میتوان فرش خاکی را هنر قلمداد کرد؟
سروش شکوریان، هنرمند نقاش ساکن هرمزگان، در خصوص ارزشیابی فرش خاکی گفت: سوال اصلی برای خود من این است که این رخداد چه سنخیتی با هنر دارد؟ آیا صرف اجرای این پروژه توسط گروهی که عنوان هنرمند را با خود یدک میکشند، دلیل میشود که آن را هنر اطلاق کرد؟ اگر هنر است، دوستان کمی راهنمایی کنند که ما هم بدانیم این چه نوع هنری است؟ آیا هنر محیطی است و اگر محیطی است، پس چرا کمر به تخریب محیط زیست بسته است؟
او افزود: نکته دیگر در مورد این پروژه، بُعد گردشگری و جذابیت توریستی آن است که به زعم دست اندرکاران فرش خاکی، منجر به رونق اقتصادی مردم هرمز گشته است، اما آیا به واقع این چنین است؟ احتمالاً خود دوستان هم میدانند که تزریق چند گردشگر بیشتر، آن هم در یک مقطع زمانی بسیار کوتاه، نمیتواند اقدامی اساسی در زمینه صنعت گردشگری تلقی شود. بعلاوه استمرار آن در سالهای آتی، عواقب زیستمحیطی جبرانناپذیری را به همراه خواهد داشت که قربانیان اصلی آن همان بومیانی خواهند بود که امروز سنگشان به سینه زده میشود.
شکوریان همچنین عنوان کرد: چندی پیش در خصوص آسیبهای زیستمحیطی این رویداد، بحثی کوتاه با یکی از دوستانم داشتم که اتفاقاً در انجام این پروژه و پروژههای قبلی همواره نقشی پررنگ ایفا کرده است. او در واکنش به انتقادم از جابهجا کردن چند تن خاک رنگیِ کمیاب به ساحل و از بین رفتن آن به وسیله آب دریا، گفت که این مقدار خاک در مقابل میزان خاکی که هر سال توسط باد از روی جزیره برخاسته و به دریا میریزد، بسیار ناچیز است. حال آنکه بعد از پیگیری مختصری در اینباره، متوجه شدم که این داستان صحت ندارد و به دلیل رطوبت و شرجی زیاد در جزیره و همچنین سنگینی خاکهای رنگی که همگی معدنی هستند، خاک زیادی به هوا بلند نمیشود و اگر هم تخریبی طبیعی وجود داشته باشد (که دارد)، تخریبی است که مستقیماً توسط آب دریا صورت میگیرد، نه باد و جالب اینکه این دوستان خاکها را دقیقاً به ساحل میبرند. درواقع لقمهای حاضر و آماده را برای دریا فراهم میسازند.
او در ادامه درباره کوتاهی و بیتفاوتی ارگانهای دولتی و ذیربط در این خصوص اظهار کرد: بماند که برخی از نهادها حتی اقداماتی در حمایت از این تخریب هم انجام دادهاند. جا دارد که سازمانهای محیط زیست، صنایع و معادن و میراث فرهنگی موضع منفعل خود را در قبال این رخداد کنار بگذارند. همه این نقطه نظرات را از جایگاه فردی بیان کردم که دوستدار طبیعت و محیط زیست است؛ نه از دید کسی که در حوزه هنرهای تجسمی فعالیت دارد. چراکه این جشنواره را هنوز یک رویداد هنری نمیدانم، بلکه حتی آن را بیشباهت به مراسم خیریهای که هر ساله توسط NGOهای مختلف با هدف کمکرسانی به قشر خاصی از جامعه برگذار میشود نیز به حساب نمیآورم.
