دفتر فرح پهلوی، یکی از فعالترین مراکز قاچاق آثار باستانی و میراث فرهنگی ایران به خارج از کشور و از جمله موزه ملی رژیم جعلی اسرائیل است. فرح، كارشناسان و مشاوراني را به كار گرفت و با تحميل ميلياردها تومان هزينه، وانمود كرد كه قصد جمع آوري و حفاظت از آثار باستاني را دارد. اما همان كساني به كار گرفته شدند كه سابقا در غارت آثار باستانى شركت داشتند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاراندر اسفندماه سال 1328 ه.ش، يعني حدود يك سال و اندي پس از اعلام تأسيس رژیم جعلی اسرائيل، دولت شاهنشاهي ايران، اين رژيم را به رسميت شناخت. اقدام ايران در ميان جوامع مختلف اسلامي در جهان، به خصوص كشورهاي اسلامي، بازتاب منفي فراوان به دنبال داشت. در ايران نيز مردم مسلمان تحت رهبري عالمان ديني به شدت در قبال اين تصميم اعتراض كردند و عكس‎العمل نشان دادند. بعضي نمايندگان مجلس شوراي ملي نيز دولت وقت را مورد سؤال و بازخواست قرار داده و اين اقدام را محكوم كردند.  
 
 
موزه ملی رژیم اسراییل بزرگترین و مهمترین موزه این رژیم برفراز تپه های «رام» درشهر اورشلیم واقع شده است. این موزه که در ردیف ده موزه بزرگ جهانی قراردارد، دربرگیرنده مجموعه ای عظیم از تاراج آثار باستانی دیگر کشورها از جمله ایران می باشد
 
مع‎الوصف رژيم پهلوي ضمن صدور اعلاميه‌اي، دولت غاصب اسرائيل را به رسميت شناخت و "عباس صيقل" را به عنوان نماينده رسمي انتخاب و به فلسطين اشغالي اعزام كرد. اين در حالي بود كه پيش از اين "رضا صفي نيا" به عنوان مأمور مخصوص دولت شاهنشاهي به فلسطين اعزام شده بود. بازتاب منفي گسترده و به ويژه اعتراض مردم مسلمان ايران به رهبري عالمان ديني، از جمله آيت الله كاشاني، سرانجام سبب صدور اعلاميه‌اي از سوي نخست‌وزير، در تيرماه سال 1330 ش، مبني بر قطع رابطه ايران و اسرائيل گرديد.

صفي نيا نماينده اعزامي دولت ايران به تهران فراخوانده شد و سركنسولگري ايران در فلسطين اشغالي نيز تعطيل گرديد. البته واقعيت اين بود كه رژيم پهلوي شناسايي «دوفاكتو»ي اسرائيل را ملغي اعلام نكرده بود. لذا پس از كودتاي 28 مرداد 1332 ش، اين ارتباط مجدداً برقرار شد؛ به گونه‌اي كه محمدرضا پهلوي طي مصاحبه‌اي در مرداد ماه سال 1339 شناسايي اسرائيل را مورد تأييد قرار داد و موضوع تعطيلي كنسولگري ايران و فراخواني نماينده سياسي دولت را ناشي از مشكلات مالي اعلام كرد.

 
فاخرترین  آثار باستانی و هنری ایران که عمده این آثار به وسیله ارتشبد زاهدی و پسرش، اشرف و فرزندش شهرام، ایوب ربنو، یعقوب نیمرودی و یوحنا داوود به سرقت رفته، در این موزه قرار گرفته است
 
