به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و اعلام استقلال آن از شرق و غرب، از
همان ابتدا ابر قدرت ها سعی نمودند تا با فشار بر ملت ایران، آنها را
وادار به تسلیم در برابر خود نمایند. هر کدام از دو ابر قدرت برای فشار بر
ایران و بازگرداندن نتایج انقلاب به نفع خود تلاش نمودند تا با استفاده از
ابزار های مختلف به این هدف خود نایل آیند. شوروی با استفاده از نزدیکی
جغرافیایی خود به مرزهای ما دست به تحریک قومیت های مختلف و ایجاد آشوب و
ناآرامی در مناطق مختلف نمود. از سوی دیگر احزاب وابسته به شوروی مثل حزب
توده نیز در آن دوران بسیار فعال شده و اقدامات مخفیانه ای را برای مبارزه
با انقلاب اسلامی در پیش گرفتند. همچنین عقبه های فکری مارکسیستی در
دانشگاهها نیز تلاش نمودند تا جامعه ایران را به سمت عقاید مادی پیش ببرند
که در همه این موارد با رهبری امام خمینی(ره) و تلاش و درایت فرزندان این
ملت با شکست روبرو شد.
از سوی دیگر آمریکا نیز که تا چندی پیش خود
را مسلط بر ایران میدید تمام توان خود را برای براندازی این انقلاب مردمی
به کار گرفت و هنوز بعد از سی و اندی سال نیز به تلاش های ناکام خود ادامه
می دهد. ما در این نوشتار برآنیم به بررسی تلاش ها و تکاپو های آمریکا برای
مقابله با انقلاب اسلامی بپردازیم. به دلیل جلوگیری از طولانی شدن مطلب ما
در هر مورد به بررسی مهمترین دوره استفاده آمریکا از آن ابزار برای فشار
بر ایران میپردازیم.
1-توطئه های امنیتی*لانه جاسوسی
سفارت
آمریکا در تهران به عنوان پایگاه اصلی توطئه رژیم جنایات کار آمریکا در
تهران بود. بعد از انقلاب اسلامی سفارت آمریکا در تهران با برنامه ریزی و
هدایت توطئه های مختلف تمام سعی و تلاش خود را در راه انحراف و نابودی این
انقلاب جوان به کار برد. در اینجا به چند مورد از این تلاش ها اشاره می
کنیم.
بازداشت جاسوسان آمریکایی 1358
*ارتباط با عناصر داخلی
یکی
از مهمترین ماموریت های سفارت آمریکا در تهران برقراری ارتباط با عناصر
انقلابی و هدایت آنها در جهت مورد نظر آمریکا برای تغییر مسیر انقلاب از
آرمان های اسلامی آن بود. براساس اسناد بدست آمده در سفارت آمریکا در
تهران آنها با حمایت از جناح های مخالف مذهب و ناسیونالیست ها قصد داشتند
تا فضای سیاسی ایران را به نفع خود حفظ نمایند. ارتباط مقامات سفارت آمریکا
با اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی در این راستا بوده است. ارتباط با بنی صدر
به عنوان مشاور و استخدام وی از زمان اقامت در پاریس با دستمزد ماهانه یک
هزار دلار از این جمله بوده است. از بنی صدر در اسناد سفارت آمریکا با اسم
رمز(اس دی لور-1) یاد میشده است.
ابوالحسن بنی صدر با اسم رمز(اس دی لور-1) در سیا
علاوه
بر بنی صدر افراد دیگری نظیر قطب زاده و بازرگان نیز ارتباط وثیقی با
آمریکایی ها داشته اند. قطب زاده در زمانی که پست وزیر خارجه را بر عهده
داشت بارها در اروپا با نمایندگان آمریکا دیدار داشت و برای آزادی گروگان
ها طرح هایی را برای فشار به امام با آنها در میان میگذاشت. مهدی بازرگان
نیز ارتباط نزدیکی با آمریکایی ها داشت. بطوریکه جیمی کارتر رئیس جمهور وقت
آمریکا در خاطرات خود می نویسد:« بازرگان و اعضای کابینه اش که اکثرا
تحصیل کردگان غرب بودند با ما همکاری داشتند. آنها از سفارت ما محافظت می
کردند و از ژنرال گاست که جای ژنرال هایزر را گرفته بود مراقبت می نمودند
تا بدون خطر رفت و آمد کند و برای ما پیام های دوستانه می فرستادند.»
مهدی بازرگان
صادق قطب زاده
همچنین
بر اساس یکی از تحقیقات مجلس سنا از سازمان سیا مشخص می شود که سازمان سیا
در سال 1358 مبلغ پانصد هزرا دلار به دریادار احمد مدنی کمک نموده است تا
در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی برسد.
*ترور ایده ئولوگ ها و عناصر فکری نظام
یکی
از مهمترین حربه های آمریکایی ها و بازوهای اجرایی آنها در ایران برای
متوقف کردن حرکت انقلاب اسلامی جلوگیری از تکوین گفتمان و نظام فکری
اسلامی بود آنها در ابتدا برای این کار دو مسیر را دنبال کردند. اول تقویت
گفتمان ها و اندیشه های التقاطی راست گرا و در مرحله دوم حذف نخبگان فکری و
فرهنگی جریان ساز اسلامی. زمانی که آنها از مقابله فکری با متفکران اصیل
اسلامی باز می ماندند اقدام به حذف فیزیکی آنها می نمودند. نمونه بارز این
نوع اقدامات را در ترور افرادی همچون شهید مطهری و شهید مفتح و شهید
بهشتی می توان دید.
شهید آیت الله بهشتی
*تجزیه ایران
یکی
دیگر از سناریوهای آمریکا برای براندازی جمهوری اسلامی در ابتدای پیروزی
انقلاب پروژه فروپاشی از درون بوده است. که تحت دو محور پی گیری می شده
است. محور اول "ایجاد اغتشاش همزمان " در مناطق قومیتی کشور به وسیله عناصر
تجزیه طلب آموزش دیده و هماهنگ بوده است. آنها امید زیادی به این پروه
بسته بودند.در یکی از اسناد کشف شده از پایگاه جاسوسی سیا در اصفهان، یکی
از افسران اطلاعاتی سیا در تاریخ 19 ژوئن 1979(29/3/1358) می نویسد:« تمام
بذر های یک جنگ داخلی در ایران کاشته شده است. ما تسلیحات زیادی در ایران
داریم، گروههای زیادی در ایران آماده جنگ هستند.
