مشرق نوشت :هالیوود همواره موثرترین ابزار در جهت دیپلماسی عمومی دولت آمریکا بوده است. دیپلماسی عمومی به معنای تلاش یک دولت برای درک، ارتباط و نفوذ در افکار عمومی کشورهای هدف، جهت تحکیم منافع ملی آن کشور. صنعت سینمای آمریکا نقش مهمی در ارائه الگوهایی جذاب از ارزش های خاص و خصوصا آزادی، خط مشی زندگی و نشر فرهنگ از نوع آمریکایی ایفا کرده است، به گونهای که میان بسیاری از اقشار و خصوصا جوان در سراسر جهان، اینگونه جا افتاده که آمریکا سرزمین فرصت هاست؛ و این یکی از اهدافی است که پنتاگون از طریق کمک به فیلم های هالیوودی آن را پیگیری میگیرد.
در این راستا، تحلیل ساختار کلی فیلم های نظامی هالیوود نیز ما را به مضامین و محورهای اصلیِ مشترک این فیلم ها واقف میکند؛ برتری آمریکایی، وطن پرستي آمریکایی، تقبیح جاسوسی و خیانت و از همه مهم تر قهرمان و ناجی نشان دادن نیروهای نظامی.
در فیلم های مذکور این ایده همواره مطرح است که ميهن، نياز به "دفاع" و محافظت دارد و"خشونت مشروع" و كشتار غير قانوني مستقيم "تروريستها" به عنوان ابزارهاي لازم امنيت ملي مورد حمايت قرار ميگيرد.
مسئولان پنتاگون به آثار پیام های ارسالی این فیلم ها ایمان دارند و معتقدند با توجه به ماندگاری آثار تبليغ در ذهن مخاطب، آنان در آينده، در مقام قضاوت و انتخاب درست و نادرستی، موردی را برمی گزینند که از این محتواها آموخته اند؛ لذا برای ساخت این فیلم ها بودجه های هنگفتی هزینه می شود.
فصل 24
پیش از این که سریال JAG تولید شود، فیلم JAG ساخته شده بود؛ یعنی قرار بود چنین فیلمی ساخته شود اما هرگز به مرحله تولید نرسید. در سال 1989، پرایس اینترتینمنت[1] روی پروژه ای درباره ماجرای یک قتل در پایگاه تفنگداران دریایی، تحقیقات و محاکمه متعاقب آن کار می کرد.
فیلم JAG
تهیه کنندگان یک نسخه از فیلمنامه را برای پنتاگون فرستادند، و قول دادند که ارتش را بصورت مثبتی به تصویر بکشند. آنها برای هموار کردن راهشان با پنتاگون، جان هورتون را به عنوان مشاور استخدام کردند که چهل سال پیش به عنوان یکی از اعضای پنتاگون به تدوین راهبردهای سازمان درباره همکاری با صنعت فیلمسازی کمک کرده بود.
جان هورتن مشاور نظامی فیلمهای هالیوودی
هورتون در نامه ای به دفتر فیلم پنتاگون نوشت «در برخورد با این موضوع لزوماً بحث هایی درباره خدمت و جامعه معمول در پایگاه های نیروی دریایی و تفنگداران پیش خواهد آمد. اما بخاطر نحوه پرداختن فیلم به موضوع و جنایتی که باید حل شود پایان آن کاملاً برای ارتش مثبت است.»
پنتاگون بخاطر تضمین های هورتون، به دیم رایزنر فیلمنامه نویس فیلم اجازه داد از پایگاه تفنگداران در کمپ لوجون واقع در کالیفرنیای شمالی بازدید کرده و اطلاعاتی درباره سیستم قضایی نظامی بگونه ای که در پایگاه اجرا میشود دریافت کند.
پس از بازدید، کلنل ستوان دیوید تامسکی که در آن زمان رئیس دفتر فیلم تفنگداران دریایی در لس آنجلس بود نامه ای به ژنرال گاردنر فرمانده کمپ لوجون نوشت و از وی بخاطر پذیرفتن و میزبانی از فیلمسازها تشکر کرد.
تامسکی که هنگام بازدید فیلمسازها از کمپ لوجون آنها را همراهی می کرد در نامه ای به گاردنر در تاریخ 20 مارس 1989 هدف اصلی ارتش از کمک به تهیه کنندگان را آشکار کرد.
«بازدید ما و تأثیر خوبی که گذاشت نتایج خوبی به همراه خواهد داشت. نخست این که اطلاعات کافی در اختیار دین گذاشته ایم که تضمین می کند فیلمنامه او تصویر دقیقی از تفنگداران دریایی ارائه دهد. دوم، با توجه به برداشت کلی مثبت وی از تفنگداران احتمال اینکه تصاویر ارائه شده نیز مثبت باشند افزایش می دهد. در آخر اینکه میزبانی که از وی به عمل آمد، منحصربفرد بودن محیط لوجون احتمال اینکه فیلم در اینجا فیلمبرداری شود را افزایش می دهد. البته اگر چنین چیزی محقق شود تهیه کنندگان مجبورند برای دسترسی یافتن به پایگاه اجازه مستقیم USMC را دریافت کنند، و چنین درخواستی به ما قدرت ویرایش محصول را می دهد. از نظر من این شرایط ایده آل خواهد بود.»
USMC ( کمپ لوجون در کالیفرنیا)
و حقیقت عریان اینجا بیان شده است، در اسناد خود تفنگداران. آنچه آنها واقعاً در ازای اجازه استفاده از امکاناتشان می خواهند «کنترل ویرایش محصول» است. و این براستی می تواند «شرایط ایده آل» برای ارتش باشد. و معامله چندان بدی هم برای هالیوود نیست. در ازای چندین تغییر اینجا و چندین سانسور آنجا، هالیوود چیزی دریافت می کند که معادل سوبسید دولتی عظیمی برای صنعت فیلم و تلویزیون است.
اما مردم آمریکا بهای آن را پرداخت می کنند؛ نه تنها از طریق دلارهایشان – که بدون اطلاع آنها به تهیه کنندگان تأیید شده اجازه دسترسی به تجهیزات میلیون دلاری ارتش را تقریباً بطور مجانی می دهد – بلکه از طریق تلفیق تبلیغات نظامی و پیامهای عضوگیری در فیلمها و سریال های تلویزیونی آنها.