این اتفاقهایی که از آن صحبت کردیم، دیگر نه یک اتفاق نادر، بلکه تبدیل به صحنههایی عادی در بسیاری از بیمارستانها شده است که بسیاری از بیماران تا زمان ترک مراکز درمانی با این واقعیتها میسوزند و میسازند.
برخورد نامناسب پرسنل پزشکی در بسیاری از مراکز درمانی، این روزها به یک دغدغه چندین و چند ساله تبدیل شده است که به صورت دردی غیرقابل درمان به حال خود رها شده است. در حالی که بیمار از درد جسمی رنج میبرد و در این شرایط توقع دارد به او توجه شود و احترام ببیند، اما وجود برخوردهای زننده در برخی مراکز درمانی، رنج بیماران را مضاعف کرده است. اداریبازیهای بیدلیلی که پیش پای بیماران گذاشته میشود یا لبخندهایی که از بیمار دریغ میشود و خواستههای منطقی او را پشت گوش میاندازند، باعث شده ارائه بسیاری از خدمات درمانی پیشرفته در بیمارستانها به چشم بیمار نیاید و در نهایت مریض با دلخوری و نارضایتی بیمارستان را ترک کند.
نمایی از یک نیمروز بیمارستان دولتی
مردمی که از شب قبل در مقابل یکی از بیمارستانهای دولتی مرکز شهر تهران چادر زدهاند، حالا با نزدیک شدن به ساعت 7 صبح دوباره از چادرها بیرون میآیند و پیگیر کارهای اداری درمان بیمارانشان میشوند.
برخورد پرسنل بیمارستان در اینجا بسیار با شانس و تقدیر گره خورده است. مثلا احتمال دارد یک روز مسئولان حراست بیمارستان حتی از شما نپرسند کجا میروید، ولی روز دیگر هم احتمال دارد به شما اجازه ندهند وارد بخش شوید.
چند روز مداوم که در این بیمارستان رفت و آمد میکنید، کمکم دستتان میآید زنگهای بالای سر بیماران تزئینی است و به ندرت پیش میآید با فشردن این زنگهای اضطراری کسی به دادتان برسد.
به دلیل شیفتهای سخت و طولانی کادر درمانی ـ بخصوص پرستاران و بهیاران ـ آنها حس و حال چندانی برای گوش دادن به صحبتهای مریض و همراهش ندارند و شما بعد از چند روز حضور در این بیمارستان، دستتان میآید که در ساعتهای پایانی شیفتهای کاری بهتر است با پرسنل درمانی بحث نکنید و خواستههایتان را به اوایل شیفت بعد موکول کنید.
جالب اینجاست که اغلب کارهای درمان بیماران هم در این بیمارستان به همین دقایق پایانی شیفتهای کاری موکول میشود. یعنی در حالی که پرسنل درمان 12 ساعت وقت دارند آزمایشهای بیمار را انجام دهند، معمولا این کار در دقیقه 90 شیفت کاری و با ترشرویی تمام انجام میشود.
تلنبار کردن همه کارهای درمانی در یک زمان معین نهتنها بیمار را خسته و ناراضی میکند، بلکه کیفیت خدمات درمانی را هم کاهش میدهد و در این شرایط نیز اعتراض بیماران معمولا راه به جایی نمیبرد.
وزارت بهداشت: بودجه بداخلاقها را کم میکنیم
متولی بیمارستانها در وهله اول، رئیس بیمارستان و در سطحی کلانتر، وزارت بهداشت است. در حقیقت، این وزارت بهداشت است که باید برای این دردهای مراکز درمانی، چارهای بیندیشد؛ آن هم دردهایی که طی دهههای گذشته، خود وزارت بهداشت هم در به وجود آمدن شرایط فعلی نقش مستقیم داشته است.
دکتر محمد حاجیآقاجانی، معاون درمان وزارت بهداشت در گفتوگو با جامجم خاطرنشان میکند: اخلاق حرفهای در بیمارستانها از جایگاه ویژهای برخوردار است و حتی نوع تعامل با بیمار باعث میشود بیمار، دستور پزشک را بپذیرد و این موضوع بر فرآیند درمان تاثیر مستقیم میگذارد. به همین منظور، وزارت بهداشت برای بهتر شدن رابطه پرسنل درمانی با بیماران برنامههای مختلفی دارد و برخی از این برنامهها نیز در حال اجراست.
این مقام مسئول تاکید میکند وزارت بهداشت درخواست کرده است بحث اخلاق حرفهای در کنار دیگر مهارتها به پرستار، پزشک، بهیار و پیراپزشک آموزش داده شود تا کادر درمان، تعامل بهتری با بیماران برقرار کنند.