ما در آستانه
موفقیت و پیروزی هستیم.» بر اساس این پروژه قرار بود که به طور همزمان در
تمام مناطق عشایری و قومیتی ایران به وسیله عناصر وابسته شورشهای استقلال
طلبانه ای شکل بگیرد که در نهایت به تجزیه ایران منجر شود و آمریکایی ها
بتوانند از این راه جلوی انقلاب را گرفته و بار دیگر به ایران برگردند. که
البته این توطئه نیز با هوشیاری مردم و دوری از چنین جریانی هایی با شکست
روبرو شدند. غائله حزب دموکرات کردستان، گروه پیکار، خلق عرب، برادران
قشقایی و... نمومنه ای از این اقدامات هستند.
قسمت
دوم مربوط به ایجاد اغتشاش در دانشگاه ها به وسیله عناصر غرب زده بوده است
که با ایجاد اغتشاش و آشوب در دانشگاهها و سپس اجرای پروژه کشته سازی و به
وجود آوردن دوره های چهل روزه عزاداری و چله گیری ها و در نهایت سقوط نظام
بوده است. که در همین راستا مقدار زیادی اسلحه نیز در دانشگاه ها توسط
گروههای مختلف انبار شده بود.
*پناه دادن به شاه و عناصر فراری
با
پیروزی انقلاب اسلامی عده زیادی از سران رژیم جنایتکار پهلوی به کشور های
دیگر مخصوصا آمریکا گریختند. آمریکایی ها نیز با پناه دادن به آنها تحت
عنوان حمایت های انسان دوستانه از پس دادن آنها به ایران برای محاکمه خود
داری کردند.
محمدرضا پهلوی در کنار کارتر،15 نوامبر 1977
در
راس سران رژیم پهلوی شاه مخلوع قرار داشت که دولت کارتر به او اجازه ورود و
اقامت در آمریکا را اعطا کرد و از تحویل او به ایران خودداری نمود. درپاسخ
به این اقدام خصمانه دانشجویان پیرو خط امام واکنش نشان داده و سفارت این
کشور را به تسخیر در آوردند. تسخیر سفارت آمریکا در تهران و بازداشت
جاسوسان مستقر در آن دولت مردان کاخ سفید را به بهت و حیرتی عمیق فرو برد.
آنها که منتظر آزادی بازداشت شدگان به وسیله دولت بازرگان بودند با حمایت
امام خمینی (ره) از تسخیر لانه و خواندن آن به عنوان انقلاب دوم به کلی
زمام امور را از دست داده و به خلسه ای 444 روزه فرو رفتند. روایت هامیلتون
جوردن، رئیس ستاد کاخ سفید در دوره کارتر از این مسئله بسیاری از مسائل را
روشن می کند. وی بارها در خاطرات خود در جریان تلاش برای آزادی بازداشت
شدگان به ناتوانی دولت آمریکا در برابر قاطعیت حضرت امام و هوشیاری او
اعتراف میکند.
امام خمینی (ره)
در
آن زمان که کارتر به عنوان رئیس جمهور آمریکا در نطق های مطبوعاتی خود به
تهدید ایران می پرداخت امام خمینی (ره) میفرمودند:« آمریکا هیچ غلطی نمی
تواند بکند.» و در عمل این مسئله در طی 444 روز بر همه دنیا ثابت شد.
آمریکایی ها همه راههای ممکن برای آزاد سازی گروگانها و سر تسلیم فرود
نیاوردن در برابر ایران را امتحان کردند و حتی به عملیات نظامی هم دست زدند
که در نهایت عملیات با شکست روبرو شد. جوردن در قسمتی از خاطرات خود از
قول جودی پاول، سخنگوی مطبوعاتی پرزیدنت کارتر، در حالی که از دست
خبرنگاران فرار میکند چنین نقل مینماید:« اینها (شبکه های تلویزیونی)
درباره امکانات ما برای مقابله با این بحران مبالغه می کنند و نمیدانند که
چقدر دستمان خالی است!» این اعتراف مربوط به روزهای اولیه اشغال سفارت
است و هر چه پس از این در طول زمان به پیش میرویم به وضوح بر ناامیدی و
گیجی سران کاخ سفید افزوده می شود.
هامیلتون جوردن، رئیس ستاد کاخ سفید، جولای1979
جودی پاول مشاور مطبوعاتی کارتر،
30 مارس 1980 میلیواکی
سران
کاخ سفید در آن دوره با یک تیغ دو لبه روبرو بودند، از سویی آنها
نمیخواستند عظمت و هیبت آمریکا در جهان شکسته شود و از سوی دیگر آنها
مجبور بودند برای حفظ جان اتباعشان به ایران باج بدهند. جوردن اعتراف می
کند:«بیشترین چیزی که در این مدت آزارمان داد، تحقیر های حضرت امام نسبت به
هیبت پوشالی آمریکا و ژست قدرتمندانه کارتر بوده است.»
2-حمله نظامی*حمله طبس
از
اولین روزهای اشغال سفارت آمریکا در تهران برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر
دستور تشکیل گروه ویژه ای را برای عملیات در تهران صادر کرد این گروه از
بین بهترین افسران و کماندوهای آمریکایی و تعدادی از افسران فراری ایرانی
تشکیل شد. آنها در طی چند ماه به سختی آموزش دیدند. در زمانی که آمریکایی
ها دیگر هیچ امیدی برای آزادی بازداشت شدگان نداشتند تصمیم به حمله نظامی
گرفتند.
سرهنگ کیتینگ(سمت راست) فرمانده عملیات آزاد سازی گروگانها،
عرشه ناو یو اس اس نیمیتز در اقیانوس هند،1980این
حمله دارای دو مرحله بود. اول ورود آمریکایی ها به ایران و آزاد سازی
بازداشت شدگان و در مرحله دوم اجرای پروژه کودتا در ایران و بمباران مراکز
نظامی و حیاتی کشور. هدف این حمله علاوه بر آزاد سازی گروگانها انتقام سخت و
عبرت انگیز برای ایرانیان نیز بود که دیگر هیچ کس در جهان فکر حمله به
منافع و اتباع آمریکایی به ذهنش خطور نکند. البته این عملیات به دلیل طوفان
شن غیر منتظرانه و نقص فنی بالگردهای آمریکایی در همان مرحله اول با شکست
روبرو شد.
*کودتای نوژه
مرحله
دوم حمله نظامی به ایران به دلیل شکست عملیات در مرحله اول به تعویق افتاد
تا با هماهنگی های دوباره و طراحی بخش دیگری در آینده نزدیک به اجرا
گذاشته شود. بعد از گذشت حدود دو ماه از ناکامی عملیات پیشین قرار شد با
هماهنگی ستاد فرماندهی پاریس در ایران کودتایی صورت بگیرد.
