به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، کمیته صیانت از منافع ایران به مناسبت آغاز مرحله اجرایی توافقنامه ژنو بیانیهای را صادر کرد و در آن آورده است: کشور اسلامیمان ایران با توافق اخیر رسماً از حقوق مصرح خود در انپیتی انصراف داد و به عنوان یک استثناء میان تمام کشورهای جهان، تعریف نیاز و محدوده غنیسازی و حتی حق آن در داخل کشور را برای یک بازه 20 ساله به اجازه غربیها در مذاکرات بعدی منوط کرد.
متن این بیانیه به این شرح است:
بسمهتعالی
متاسفانه در روزهایی به سر میبریم که با تعلیق رسمی بخش اعظمی از تاسیسات هستهای کشور، چرخ صنعت هستهای از حرکت بازمانده و تمام آنچه در چندین سال گذشته ملت ایران با تقدیم بهترین فرزندانش بدست آورده بود، فقط در ازای چند میلیارد دلار معاوضه شد و کسی پاسخگو نیست که آیا این روند یک رویه برای ترک برداشتن واقعی ساختار تحریمها و حفظ منافع کشور است یا در حقیقت قماری بر روی منافع و استقلال ملت ایران و یک نوع ماجراجویی دیپلماتیک بدون توجه به واقعیات صحنه و دیدن دشمنیهاست؟
در شرایط کنونی مهمترین نکته، پنهان کاری نسبت به عقبنشینیهای پیدرپی در مذاکرات است که در یک مثلث سه ضلعی ایجاد خفقان در فضای رسانهای برای منتقدین، بیاطلاع گذاشتن مجلس شورای اسلامی به عنوان نهاد نظارتی مردم و یک طرفه کردن فضای صداوسیما صورت پذیرفته است.
چند میلیارد دلار و مقداری امید برای برداشته شدن تحریمها در ازای محرومیت کشور از انرژی ارزشمند هستهای حداقل برای 20 سال آینده خلاصه توافقنامه ژنو است که با روشن شدن گام اجرایی آن بیش از گذشته به ناعادلانه و زیانبار بودن این موافقتنامه برای کشورمان میتوان پی برد.
کشور اسلامیمان ایران با توافق اخیر رسماً از حقوق مصرح خود در انپیتی انصراف داد و به عنوان یک استثناء میان تمام کشورهای جهان، تعریف نیاز و محدوده غنیسازی و حتی حق آن در داخل کشور را برای یک بازه 20 ساله به اجازه غربیها در مذاکرات بعدی منوط کرد و با تعلیق و از بین بردن بخش مهمی از دستاوردها و برگهای برنده تنها موفق به دریافت حدود 4 میلیارد دلار از درآمد نفتی خود شد.
آیا جز این است که اقدام دولت در عدم آگاهسازی ملت است که فضا را فراهم کرده تا چنین توافقی در سفر استانی به عنوان فتحالفتوح و زانو زدن غربیها در برابر ایرانیان بیان گردیده و به آن افتخار شود؟!
آیا بهتر نیست به جای حرکات شعاری، واقعیت توافقنامه را با مردم در میان بگذاریم؟ آیا دانستن مسائل مرتبط با سرنوشت کشور، مهمترین«حق شهروندی» نیست -که دولت داعیهدار آن است-؟
آیا بهتر نیست به جای زیر سؤال بردن متن منتشر شده توسط طرف آمریکایی، مسئولین خود اقدام به انتشار توافقات واقعی نمایند تا شک و شبههای در این زمینه باقی نماند؟ آیا این برای یک کشور فاجعه نیست که مذاکرهکنندگان آن، مطلب منتشر شده توسط دشمن به عنوان مفاد توافق را در علن غیرواقعی و غیرقابل استناد معرفی کنند، ولی در محافل خصوصی حرف دیگری بزنند و مهمتر از همه در صحنه اجرا، دقیقاً مطابق همان مفاد توافق منتشر شده توسط دشمن عمل نمایند؟
فراموش نکردهایم که رئیسجمهور محترم کشورمان و وزیر امورخارجه در موضوع Fact Sheet منتشر شده توسط طرف آمریکایی -به عنوان ضمیمه اجرایی توافقنامه ژنو- منتقدان را به خاطر باور کردن حرف آمریکاییها در این سند مورد حمله قرار دادند، اما بعداً با تأیید اطلاعات منتشر شده در این سند توسط مذاکرهکنندگان ایران، عملاً هم در مرحله اجرایی همان اعداد و ارقام و تعهدات به عنوان توافق طرفین اجرایی شد! نکته عجیب دیگر اینجاست که اگر قرار نیست طرفین از توافقنامهشان تفسیر مشترکی داشته باشند، پس چه«توافقی» صورت گرفته است؟!
