در این جلسه همه علاقهمند به پرسپولیس بودند یا دست کم این طور نشان میدادند؛ حرف همهشان این بود که باید از تیم حمایت کنیم اما این حمایت آنها انسان را به یاد حکایتهای قدیمی و قصههای کهن میاندازد.
علی پروین با قبول سکان مدیریت باشگاه پرسپولیس به خودی خود موجی از انتقاد را بین هواداران این باشگاه برانگیخت و در ادامه بحث اختلاف او با علی دایی هم بر این موج دامن زد. پروین برای خواباندن توفان انتقادات و اعتراضات در چند جا تاکید کرد که از دایی حمایت میکند اما هر روز صحبتهایی از گوشه و کنار شنیده میشد که خلاف این را ثابت میکرد.
علی پروین یا همان "سلطان" پرسپولیسیها دوشنبه حدود 40 پیشکسوت این تیم را دور هم جمع کرد، بی آنکه از صورتجلسه و مسائلی که قرار است در جلسه دربارهاش صحبت شود، چیزی به آنها بگوید؛ این را حسین عبدی گفته است. حاضران جلسه بعد از سلام و احوالپرسی با هم با موضوع جلسه آشنا شدند و فهمیدند که قرار است در این جلسه سهام پرسپولیس را به چشم خریدار نگاه کنند.
قدیمیهای پرسپولیسی بیانیهای هم نوشتند و امضایش کردند که اگر وزارت ورزش بعد از سالها حرف و حدیث خواست تیمشان را بفروشد، آنها حاضرند سهامش را یکجا بخرند، مدیریتش کنند و از وزارت ورزش هم پول نخواهند. این را هم حمید جاسمیان گفته است.
تا اینجای کار مشکلی نیست و همه چیز مرتب است و گویا دوستیها هم واقعی است اما در ادامه صحبت ها و مصاحبهها علیه سرمربی تیم و بازیکنان و همچنین علیه همدیگر نمایان شد و اصل جلسه را - که به موضوع آن هم نقد وارد است، زیر سوال برد.
جلسهای برگزار شده در حالی که تنها چهار بازی تا پایان فصل باقی مانده و پرسپولیس بیش از هر زمانی به آرامش نیاز دارد. حالا با این جلسه و حرف و حدیثهای بعدش یک مشکل به مشکلات پرسپولیس اضافه شده و حالا یکی هم باید جنجالهای ناشی از صحبت پیشکسوتان پرسپولیس را جمع و جور کند. این حرف دل هواداران پرسپولیس است.
امروز صبح یک نفر از حمایت از دایی حرف میزند، بعدازظهرش فرد دیگری علیه فرد اول مصاحبه میکند، فردا نفر سوم پنبه دو نفر قبلی را میزند و پس فردا احتمالا آقای سرمربی شخصا وارد کارزار میشود و با مصاحبهای آتشین آتش به خرمن هر سه نفر میاندازد؛ اینها هرگز پرسپولیس را به آرامش نمیرسانند بلکه استرس و فشار تیم را از همیشه بیشتر میکنند، این را ما میگوییم.
آقای پروین، آقایان پیشکسوت که سرمایههای فوتبال هستید، آقایان دوستدار پرسپولیس! دوستان واقعی، مگسهای مزاحم را از صورت دوستشان با سنگ دور نمیکنند، بیایید از دنیای قصهها بیرون شوید و "واقعا" برای پرسپولیس "آرامش" بخواهید. این را همه میگویند.