آقای "جان کری" تو وزیر امور خارجه هستی ولی هیچ زمانی ولید معلم نیستی و نمی‌شوی...

هیئت مخالف سوری شرکت کننده در نشست ژنو در واقع نماینده آمریکاست و اصلا دلشان برای مردم مظلوم سوریه که هر روز قربانی خشونت ها و اقدامات وحشیانه تروریست‌ها می‌شوند، نمی‌سوزد. دراین گزارش  سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران در این خصوص شواهد و حقایقی را ارائه می‌کنیم:

در حالی مذاکرات ژنو 2 ادامه دارد که گروه موسوم به مخالفان سوری همچنان در مذاکرات به طور گزینشی عمل می کند به گونه ای که انگار هیچ تمایلی برای حل بحران سوریه و توقف خونریزی ها در این کشور ندارد. چنین سیاستی کاملا طبیعی و عادی است. مخالفان سوریه شرکت کننده در کنفرانس ژنو 2 نمایندگان واقعی مردم و مخالفان سوری نیستند و همین امروز اگر انتخاباتی در سوریه برگزار شود همین گروه مخالفان به سرکردگی "احمد عاصی الجربا" منزوی‌ترین و منفورترین آدم از منظر ملت سوریه می‌شود.


هیئت مخالف سوری شرکت کننده در نشست ژنو در واقع نماینده آمریکاست و اصلا دلشان برای مردم مظلوم سوریه که هر روز قربانی خشونت ها و اقدامات وحشیانه تروریست‌ها می‌شوند، نمی‌سوزد. این هیئت بعد از هر نشست و گفتگویی که با نمایندگان رسمی جمهوری عربی سوریه دارد فورا نشستی را با هیئتی از مشاوران و مشورت دهندگان آمریکایی به ریاست رابرت فورد و جان کری برگزار می کند توصیه ها و راهنمایی های لازم را دریافت می کند و در نشست بعدی حاصر و همه توصیه های تحمیلی را مطرح می کند. گفته می شود صد و چهار کارشناس و مشاور آمریکایی در حال آموزش و مشورت دادن به هیئت مخالف سوریه در ژنو است. در زمانی که فیصل مقداد معاون وزیر امور خارجه سوریه که عضو هیئت رسمی جمهوری عربی سوریه در مذاکرات ژنو نیز است از آمادگی این هیئت برای بررسی همه موضوعات و مسایل مطرح شده خبر داد هیئت مخالفان به طور گزینشی عمل می کند و فقط به موضوعات مد نظر خود توجه می کند. مخالفان خواستار لغو محاصره تنها بخشی از مناطق سوریه به ویژه ارسال کمک های بشردوستانه برای ساکنان این منطقه هستند در حالی که دولت سوریه می گوید همه مردم سوریه شهروندان این کشور هستند حتی کسانی که در دورترین نقاط کشور زندگی می کنند باید از نعمت خدمات و کمک های غذایی و انسانی بهره مند شوند نه طیف خاصی. اگر مخالفان تصور می کنند که فقط در منطقه قدیمی حمص از مدت یک سال قبل تاکنون افرادی در محاصره هستند باید بدانند که تقریبا از سه سال قبل تاکنون شهروندان مظلوم و بی گناه ساکن در دو شهر مهم النبل و الزهرا تحت بی رحمانه ترین محاصره ها و خشونت ها قرار دارند بنابراین لغو محاصره این منطقه باید در اولویت قرار گیرد. روز به روز محاصره تحمیلی تروریست ها بر این دو شهر تنگ تر و تنگ تر می شود و با یک فاجعه بشری به معنای واقعی دست به گریبان است ولی باز هم مخالفان سوری در ژنو از لغو محاصره این دو منطقه هیچ سخنی به میان نمی آورند و فقط خواستار پایان یافتن محاصره منطقه قدیمی حمص هستند. مگر خون این شهروند از دیگری رنگین تر است. پس این سیاست گزینشی و ناپسند چه معنایی دارد.

