نقشه ای از امپراطوری های حاکم بر سرزمین کنونی اوکراین در قرن 17 میلادی
نواحی جنوبی و جنوب شرقی در سیطره خان سالار کریمه بوده که دارای اکثریت روس تبار هستند، بعد از فروپاشی شوروی
و در حال حاضر شبهجزیره کریمه با اصرار روسیه و خواست مردم منطقه
به یک جمهوری خودمختار وابسته تبدیل شد؛ که نشانی از اهمیت نژادی مناطق شرقی برای روسیه دارد
مناطق شمال غربی در سیطره پادشاهی لهستان بوده است
برای نمونه، همانطور که گفته شد، اکثر کسانی که تابع کلیسای کاتولیک هستند در غرب اوکراین زندگی می کنند؛ این در حالیست که اکثر لهستانی ها نیز تابع کلیساهای اروپایی کاتولیک هستند. طی سالیان بعد از استقلال اوکراین، این دوپارگی اجتماعی به خودی خود در عرصه اقتصادی و سیاسی بسط بیشتری یافته و همانطور که در بخش بعدی گفته می شود؛ گونه خاصی از "الیگارشی اوکراینی" را رقم زده است.
قطب بندی اقتصادی اوکراین:
مهمترین بخش سازنده اقتصاد اوکراین، مربوط به بخش صنعتی این کشور شامل: تولیدات نظامی، ماشین سازی، هواپیماسازی، کشتی سازی، تولید فولاد و زغال سنگ و محصولات شیمیایی؛ است. بخش کشاورزی و صنایع وابسته آن، بعنوان دومین بخش اصلی اقتصاد، چیزی حدود 22 درصد از نیروی کار را به خود اختصاص داده است[1]. چگونگی توزیع این دو بخش اقتصادی، یکی از خواستگاه های دوپارگی اجتماعی است، چرا که عمده صنایع تولیدی در شرق و جنوب و عمده زمین های مستعد برای کشاورزی در غرب؛ متمرکز شده است. صنایع سنگین، طبق سیاست های اقتصادی شوروی سابق، بیشتر مدلی از مونتاژکاری هستند، زیرا مراحل پایانی اکثر بخش های صنعتی در آن دوره، به روسیه ختم می شد و بیشتر صنایع مادر در جمهوری های روسیه، روسیه سفید و اوکراین مجتمع شده بود[2]. از سوی دیگر، اقتصاد اوکراین که اقتصادی صادرات محور است، بدلیل حجم بالای صادراتش به روسیه و دیگر کشورهای مستقل مشترک المنافع همسو با روسیه، به این ظرفیت احتیاج مبرمی دارد. بین سال های 2001- 2008 میلادی، «فدراسیون روسیه» بطور متوسط با وارد کردن 24 درصد از کل صادرات اوکراین، اولین واردکننده از این کشور به حساب می آمد. این در حالی بود که ترکیه بعنوان دومین واردکننده از اوکراین، تنها 6.9 درصد از صادرات اوکراین را به خود اختصاص داده بود[3]. کارخانجات اوکراین، برای حفظ حیات اقتصادی خویش، شدیداً به واردات قطعات از روسیه و صادرات به روسیه وابسته هستند و در صورتیکه این روند بطور ناگهانی متوقف شود؛ دولت اوکراین باید ضمن تحمل ضرر اقتصادی هنگفت، منتظر حجم زیادی از بیکاران باشد. در نوامبر 2013 م. - آبان 1392 ه.ش- «نیکولای آزاروف»، «نخست وزیر اوکراین» از کاهش 20 درصدی حجم مبادلات با روسیه، بدلیل اعمال سیاست های تبیهی «مسکو» در ده ماهه گذشته خبر داد. تا پیش از این، کارشناسان حجم روابط اقتصادی دو کشور را تا 20 میلیارد دلار برآورده کرده بودند[4].
نقشه پراکندگی جمعیت براساس درآمد ماهیانه
نواحی شرقی با اکثریت روس تبار بدلیل حضور صنایع سنگین سودآور، درآمد بیشتری دارند
آنها بدلیل وابستگی به روسیه، خواستار نزدیکی به روسیه هستند
و در زمان فروپاشی شوروی؛ به استقلال اوکراین تمایل نداشتند
در مقابل، در تمام اروپا، اوکراین کمترین هزینه سرمایه گذاری در بخش کشاورزی با بیشترین بهره وری را بخاطر، نوع آب و هوا و خاک مستعدش داراست[5]. از طرف دیگر، حجم زمین قابل کشت نسبت به کل مساحت، در اوکراین بسیار بالاتر از دیگر مناطق اروپاست. طبق برآورد «2010 سازمان فائو» (سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد)، 71.2 درصد از زمین های اوکراین، قابلیت کشاورزی دارد، این در حالیست که این عدد، برای روسیه 13.2 درصد و برای کشورهای عضو «اتحادیه اروپایی» 44.3 درصد است. مثل دیگر کشورهای جداشده از شوروی، شرکت های کشاورزی خانوادگی که طی دوره "کشاورزی جمعی کمونیستی" توانسته بودند، بیش از 45 درصد از تولیدات کشاورزی منطقه «اورال» را در دست بگیرند؛ بعد از فروپاشی شوروی متروک شده بودند[6]. با این حال، دولت سعی کرد با خصوصی سازی، از ظرفیت این بخش استفاده کند و تا اکتبر 2001، 64% از اراضی کشاورزی دوره شوروی را بین 6.5 میلیون نفر خصوصی سازی کرد[7]. لذا سیاست های اقتصادی دولت به سمت بهره برداری بیشتر از بخش کشاورزی رفت و بین سال های 2000 تا 2010، رشد سالانه ارزش افزوده کشاورزی بطور متوسط 2.9 درصد برآورد شد[8]. این رشد بخصوص در 2008 میلادی با یک جهش بزرگ روبرو شد و مقامات این کشور، چشم اندازی از یک رشد شتابنده در این عرصه را مدنظر قرار دادند. در 2010 م.، بخش کشاورزی مجموعاً 15.8 درصد از نیروی کار، 14.5 درصد از کل ارزش صادراتی و 8.2 درصد از کل GDP (تولید ناخالص داخلی) اوکراین را به خود اختصاص داد و بیش از نیمی از زمین های زراعی اوکراین به تولید گندم، جو و آفتاب گردان اختصاص داده شد. صادرات محصول جو توسط اوکراین، در دوره دو ساله 2008 و 2009 م.، 30.6 درصد از کل صادرات جو در جهان را در اختیار گرفت [9]. سال گذشته میلادی، «وزیر کشاورزی و مواد غذایی اوکراین» نیز اعلام کرد که ارزش صادرات محصولات کشاورزی اوکراین طی دوره یکساله 2012 م.، بالغ بر 18.2 میلیارد دلار شده که با 5 میلیارد دلار افزایش؛ رشد 38 درصدی را تجربه کرده است. بر این اساس، کشورهای «اتحادیه اروپا»، خاورمیانه و آسیا بزرگترین واردکنندگان محصولات کشاورزی از اوکراین بوده اند[10]. در ضمن، وی خبر داد که اوکراین بزرگترین صادرکننده روغن آفتاب گردان در جهان است و تا نیمه 2014 به بزرگترین صادرکننده غلات بعد از آمریکا، تبدیل خواهد شد[11]. نکته اساسی این است که، عمده ظرفیت کشاورزی در نواحی غربی اوکراین متمرکز شده و کشاکش بزرگ صنعت داران شرقی و بزرگ فئودال های غربی برای کسب موقعیت های اقتصادی بیشتر؛ نوعی از رقابت اجتماعی و به تبع آن، درگیری سیاسی را دامن می زند.
قطب بندی فرهنگی- نژادی اوکراین:
گذشته از این، توزیع جمعیتی در اوکراین رقابت های بخش شرقی- غربی این جامعه را عمق می بخشد. چرا که روس تبارهای اوکراین در مناطق شرقی متمرکز هستند و این منطقه بدلیل کارآفرینی ناشی از صنایع سنگین، تراکم جمعیتی بیشتری دارد. بدیهی است که اغلب اهالی شرقی که رفاه شان به روابط با روسیه مرتبط است، خواهان روابط گرم با روسیه باشند[12]. بهرغم این مسئله، پایتخت اوکراین، «کیف» دارای اکثریت غیرروس است که طی یک دهه گذشته بطور عمومی، در اعتراضات ضد دولتی علیه شرق نشین ها فعال شده است.
نقشه پراکندگی جمعیت بر اساس زبان مورد استفاده
رنگ آبی: زبان اوکراینی- رنگ سبز: زبان روسی
این سیستم دوقطبی درباره مذهب شرقی و غربی ها نیز حاکم است. با اینکه اکثریت اوکراینی ها دارای مذهب ارتدوکس مسیحی هستند ولی اقلیت کاتولیک مذهب، بیشتر در غرب ساکن هستند که تابع کلیساهای اروپایی اند؛ لذا این جامعه بلحاظ مذهبی به اروپا قرابت بیشتری دارد. این موضوع، تا حدودی تابع سیاست های ضدکاتولیک شوروی بود، شوروی به محض تشکیل، در دستوری قاطع «کلیسای کاتولیک کیف» را منحل اعلام کرد و تا یکسال بعد؛ آن را در «کلیسای ارتدوکس مسکو» ادغام کرد. حکومت شوروی در آوریل 1945 م.، تمامی اسقف های «کلیسای کاتولیک کیف» را دستگیر و به اردوگاه های کار اجباری فرستاد و کسانی که به این اقدام اعتراض کردند؛ از جمله هزار و 400 کشیش و 800 راهبه را دستگیر کرد[13]. با این وجود، پیگیری سیاست های کاتولیک زدایی در غرب اوکراین سخت تر بود، زیرا این نواحی طی سال ها پیش از ضمیمه شدن به اوکراین، تحت حکومت پادشاهی لهستان بوده اند که حامی «کلیسای کاتولیک» بود.
فارغ از مسئله مذهب، مردم مناطق شرقی بدلیل قرابت بیشتری فرهنگی- نژادی با روسیه، احساسات ناسیونالیستی کمتری دارند، بنابر این عمده احساسات ملی گرایانه؛ که خواهان استقلال کامل از شوروی و میراث دار آن - روسیه- است، برآمده از غرب اوکراین است.
نتیجه گیری:
[1] «گزارش روابط تجاری ایران- اوکراین»- «سازمان توسعه تجارت ایران»- «اداره کل بازرگانی آمریکا اروپا»
[2] مصاحبه مهندس «آیت ا... زاده» (رئیس وقت سازمان کشاورزی بنیاد مستضعفان)- «غفلت ایران از بازار آسیای میانه»- «ماهنامه گزارش»- شماره 41- تیرماه 1373 ه.ش
[3] همان
[4] «تلاش اوکراین برای نجات مناسبات تجاری خود با روسیه»- «پایگاه اطلاع رسانی خبر و تفسیر برون مرزی صدا و سیما ج.ا.ا»- 19/8/1392
[5] «Agricultural land investment in Ukraine»- «investukraine.net»
[6] «FAO Agriculture and Trade Policy Background Note: Ukraine»- «پایگاه اطلاع رسانی فائو»- 2010 م.
[7] «Land Reform in Eastern Europe: Western CIS, Trans Caucuses, Balkans, and EU Accession Countries»- By Renee Giovarelli, David Bledsoe- «پایگاه اطلاع رسانی فائو»- Oct, 2001
[8] «FAO Agriculture and Trade Policy Background Note: Ukraine»- «پایگاه اطلاع رسانی فائو»- 2010 م.
[9] همان
[10] «6th Europe-Ukraine Forum: 2013/ Ukrainian agriculture: Opportunities and limitations) »- «Foundation Institute for Eastern Studies»
[11] «پایگاه خبری- تحلیلی اوکونیوز»- 25/7/1392
[12] رجوع شود به همین پژوهش: فصل اول- بررسی موقعیت ژئوپلتیک اوکراین و رقابت های راهبردی قدرت ها- نمایی کلی از اوکراین
[13] «The Ukrainian Catholic Church»- «پایگاه اطلاع رسانی انجمن ساماندهی کاتولیک های شرق نزدیک» (CNEWA)
[14] «روزنامه لوموند فرانسه»- 7 دسامبر 2004 م.
[15] «Ukraine: On the Edge of Empires»- By George Friedman- «Stratfor Global Intelligence»- 17Dec, 2013/ خلاصه ترجمه از «خبرگزاری فارس»: «اوکراین همیشه در حاشیه»- 28/9/1392