به گزارش
خبرنگار سياست خارجي باشگاه خبرنگاران، "امارات متحده عربی" یکی از کشورهاي عربنشین کوچک حاشیه خلیجفارس و همچنین سومین تولیدکننده نفت اوپک، برای اولینبار در تاریخ دسامبر 2009 آغاز برنامه صلحآمیز هستهای خود را اعلام کرد.
این اعلام رسانهای همزمان شد با تاسیس رسمی "موسسه انرژی هستهای امارات متحده عربی" ("موسسة الامارات للطاقة النووية")، تا به شکل غیر مستقیم به همگان اعلام شود، عزم شیوخ اماراتی برای پیوستن به باشگاه هستهایهای جهان جدی است.
نیروگاه در حال ساخت هستهای امارات در ابوظبی
به این ترتیب؛ برنامه هستهای امارات به طور رسمی و با عقد قرارداد 40 میلیارد دلاری با کنسرسیوم کره جنوبی، برای ساخت راکتورهای هستهای و راهاندازی آن به طور مشترک به مدت 60 سال شکل گرفت.
ملاقات شیخ خلیفه آل نهیان و لی میونگ-باک در ابوظبی
طبق این اعلام، اولین راکتور اتمی امارات تا سال 2017 در ابوظبی به کار خواهد افتاد.
مقامات اماراتی در آن زمان، تولید برق برای پاسخ به نیازهای روزافزون شهروندان اماراتی را هدف اصلی این پروژه اعلام کردند.
پشتیبانی اقتصادی و ایجاد فرصتهای شغلی نیز از دیگر اهداف اعلام شده از سوی مقامات امارات برای تشکیل نیروگاههای هستهای در این شیخنشین بود.
این در حالی است که کشورهای غربی تاکنون و به طور کلی با تشکیل نیروگاههای هستهای در کشورهای جدید و مخصوصا خاورمیانهای مخالفت کرده و آن را تهدیدی برای منافع امنیتی خود به حساب آوردهاند.
قراردادهای هستهای فرانسه با عراق (در زمان صدام) یکی از مواردی بود که در نهایت این کشورها را به پشیمانی رسانده و منافع امنیتی آنها را به خطر انداخت.
مخالفتهای بیپایان و تکراری غرب و به طور خاص آمریکا با برنامه صلحآمیز هستهای ایران، که کاملا بومی بوده و دارای اهداف صلحآمیز است، یکی دیگر از مواردی است که نشان میدهد کشورهای بزرگ و صاحب این فناوری به هیچ وجه مایل به حضور میهمانهای جدید در باشگاه هستهایها نیستند، مخصوصا اینکه این میهمانان جدید از حوزه کشورهای اسلامی برخاسته باشند.
اما در کمال ناباوری اذهان عمومی، این تصمیم شیوخ امارات به طور عمومی مورد پذیرش غرب قرار گرفت.
البته علیرغم زمینهسازی سیاستمداران غربی و همچنین تلاش رسانههای وابسته به این سیاستمداران، برای عادی جلوه دادن این اقدام امارات، برخی انتقادات و ابراز نگرانیها از برنامه هستهای امارات در محافل رسانهای غرب شکل گرفت.
این انتقادات عمدتا با تکیه بر تجربه صدام، انتقال دانش هستهای به امارات را یک اشتباه بزرگ و تکرار تجربه عراق میدانستند، اما تمامی این انتقادها تنها پس از برگزاری "اولین کنفرانس بینالمللی مبارزه با تروریسم هستهای" در 29 ژوئن 2009 در ابوظبی به طور کلی رنگ باخت و به نوعی میتوان گفت مانع اصلی برسر هستهای شدن امارات رفع شد؛ در واقع این کنفرانس با هدف اطمیناندهی به طرف غربی بود.
بازدید یوکیو آمانو، رئیس آژانس انرژی هستهای از ابوظبی
مقامات اماراتی طی این کنفرانس با طرح مسئله نیاز جدی امارات به انرژی هستهای برای "توسعه پایدار"، تاکید کرده بودند کشورشان تمام استانداردهای بینالمللی و قوانین موجود از جمله NPT را در این زمینه رعایت خواهد کرد.
