در بحبوحه فتنه 88 و درست زمانی که دود شعله‌های آتش خیانت برخی از خواص در چشم نظام و ملت ایران می‌رفت برخی از آتش بیاران فرصت‌طلب معرکه که از فراست بیشتری برخوردار بودند و قدرت نظام اسلامی و ایمان ملت ایران را دریافته بودند، تلاش کردند تا بی‌سر و صدا خود را جدای از فتنه‌گران جلوه دهند و با در پیش گرفتن حرکت با چراغ خاموش مترصد فرصت شوند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،به نقل از وبلاگ رایگاه نوشت: در بحبوحه فتنه 88 و درست زمانی که دود شعله‌های آتش خیانت برخی از خواص در چشم نظام و ملت ایران می‌رفت برخی از آتش بیاران فرصت‌طلب معرکه که از فراست بیشتری برخوردار بودند و قدرت نظام اسلامی و ایمان ملت ایران را دریافته بودند، تلاش کردند تا بی‌سر و صدا خود را جدای از فتنه‌گران جلوه دهند و با در پیش گرفتن حرکت با چراغ خاموش مترصد فرصت شوند.

اینان به رغم آنکه خود نقش پررنگی در ایجاد این فضا داشتند و در جلسات محفلی برای پیشبرد فتنه و مطالبات غیرقانونی و زیاده خواهانه آن از هیچ کوششی دریغ نمی‌کردند؛ آنگاه که علایم احتضار فتنه کم کم آشکار شد با تغییر رویکرد سودای بازگشت به قدرت در سر پرورا‌ندند.

از جمله این طیف از اشخاص و جریانات سیاسی می‌توان به مجمع روحانیون مبارز و دبیرکل و رئیس شورای مرکزی آن اشاره کرد که امروز تلاش می‌کنند با بازتعریف اصلاحات خود را به چارچوب سیاسی مرسوم کشور تحمیل کنند.

ملت ایران هنوز فراموش نکرده‌اند که چه کسانی دعوت به راهپیمایی غیرقانونی برای 30 خرداد1388 کردند که یادآور‌ جنگ مسلحانه 30خرداد 1360 گروهک نفاق بود و صحنه را برای جولان تروریست‌های طرد شده از سوی ملت فراهم آورد؛ هنوز از یادها نرفته است که چه کسانی آنگاه که نهادهای رسمی و قانونی کشور، صحت انتخابات را تأیید کردند با تقلب از روی نسخه جین شارپ زمزمه‌های رفراندوم را جاری کردند.

هنوز کلام سیدمحمدعلی ابطحی عضو ارشد این حزب در دادگاه و مصاحبه خبری پس از آن که در آن پشت صحنه کینه و عناد این گروه با نظام را برملا ساخت فراموش نشده است و مخاطبان محترم نیز یادشان هست که ابطحی از عزم یکی از اعضای ارشد مجمع (که از قضای روزگار اکنون در یک مسئولیت اجرایی قرار گرفته) که برای تولید خوراک خبری برای رسانه استعمار پیر برنامه‌ریزی می‌کرد خبر داد.

آیا سردمداران این گروه تصور می‌کنند مردم و ناظران سابقه نامطلوب خلوت‌کنندگان با حامی مالی انقلاب‌های رنگی و مخلی را از یاد می‌برند و می‌توان ننگ را با رنگ پاک کرد؟ پوشیده نیست که چندی است عزم راسخی در چنین جریاناتی برای بازگشت به قدرت بدون آنکه اشتباه خود را پذیرفته و از ملت ایران عذرخواهی گردد مشاهده می‌شود.

ممکن است فضای پس از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم آنان را به این اشتباه محاسباتی انداخته باشد که این آرزوی چندساله‌شان به تحقق نزدیک‌تر شده باشد؛ حال آنکه حقیقتاً چنین نیست؛ خاتمی و یارانش از سیاست بی‌بهره نیستند و حتی اگر با محاسبات ساده سیاسی نیز به ماجرا بنگرند متوجه خواهند شد که هزینه‌ای که این جریان در اثر استحاله فکری و سیاسی خود از خط امام (ره) و بعد هم آتش‌افروزی در فتنه 88 بر نظام و انقلاب تحمیل کرد بیش از آن است که قابلیت پذیرش مخاطره مجدد را داشته باشد.

طبیعی است که آنچه برای یک نظام سیاسی اصالت دارد، امنیت هستی شناسانه و هویتی آن است و اهمیت این مسئله تا آنجاست که ورودی‌های خود را در مقابل عوامل مغایر با این ساحت مراقبت کند؛  خاتمی و یارانش خودشان نیز به نیکی می‌دانند تا زمانی که عذرخواهی به معنای واقعی کلمه رخ ندهد، هیچ اعتمادسازی انجام نخواهد گرفت و اتفاقاً اصرار آنها برای بازگشت بدون عذرخواهی خود بر پیچیدگی ماجرا افزوده است.

کسانی که اکنون به خاطر هزینه فوق‌العاده‌ای که به نظام و انقلاب و به دلیل همراهی با دشمن تحمیل کرده‌اند حاضر به عذرخواهی نیستند چه تضمینی وجود دارد که در بزنگاه‌های حساس کشور حیثیت و عزت ملی را مخلصانه به دشمن واگذار نکنند؟ آیا  محتمل نیست که خود این لجاجت بر عدم عذرخواهی حاکی از ارسال علائمی به طرف غربی باشد که نشان دهد غربزدگان و غرب‌باوران هنوز می‌توانند مایه امید برای دشمن باشند؟
برچسب ها: خاتمی ، لجاجت ، عذر خواهی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.