تبعات فرش خاکی بر هرمز فاجعه است
احمد نادعلیان، هنرمند محیطی، که خود در جزیره هرمز زندگی میکند، مرکز هنری دارد و جشنواره هنر محیطی برگزار میکند هر سال به برداشت بیرویه از خاکهای رنگی جزیره واکنش نشان میدهد. او در پاسخ به اظهارات آرش رضایی، سرپرست دفتر هماهنگی امور توسعه جزایر هرمزگان که در مراسم تجلیل از حامیان فرش خاکی هرمز آن را اثر "منحصر بهفرد محیطی" معرفی کرده بود، گفت: ما تعریف مشخص و قابل قبولی از هنر محیطی داریم. تعریف متعالی هنر محیطی این است که هنرمند به محیط برود و با استفاده از مواد موجود در محیط با رویکرد زیست محیطی اثر هنری خود را ارائه کند. منظور از رویکردهای زیست محیطی توجه به ارزشهای طبیعت و آشکارسازی بحرانهای زیست محیطی است.
او افزود: از گرایشهای دیگر کار در محیط طبیعی «هنر در طبیعت» است که ممکن است رویکرد زیست محیطی نداشته باشد. اما اخلاق ایجاب میکند که حداقل فرایند ساخت اثر در محیط طبیعی با مبانی زیست محیطی مغایر نباشد. ایشان همچنین گفتهاند که اگر طرح این فرش کیفیتر باشد، شهرت این اثر جهانی میشود. ایشان باید دقت کنند که طرحی با این مقیاس آن هم با اطلاق محیطی، بستر خوبی برای آزمون و خطا نیست.
نادعلیان همچنین عنوان کرد: پس از چهار دوره ساخت فرش خاکی زمان آن فرا رسیده است که دلایل ساخت آن مورد توجه قرار گرفتن آن را با دقت بیشتری مورد بررسی قرار دهیم. بحثی نیست که مخاطب چه به واسطه حضور در محیط و چه به واسطه رسانه ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرد، اما اهمیت کار در کجاست؟ شاهدان عینی و آنهایی که به واسطه رسانه این آثار را میبینند حیرتزده میشوند، چون خاکهای رنگی و کانیهای این جزیره بسیار متنوع هستند. در کنار این شگفتی مقیاس اثر نیز میتواند برای مخاطب عام و خاص جالب باشد. این دو عامل و استمرار سالانه این عمل برای محیط زیست خطرناک است. به واسطه این عمل در سالهای گذشته، ارگانها و نهادهای بسیار دیگری نیز دوست داشتهاند پیامهای فرهنگی و هنریشان را با این خاک به نمایش بگذارند. در این صورت فاجعه است.
این هنرمند محیطی ادامه داد: سال قبل ابعاد فرش خاکی حدود هزار و 400 متر مربع است و رسما اعلام شد که برای ساخت آن نزدیک به چهار تن خاک رنگی جزیره هرمز به کار گرفته شده است. هنرمندان زمینی در دهه هفتاد میلادی، کارهای با مقیاس بزرگ انجام میدادند و فعالان محیط زیست با آن مخالف بودند. حالا پس از چند دهه، رفتار نامناسب با محیط زیست به بهانه ایجاد اثر هنری، بسیار نادر است. فکر میکنم سرپرست دفتر هماهنگی امور توسعه جزایر باید تعریف و مصداق بهتری از هنر محیطی پیدا کند.
او در ادامه درباره توجیهات ساخت این فرش گفت: از دیگر دلایلی که سرپرست دفتر هماهنگی امور توسعه جزایر هرمزگان برای حمایت از فرش خاکی اعلام داشتهاند، رونق گردشگری بوده است. در خصوص توجیه ساخت فرش برای توسعه گردشگری میتوان گفت که در حال حاضر مشکل جزیره کمبود گردشگر نیست. نبود زیرساخت رفاهی نتیجهاش این بوده که توسعه پیدا نکند. در سالهای اخیر خصوصا زمانی که تعطیلی بین هفته وجود دارد، گردشگران بسیاری به جزیره هرمز میآیند. معمولا آنها در خانههای سنتی ساکن و پذیرایی میشوند.
