به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون
باشگاه خبرنگاران، جمعه شب 9 اسفند ماه برنامه "معرفت" شبکه چهار سیما با حضور دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی استاد دانشگاه به روی آنتن رفت.
"اسماعیل منصوری لاریجانی" مجری برنامه و استاد دانشگاه گفت: در گلشن شاهنامه حکیم فردوسی هستیم و از بیایات استاد ابراهیمی دینانی نیز بهره میبریم.
در این برنامه در خصوص "علم از نگاه حکیم فردوسی صحبت میکنیم.
زمانی میاسای ز آموختن اگر جان همیخواهی افروختن
زدانش در بینیازی بجوی وگرچند از سختی آید به روی
تورا دانش از لطف یزدان بود بجوشد زجایی که در جان بود
تو را علم جان جاودانی کند تو ویران، او زندگانی کند
ابراهیمی دینانی بیان کرد: قبل از اینکه در خصوص اشعاری که شما قرائت کردید، توضیح بدهم،مقدمهای راعرض میکنم وقتی که از فردوسی و کتابش صحبت میکنیم صحبت از یک کتاب و یک شاعر نیست در واقع صحبت از یک فرهنگ عظیم است.
وی ادامه داد: شاهنامه صحبت از انسانیت است زیرا کتاب حکیم فردوسی، کتاب انسانیت، فرهنگ عمیق بشری و یک تمدن محسوب میشود. فردوسی با این کتاب ایران فرهنگی را که تاریخ بسیار کهنی دارد حفظ کرده است.
این استاد دانشگاه گفت: تا وقتی که کتاب شاهنامه هست، ایران نیز وجود دارد. فردوسی یک حصاری دور فرهنگ ایران کشیده که دشمنان نتوانند به آن لطمه وارد کنند. یکی از ملتهایی که همانند ایران ملت کهنی دارد، چین است.
ابراهیمی دینانی ادامه داد: چینیها برای اینکه کشورشان را حفظ کنند، یک دیوار بزرگی کشیدند که دشمن وارد کشور آنها نشود. چینیها با دیوار خشت و گلی که ساختند کشورشان را حفظ کردند، آنها حسی، خاکی و جغرافیایی بودند. ولی وقتی که فردوسی از ایران سخن میگوید، تنها ایران خاکی و وطنی نیست بلکه معنویت و فرهنگ است.
وی اظهار داشت: ایران فرهنگی، دیوار خشت و گلی نیست، موز آن فرهنگ بوده چرا که این موز خیلی وسیع است وارتفاع دیوار نیز خیلی بلند است،چون در اکثر نقاط جهان شاهنامه وجود دارد.
این استاد دانشگاه ضمن اشاره به این نکته که فردوسی کار عظیمی را انجام داده است، تصریح کرد: فردوسی در تمام اشعارش از صلح، محبت و آشتی سخن میگوید، او از رستم و زال صحبت میکند، زال به رستم ایده میدهد و زال از سیمرغ ایده میگیرد. "سیمرغ" در کتاب فردوسی الهام بخش بوده، سیمرغ به ظاهر یک پرنده افسانهای بوده است.
ابراهیمی دینانی گفت: ما در بین پرندگان سیمرغ نداریم، در واقع سیمرغ نماد مرغ بوده و مرغ نماد پرواز است. سیمرغ نماد پرواز رو به بالا است. عطار هم از فردوسی الهام گرفته، اولین بار فردوسی سیمرغ را مطرح کرد.
وی ادامه داد: پرواز سیمرغ از عقاب بیشتر بوده و آشیانه آن کوه قاف است. کوه قاف یعنی مرتفعترین کوه، حتی فردوسی در شعر خود به کوه الوند کوه البرز اشاره کرده است. "آل" یعنی بزرگ و رفیع، کوه قاف از کوه البرز و الوند بلندتر وبزرگتر بوده و آشیانه سیمرغ است، یعنی پرواز به تعالی ومعنویت است.
این استاد دانشگاه ضمن اشاره به این مطلب که فردوسی سیمرغ را نماد معنویت انتخاب کرده است، افزود: قرآن کریم از منطق الطیر صحبت میکند "علمنا منطق الطیر" آیه 16 سوره نمل در مورد حضرت سلیمان و حضرت داوود است. سلیمان دربین همه پیغمبران زبان مرغان را میداند و سمتش پادشاه ملکوت است و خداوند در قرآن میفرماید که حضرت سلیمان و حضرت داود منطق معنویت هستند.