شاپور بختیار، رئیس ستاد پاریس، 19 آگوست1980، نویلی حومه پاریسستاد
فرماندهی پاریس متشکل از سران سابق رژیم شاه بودند که از ایران گریخته و
همزمان از طریق رابط هایی به اطلاعات و مسائل داخلی ایران نیز دسترسی
داشتند. در صدر این ستاد شاپور بختیار قرار داشت که در کنار وی چهره های
سیاسی و نظامی مختلفی چون جواد خادم، لطفعلی صمیمی، حسن نزیه و... حضور
داشتند. این ستاد به عنوان بازوی سازمان سیا برای براندازی نظام جمهوری
اسلامی فعالیت میکرد و بودجه و امکانات خود را از آن میگرفت. و در عین
حال نیز کارشناسان اطلاعاتی و نظامی آمریکا اسرائیل و عراق نیز در آن رفت و
آمد داشتند. بر اساس نقشه ها و اطلاعات همین ستاد بود که عراق به ایران
حمله نمود.
در کودتا نوژه قرار بود که چند هواپیما از فرودگاه
همدان پرواز کرده و بیت امام خمینی(ره)، مراکز اصلی سپاه، بسیج و همچنین
فرودگاه های نظامی را بمباران کنند و در نهایت زمینه بازگشت بختیار و اعضای
ستاد پاریس را به کشور فراهم کنند. که این توطئه نیز چند ساعت قبل از عملی
شدن خنثی شد.
*حمله مستقیم آمریکا به ایران
بعد
از ناکامی آمریکاییها در دو مرحله قبلی آنها تصمیم به اجرای طرحی برای
حمله مستقیم به ایران و آزادی گروگانها آماده کرده بودند که به دلیل پخش
شدن گروگانها در سراسر کشور و ناتوانی سازمان سیا در کشف محل اختفای آنها
این طرح نیز نتوانست به مرحله اجرا برسد.
*حمله صدام
در
این زمان برنامه حمله عراق به ایران با چراغ سبز آمریکایی ها به صدام و
کمک های مالی و اطلاعاتی آنها از طریق ستاد فرماندهی پاریس نیز با واسطه
بدست عراقی ها می رسید. در آن زمان بر اساس اطلاعاتی که اعضای این شبکه
جاسوسی از ایران مخابره می کردند یک طرح چند مرحله ای برای براندازی نظام
جمهوری اسلامی تهیه شده بود که کودتای نوژه به عنوان اولین مرحله و سپس
حمله عراق به ایران به عنوان دومین مرحله در نظر گرفته شده بود. هدف حمله
عراق به ایران نسبت به هر کدام از شرکت کنندگان در این طرح متفاوت بود ولی
همه آنها در اصل ساقط کردن جمهوری اسلامی با هم اشتراک داشتند.
صدام حسین، رئیس جمهور عراق، 1 ژانویه 1980آمریکایی
ها در مرحله اول به دنبال آزادی اتباع خود بودند و در مرحله دوم می
خواستند این جنگ درس عبرتی برای ایران باشد تا به قول کارتر:«ایرانی ها
بفهمند که صلح و امنیت و یک اقتصاد قوی تا چه حد برای کشور ها مهم و حیاتی
است» و این بدون وجود آمریکا بدست نخواهد آمد. و البته در نهایت آنها نیز
منتظر سقوط این نظام بودند. برژینسکی به اردن سفر کرد و با صدام در مرزهای
این دو کشور ملاقات و به او اطمینان داد که آمریکا از عراق حمایت خواهد
کرد. دونالد رامسفلد در آن زمان به عنوان معاون وزیر دفاع به بغداد سفر کرد
و او را از حمایت همه جانبه آمریکا مطمئن ساخت.
زبینگو برژینسکی، 1 فوریه 2007 عراق
به دنبال بدست آوردن رهبری جهان عرب و ژاندارمی منطقه و البته جلگه نفت
خیز و استراتژیک خوزستان بود. اسرائیل و عرب های حاشیه جنوبی خلیج و در کل
محور سازش منطقه نگران صدور انقلاب بودند.
بختیار و یاران فراری اش
به دنبال حکومت بر باد رفته خود میگشتند. صدام که با اتکا به اطلاعات و
نقشه های ستاد پاریس فکر میکرد بتواند ظرف یک هفته تهران را فتح کند خیلی
زودتر از آن زمانی که فکر میکرد زمین گیر شد و نتوانست حتی به اهواز برسد.
و در نهایت توانست تا مدتی بخش هایی از خوزستان و استان های غربی را تصرف
کند که اصلا با آن هدفی که در ابتدای جنگ تعیین شده بود تناسب نداشت.
مهمترین دستاورد صدام و پشتیبانان آمریکایی اش خرمشهر بود که دیری نپایید
که آنرا نیز از دست داد.
با حاکم شدن فضای ثبات و یکدلی در میان
مسئولان و سران انقلاب بعد عزل بنی صدر ، فضای جبهه ها تقریبا از نیمه سال
1360 به نفع ایران تغییر کرد. عملیات های موفق یکی پس از دیگری به انجام می
رسید. تا بالاخره کار به عملیات الی بیت المقدس رسید که منجر به آزادی
خرمشهر شد. این نقطه در جنگ وحشت بسیاری را برای عراق و حامیان عرب و غربی
اش به بار آورد به طوریکه به یکباره تلاش ها برای صلح از سر گرفته شد. قدرت
ایران در شکست ارتش نیرومند عراق، آمریکایی ها را نگران کرده بود و به
همین دلیل ریگان عراق را از لیست کشور های حامی تروریست خارج ساخت و راه
صادرات مستقیم آمریکا به این کشور را باز نمود.
کسانی که روزی امید
داشتند که جمهوری اسلامی سقوط کند بعد از دو سال همه تلاششان این بود که
ایران به یک قدرت منطقه ای تبدیل نشود. و سعی در مهار ایران داشتند. آنها
دیگر نگران سقوط بصره و بغداد بودند و نه در آرزوی سقوط تهران.
در
سال های بعد با فتح فاو در عملیات والفجر8 و عملیات هایی نظیر کربلای5، در
منطقه عملیاتی شرق بصره، دیگر هیچ کس از سران غرب و عرب ادعاهای اول جنگ را
به خاطر نمیآورد.
هر چند در سالهای آخر جنگ با ورود مستقیم
آمریکا به جنگ و فشار های بسیار سعی کردند جلوی پیشروی ایران را بگیرند ولی
خود آمریکاییها هم از این مهلکه جان سالم بدر نبردند و در درگیری مستقیم
با ایران دچار خسارت های بسیار شدند و برای جبران ناکامی های خود در برابر
نیروی دریایی سپاه در خلیج فارس هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی را مورد
هدف قرار دادند.