گسترش ارتباط و همكاري دولت شاهنشاهي با اسرائيل، در عرصه‌هاي گوناگون، نه فقط دستاورد مورد قبول براي كشور ايران نداشت، بلكه كاملاً يك سويه و به سود اسرائيلي‌ها و در مسير استراتژي رژيم صهيونيستي بود. رهبر معظم انقلاب درخصوص روابط رژیم پهلوی و رژیم صهیونیستی چنین می گویند: "وضع ايران قبل از پيروزى انقلاب، وضع خوبى نبود؛ مردم در حال بى‌تكليفى و دشمنان، مسلط، اينجا پايگاه اسرائيل و استراحتگاه سران رژيم صهيونيستى، كه مى‌آمدند مى‌بردند، مى‌خوردند و استفاده‌ى سياسى و مالى مى‌كردند. آن روزى كه بعضى از كشورهاى عرب تصميم گرفتند كه از نفت عليه اسرائيل استفاده كنند، شاه ايران دل صهيونيستها را گرم كرد و گفت من به شما نفت مى‌دهم."(بیانات مقام معظم رهبری در ديدار شركت كنندگان در همايش كنفرانس وحدت اسلامى‌، 30/5/1385).

 
بنیامین نتانیاهو و شیمون پرز در موزه ملی رژیم جعلی اسرائیل
 
در عرصه روابط اقتصادي نيز نيازمندي هاي رژیم جعلی اسرائيل در بخش انرژي، سوخت و مواد اوليه از طريق ارسال نفت مورد احتياج صهيونيست‌ها تأمين و به اين بهانه، ميليون ها دلار اقلام غيرضروري، از سلاح هاي جنگي تا فرآورده‌هاي غذايي اسرائيلي وارد بازار ايران مي‌شد. يعني اسرائيلي‌ها هم نفت و مواد انرژي‎زاي مورد نياز خود را از اين راه تأمين مي‌كردند و هم براي عرضه و فروش كالاهاي خود بازار آماده و تضمين شده داشتند. در کارنامه روابط رژیم پهلوی و رژیم غاصب اسرائیل، خیانت های بی شماری به ملت ایران به چشم می خورد، در ادامه یک پرده از این خیانت عظیم تشریح می شود.
 
 
 
دفتر فرح پهلوی، یکی از فعالترین مراکز قاچاق آثار باستانی و میراث فرهنگی ایران به خارج از کشور و از جمله موزه ملی رژیم جعلی اسرائیل می باشد. فرح، كارشناسان و مشاوراني را به كار گرفت و با تحميل ميلياردها تومان هزينه، وانمود كرد كه قصد جمع آوري و حفاظت از آثار باستاني را دارد. اما همان كساني به كار گرفته شدند كه سابقا در غارت آثار باستانى شركت داشته و ميليون ها ريال از اين راه پول اندوخته بودند.
 
موزه ملی رژیم اسرائیل که گنجینه های به غارت رفته از سایر کشورها در آن به نمایش در آمده، یکی از بزرگترین موزه های دنیا بشمار می‌رود. به جرات می توان گفت که فاخرترین  آثار باستانی وهنری ایران که عمده این آثار بوسیله ارتشبد زاهدی و پسرش.اشرف و فرزندش شهرام، ایوب ربنو، یعقوب نیمرودی و داوود یوحنا به سرقت رفته و در این موزه قرار گرفتند.

 
اشرف پهلوى و پسرش شهرام پهلوى نيا، با نفوذی که در دربار پهلوی داشتند، باند بين‏‌المللى غارت آثار باستانى را هدايت و رهبرى مى‏‌كردند
 
در دفتر فرح پهلوي واحدي تعريف شده بودتا ضمن حفظ و حراست از آثار باستاني و عتيقه جات، آثار فرهنگي و هنري ايران را كه در طول زمان به عناوين مختلف به خارج از كشور منتقل شده بود به كشور برگرداند. فرح براي تحقق اين هدف كارشناسان و مشاوراني را به كار گرفت و با تحميل ميلياردها تومان هزينه، وانمود كرد كه قصد جمع آوري و حفاظت از آثار باستاني را دارد. اما همان كساني به كار گرفته شدند كه سابقا در غارت آثار باستانى شركت داشته و ميليونها بلكه ميلياردها ريال از اين راه پول اندوخته بودند. مرورى بر اسامى مشاوران فرح گوياى اين واقعيت مى‏‌باشد:

* محسن فروغى: (فرزند محمدعلى فروغى ذكاءالملك) از درباریان يهودى و یکی از فعالترین افراد در قاچاق عتيقه‏جات ايرانى. وی از همکاران نزدیک آرتور پوپ( ایرانشناس غارتگر یهودی) بود و بسیاری از آثار باستانی و میراث فرهنگی ایران از طریق پست دیپلتماتیک و با وساطت شخص محسن فروغی و توسط پوپ از ایران خارج می شد.