ابراهیمی دینانی اظهار داشت: منشأ الهامات شاعرانه فردوسی از قرآن کریم است. سیمرغ،منطقالطیر و قاف، در واقع دریک کلمه به عالم معنی میرود. سیمرغ و زال از عالم معنی خبر برای رستم میآورد و رستم را به عالم معنی وصل میکند و رستم نماد معنویت بوده و این پیام فردوسی است.
وی ضمن اشاره به این مطلب که همه سخنان فردوسی ریشه قرآنی دارد، گفت: شیخ عطار یک عارف تمام عیار است، در کتاب "منطق الطیر" خود از سیمرغ سخن گفته که از فردوسی سیمرغ را الهام گرفته و فردوسی هم از قرآن کریم الهام گرفته است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: فردوسی به ما پرواز را یاد میدهد، انسان باید دو بال علم و عمل داشته باشد.
دینانی اظهار داشت: فردوسی میگوید، اگر در سخنان من دیدید که به ذهنیت عجیب و غریب میآید، مبادرت به انجام آن کار نکنید و احتمال آن را بدهید، مگر اینکه برهان داشته باشید که این نامعقول است. فردوسی این سخنان را از ابن سینا گرفته است.
وی ادامه داد: ابن سینا حکیمانه ترین سخن راگفته که هر چیزی که شنیدید و هرچه که عجیب و غریب باشد و تو را به تعجب درآورد نگو که دروغ است، احتمال آن را بده، مگر اینکه یک برهان قطعی برخلاف این قائم شود که این نامعقول است و به طور دقیق سخن فردوسی نیز همین است و گویی که سخن ابن سینا را تکرار میکند.
زمانی میاسای ز آموختن
اگر جان همی خواهی افروختن
ابراهیمی
دینانی افزود: فردوسی در این بیت شعر میگوید حتی یک لحظه از آموختن غفلت
نکنید، اگر یک لحظه از آموختن غفلت کردید عمر خود را به باد دادید، با
آموختن جان تو روشن میشود.
وی ادامه داد: علم، عالم را روشن کرده و به انسانها اطمینان میدهد.
تو دانش از لطف یزدان بود
بجوشد ز جایی که در جان بود
این استاد دانشگاه اظهار داشت: در دنیای پوزیتیوسیم امروز بحث در مورد علم مطرح بوده یعنی خرد و آگاهی است.
انسان موجودی جسمانی، فیزیکی بوده که آگاهی و علم نیز دارد و نتیجه آن ایمان است.
منشأ آگاهی از جسم نیست، دانش از درون جان آمده که از لطف یزدان است.
تو را علم جاودان کند
تو ویران، او زندگانی کند
این
استاد دانشگاه تصریح کرد: هیچ موجودی به اندازه انسان تشنه جاودانگی نیست،
تمام غم و غصه انسان این است که مرگ را در پیش روی خود میبیند، برای
فردوسی هم مرگ مسئله بوده است.
ابراهیمی دینانی ضمن اشاره به این نکته
که عمر کوتاه و جهان فناپذیر است، بیان کرد: انسان به لحظه بدن جاودانه
نیست، جاودانگی به جان یعنی نفس ناطقه وابسته است. نفس ناطقه به خرد بوده،
جان از جنس جسم نیست در واقع انسان با خرد، آگاهی، علم و ایمان جاودانه
است. انسان برای اینکه جاودانگی داشته باشد، باید به علم و آگاهی خود
بیفزاید.
وی افزود: شاهنامه کتاب صحنه رزم پهلوانی جسمانی نیست،
بعضیها فکر میکنند که پلهوانی رستم به بازو است، البته این درست بوده اما
این کتاب صحنه پلهوانی خردمندی است. تمام کارهای رستم براساس خرد بوده و
الهامی که از سیمرغ میگیرد، یعنی رستم تنها پلهوان جسم نبوده و پهلوان خرد
نیز هم است.
این استاد دانشگاه ضمن اشاره به این مطلب که شاهنامه
کتاب قهرمانی خردمندی است، گفت: ما باید به فردوسی توجه کنیم، همینطور که
فردوسی در دل ما زنده است، در دل هر ایرانی و یا هر انسان خردمندی زنده
خواهد بود.
تو را علم جاودان کند
تو ویران، او زندگانی کند
ابراهیمی
دینانی عنوان کرد: تمام ابیات فردوسی به جز آنهایی که مربوط به صحنه جنگ
است، از آیات کریمه قرآن و یا از روایات اهل بیت است. فردوسی یک شیعه و
مسلمان تمام عیار بوده، منتهی فردوسی پیرو اسلامی که خلیفه عباسی میخواهد
نیست. او اسلام معنوی، روحانی و پاک محمدی را میخواهد که در اشعارش آورده
است.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: اگر بخواهم از مجموعه کتاب فردوسی
چند تا کلمه خلاصه کنم و به نثر بگویم، پیام فردوسی در 4 کلمه خلاصه
میشود.