*عملیات مرصاد
همان
سازمان مجاهدین خلق که در زمان مبارزه علیه رژیم شاه (1344) فعالیت های
خود را آغاز کرده بودند به تدریج مشی انحرافی خود را آشکار ساختند به گونه
ای که بعد از پیروزی انقلاب به سرعت در مقابل جریان اصیل اسلام صف آرایی
نمودند. منافقین اولین خیانت های خود را در جریان غائله 14 اسفند به نمایش
گذاشتند. اما بعد از برکناری بنی صدر از ریاست جمهوری و بر طبق قرار قبلی
که مسعود رجوی با وی داشت، جوخه های ترور این سازمان پلید شروع به کار
کردند اولین قربانی این جنایات آیت الله خامنه ای بود که در مسجد ابوذر
مورد حمله قرار گرفتند و به ترتیب بعد از ایشان ترور های دیگری صورت گرفت
از جمله انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، انفجار دفتر نخست وزیری و به تدریج
ترورهای کور و دسته جمعی مردم، در آن زمان حتی سازمان به عناصر خود دستور
می داد که هر شخص به ظاهر مذهبی را مورد حمله قرار داده و مضروب نمایند.
نیروهای مجاهدین خلق، کمپ شرقی بغداد، 28 اوریل1988
با
قدرت گرفتن نهاد های انقلابی به تدریج با این اقدامات برخورد شد و تعداد
بسیار زیادی از آنها دستگیر شدند و بار دیگر امنیت به فضای داخلی کشور
بازگشت. سازمان هم به تدریج تعدادی از نیروهای خود را ایران خارج کرد و به
عراق و پادگان اشرف برد. در طول سال های جنگ نیز اعضای منافقین که در داخل
کشور حضور داشتند به عنوان جاسوس فعالیت می کردند و سعی می کردند با کمک
های اطلاعاتی به عراق کمک کنند.
زمانی که ایران قطعنامه 598 را
پذیرفت اینها خیال کردند که ایران واقعا دیگر توان جنگیدن را ندارد لذا
خیلی زود تمام امکانات خود را بسیج کردند تا به هر صورت ممکن بیایند و نظام
جمهوری اسلامی را ساقط کنند. لذا عملیات مرصاد را در جبهه غربی و شمال
غربی طراحی کردند. در این عملیات نیروی هوایی عراق به عنوان پشتیبان
نیروهای منافقین عمل می کرد. آنها نام این عملیات را فروغ جاویدان گذاشته
بودند. در کنار این عملیات، ارتش صدام تمرکز خود را برای تصرف مجدد خرمشهر
روی جنوب خوزستان گذاشته بود و تمام تلاش خود را کرد تا بتواند قبل از
اجرای قطعنامه 598 بار دیگر کنترل این شهر استراتژیک را در دست بگیرد.
مریم رجوی، همسر سرکرده منافقین، حومه پاریس 31ژانویه 2005مجاهدین
خلق در این عملیات نزدیک به 5000 نفر نیروی رزمی و تقریبا به همین تعداد
نیروی پشتیبانی داشتند. 120 تانک زرهی دجله، 60 نفربر و 600 خودرو دیگر از
جمله عدوات آنها در این عملیات بود. منافقین خلق با سو استفاده از تمرکز
نیروی رزمی ایران در خوزستان برای مقابله هجوم سنگین ارتش عراق توانستند تا
34 کیلومتری کرمانشاه پیشروی کنند. اما با هوشیاری فرماندهان نظامی و
مخصوصا امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی آنها در دام رزمندگان ایرانی
افتادند و با تلفات بسیار سنگین(قریب به 4800 کشته و زخمی و تعداد زیادی
اسیر) مجبور به فرار شدند. مسعود رجوی در سخنرانی خود قبل از شروع عملیات
گفته بود که ظرف 48 ساعت تهران را فتح خواهد کرد.
3-تحریم علمیحوزه
دیگری که غرب و به خصوص آمریکایی ها به شدت بر روی آن حساس بوده اند مربوط
به مسائل علمی است. انحصار علمی مهمترین راز قدرت غرب و آمریکا به شما می
رود. در دنیای کنونی تکنولوژی به مثابه علم و پیشرفت تلقی می شود که در
انحصار دول قدرتمند است. هر کشوری در دنیا که بتواند به میزانی از علم و
تکنولوژی دست یابد صاحب قدرت و ثروت خواهد بود.
در
مورد ایران هم مسئله به همین ترتیب است که تا زمان شاه که آمریکایی ها در
ایران حضور داشتند دانشگاههای ایران چندان قوت علمی نداشت بدین معنا که
آنها اجازه نمی دادند که علوم به صورت مبنایی وارد دانشگاهها و حوزه های
علمی شود، همه صنایع و تکنولوژی های موجود هم از نوع مونتاژ و یا بسیار
قدیمی بود. حضور هزاران مستشار در حوزه های مختلف خود دلیلی آشکار برای این
موضوع است. بعد از انقلاب اسلامی غربی ها تقریبا تمام سعی خود را نمودند
تا ایران را از لحاظ علمی عقب مانده نگاه دارند آنها اجازه انتقال تکنولوژی
های جدید را به ایران نمی دادند و یک فضای کاملا بسته به وجود آوردند.
علاوه بر اینکه دیگر مستشاری هم در کار نبود. به حول و قوه الهی و تلاش
جوانان این ملت به تدریج کشور در مسیر رشد و غنای علمی گام برداشت و توانست
حتی به دانش های ممنوعه و استراتژیکی همچون علوم هستهای و فضایی دست پیدا
کنند. در این قسمت به چند مورد از مهمترین دستاوردهای دانشمندان ایرانی
بررسی می کنیم.
*دارو
صنعت
دارو از مهمترین صنایع جهان به شمار می رود چرا که با سلامت و بقای جامعه
در ارتباط است. از آنجا که این صنعت در دنیا در انحصار چند کشور خاص می
باشد و بسیاری از داروهای مربوط به بیماری های خاص تنها در اختیار یک یا دو
شرکت آمریکایی و اروپایی است که به دلیل تحریم ها از سال های دور به سختی و
با هزینه زیاد تامین می شدند. اما درسال های اخیر با تلاش محققان کشورمان
پیشرفت های شگرفی در عرصه دارو و درمان بدست آمده است. در حال حاضر ما 96
درصد از نیاز داروی کشور را در داخل تولید می کنیم، همچنین تولید 26 قلم
داروی بیوتکنولوژیک از مهمترین دستاوردهای متخصصان کشورمان است. تولید
داروهای بتا اینترفرون شامل «اکتوریف»، «اکتوفرون» و «اکتووکس» که معادل
ژنریک داروهای وارداتی «ربیف»، «بتافرون» و« اوونکس» محسوب میشوند نیز از
دیگر پیشرفت های ایران در عرصه داورهای گران قیمت و کمیاب برای بیماری های
خاص است.
