در لابی کردن هم خیلی موثرتر از داشتن مهارتهای هنری عمل میکند و همین شده که خیلی از نوابغ پشت دروازههای سینما بمانند در حالی که خیلی از زبانبازها و اساتید خودچپانی توانستهاند به این وادی راه یابند.
مسلم است اگر میبینیم خانمها در صف کارگردان سینما خیلی کم تعدادند دلیلش چنین چیزی است چون مهارت داشتن در مخ زنی و لابیگری، خانمهای سینمای ایران را به هر جایی برساند به صندلی کارگردانی نخواهد رساند.
اما اگر به طور مستمر تعدادی خانم در هیئت داوران فجر حضور داشتند، به انگیزه وارد کردن خانمهای دیگر به این وادی هم که شده فضای سینمای ایران را طوری جهتدهی میکردند که شایسته سالاری درآن تقویت شود.
به علاوه آنها در جایگاه داور میتوانستند بعضی ایرادات سینمای زنانه ایران را هم درک کنند.
به عبارتی داوری یک فستیوال یعنی جایگاهی که شاید یک زن بدون قرار گرفتن در آن شاید نتواند هیچ وقت بعضی ایرادهایی را دریابد که حتی خودش هم دچار آنهاست.
سینمای زنانه ایران به شدت ضد مرد به نظر میرسد. این درحالی است که هیچگاه نمیشود قاطبهی فیلمهایی را که توسط مردان در کشور ما ساخته شدهاند ضد زن دانست. روی همین حساب فیلمهای آقایان طوری است که هم آقایان آنها را میبیینند و هم خانمها اما فیلمهای زنانه را بیشتر فقط خود خانمها دوست دارند.
اوج این وضعیت را میشود در فیلم "هیس دخترها فریاد نمیزنند" دید که اخیرا به نمایش درآمد و با یک احساساتیگری غلیظ و حتی خلاف واقع سعی در تحریک احساسات خانمها داشت که تا حدودی هم موفق شد.
باید سینمای زنانه داشته باشیم اما نه این معنا که فقط موضوع آن زنها باشند بلکه میشود در کنار چشماندازهای مختلف، جهان را از دریچه دید زنها هم به نظا ره نشست که اینطور تصویر هنری ما از دنیا کامل خواهد شد.
حضور خانمها در جایگاه داوری میتوانست آنها را نسبت به ضعفها و ظرفیتهایشان آگاه کند و در این جهت هم سینمای ما کم کم به یک مدل و الگوی مناسب برسد.
اما این همه درباره فواید و فراید حضور خانمها در هیئت ژوری فجر گفتیم در حالی که امسال هم آمد و یک نفر زن در میان هیئت داوران حضور نخواهد داشت.
البته امیدوارم خانمهای هموطن من اگر دستشان به جایی رسید فکر انتقام گرفتن از مردها بابت چنین بیتوجهیهایی نباشد – چون معمولا این کار را میکنند- و حتی اگر خواستند انتقام بگیرند لااقل من یکی استثنا باشم چون میبینید که؛ خانمها! من از شما دفاع کردم.
یادداشت از :میلاد جلیل زاده/