نخست اینکه همیشه ستایش پروردگار را باید انجام داد و این موضوع در همه اشعار فردوسی وجود دارد.
این
استاد دانشگاه ادامه داد: دومین کلمه نیکی کردن، سومین نکته فراموش نکردن
است چون اگر مرگ را فراموش کردید، غفلت و غرور انسان را سرمست میکند و
چهارم اینکه به هیچکس رنج نرسانید.
چو گویی که وام خرد توفتم
همه هرچه بایستم آموختم
یکی نفر بازی کند روزگار
که بنشاندت پیش آموزگار
من آن که گویی رسیدم به جای
نباید ز گیتی مرا رهنمای
چنان دان که نادانترین کس تویی
مگر پند دانندگان نشنوی
شنیدم که دبیری چه زیبا گفت
زگفتش دل عالمی را شگفت
بود جهل علمی که برهان نشد
که نشکافت اخطار سلطان نشد
ابراهیمی
دینانی تصریح کرد: بعضی اشخاص ممکن است مدتی علم را بیاموزند و بعد بگویند
که به پایان علم رسیدیم و عالم هستیم، این اول نادانی است چون علم پایانی
ندارد.
آن کس که نمیداند قابل معالجه بوده اما آن کس که ادعای آن را
دارد که میداند، ولی نمیداند قابل معالجه نیست و دچار جهل مرکب شده است.
وی
افزود: همین سخنان فردوسی اشاره به آیهای از قرآن کریم دارد که هر شخصی
که خیلی دانا باشد بعد از آن علمی وجود دارد. زیرا علم و آگاهی پایان
ندارد. مبادا دچار غرور شویم که منشأ تمام بدبختیهای انسان است.
بود جهل علمی که برهان نشد
که نشکافت اخطاء و سلطان نشد
ابراهیمی دینانی افزود: جهل همانی است که شما فکر میکنید علم است. در صورتی که علم نیست و برهان ندارد.
فردوسی به دقیقترین مسائل انسانی اشاره کرده، منتهی او همه مسائل حکمت را به زبان حماسه بیان کرده است.
بیاموز بشنو زهر دانشی
بیاویزی ز هر دانشی و راحتی
وی عنوان کرد: رامش آرامش و زیبایی است و از هر دانشی زیبایی داریم.
جهان را چو باران به بایستی
روان را چو دانش شایستگی
این استاد دانشگاه افزود: باران وقتی میبارد زمین را پاک و آن را سبزهزار میکند. علم نیز همین خاصیت را دارد.
خود علم پاک کننده است.
وی
ادامه داد: باران دو خصلت ظاهر و بارز دارد اول اینکه پاک میکند و بعد از
آن سبزه میرویاند. علم روان را پاک کرده و بعد سبزهزار میکند یعنی رویش
در روان ایجاد میکند.
به دانش فضای به یزدان گرای
کز او روان تو را رهنمای
ابراهیمی
دینانی عنوان کرد: فردوسی در این بیت شعر میگوید اول دانش خود را افزایش
دهید در واقع علم خود را بالا ببرید ولی خود بالا بردن آگاهی لازمه آن
گرایش به یزدان است. هر اندازه که سطح دانش بالاتر برود گرایش به یزدان
بیشتر میشود.
روان بارد از ابر علم و خرد
ز ابری که یزدان همی پرورد
این استاد دانشگاه اظهار داشت: منشأ آگاهی خداست، آگاهی از حق تعالی میآید و انسان را به سوی حق تعالی میکشاند.
چون حق تعالی بیکران بوده، علم انسان نیز بینهایت است.
سخن ماند در دانش از گنج نامیتر است
همان نزد دانا گرامی تر است
سخن ماند از ما همی یادگار
تو با گنج دانش برابر مدار
اگر با خردمند مردم نشین
که نادان نباشد بر آیین و دین
وی تصریح کرد: گنج پایدار نبوده و خرد پایدار است.
ابراهیمی دینانی ادامه داد: همیشه باید با دانا همنشین بود و از همنشینی با نادان اجتناب کرد.
حضرت مسیح کور مادر زاد را شفا داد و از احمق به صحرا گریخت.
که در حدیثی به آن اشاره شده است.
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: دوست دانا بلندت میکند اما دوست نادان تو را به زمین میزند.
انتهای پیام/ اس
خداقوت
واقعا ممنون-خیلی دنبال این اشعار گشتم اما پیدانکردم-ممنون از زحمات شما
موفق و پیروز باشید