به گزارش حوزه ادبیات باشگاه خبرنگاران به نقل از مجله فیلم؛ تازگیها
کتاب«کارنامه چهل ساله مهرجویی» را خواندم که کاری بس تحسینبرانگیز است؛
یک مجموعه مصاحبه پرملاط با یکی از بهترین فیلمسازهای ما که با کوشش مانی
حقیقی درباره کل فیلمهایش تدارک دیده شده بود و چقدر خواندنی، شیرین و
آموزنده بود. با همان فصل اول و فیلم الماس33 به دنیایی وارد شدم که در آن،
سینما رنگ و بویی دیگر داشت.
فیلمهایی که چه خوب و چه بد، نشان از سادگی و
عشق و اعتماد داشت. مشخصه مثال زدنی کتاب به پرسشهایی است که مانی حقیقی
در مقام پرسشگر مطرح کرده و داریوش مهرجویی بسیار ساده، صادقانه و بی تکلف
پاسخ گفته است.
شناخت سازنده فیلمهای گاو دایره مینا از میان همین پرسش و
پاسخهاست که به ما میگوید او نه فقط سینما بلکه به ادبیات وفلسفه و
عرفان، و به همه هنرها تسلط دارد. با این که خیلیها گاو و دایره مینا را
بهترین فیلمهای مهرجویی میدانند و به حق دو شاهکار ماندگار در سینمای ما
است اما شخصاً شیفته اجارهنشینهایش هستم و هر بار که این فیلم و جدآور
پرعمق را میبینم در آن چیزهایی تازه مییابم، و البته تصویر بکر از زن
ایرانی در لیلا.
کتاب«کارنامه چهل ساله...» جذاب است، پر از خاطره، پر از
نکتههایی ظریف از زندگی فیلمساز به هنگام ساخت فیلمهایش، پر از معانی و
مفاهیمی که در پشت و روی فیلمهای او وجود دارد. میتوان کتاب را با لذت
خواند و پارهای از خطاهایش را ندید؛ مثلاً این که مهرجویی گفته اولین فیلم
خودش را در سالن تابستانی سینما پارک دیده در حالی که سینما پارک سالن
تابستانی نداشت.
دیگر اشاره او به فیلم دزد بغداد است که گفته جان (جون)
هال در آن بازی میکرد، در حالی که او بازیگر فیلم علی بابا و چهل دزد
بغداد بود و کنرا وید در دزد بغداد بازی می کرد و مواردی از این دست. اما
کتاب آنقدر جذاب و دلچسب است که به سادگی میشود این جور ایرادها را نادیده
گرفت.
انتهایپیام/