به گفته آقاجانی، در ارزیابی بیمارستانهای سراسر کشور به رضایتمندی مردم توجه ویژهای شده است و حتی این موضوع در جایگاه مهمترین ملاک ارزیابی بیمارستانها قرار گرفته است.
بر اساس برنامه جدید وزارت بهداشت، بیمارستانهایی که رابطه خوبی با مردم ندارند، نمره منفی میگیرند و این نمره منفی در نتیجه ارزیابی بیمارستان و همچنین در اعتباربخشی بیمارستانها تاثیر مستقیم خواهد داشت که این اتفاق در دی امسال هم اعمال شد.
یعنی بر اساس گفتههای معاون درمان وزارت بهداشت، از این پس بیمارستانهایی که تعامل مناسبی با بیماران ندارند، از بودجه کمتری برخوردار خواهند شد که همین موضوع بر درآمد پرسنل آن مرکز درمانی هم تاثیر منفی خواهد گذاشت.
نهادهای فرهنگساز هم وظیفه دارند
درست است وزارت بهداشت، متولی اصلی سروسامان دادن به اوضاع بیمارستانهاست، اما این موضوع موجب نمیشود دیگر نهادهای فرهنگساز مثل رسانهها، آموزش و پرورش و دانشگاهها، وظیفهای برای اصلاح رابطه بیمار و پرسنل درمانی نداشته باشند.
بدیهی است اخلاق عمومی جامعه، تاثیر مستقیمی بر اخلاق پزشکی دارد و حتی میتوان گفت نوع برخورد پرسنل درمانی با بیماران، زیرمجموعهای از اخلاق حاکم بر جامعه است. به همین دلیل قابل پیشبینی است اگر رسانهها در ارتقای اخلاق عمومی جامعه تلاش کنند، نتیجه این تلاش بر اخلاق پرسنل درمانی موثر خواهد بود. همچنین رسانهها میتوانند با آموزش تعامل مثبت بین بیمار و پرسنل درمان، اخلاق را در مراکز درمانی، ترویج و گسترش دهند.
تشویق و تنبیه را فراموش نکنیم
اگرچه آموزش و فرهنگسازی، بهترین شیوه برای اصلاح رابطه بیمار و پرسنل درمان است، اما واقعیت این است که همیشه افرادی پیدا میشوند که بدون توجه به اخلاق و ضابطههای پزشکی، بیماران را آزار میدهند و با آنان با کرامت برخورد نمیکنند.
در این شرایط باید به عنوان تیر آخر و راهحلی غیرقابل اجتناب با این نیروهای بداخلاق مقابله شود و در برخورد قانونی با آنها اهمال نشود.
البته به گفته معاون درمان وزارت بهداشت، باید از اسوههای اخلاق پزشکی هم تجلیل شود تا تعداد این الگوهای اخلاقی در بین جمعیت پزشک و پرستار و بهیار افزایش یابد.
طبیعی است وقتی دردی یکشبه به وجود نیامده و با گذشت زمان عمیقتر شده است، نمیتوان توقع داشت یکشبه هم از بین برود و آثارش محو شود. به بیان دیگر، وقتی در طول سالهای سال، نوع برخورد درست و انسانی با بیمار آموزش داده نشده و با متخلفان نیز به طور قاطع برخورد نشده است، نمیتوان انتظار داشت با اقدامهایی مثل کاهش بودجه پرسنل بداخلاق یا تجلیل از پزشکان با اخلاق، این مساله در یک فرآیند کوتاهمدت حل شود.
رفع این مشکلات به همکاری مداوم مردم و مسئولان بیمارستانها نیاز دارد و البته نباید این نکته مهم را هم فراموش کرد ساعت کار و میزان حقوق افراد شاغل در بیمارستانها در به وجودآمدن جو بداخلاقی در بیمارستان موثر است.
یعنی مثلا اگر حقوق یک بهیار با دخل و خرج زندگیاش نخواند و مجبور شود ساعت کارهای طولانی را انتخاب کند، در این وضعیت، خوشخیالی است گمان کنیم میتوان صرفا با تکیه بر ارائه آموزشهای تئوری به این بهیار، او را نسبت به برخورد درست با بیماران ترغیب کنیم. در حالی که باید شرایط کار برای پرسنل مراکز درمانی هم به گونهای باشد که حداقل ناراحتی و دغدغه تامین معیشت روزانهشان را به بیماران منتقل کنند.