*ماهواره بر
امروزه
ورود به فضا و دستیابی به تکنولوژی های پیشرفته قرار دادن ماهواره در فضا
به عنوان یکی از مهمترین شاخصههای توسع در علوم استراتژیک مطرح می شود.
دستیابی به این حوزه مکانی جدید فرصتهای زیادی را برای توسعه علمی و
تکنولوژیک کشورها فراهم می کند. ایران در سال های اخیر توانسته است علی رغم
تحریم های ویژه در همه حوزه ها به خصوص دانشهای راهبردی به این حوزه ورود
پیدا کند. اولین پرتاب فضایی ایران خود را در سال 1386 و با آزمایش ماهواره
بر سفیر انجام داد.
ماهواره بر سیمرغ
این
پرتاب آزمایشی سال بعد به بار نشست و ایران سفیر2 را با ماهواره تمام
ایرانی امید به فضا پرتاب کرد. در این زمان سازمان فضایی آمریکا، ناسا قرار
گرفتن این ماهواره را در فضا تایید و از توان ایران در این امر ابراز
شگفتی کرد. ماهواره امید در مدار لئو با اوج 500 کیلومتر و حضیض 250
کلیومتر قرار گرفت. سفیر2 یک وشک دو مرحله ای با سوخت مایع بود.
نسل
جدید ماهواره برهای ایرانی سیمرغ نامیده شدند. سیمرغ نیز موشکی چند مرحله
ای و با سوخت مایع است. این موشک 26 متری قادر است یک ماهواهر یکصد
کیلوگرمی را در مدار 500 کیلومتری قرار دهد. این موشک در سال 1388 رونمایی
شد. ویژگی اصلی ماهواره بر سیمرغ در طراحی موتورهای آن است که گفته میشود
که این موتورها میتوانند در مدل های بعدی سیمرغ، ماهواره هایی را با وزن
700 کیلوگرم در مدار 1000 کیلومتری قرار دهند.
*موشک های دور برد
یکی
دیگر از موفقیت های علمی ایران در ساخت موشک های دوربرد است. برنامه موشکی
ایران از زمان جنگ تحمیلی آغاز شد و به دلیل نیاز دفاعی و بازدارنگی کشور
ادامه پیدا کرد به طوری که به عنوان یکی از مهمترین محورهای دفاعی قرار
گرفت اولین موشک های ساخت ایران در اواخر جنگ تولید شدند موشک هایی با
حداکثر برد 200 کیلومتر. به تدریج و با تلاش متخصصان کشورمان نسل هایی جدید
از موشک های تولید داخل شکل گرفتند. موشکهایی نظیر شهاب3، قدر، سجیل،
فاتح، قیام و... که هر کدام با داشتن ویژگیهایی خاص در سازمان دفاعی کشور
به کار گرفته می شوند. ساختن سوخت جامد و رسیدن به تکنولوژی موشکهای سجیل
با برد 2000 کیلومتر از مهمترین دستاوردهای دفاعی کشور است. سجیل مشکی دو
مرحله ای و کاملا ایرانی است. موشک های فاتح با ویژگی مهم نقطه زن بودن از
دیگر دستاوردهای محققان کشورمان در حوزه صنایع موشکی هستند.
موشک شهاب3*رادار ها و جنگ الکترونیک
از
دیگر دستاوردهای دانشمندان کشورمان ساخت رادارهای مطلع الفجر2 است این
رادهای نسل جدید از نوع متحرک با برد بلند و مراقبت هوایی و هشدار زودهنگام
با باند VHF می باشد این رادار می تواند به طور مستقل عملکرده و یا به
عنوان بخشی از یک سامانه پدافندی و حتی جزئی از شبکه یکپارچه پدافند هوایی
کشور باشد. این رادار متحرک می تواند ظرف دو ساعت آماده کار شود. این
سامانه به وسیله روش پردازش کوهرنت یا منسجم می تواند با ارسال سیگنال هایی
با مشخصات یکسان از نظر فاز، از نتایج ناخواسته جلوگیری کند. در نتیجه
استفاده از این روش توانایی تشخیص کوچکترین اختلافات سرعت را دارا می باشد.
در این رادار با 2 کانال مستقل و به صورت همزمان و با استفاده از همه
ظرفیت توانایی ردیابی و آشکار سازی فرکانس ها فراهم شده است. که پایداری
عملکرد و قابلیت اعتماد بالایی در زمینه شناسایی و رد گیری اهداف هوایی
ایجاد شده است. مطلع الفجر-2 که عملکردی سه بعدی دارد از برد مناسب، قابلیت
اندازه گیری زاویه، جهت، سرعت و ارتفاع اهداف پروازی به روش مقایسه سیگنال
بین 2 کانال مستقل موجود در رادار برخوردار است.
رادار والفجر
اما
دستاورد دیگر در حوزه راداری، بحث رادارهای کیهانی است. هر چه اهداف هوایی
در فاصله بیشتری از رادار باشند، باید ارتفاع پروازی آنها نیز برای دیده
شدن توسط رادار بیشتر باشد. مشکل اصلی در کشف اهدافی که در ارتفاع پائین
پرواز می کنند انحنای سطح زمین است. مسیر حرکت امواج الکترومغناطیس رادار،
مستقیم است در حالیکه سطح زمین انحنا دارد و امواج در اغلب محدوده های
فرکانسی با ادامه دادن به مسیر مستقیم خود، از سطح زمین فاصله می گیرند.
تأثیر
این انحنا از حدود 30 کیلومتری شروع می شود و اجسام در فواصل دورتر از
این محدوده، رفته رفته در نقطه کور رادار قرار می گیرند. به عبارت ساده تر
اجسام دورتر از 40 کیلومتر نمی توانند درخط دید مستقیم رادارهای مستقر بر
روی زمین که ارتفاع آنتن رادار آنها متعارف است قرار گیرند. به عنوان مثال
برای دیدن یک هدف سطحی در فاصله چند صد کیلومتری باید رادار را چند هزار
متر بالا برد که در عمل محدودیت های زیادی بوجود می آید.
یکی از راه
های کشف و تشخیص اهداف سطحی در فاصله دور استفاده از رادارهای افق نگر یا
OTH است که در دو نوع آسمانی و سطحی هستند. در رادارهای افق نگر آسمانی
امواج اچ-اف(فرکانس پائین و طول موج بالا) را به لایه یونوسفر جو که از
ارتفاع 85 کیلومتر تا 600 کیلومتری است می تابانند. با برخورد امواج به این
لایه که منجر به شکست و بازگشت آنها به سمت زمین می شود محدوده های دور و
وسیعی قابل پوشش است. این نوع رادارها برای نظارت بر مناطق دور دست از 500
تا 4000 کیلومتر و بالاتر در مساحت های بسیار بزرگ مناسب هستند.