طبعا علت اصلی تلاش مخالفان سوری برای لغو محاصره برخی از مناطق حمص این است که انان به خوبی می دانند تقریبا همه ساکنان حمص محل سکونت خود را ترک کرده اند و به مناطق دیگر پناهنده شده اند و فقط و فقط عناصر مسلح تروریستی در این شهر مستقرند پر واضح است که مخالفان دغدغه مردم مظلوم سوریه را ندارند بلکه در صدد تقویت جبهه تروریست ها و آزادی عناصری هستند که دست شان به خون فرد فرد سوری ها آغشته است. اینجاست که باید مصداق و حقیقت فریاد مقامات سوری را درک کرد زمانی که حمایت جامعه بین المللی را برای ریشه کن کردن تروریسم در سوریه طلب می کنند. مخالفان سوری در ابتدای کار برای این که وانمود کنند نجات جان و مال مردم برای شان مهم است فقط به این موضوع اشاره می کنند که باید محاصره برخی مناطق لغو تا کمک های بشردوستانه ارسال شود. برای بررسی این موضوع باید به دو نکته اشاره کرد نخست این که بدون تردید برای همه ثابت شده است دولت سوریه با همکاری سازمان ملل متحد تلاش زیادی را برای ارسال کمک های انسانی برای آوارگان سوری در مناطق مختلف سوریه کرده است ولی گروه های تروریستی در مسیر اجرا شدن آن مانع تراشی می کنند. یا کاروان های حامل کمک های بشردوستانه را غارت می کنند یا هدف گلوله باران قرار می دهند



این چیزی است که برخی از مقامات خارجی مستقر در سوریه از نزدیک مشاهد و بدان اذعان کرده اند. نکته دوم این است که اگر قرار باشد کمکی برای اوارگان ارسال شود – که می شود- خب نباید زمینه ارسال این کمک ها در فضایی امن و آرام صورت گیرد خب برای فراهم کردن این زمینه باید چکار کرد.؟ مگر نه این است که باید عوامل خشونت مانند گروه های مسلح تروریست را از پیش رو برداشت. طبعا بر اساس آن چیزی که دولت سوریه به خاطر تحقق آن یعنی مبارزه ریشه ای با تروریسم به ژنو آمده است بررسی این موضوع باید در اولویت قرار گیرد تا زمینه ارسال کمک فراهم شود. از سوی دیگر مخالفان سوری شرکت کننده در کنفرانس ژنو 2 خود اذعان کرده اند بر بسیاری از گروه های مسلح تروریست در سوریه هیچ کنترل و نفوذی ندارند خب اگر چنین است پس چگونه می خواهند کمک ارسال کنند. چگونه می خواهند امنیت و آرامش برقرار کنند. آنان که حمایت مردم سوریه را ندارند بر مخالفان نیز نفوذ ندارند پس نماینده کدام طیف هستند. پاسخ مشخص است هیئتی تحمیلی از سوی آمریکا ، غرب و آل سعود هستند. 

بدون تردید برخی تلاش کردند تا بحران سوریه را ادامه پدیده موسوم به «بهار عربی»(بیداری اسلامی) توصیف کنند پیشتر درباره تفاوت بحران سوریه با انقلاب های رخ داد در دیگر کشورهای عربی مانند تونس ، مصر ،‌لیبی و یمن مطالبی ارائه شد. در این جا فقط به یک مورد مرتبط با موضوع اشاره می شود و آن این که انقلاب هایی که در کشورهای عربی مذکور رخ داد تحمیلی از خارج نبود بلکه خودجوش بود و نمایندگان انقلابیون در داخل کشور در میان مردم حضور داشتند و سردی و گرمی اوضاع را همراه با مردم احساس می کردند. ولی در سوریه شرایط کاملا متفاوت است. اولا این که بحران تحمیلی است دوم این که در داخل سوریه چیزی به نام قیام مردمی رخ نداد آری مخالفانی وجود دارند که این در همه کشورهای جهان یک امر عادی و طبیعی است در سوریه یک بحران وارداتی است و این کشور هدف یک توطئه تمام عیار خارجی قرار گرفته است. از بیش از صد کشور جهان تروریست ها به سوریه آمده اند. عربستان سعودی هزاران نفر از خطرناک ترین تروریست های حال حاضر در جهان را که بسیاری از آنان محکوم به اعدام و حبس ابد بودن مشروط به رفتن به سوریه و کشتن مردم این کشور آزاد کرده و به سوریه اعزام کرده است. بنابراین جنس تحولات در سوریه با سایر کشورهای عربی کاملا متفاوت است.