نادعلیان در پایان خاطر نشان کرد: مدیران پروژه فرش خاکی نیز ادعا کرده است که انجام فرش خاکی منجر به رواج صنعت اکوتوریسم در جزیره هرمز خواهد شد؛ آنهایی که چنین ادعایی دارند حتی اطلاعات حداقلی از اکوتوریسم ندارند. حفظ محیط زیست اصلیترین رکن گردشگری است. در کنار این اصل در درازمدت اکوتوریسم با بهرهگیری از استعدادهای بومی، منجر به بهبود کیفیت زندگی مردم بومی میشود. من گمان نمیکنم مصرف غیرمسؤولانه خاکهای رنگی که فقط دیدن خود طبیعت میتواند منجر به جذب گردشگر شود و در کنار آن کشانیدن همزمانی چند هزار نفر همزمان به جزیره که حتی وسلیه تردد آنها با کشتی حمل میشود را بتوان اکوتوریسم قلمداد کرد.
انگشت اتهام به سمت چه کسی است؟
خیام مویدی، هنرمند هرمزگانی نیز با انتقاد به تداوم اجرای فرش خاکی در جزیره هرمز، اظهار کرد: بنده به اجرای مجدد پروژه فرش خاکی به چند جهت است. اول اینکه اگر قصد از اجرای آن رکوردشکنی بزرگترین فرش خاکی جهان است که خیلی بیمعنی است که رکورد خود را هر سال بشکنیم، اما بارها و بارها گفته شد که این پروژه تبدیل به یک آیین شده است؛ بسیار خب چرا این آیین را به شکل یک فستیوال مشارکتی برگزار نکنیم که اسم هنر را هم یدک نکشد! اما یک بخش مهمتر انتقادات، استفاده از خاکهای رنگی کمیاب است که راهحل ساده ای دارد و آن این است که از این دو یا سه رنگ استفاده نشود یا لااقل در این مقیاس استفاده نشود.
او افزود: درست است که هنوز نیاز به کارشناسی دقیقتری هست، اما دوستان مجری این طرح با توجه به این حساسیتها نباید باعث شوند که به حق یا ناحق در آینده از آنان به نام مخربان محیط زیست نام ببرند. خاکهای کمیاب بالاخره روزی در جزیره تمام یا لااقل بسیار نایاب میشوند و مطمئنا آن روز مردم جزیره به دنبال مقصر میگردند و چه کسانی لایق اتهامتر از دست اندرکاران فرش خاکی!
ضمانت حفظ خاک هرمز تا 25 سال آینده!
آرش اباذرپور دیگر هنرمند هرمزگانی نیز در واکنش به ساخت فرش خاکی گفت: این موضوع باعث تاسف است که برای توجه به جزیره هرمز سالانه یک بار آن را آذینبندی نمایند. مسؤولان استان، هرمزگان را پایتخت اقتصادی معرفی میکنند؛ در کنار این ادعا انجام فرش خاکی به صورت سنت سالانه را میتوان با افسانهی «سیزیف» یونانی مطابقت داد که محکوم شد تا تخته سنگی را به دوش گرفته و تا قله یک کوه حمل کند، اما همین که به قله میرسد، سنگ به پایین میغلتد و سیزیف باید دوباره این کار را انجام دهد.
او افزود: فرش خاکی هرمز در سال 1387 و با همت و همکاری گروهی از دوستان هرمزگانی و نه به واسطه یک نفر بر پهنهی خلیج فارس گسترانیده شد که در زمان خود بسیار اثر قابل توجه و ارزشمندی بود، اما ادامه این کار برای چندمین بار مورد نقد است. همه ساله ادعا میشود که این بزرگترین فرش خاکی جهان است! به نظر میرسد این راه تا پایان ادامه خواهد داشت. یکی از دستاندرکاران بهرهبرداری خاک تضمین کرده است که خاک هرمز تا 25 سال دیگر تمام نشود!!!
پنجمین فرش خاکی هرمز روز 25 بهمن ماه رونمایی میشود.