این
رادارها دارای شبکه ای از آنتن های فرستنده و گیرنده بوده و به دلیل ماهیت
شبکه ای و گسترش سامانه های خود قابلیت حمل و نقل و جابجایی بالایی
ندارند. کاربرد غیرنظامی این رادارها در اموری از جمله اقیانوس شناسی
وکنترل ترافیک دریایی و کاربرد نظامی آن ها در بخش هشدار اولیه سامانه های
دفاع موشکی بالستیک و کروز است.
رادارهای افق نگر سطحی که در باند
فرکانسی اچ-اف عمل می کنند و به اچ-اف-اس-دبلیو-آر معروفند برای تشخیص
اهداف سطحی تا فاصله 500 کیلومتر مناسب هستند. در این سامانه امواج اچ-اف
با استفاده از چند خاصیت فیزیکی به جای خط مستقیم، مسیر منحنی زمین را طی
کرده و بازمی گردند. (1)
*هسته ای
یکی
از بزرگترین دستاوردهای علمی کشورمان در دانش استراتژیک و ممنوعه هسته ای
است. دانشمندان و متخصصان کشورمان توانسته اند به چرخه کامل سوخت هسته ای و
فناوری غنی سازی با غنای بالا دست یابند. همچنیین توانایی ساخت میله های
تزریق سوخت به راکتور نیز از دیگر دستاوردهای کشورمان در زمینه هسته ای می
باشد.
نیروگاه اتمی بوشهر
اما
رذالت های غرب در مورد مسئله علم را به خوبی در مورد مسئله هسته ای می
توان مشاهده نمود. اساسا غربی ها با هسته ای شدن ایران به معنی داشتن دانش
بومی آن مشکل داشته و دارند و حتی آنها حاضرند خود در ایران نیروگاهی هسته
ای تاسیس کنند و خودشان هم آنرا اداره کنند و فقط برق آنرا به ایران بدهند.
مسئله هسته ای و مقابله با آن از سوی غرب تنها وتنها مسئله تحریم علمی و
انحصار علمی غرب است. و الا خودشان هم میدانند در دنیای امروز سلاح هسته
ای برای هیچ کس کارایی ندارد و قابل استفاده نیست
*ترور دانشمندان هسته ای
ترور
در سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی وقتی تجویز می شود که دیگر هیچ راهی وجود
ندارد و مسئله به بن بست رسیده است. آمریکایی ها پس ناتوانی در فشار بر
ایران برای جلوگیری از رشد علمی کشور به این حربه کثیف و جنایت کارانه
متمسک شدند. این رفتار دیوانه وار سیاست مداران غربی نشان دهنده ناتوانی و
عجز آنها در برخورد با ایران است.
جان ساورز، رئیس MI6 ، لندن11 اکتبر2011
اولین
بار این ناراحتی از زبان جان ساورز رئیس سازمان جاسوسی انگلستان MI6 ابراز
شد. وی در مصاحبه ای تلویزیونی گفت:«برنامه هسته ای ایران تنها با اقدامات
اطلاعاتی وامنیتی متوقف می شود.» تنها چند روز پس از این سخنان دو دانشمند
هسته ای کشورمان به شهادت رسیدند.
4-مهار و انزوای سیاسی از
اولین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران آمریکایی ها برای مقابله با
آن در بعد سیاسی استراتژی مهار و انزوا را در پیش گرفتند. جلوگیری از صدور
انقلاب و گسترش آن به کشور های دیگر از یک سو و سرکوب ایران برای جلوگیری
از تبدیل شدن آن به یک قدرت منطقه ای از اهداف آنها بود. شاید بتوان گفت که
همه تلاش ها برای این بود که جمهوری اسلامی قدرتمندی وجود نداشته باشد و
حتی اصلا وجود نداشته باشد.
*حزب الله
حزب
الله لبنان نمونه بارز نفوذ غیرقابل انکار ایران در حوزه منطقه ای می باشد
یک بال موفق در کرانه های شرقی مدیترانه که توانسته است اسرئیل را با
شکست روبرو کند. توان ایران در پشتیبانی از متحدان منطقه ای اش توانسته است
او را به یک قدرت موثر و ملموس در سطح منطقه ای تبدیل نماید. این به مسئله
به قدری ملموس شده است که اوباما در نامه ای به رهبر معظم انقلاب اعتراف
می کند:« بدون جمهوری اسلامی مسائل منطقه و بین الملل حل نخواهد شد.»
شهید عماد مغنیه
*ایجاد قطب های جدید
مسلما
در دنیای سیاست بین الملل توانایی شکل دادن اتحاد ها و شکل گیری قطب های
جدید از برجسته ترین ویژگی های قدرت های بزرگ است. امروطه جمهوری اسلامی
توانسته است با پیگیری یک سیاست اصولی در منطقه و جهان محور تشکیل اتحادها و
مواضع مشترکی در جهان باشد. از جمله موفق ترین تجربه های اخیر سیاست خارجی
جمهوری اسلامی شکل دادن به قطب مقاومت بین المللی در برابر تجاوز های
آمریکا و غرب به سوریه است. ایران توانسته است با دیپلماسی فعال خود یک
محور قدرتمند به همراه چین و روسیه علیه غرب به وجود بیاورند که بیش از دو
سال است که توانسته اند جلوی دخالت مستقیم آمریکا در سوریه را بگیرند.
*اجلاس های بین المللی موفق
اجلاس
سران غیر متعهد ها در تابستان گذشته در تهران که در اوج تبلیغات و جشنواره
رسانه های غربی برای موفقیت تحریم ها و انزوای ایران، با شکوه هر چه تمام
تر برگزار شد و شادی آنها را به یاس تبدیل نمود. در این اجلاس بسیاری از
سران کشور ها به همراه هیات های دیپلماتیک چند صد نفره در تهران حضور
یافتند و قراردادهای اقتصادی و پیمان های سیاسی و فرهنگی بسیاری را با
مسئولین کشورمان امضا کردند. علاوه بر این، اجلاس هایی نظیر اجلاس سران
سازمان کنفرانس اسلامی در سال 76 نیز نشان دهنده قدرت دیپلماتیک ایران است.
*اعتراف به کار آمدی سیاست ایران
یکی
از مهمترین حوزه های قدرت سیاسی ایران را میتوان امروز در مضمون اصطلاح
«اسلام سیاسی» یافت که در سرتاسر جهان اسلام به مسئلهای اساسی تبدیل شده
است. در جریان وقوع انقلاب های اخیر(2011) در خاورمیانه پیروزی احزاب اسلام
گرا در انتخابات ها حاکی از فراگیر شدن گفتمان اسلام سیاسی در این منطقه
است. منش و الگوی رفتار سیاسی جمهوری اسلامی در جهان بتدریج در حال فراگیر
شدن است. رفتار ها و اصولی همچون ظلم ناپذیری در روابط با قدرت های بزرگ و
تاکید بر استقلال کشورها، مثال بارز این جریان را میتوان در کشورهایی نظیر
هند، ترکیه، برزیل و دیگر کشورهای در حال توسعه که وابستگی کمتری به غرب
دارند یافت که باید حساب کشور های قدرتمند و مخالف آمریکا همچون چین و
روسیه را جدا نمود.
