به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران شیراز؛
او با صوفیان و عارفان سرشناسی چون منصور بن حسین حلاج و جنید بغدادی بود و با هر دو آنها در بغداد دیدن کرد.
شیخ کبیر در عین حال ، شاعر و مولف شماری از رساله های تصوف بود و تاریخ تولدش را بعضی از تذکره نویسان از جمله صاحب کتاب نامه دانشوران به سال 210 یا 219 گفته اند ولی از وقایع دوران کودکی و جوانی و ایام تحصیلش اطلاع زیادی وجود ندارد واو یک پسربه نام شیخ عبدالسلام داشت که در زمان او در عنفوان جوانی فوت کرد ،شیخ عبداله از مشایخ معمر بود و عمردرازی کرد چنانکه بنا به نوشته تاریخ گزیده یکصدو بیست و چهار سال عمر کرد.
بزرگان عصر لقبهای گوناگون به او داده اند ."شیخ کبیر – شیخ المشایخ و شیخ وقت " از جوانی تمایلات عرفانی دراو وجود داشت وعرفای بزرگ با دیدن ومصاحبت او پیش بینی می کردند که در آینده متفکری بزرگ خواهد شد وسه بار به حج رفت و عضدالدوله دیلمی یکی از شیفتگان او بود.
شیخ کبیر دست پرورده مادری بود که خود از بزرگان عالم عرفان به شمار می رفت و تمام علما و مشایخ و عرفا و بزرگان در تشییع جنازه او شرکت کردند و جسدش را مقابل قبر مادرش در خانقاه عبداله خفیف دفن کردند و از این جا معلوم می شود که در حدود مسجد حاج غنی فعلی قرار داشته است .
شیخ به همراهان توصیه می کرد که خدمت خلق و همراهی با دردمندان را سرلوحه وظایف خود قرار دهند وتربیت یافتگان مکتب او عدم دخالت در کار دیگران خودداری از رنجانیدن کسان عیادت بیماران و یاری به آنها ابراز همدردی نسبت به کسانی که عزیزی را از دست میدادند و از این قبیل خدمات را پیشه خودمی ساختند ، مبارزه با خود بینی سرپرستی کودکان مهمان نوازی ایثار و انفاق و ترویج علم و دانش ، دانشی که خوی حیوانی را از بین برده بردباری و نوع دوستی و مردم داری را تشویق میکند و راه و روش عبداله خفیف این بود و به همین جهت روح تعلیمات او مدتها بر خانقاه ها حکومت می کرد.