به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، گریز محمد جواد ظریف از بیان صریح مواضع نظام درباره موضوعات مختلف در حین گفت وگو با مقام ها و رسانه های غربی، این تردید را بوجود آورده است که آیا او می تواند نماینده معتبری برای نظام در گفت وگو با طرف های خارجی باشد یا خیر.
در چند روز اخیر نمونه های متعددی از فاصله گذاری ظریف با مواضع رسمی کشور در موضوعات سیاست داخلی مشاهده شده است.
وی روز 14 بهمن در گفت وگویی با شبکه تلویزیونی فونیکس آلمان به صراحت گفته است دولت به تعهد خود برای آزادی موسوی و کروبی وفادار است و برای آن تلاش می کند.
این در حالی است که بعید است محد جواد ظریف مطلع نباشد که وضعیت فعلی سران فتنه محصول مواضع و عملکرد آنهاست و تازمانی که این مواضع تغییر نکند و عملکرد آنها جبران نشود، تغییری در وضع آنها ایجاد نخواهد شد.
او قبلا هم در فیس بوک خود از این دو نفر حمایت کرده بود.
وی در اظهارنظری دیگر، در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با وزیر خارجه سوئد خواهان آغاز مذاکرات حقوق بشری با اروپا شده است آن هم در حالی که به خوبی می داند مسئولیت پرونده حقوق بشر مطابق مصوبه شورای عالی امنیت ملی با ستاد حقوق بشر قوه قضاییه است.
در گفت وگویی دیگر در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ ظریف حاضر نشد به صراحت درباره عدم به رسمیت شناخته شدن رژیم صهیونیستی از سوی ایران اظهارنظر کند و با عباراتی مبهم گفت این موضوعی است که باید فلسطینی ها درباره آن تصمیم بگیرند.
علاوه بر این، ظریف در اظهارنظری دیگر گفته است اقلیتی در ایران خواهان تداوم فیلترینگ در اینترنت هستند اما دولت قصد دارد این رویه را اصلاح کند.
این هم در شرایطی است که ظریف می کند کارگروهی به نام تعیین مصادیق مجرمانه در اینترنت وجود دارد که مسئول پروژه فیلترینگ است و جایگاه قانونی آن از جمله اعضای دولتی عضو آن کاملا مشخص هستند.
نکته ای که همه این اظهارات بر آن دلالت می کند این است که وزیر خارجه نوعی تعمد جدی و پیگیر برای گرفتن مواضعی دارد که یا صریحا با سیاست های رسمی نظام مغایر است یا اینکه با آنها با ابهام برخورد می کند و حال آنکه وزیر خارجه موظف است با صراحت و شفافیت صرفا در چارچوب سیاست های مصوب اظهارنظر کند.
فاصله گذاری عمدی ظریف با سیاست های رسمی نظام در واقع دو دلیل بیشتر نمی تواند داشته باشد:
احتمال اول این است که او اساسا این سیاست ها را قبول ندارد و احتمال دوم هم این است که وی در محافل بین المللی که عموما در مقابل مواضع انقلابی گارد دارند محافظه کارانه و با ترس رفتار می کند و مواضعی اتخاذ می کند که کمترین هزینه را برای شخص وی و پروژه های سیاست خارجی دولت داشته باشد.
هر کدام که باشد نوعی تفکیک دولت از نظام در عرصه سیاست خارجی توسط شخص وزیر خارجه در حال رخ دادن است و این موضوعی است که نباید از آن غافل شد.