متاسفانه مسیر اشتباهی که تیم مذاکرهکننده در پیش گرفته است، درست مانند مسیر غلط مذاکرات سعدآباد، بیش از پیش عیان شده است و عدم آگاهی مجلس شورای اسلامی به عنوان تنها ابزار نظارتی مردم نسبت به مذاکرات و متاسفانه نقش منفعل آن در جهت دهی به آنچه در این شرایط تاریخی برای کشور به وجود آمده است، در مقایسه با نقش فعال و آگاهانه کنگره آمریکا، مسئلهای است که در آینده با مشخص شدن ضعیف بودن توافق صورت گرفته مورد سوال جدی مردم قرار خواهد گرفت و در واقع روند پیشگرفته شده توسط تیم سیاستخارجی دولت، قرار دادن کشور در کار انجام شده و بیاستفاده گذاشتن عقل جمعی نظام جهت اتخاذ چنین تصمیمات مهمی است.
آیا تعطیل کردن نظارت مجلس بر جزئیات عملکرد مسئولینی که یک روز پیش از مذاکرات از خزانه خالی میگویند، یک روز از قدرت نظامی آمریکا در از کار انداختن تمام صنایع دفاعی کشور با هراس سخن میرانند و رها کردن کار در دست این افراد در پیشگاه عموم ملت پذیرفتنی خواهد بود؟
موافقتنامه صورت گرفته میان ایران با 5+1 با تغییر نام به عنوان ”برنامه اقدام مشترک» از ابتدا برخلاف قانون اساسی و بدون تصویب مجلس یا تایید شورای عالی امنیت ملی و صرفا توسط دستگاه وزارت خارجه صورت پذیرفت و سکوت نمایندگان مجلس در برابر دادن تعهدات فراپادمانی در مذاکرات که در رسانههای دنیا با عبارت ”تعهدات شبه پروتکلی» جمهوری اسلامی قبل از پذیرفتن پروتکل الحاقی خطاب شد، محل سؤال و مطالبه جدی است.
علیالخصوص که این تعهدات تنها محدود به دولت کنونی نمیشوند و دولتهای بعدی را نیز زمینگیر میکنند و عملاً دست ملت ایران جهت پیشرفتهای بعدی را میبندند.
در رابطه با صداوسیما بعنوان فراگیرترین رسانه کشور نیز باید متذکر شد بدون شک آنچه باعث آگاهی مردم خواهد شد، شنیدن روایت روی داده از ابعاد مختلف و آشنایی با جزئیات توافق است که به زعم بسیاری خداحافظی با صنعت هستهای و حفظ تزئینی آن است.
اقدام کنونی صداوسیما که علیرغم دعوت مکرر از مسئولین مذاکرات در بخشهای مختلف خبری و برنامههای تحلیلی، اجازه حضور افراد منتقد نسبت به روند مذاکرات و طرح دیدگاههای انتقادی جدی موجود را نمیدهد، صرفا تلاشی است که -ولو از موضع خیرخواهی برای حفظ احترام مقامات دولت جدید صورت پذیرفته باشد- در این شرایط سرنوشتساز نتیجهای جز ایجاد توهم و آگاهی کاذب برای مردم درپی نخواهد داشت و عملاً این رویه به محروم شدن ملت عزیزمان از حق تعیین آگاهانه سرنوشت به دست خودشان منجر خواهد شد.
همه مسئولان کنونی کشور باید بدانند 30 دی در تاریخ انقلاب ثبت شد و تمام آنهایی که به مسئولیتهایی که در قبال این توافق بسیار ضعیف صورت گرفته داشتند، عمل نکرده و سکوت کردند، به خاطر هزینههایی که در سالهای آینده گریبانگیر کشور خواهد شد، در افکار عمومی نسلهای آتی مواخذه خواهند گردید.