نکته قابل توجه در این کنفرانس، اصرار مقامات امارات بر سازگاری برنامه هستهای کشورشان با "موضعگیری هستهای اوباما" و همچنین "استراتژی امنیت ملی آمریکا" بود. کنار آمدن غرب و در راس آن آمریکا با پروژه هستهای کشور عربنشین و مسلمان امارات، آن هم به این سادگی، و رفع تمام نگرانیهای آنان تنها پس از برگزاری یک کنفرانس، در کنار رفتارهای سیاسی و امنیتی غرب با برنامه هستهای ایران به وضوح نشاندهنده وجود استانداردهای دو گانه این کشورها در سیاست خارجی است.
به سختی میتوان قرارداد 100 میلیون دلاری آمریکا و امارات متحده برای "توسعه همکاریهای هستهای" را در کنار تحریمهای ظالمانه و یکسویه آمریکا علیه ایران صرفا به دلیل توسعه فناوری بومی هستهای این کشور قرار داد. برای حل این تناقض آشکار، شاید بتوان به اظهارات "کاندولیزا رایس"، وزیر خارجه وقت آمریکا، یافت که گفته بود
"ما از آنچه که دولت امارات در پی آن است استقبال میکنیم، چراکه از نظر ما دستیابی به انرژی هستهای مهم است"!!وی به طور معناداری تاکید کرده بود
"امارات یک شریک و یک قدرت مسئول است". کارشناسان خاورمیانه معتقدند "آمریکا پس از روبارویی با واقعیت انکارناپذیر ایران هستهای، سعی در برقراری نوعی توازن قوا در منطقه دارد".
گفتنی است؛
طبق "استراتژی امنیتی آمریکا" که یکی از 5 سند مهم راهبردی این کشور طی دهه گذشته است، باید از ظهور قدرتی جدید و چالشبرانگیز در خاورمیانه "به هر شکل ممکن" جلوگیری شود. در همین زمینه؛ به نظر میرسد آمریکا با توسعه همکاریهای هستهای خود با کشورهایی نظیر امارات و اردن، سعی در برقراری نوعی توازن قوا در خاورمیانه دارد، چراکه کشورهای وابسته به غرب و آمریکا در خاورمیانه و در مقابل اصلیترین قدرت مستقل منطقه (ایران) به تنهایی حرفی برای گفتن ندارند.
اما در آوریل 2009، دولت امارات خبر از تدوین "سند چشمانداز سیاسی برای ارزیابی امکان پیشرفت برنامه صلحآمیز هستهای" خود داد.
در بخشی از این سند به طور قابل توجهی ذکر شده بود
"هر برنامه هستهای در امارات بر دو محور صلحآمیز بودن و منع گسترش سلاحهای اتمی و همچنین عدم غنیسازی اورانیوم و عدم بازفرآوری سوخت هستهای در خاک این کشور استوار شده است".
در همین زمینه؛ دولت امارات در اکتبر 2009 قانونی را تصویب کرد که شامل منع توسعه، ساخت و ساز و بهرهبرداری از هرگونه امکانات برای بازفرآوری سوخت مصرف شده میشود.
همچنین در این قانون بر ممنوعیت غنیسازی اورانیوم در داخل خاک امارات تاکید شده است. به نظر میآید آمریکا در زمینه فناوری هستهای، حتی به متحدان و فرزندان معنوی خود نیز اعتماد کامل نداشته و به هیچ وجه زیر بار غنیسازی در داخل خاک این کشورها نمیرود.
"شیخعبدالله بنزاید"، وزیر خارجه امارات متحده عربی گفته بود
"کشور امارات الگوی خوبی برای استفاده از انرژی هستهای در خاورمیانه خواهد شد، چراکه ما شریکی بسیار مسئولیتپذیر هستیم"!مطالعه تاریخ نشان میدهد آمریکا وعدههایی را که با امتیازات گزاف به متحدان خود داده، به راحتی زیر پا میگذارد، حال باید منتظر ماند و دید روز بدقولی آمریکا به کشوری که با غرور کودکانه و مضحک، لقب "اولین کشور عرب صاحب نیروگاه هستهای" را به خود داده، چه زمانی فراخواهد رسید؟!
انتهای پیام/