آن چه مشخص است این است که مخالفان سوری شرکت کننده در کنفرانس ژنو 2 به تنها چیزی که فکر نمی‌کنند دغدغه و مطالبات مردم این کشور است. اول و آخر سخنان آنان را رصد می کنی می بینی که تنها یک خواسته دارند و آن هم تکیه زدن بر مسند قدرت در سوریه به هر قیمتی است. مخالفان حامی تروریست ها حاضرند برای تحقق این امر خون هزاران انسان بی گنان و مظلوم سوریه ریخته شود و هدر رود. آنان چیزی به نام دموکراسی و مردم سالاری نمی دانند زیرا اکثر آنان از کشورهایی مانند عربستان به سوریه آمده اند که خود ناقض ابتدایی ترین حقوق انسان انسان هستند. اگر مخالفان سوری به معنای واقعی کلمه خواستار دموکراسی هستند خب پاسخ این سوال را بدهند که بارزترین شاخصه  و نمونه دموکراسی از منظر جامعه جهانی چیست.؟ طبعا پاسخ را می دانند ولی نمی خواهند بدانند. پاسخ این است برگزاری انتخاباتی آزاد و شفاف تا مردم یک کشور مشخص کنند چه کسی بر سوریه حکومت کند. تا مردم خود سرنوشت شان را تعیین کنند. این اصلی ترین و مهم ترین بخش از دموکراسی است. ولی مخالفان سوریه با این موضوع به شدت مخالفند زیرا می دانند اگر انتخاباتی برگزار شود همین اندک ابرویی که برای آنان مانده ( که نمانده ) نیز ریخته خواهد شد. آنان می خواهند هر طوری هست خود را بر مردم سوریه تحمیل کنند ولی باید بدانند که آزموده را آزمودن خطاست.

در واقع باید گفت کنفرانس ژنو 2 توطئه ای است که آمریکا ، رژیم صهیونیستی و برخی از مزدوران منطقه ای آنان مانند عربستان و ترکیه برای ملت مقاوم سوریه تدارک دیده اند. این توطئه بعد از شکست همه سناریوها و توطئه های تروریست ها و حامیان آن علیه سوریه اجرا شد. هیمنه دشمنان مقاومت زمانی که با دیوار پر صلابت و مقاوم ارتش عربی سوریه در مناطق مختلف این کشور برخورد کرد فرو ریخت. پیروزی ها و دستاوردهای ارتش سوریه علت اصلی بع تعویق افتادن ژنو 2 برای چندین بار بود. مخالفان به دنبال فرصتی بودند تا بتوانند برگه های برنده بازی را بار دیگر به دست آورند ولی روز به روز برگه های موجود را نیز از دست می دادند. بنابراین همانگونه که پیروزی های پیاپی باعث تعویق چند باره نشست ژنو 2  شد ، همین امر باعث تحرک فوری مخالفان برای برگزاری هر چه زودتر آن شد. مخالفان به این نتیجه رسیدند که اگر شرایط به همین منوال ادامه یابد دیگر جایی در سوریه ندارند بنابراین میدان جنگ و عرصه میدانی را رها کردند وخود را برای اعمال اهرم فشار سیاسی آماده کردند. البته بر کسی پوشیده نیست که مخالفان تحت فشار آمریکا و فرانسه به حضور در کنفرانس ژنو 2 تن دادند زیرا بدون اجازه حامیان خود هیچ کاری نمی کنند.