* ايوب ربنو: وی از یهودیان فعال در ایران و از همکاران اصلی آرتور پوپ در قاچاق آثار باستانی کشورمان بوده است. ربنو سهم قابل توجهی در ارسال آثار باستانی کشورمان به موزه رژیم اشغالگر قدس داشته و ارتباطات نزدیکی با سران رژیم صهیونیستی داشت.

* مهدى محبوبيان:
محبوبیان، خواهر زاده ایوب ربنو و دستیار ویژه وی در غارت و قاچاق آثار باستانی ایران به موزه رژیم جعلی اسرائیل بوده است. 

* اشرف پهلوى و پسرش شهرام پهلوى نيا، اين دو از درون دربار، باند بين‏المللى غارت آثار باستانى را هدايت و رهبرى مى‏كردند. در دوران پهلوى‏ها دست صهيونيست‏ها در غارت آثار باستانى ايران کاملا باز بود. یکی از نشریات رژیم صهیونیستی در توصیف وضعیت اسف بار غارت میراث فرهنگی ایران و انتقال آن به اسرائیل می گوید: یکی از این نشریات، در تشریح وضعیت فوق چنین می گوید:

"اسرائيل به صورت يكي از مراكز بين‌المللي خريد و فروش آثار باستاني ايران درآمده است. به همين علت تجار خارجي عقيده دارند كه‌آثار باستاني ايران را مي‌توان به قيمت مناسب در اسرائيل خريداري نمود... طي دو سال اخير در حدود 2000 ظرف سفالي املش به اسرائيل وارد شده و اين مقدار 80% كليه آثار املش را كه به معرض فروش گذارده شده است، تشكيل مي‌دهد. ولي بسيار جاي تأسف است كه آثار مزبور از كشور خارج مي‌شود و ما اين موقعيت بزرگ را براي گردآوري يك مجموعه‌ي هنري از دست مي‌دهيم، در حالي كه موزه‌هاي بزرگ فرانسه، انگلستان و آمريكا و نيز موزه‌هاي بسيار ديگر، مساعي فراواني براي خريد آثاراملش به كار مي‌برند.
 
 
در سال 1345 نمايشگاهي از آثار باستاني ايران از طرف محسن فروغي در اسرائيل برگزار شد. اين نمايشگاه شامل مجسمه‌ هاي سفالي بود كه قدمت آنها به هزاران سال بالغ مي‌شد. تعداد اين آثار 300 عدد بوده و در يكي از موزه‌هاي اسرائيل به نمايش گذاشته شد.
 
* یوحنا داوود: وی با امضای سندی، کلکسیون عظیم آثار ارزشمند ایرانی را به موزه رژیم اسرائیل سپرد. در سال 1984، ارزش نقدی کلکسیون داوود حداقل 20 میلیون پوند برآورد شد.

پیش از پیروزی انقلاب، نمايندگي ايران در رژیم اسرائيل، طی گزارشی، به ارزش اشیاء موجود در موزه رژیم اسرائیل اشاره کرده و می گوید:"در اين كلكسيون آثاري وجود دارد كه بهايي براي آنها نمي‌توان تعيين كرد، زيرا در جهان منحصر به فرد مي‌باشند... در ظرف دو سال، كلكسيوني كه در اورشليم متمركز گرديد، شامل آثاري 3000 ساله از دوران ماقبل تاريخ تا قرن شانزدهم بوده است". و این تنها یک پرده از روابط رژیم نژادپرست اسرائیل با دیگر کشورهای جهان است. رابطه ای که تنها به منافع یکطرفه محدود شده و کوچکترین منفعتی را برای کشورهای دیگر در نظر نمی گیرد.
برچسب ها: ایرانیان ، موزه ، اسراییل
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار