به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، "وضعیت امنیتی اسرائیل در مقابله با دشمنانش بسیار بهتر از سالهای گذشته است"، این چکیده گزارش امنیتی نهادهای اطلاعاتی اسرائیل به شورای امنیتی – سیاسی کابینه نتانیاهو است که هفته گذشته در یک نشست ویژه در مقر موساد در تل آویو ارائه شد.
پایگاه
اینترنتی شبکه خبری
"فلسطین الیوم" به بررسی گزارش امنیتی اخیر اسرائیل پرداخته و نوشت: بر
پایه گزارشهای رسانه ها مثبت تلقی شدن وضعیت امنیتی اسرائیل، رهاورد گسترش و
تقویت سامانه نظامی – امنیتی اسرائیل نیست و تشکیلات گوناگون نظامی –
امنیتی اسرائیل از دریایی گرفته تا هوایی و فضایی و سایبری، عامل این
ارزیابی مثبت به شمار نمی آید بلکه این ارزیابی برخاسته از عقب گرد و ضعف
ارتشهای عربی در عراق، سوریه و مصر و نیز برخاسته از گرفتاری این کشورها در
جنگها و درگیریهای داخلی است که یکپارچگی و ثبات آنها را به لرزه درآورده و
توانمندیهایشان را دستخوش نابودی ساخته است، تا جاییکه این کشورها دیگر
نمی توانند تهدید و چالشی جدّی در برابر توانمندی های نظامی اسرائیل قلمداد
شوند.
مهمترین بندهای گزارش امنیتی صهیونیستهادر
این گزارش آمده است که ارتش سوریه به دلیل جنگ شدید داخلی، فرسوده شده و
با برچیده شدن سلاحهای شیمیایی سوریه که اصلی ترین سلاح بازدارنده این کشور
در برابر تهدیدات اسرائیل بود سوریه دیگر توانایی خاصی ندارد. این گزارش
ادعا می کند که در صورت شعله ور شدن جنگ، ارتش اسرائیل می تواند چند روزه و
حتی چند ساعته دمشق را تصرف کند.
اما آن بخش از گزارش که پیرامون
ارتش مصر است جالب تر می نماید؛ در این بخش آمده که روند اوجگیری ارتش مصر
که چند سال پیش آغاز شده بود دو سالی است که درجا می زند و ارتش مصر درگیر
یک جنگ از پیش باخته علیه گروههای مسلح در سینا شده به گونه ای که از ضعف
اطلاعات امنیتی و عملکرد عملیاتی رنج می برد. در این گزارش می خوانیم که
ارتش مصر در باتلاق بحرانهای مصر و جنگ سینا فرو رفته و امروز از ضعف کلّی و
فرسایش عملکرد رنج می برد. همچنین در این گزارش وضعیت ارتش و حکومت عراق
که درگیر جنگهایی پیاپی شده اند نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
در
این گزارش پیرامون چالشهای امنیتی آمده است: ایران به دلیل توانمندی های
نظامی، در آستانه تبدیل شدن به یک قدرت هسته ای است و مواضع خصمانه اش بر
ضد اسرائیل، آن را به دشمن شماره یک اسرائیل تبدیل کرده است.
این
گزارش از میان چالشهای امنیتی به « چالشهای سازمانهای تروریستی» می پردازد و
سازمانهای حماس، جهاد اسلامی، حزب الله و دیگر سازمانهای جهادی در سینا و
سوریه را تهدیدی علیه جبهه داخلی اسرائیل به شمار می آورد. در این گزارش
آمده است که سازمانهای جهادی سوریه در آینده، زندگی روزانه و عادی شهروندان
اسرائیل را تهدید می کنند.
چه بسا می توان گفت که این گزارش چیز
تازه ای را در اختیار سیاستمداران اسرائیل و کارشناسان قرار نمی دهد، ولی
سندی رسمی از سوی نهادهای تخصصی است که میزان شاخصهای تهدیدآمیز را مشخص و
سیاستمداران را کمک می کند تا با بر پایه آن، رویکردها و تصمیمات سیاسی و
امنیتی خود را مشخص کنند.
ارتش
اسرائیل که برای سازگاری با هر چالش تازه ای، همیشه در حال پژوهش و طراحی
است، تغییرات گسترده و عمیق در ساختار تهدیدات و چالشهای امنیتی را درک
کرده و «موشه یعلون» وزیر جنگ این رژیم در آستانه سالگرد جنگ اکتبر، این
دیدگاه را به صورت خلاصه مطرح کرد؛ وی گفت که جنگ اکتبر آخرین جنگ متعارف
بود نه تنها به دلیل تغییرات کیفی در ساختار تسلیحات بلکه به این دلیل که
کشورها و ارتشهای هم مرز با اسرائیل، گزینه جنگ و رویارویی مستقیم نظامی را
کنار نهاده اند.
به
همین خاطر ارتش اشغالگر قدس تغییرات گسترده ای در ساختار تسلیحاتی خود به
وجود آورد، به گونه ای که برخی سلاحها را کاهش داد و یا از رده خارج کرد و
مکانیسمها، تشکیلات، سامانه ها و بخشهای تازه ای را ابداع کرد؛ ارتش
اشغالگر در همین چارچوب به کاهش شمار تانکها، زره پوشها و لشگرهای پیاده
خود پرداخت و در مقابل، بودجه سامانه های پدافند هوایی، هوافضا، یورش هوایی
و فناوری های جاسوسی را افزایش داد و به استحکام مرزها پرداخت.
همه
این تحرکات برای رویارویی با تهدیدات احتمالی انجام شده است که جنگ
موشکهای بالستیک ایرانی در رأس آنهاست و تهدید احتمالی دیگر، موشکهای دیگری
است که با توانمندیهای های گوناگون از کشورها و مناطق هم مرز با اسرائیل
به سوی این رژیم شلیک خواهد شد.
فریب افکار عمومی در گزارش امنیتی صهیونیستیگزارش
امنیتی اسرائیل با چشمانی خشنود، به عقب گرد و ضعف در توانمندیهای ارتشهای
عربی می نگرد و با شتاب و به گونه ای خودکار نتیجه می گیرد که تهدیدات
کاهش یافته و به اسرائیلی ها مژده می دهد که دشمنانشان اندک شده اند. این
گزارش به سیاستمداران اسرائیل، اعتماد به نفس، سرمستی پیروزی و تکبر هر چه
بیشتر می بخشد و همین موضوع احتمالاً باعث می شود تا افراطی گری و خیره سری
بیشتری از خود نشان دهند.
این
گزارش، سطحی و غیر واقع بینانه است زیرا با وجود درستی همه محتویات گزارش
پیرامون اوضاع ارتشهای عربی، باید گفت که عدم حضور این ارتشها تنها و تنها
در زمینه تهدیدات امنیتی نظری می تواند تأثیرگذار باشد؛ به بیان دیگر
ارتشهای عربی از جنگ اکتبر به بعد عملاً هیچ تهدیدی برای امنیت اسرائیل
نداشته اند و در دهه های اخیر این نیروهای مقاومت بوده اند که به عنوان
تنها تهدید اصلی، اسرائیل را به هراس افکنده اند و این رژیم را به تجاوز و
جنگ علیه خود برانگیخته اند. این
مقاومت بود که اسرائیل را وادار کرد تا سازمان آزادیبخش فلسطین را به
رسمیت بشناسد و با آن وارد معامله شود؛ این مقاومت بود که اسرائیل را وادار
به عقب نشینی ذلیلانه از جنوب لبنان و آنگاه نوار غزه کرد؛ در تجاوز 2006
اسرائیل علیه لبنان نیز این رژیم مزه تلخ شکست را چشید و وادار به تشکیل
کمیته های تحقیق (کمیته وینوگراد) شد و حتی کار به جایی رسید که برخی سران
اسرائیل ( عمیر پرتس وزیر جنگ و دان حالوتس رئیس ستاد ارتش ) ناچار به
استعفا شدند.همچنین تجاوز
اسرائیل به نوار غزه در سال 2008 و جنایات جنگی این رژیم در جنگ مذکور باعث
شد تا سران اسرائیل در آستانه ارجاع به دادگاههای جنایت جنگی قرار گیرند و
هم اکنون نیز این خطر آنان را تهدید می کند.
اسرائیل در جنگ 2008 نیز همانند جنگ هشت روزه، ناچار به پذیرش شکست شد و
نتوانست تهدید موشکی مقاومت علیه جبهه داخلی خود را از میان بردارد؛
بنابراین ناگزیر از پذیرش توان موشکی مقاومت شد و توان بازدارندگی اسرائیل نتوانست امتیازی برای این رژیم محقق سازد. توان
بازدارندگی یکی از مؤلفه های ساختار امنیتی اسرائیل در برابر ارتشهای عربی
به شمار می آید و این رژیم تنها زمانی از این توان به عنوان یک سیاست
امنیتی علیه گروههای مقاومت بهره می برد که در نبرد علیه این گروهها ناکام
شود. این نشانه عقب گرد و ناکامی اسرائیل در تحقق اهداف اولیه تجاوزات خود
است، این رژیم معمولاً در آغاز هر تجاوزی اعلام می کند که قصد نابودی
مقاومت را دارد، سپس عقب نشسته و کاهش توانمندی های تسلیحاتی مقاومت را به
عنوان هدف خود برمی گزیند، آنگاه دوباره یک گام به عقب می رود و واقعیت
وجودی و توانمندیهای مقاومت را می پذیرد و سرانجام به مرحله اجرای سیاست
«تروریسم بازدارنده» می رسد.
شکست نسبی این سیاست در تجاوز اخیر به
نوار غزه آشکار شد و باید گفت که این سیاست از نظر اخلاقی و انسانی، هزینه
های بسیار سنگینی برای اسرائیل دارد، چرا که بازدارندگی به روش اسرائیل به
معنای ارتکاب کشتارهای هر چه بیشتر است و ترس ژنرالهای اسرائیل از اینکه
جهان با آنان همانند جنایتکار جنگی رفتار کند نوعی بازدارندگی معکوس برای
آنها ایجاد می کند.
افزون
بر این، گزارش امنیتی اسرائیل به عمد چندین تهدید واقعی علیه این رژیم را
نادیده گرفته است؛ برجسته ترین این تهدیدات بر پایه مؤلفه های نظریه امنیت
ملی اسرائیل عبارتند از: ترکیب جمعیتی، نقطه پایان کشمکش، به رسمیت شناخته
شدن اسرائیل توسط اعراب و تبدیل شدن کشور اشغالگر اسرائیل به یک کشور
معمولی که پرسش از سرنوشت آن، شهروندانش را نگران نکند و این رژیم ناچار
نباشد با زور سرنیزه به حیات خود ادامه دهد.
دست اندرکاران این
گزارش که ید طولایی در جعل حقایق و تحریف تاریخ دارند از پرداختن به
مهمترین مسأله شانه خالی کرده اند. این مسأله همانا مسأله فلسطین یعنی
مسأله فلسطینی های 1948 و کرانه باختری و غزه و آوارگان فلسطینی است که
مسأله اصلی امت عربی و اسلامی و پایه و اساس کشمکش و همه تهدیدات به شمار
می آید.