بالاخره کنفرانس ژنو دو آغاز شد. در نشست افتتاحیه صحنه های عجیبی دیده شد. نخست این که رسم در مذاکرات این است تعادل میان دو طرف مراعات شود ولی از بیش از چهل کشور و سازمان شرکت کننده در کنفرانس ژنو ، بیش از سی کشور از جمله آمریکا ، فرانسه ، انگلیس ، عربستان ، قطر ، ترکیه و ... از جمله طرف های هستند که شمشیر های خود را برای سوریه از رو کشیده اند. مشخص شد از مدت ها قبل برای این کنفرانس نیز برنامه ریزی کردند. از حضور ایران در کنفرانس ژنو دو خودداری کردند. جنگ رسانه ای حجیم و گسترده ای را علیه دولت سوریه به راه انداختند و انگار رقابت های جام جهانی فوتبال را رصد می کنند. مخالفان و حامیان مغرورشان تصور کردند پیروزی حتمی را در کنفرانس ژنو 2 کسب می کنند ولی یک خطای راهبردی و آینده نگری غلط مرتکب شدند و آن این که حضور یک دیپلمات کهنه کار و با تجربه ای چون ولید معلم وزیر امور خارجه سوریه را در محاسبات شان نیاورده بودند. همین مهره با تجربه بود که با حرکتی یک تنه در بازی شطرنج ژنو مخالفان را کیش و سپس مات کرد.

از سوی دیگر افرادی مانند بثینه شعبان ، عمران الزعبی و فیصل مقداد؛ بشار جعفری معلم را در نشست ژنو همراهی می کنند که خود صاحب سبک در روند دیپلماسی جهانی هستند و به تنهایی می توانند کشوری را اداره کنند.



آری این چیزی بود که در محاسبات مخالفان پیش بینی نشده بود. و همین جاست که باید گفت( خدا را شکر که دشمنان ما را از احمق ها قرار داد). معلم با ذکاوت و زیرکی سیاسی توانست مفاهیم غلطی را که غرب از طریق بنگاه های عظیم خبرپراکنی خود به جامعه جهانی مخابره و از اسلام افراطی حمایت می کرد اصلاح کند. سخنان ولید معلم در نشست افتتاحیه حاوی صدها پیام مهم و عبرت آموز برای جامعه جهانی بود به خصوص این که سوریه برای مردم این کشور است. راه حل نیز باید سوری سوری باشد. سوریه قدمتی 10 هزار ساله دارد و هر کسی حق ندارد درباره آن صحبت و بر آن حکومت کند. معلم در بخشی از سخنانش بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد را رسوا کرد و در بخشی دیگر خطاب به جان کری وزیر امور خارجه آمریکا گفت تو و جهانیان بدانند که تو در حد واندازه صحبت کردن درباره سوریه و استقلال سوریه نیستی. تو نمی توانی به جای مردم سوریه تصمیم بگیری. هیچ کسی در جهان حق ندارد خود را سخنگوی ملت قهرمان سوریه بداند. آری این مقام باتجربه و سیاستمدار کهنه کار سوری به تنهایی همه توطئه های مخالفان را نقش برآب کرد و بزرگان مدعی جهان را چالش کشید. بعد از همین سخنان بود که ارتش سوریه روحیه جدیدی گرفت و توانست فرودگاه بین المللی حلب را از اشغال تروریست ها آزاد کند. معلم نشان داد که سیاست خارجی سوریه یکی از قویترین ها در عرصه بین المللی است و این که کنفرانس ژنو 2 ایستگاه جدیدی از ایستگاه های بحران سوریه است.



آری اقای جان کری تو وزیر امور خارجه هستی ولی هیچ زمانی ولید معلم نیستی و نمی شوی. تو هنوز باید در محضر معلم و استادت ( ولید معلم ) درس پس بدهی. آقای کری باور کن که حضور نمایندگان جمهوری عربی سوریه در کنفرانس ژنو دو از روی ناچاری نیست بلکه آنان از هیچ فرصتی برای حل بحران و نجات مردم خود کوتاهی نمی‌کنند.


نویسنده: سید محمد مسعودی علوی


انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار