باید خدای را سپاس گفت که این قصه همان هزار سال پیش ثبت شد و دیگر گذر ناصرخسرویی در این روزها به دیار ما نیافتاد؛ وگرنه باید از چه مینوشت؟ از زایندهرود خشک؟ از درختانی که جامهی سیاه دود بر تن کردهاند و از تنفس خود واماندهاند؛ چه رسد به آن که هوای شهر ما را تازه کنند؟ از ماشیندودیهایی که گرد سیاه سرب بر شهر میپاشند؟ از لحاف سیاه و سنگین آلودگی که چون بختکی بر شهر افتاده و همه را به خواب مرگ فرو میبرد؟ از برف سرخرنگی که امسال بارید و نشانمان داد چه بر ریه خود میدمیم؟ از مردمان ماسک به دهان شهر؟ از مطبهای مملو از بیماران ریوی و تنفسی؟ از چهرهی کریه و مرگبار سرطان که حالا از سالمندان و بزرگترها گذشته و به کودکان معصوم این شهر پر از دود و آلودگی چنگ و دندان نشان میدهد؟ از هزینههای گزاف درمان بیماریهای صعبالعلاج ناشی از آلودگی هوا و آسیبهای روحی متعاقب آن؟ و یا از بالانشینهایی که سر کلاف درهم فاجعه زیستمحیطی اصفهان را گم کردهاند؟
اصفهان شهر خرازی و همت و ردانیپور و کاظمی و 23 هزار شهید است که عزیزترین داشتهشان را تقدیم انقلاب کردند تا مردمشان در آسودگی و امنیت زندگی کنند. اما اکنونمردم اصفهان دارند ذرهذره میمیرند و ریهشان انباشته از سرب و گوگرد و ذرات معلق و مسموم دیگر میشود. متخصصین نسبت به سونامی بیماریهای صعبالعلاج در اصفهان هشدار دادهاند. شیر مادران اصفهانی آلوده شده است. آمار سرطان خون در کودکان مرز هشدار را پشت سر گذاشته است. خوش به حال پایتختنشینان که پای تخت هستند و چشم همه مسؤلان نگران آنها است.
امضاکنندگان این نامه که جمعی از استادان دانشگاههای استان اصفهان هستند، ضمن سپاس از دلنگرانیهای مسؤلان محیط زیست و نیز حمایت از پیگیریهای نمایندگان محترم اصفهان در مجلس شورای اسلامی، درخواست تسریع در اجرای «برنامه جامع کنترل کیفی هوای اصفهان» و تخصیص بودجه لازم برای آن را دارند.انتهای پیام/