البته این جریان ها بتدریج اتفاق می افتد ولی
همچون مسئله اسلام سیاسی که در سال های پیش چندان بروز و ظهوری نداشت اما
به یکباره با انقلاب های اخیر صحنه سیاسی در خاورمیانه را به کلی تغییر
داد. با اندکی دقت می توان از بین 30 و چند کشوری که از آمریکا خواستند که
آنها را از اعمال تحریم ها بر علیه ایران معاف کند، رگه های این تاثیر را
مشاهده نمود. علاوه براین وفاداری ایران نسبت به متحدانش در شرایط سخت و
دشوار نیز که بر خلاف رویه معمول سیاست در جهان معاصر می باشد نیز توجه
بسیاری از سیاست مداران را در دنیا به خود جلب نموده است و اعتبار و قدرت
سیاست ایرانی را در نظر همگان به نهایت اعتلا و بزرگی رسانده است.
اما
پیروزی های سیاسی ایران به اینها محدود نمی شود، جمهوری اسلامی در این
سالها توانسته است به یک قدرت منطقه ای بی بدیل تبدیل شود. بگونه ای که
حداقل یک رشته از سرنوشت تمام معادلات خاورمیانه به تهران می رسد. این
اعتراف کسانی است که تمام سعی خود را می کنند برای اینکه ایران را از
معادلات منطقه ای حذف نمایند. شکست واضح سیاست مهار ایران را در هر سطحی می
توان در جای جای جغرافیای منطقه مشاهده نمود.
در اینجا بهتر است
به اعتراف متخصص مسائل ایران در کاخ سفید توجه کنیم:«ایرانیها مثل چینیها
و عربها نیستند. کاملا هوشمندانه و آگاهانه عمل میکنند و خوب میدانند
که مهرههایشان را در صفحه شطرنج چگونه پیش ببرند که مات نشوند. این ویژگی
ایرانیها است که به هیچ وجه به سادگی تن به شکست نمیدهند و برای رسیدن به
هدفشان با سماجت تا آخرین لحظه بازی میکنند و کاملا هم بر صفحه شطرنج
تسلط دارند.»(2) اعتراف به کارآمدی سیاست ایران فقط مخصوص آمریکایی ها نیست
بلکه همه در روزهای بحرانی خاورمیانه به آن معترف اند.
5-تحریم های اقتصادی*آغاز تحریم ها
پس
از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی اولین اقدام آمریکا در تحریم یک جانبه
علیه جمهوری اسلامی در تاریخ 4/11/1979(13 آبان 1358) و در پی تسخیر لانه
جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام صورت گرفت و پس از آن به صورت
های مختلف انواع تحریم ها علیه جمهوری اسلامی اجرا شده است.
*فشار بیشتر دولت های دموکرات
تصور
بسیاری بر این است که دولت های جمهوری خواه سیاست خارجی تهاجمی تری را
نسبت به ایران داشته اند اما بر خلاف این تصور رایج، به صورت معمول اقدامات
دموکرات ها علیه ایران جدی تر و تهاجمی تر بوده است. به عنوان نمونه
میتوان به یکی از مهمترین تلاش های آمریکا برای تحریم ایران اشاره کرد
«قانون داماتو» که در دوره کلینتون به اجرا گذاشته شد. در آن زمان کلینتون
با استفاده از اختیارات خود یک دستورالعمل اجرایی صادر نمود.
کلینتون
در نامه خود به روسای مجالس آمریکا چنین نوشت:« من ویلیام ج کلینتون رئیس
جمهوری ایالات متحده آمریکا، تشخیص می دهم که اقدامات و سیاست های دولت
ایران، تهدید غیر عادی و فوق العاده ای برای امنیت ملی، سیاست خارجی و
منافع اقتصادی ایالات متحده محسوب می شود. بدین وسیله برای مقابله با این
تهدید وضعیت فوق العاده ملی اعلام می کنم.» بر طبق مهمترین بخش این قانون
قرار بود که هیچ کشوری حق سرمایه گذاری برای توسعه میادین نفتی ایران را
نداشته باشد و قرار دادهای بهسازی هم به بیش از چهل میلیون دلار نرسد.
آمریکایی ها با این کار می خواستند مانع از افزایش تولید نفت ایران در
کوتاه مدت و کاهش آن در بلند مدت شوند تا در نهایت ایران که اقتصاد وابسته
به نفت دارد از لحاظ اقتصادی فلج شود. آنها فکر می کردند با توجه به اینکه
صنایع نفت ایران فرسوده است فروپاشی اقتصاد ایران مدت زیادی به طول نخواهد.
در این دوره نیز باراک اوباما بخش زیادی از فشار ها به ایران را به تحریم
های اقتصادی داده است.
*موارد تحریم های جدید
آمریکایی
ها در دوره اخیر به زعم خودشان دنبال تحریم های فلج کننده می باشند. آنها
تلاش بسیاری نمودند تا گزنده ترین نوع تحریم ها را اعمال کنند تا بتوانند
رفتار ایران را در مقابل غرب تغییر دهند. اهم موارد تحریمی به شرح زیر بوده
است:
*نفت
منظور
از تحریم های نفتی در واقع موانعی است که در برابر خرید و فروش محصولات
نفتی بر سر راه اقتصاد ایران قرار داده شده است که به علت وابستگی اقتصاد
ایران به نفت اثرگذاری بالایی دارد و می تواند وضعیت اقتصادی کشور را دچار
مشکل کند اما به دلیل انحصاری نبودن این حوزه اقتصادی و عدم توانایی ایالات
متحده در ایجاد یک تحریم فراگیر در این عرصه ضربه شدیدی از این تحریم ها
به جمهوری اسلامی وارد نشده است.
*تحریم های تجاری
تحریم
های فیزیکی که مربوط به تجارت و مبادله اجناس غیر نفتی مختلف مانند غذایی،
دارویی، صنعتی و حتی تسلیحاتی است موجب وارد آمدن خسارات سنگینی به اقتصاد
ایران شد.
علاوه بر آنکه ممنوعیت فروش داروهایی که مورد نیاز بسیاری از
بیماران ایرانی است نقض آشکار حقوق بشر می باشد و این اقدام خشم بسیاری از
فعالان این حوزه را در عرصه جهانی به دنبال داشته است.
در هر حال
علیرغم اینکه این نوع تحریم هزینه های زیادی را برای ایران به دنبال داشت
جمهوری اسلامی توانست بسیاری از این موارد تحریم را با دشواری حل نماید. در
برخی زمینه ها مانند داروهای مورد نیاز بیماری های خونی و سرطانی با احساس
نیاز پیش آمده دانشمندان ایران به سمت تولید دارو رفتند و در سال گذشته
موفق شدند چندین نوع داروی خاص را که تاکنون در انحصار چند کشور بود تولید
کنند و به سمت خودکفایی در این عرصه حرکت نمایند.
*بانک مرکزی
اما
نوع سوم تحریم ها که تحریم های مالی نامیده می شوند در واقع تحریم های
بانک مرکزی کشور و جلوگیری از مبادلات ارزی و پولی است. تحلیلگران حوزه
تحریم در مورد تحریم های مالی دو دیدگاه دارند. اول آنکه این تحریم ها گام
قبل از حمله نظامی هستند و دیگر آنکه جایگزینی برای حمله نظامی به حساب می
آیند، که در مورد اول با تضعیف وضعیت اقتصادی کشور تحت تحریم و ایجاد
مشغولیت های اقتصادی برای آن کشور متوسل به گزینه نهایی یعنی جنگ خواهند شد
ولی در مورد دوم منظور آنست که در برابر کشور تحت تحریم گزینه نظامی نیز
دیگر جواب نخواهد داد یا هزینه اقدام نظامی بسیار بالا خواهد بود.
تصویب
این نوع تحریم ها علیه جمهوری اسلامی فشار بی سابقه ای بر ایران وارد
آورد. خصوصاً به دلیل تسلط انحصاری دولت آمریکا بر مبادلات ارزی و پولی در
تمام نقاط جهان و همچنین تهدید همه کشور ها به اینکه در صورت برقراری
ارتباط مالی با ایران تحت تحریم و مجازات قرار خواهند گرفت هرگونه مبادله
مالی برای ایران غیر ممکن شد. به نحوی که دولت مجبور شد در ازای فروش نفت
دست به مبادله کالا به کالا بزند و در مقابل نفت فروخته شده از کشور خریدار
کالا وارد کند. نتیجه این اتفاق کاهش قابل توجه ارز در کشور بود که موجب
بالا رفتن قیمت دلار در سال گذشته شد و واردات را به شدت تحت تأثیر گذاشت.
جمهوری
اسلامی ایران برای مقابله با تحریم های مالی اقدام به راه اندازی اتاق
مبادلات ارزی نموده است. این اتاق با شناسایی تاجران و اهالی صنعت که قصد
واردات را دارند به جای اعطای ارز مبادله ای، حواله ای به آن ها ارائه می
دهد تا از کشور هایی که به دلیل خرید نفت به ایران بدهکار هستند ولی امکان
انتقال ارز به حساب های ایران را ندارند اجناس مورد نیاز خود را وارد کشور
نمایند. همچنین با برنامه ریزی برای مصرف بهینه ارز در کشور سعی می کند
وضعیت پیش آمده را مدیریت نماید.
*کشتیرانی و بنادر
نوع
چهارم تحریم ها مربوط می شود به تحریم کشتیرانی و تحریم بنادر ایران این
نوع از تحریم ها فقط در زمان جنگ و آن هم در غیر انسانی ترین نوع آن اجرا
می شود. در تاریخ روابط بین الملل این تحریم ها فقط زمانی به اجرا در
میآیند که کشوری در جنگ خواسته است به صورت ناجوان مردانه مانع رسیدن مواد
غذایی و دارو و... به دشمن خود بشود و لذا جلوی ورود کشتی ها به بنادر
کشور دشمن میگرفته است. نمونه بارز این کار را آلمان هیتلری در مورد
انگلستان انجام می داد که به شدت مورد انتقاد نهاد های حقوق بشری و انسان
دوستانه قرار گرفته است. هدف از این نوع تحریم ها فشار بر مردم یک کشور به
منظور تسلیم شدن در مقابل دشمن است. به تازگی اوباما اعلام کرده است که در
صورت به نتیجه نرسیدن تحریم های اعمال شده آمریکا وارد این حوزه از تحریم
ها خواهد شد.
گفته
می شود که آمریکایی ها قصد دارند تا در 8 تا 10 سال آینده به سمت ایزوله
کردن ایران پیش بروند. هر چند تلاش های آمریکا در ایزوله کردن ایران بسیار
زیاد بوده است اما تا به حال به هیچکدام از اهداف خود به طور کامل نرسیده
اند.
6-جمع بندی و نتیجه گیریبا
نگاهی اجمالی به تاریخ سی و چهار ساله انقلاب اسلامی و تقابل آمریکا با آن
در این مدت می توان به نکاتی دست یافت: در هر دوره از حیات انقلاب اسلامی،
آمریکایی ها سعی کرده اند برای تضعیف و براندازی جمهوری اسلامی در یکی از
حوزه های امنیتی نظامی سیاسی و اقتصادی که در آن زمان تصور می شده است که
نقطه ضعف ایران در آن حوزه قرار دارد، وارد شده و تمام تلاش و امکانات خود
را برای نابودی نظام اسلامی به کار گرفته است. اما از سوی دیگر نظام اسلامی
در برابر این هجمه های دشمنان مقاومت کرده و به پیروزی رسیده است. جمهوری
اسلامی در بر خورد با این هجمه ها چهار حالت را تجربه کرده است.
در
آغاز هر دوره از فشار ها ما شاهد یک دوره کوتاه آشفتگی، ناشی از شوک فشار
ها بوده ایم. مرحله دوم صبر و تلاش برای مقابله با آنها، مرحله سوم پیروزی
مقطعی و مرحله چهارم واکسینه شدن در آن حوزه است. به عنوان مثال در حوزه
امنیت داخلی، اوج فشار ها مربوط به سالهای اول انقلاب می شود که مرحله اول
تقریبا از اواسط سال 1358 آغاز می شود که در مدت کوتاهی ما شاهد قیام های
مسلحانه در گوشه و کنار کشور و ترور ها در داخل هستیم. بلافاصله مرحله دوم
آغاز شده و تا نیمه سال شصت ما به مرحله سوم یعنی پیروزی مقطعی در کنترل
امنیت داخلی میرسیم. و از آن پس نیز دیگر ما شاهد بحران هایی با آن شدت
نیستیم. و اگر مورد هایی از تهدید به وجود می آید در یک زمان محدود و به
بهترین شکل مدیریت می شوند. این رویه باعث شده است که دشمنان در مقابل
ایران دچار انفعال شوند. یعنی دیگر تهدید ها و فشار های آنان بر جمهوری
اسلامی کارگر نمی افتد و شدید ترین حملات کمترین اثر را بر نظام اسلامی
میگذارند.