به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران؛ پایگاه اینترنتی آنتی وار گزارش داد طرح برگزاری همه پرسی در شبه جزیره کریمه با حملات جدی دولت باراک اوباما رئیس جمهور امریکا و متحدان اروپایی آن همراه شده ، نیروهای نظامی بیشتری را راهی منطقه کرده و تهدیدات جدیدی را برای اعمال تحریم مطرح کرده است.
امریکا ، آلمان و انگلیس اعلام کردند برگزاری همه پرسی در جمهوری خودمختار کریمه که بیشتر مردم آن به زبان روسی صحبت می کنند ، نقض حق حاکمیت ملی اوکراین ، یکپارچگی ارضی این کشور و نقض قوانین بین المللی است. "جفری پیات" سفیر امریکا در اوکراین روز دوشنبه گفت امریکا نتیجه این همه پرسی را به رسمیت نخواهد شناخت.
این سخنان سفیر امریکا در اوکراین در واقع انعکاس اظهارات اخیر باراک اوباما بود که اعلام کرد برگزاری همه پرسی در شبه جزیره کریمه ، قانون اساسی اوکراین و قوانین بین المللی را نقض می کند. مقامات بلند پایه انگلیس و آلمان نیز اظهار نظرات مشابهی داشتند.
به دنبال نشست یکشنبه شب آنگلا مرکل صدراعظم آلمان و دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس ، دفتر نخست وزیری انگلیس با انتشار بیانیه ای اعلام کرد همه پرسی کریمه غیرقانونی خواهد بود و هر گونه تلاش روسیه برای قانونی کردن نتیجه آن ، عواقب بیشتری را به همراه خواهد داشت.
کامرون نیز پیشتر اقدامات روسیه را در شبه جزیره کریمه نقض آشکار قوانین بین المللی خواند.
چنین اظهار نظراتی در واقع بیش از پیش دروغ گویی و ریاکاری های قدرت های غربی را به نمایش گذاشت.
امریکا در واقع خود با براندازی دولت منتخب اوکراین و روی کار آوردن یک دولت راست افراطی ، حاکمیت ملی این کشور را نقض کرده است. همچنین این سفیر امریکا در اوکراین بود که اواخر سال گذشته در گفتگوی تلفنی فاش شده خود با ویکتوریا نولاند معاون وزیر امور خارجه امریکا در امور اروپا- آسیا بر این موضوع تاکید کردند که فرد روی کار آورده شده به عنوان نخست وزیر اوکراین ، تجربیات اقتصادی و حکومتی لازم برای اداره کشور به عنوان عامل دست نشانده امریکا را دارد.
عملیات کامل تغییر رژیم اوکراین با مداخله قدرت های اروپایی و امریکا و با سرمایه گذاری میلیارد دلاری برای نیروهای مخالف متحد با سازمان های فاشیستی به طور غیرقانونی صورت گرفت.
110 سال پیش نیز "تئودور روزولت" رئیس جمهور وقت امریکا به طراحی و اجرای " انقلاب پاناما " به منظور اشغال این سرزمین کمک کرد. دولت وقت روزولت با همکاری "فیلیپ ژان بونو واریلا "مهندس فرانسوی قانون اساسی جدید این کشور را طراحی ، تدوین و دولت جدید این کشور را نیز تامین مالی کرد.
پس از آن دولت جدید تهدید شد که اگر در احداث کانال پاناما و واگذار کردن آن تحت کنترل امریکا تامل کند ، با قطع حمایت ارتش امریکا و بازگشت نیروهای کلمبیایی مواجه خواهد شد.
این اقدامات تنها چند سال پس از آن صورت گرفت که امریکا کشور فیلیپین را به عنوان بخشی از غنیمت جنگ اسپانیا- امریکا گرفته بود ، اقدامی که با جنگ بی رحمانه علیه جمعیت بومی این کشور همراه شد و بیش از یک میلیون غیرنظامی در آن قربانی شدند.
پس از این وقایع بود که "روزولت" دکترین مونرو را مطرح کرد و ادعای امریکا را برای کنترل نیمکره غربی " حیاط خلوت امریکا" و بسترسازی برای دهها مداخله نظامی دیگر طی سال های آینده تقویت کرد.
حتی طی سال های اخیر نیز امریکا بر حق خود برای مداخله در هر کشوری از جهان با هدف دفاع از منافع خود تاکید کرده است. این کشور به طور رسمی رویکرد "جنگ پیشگیرانه" را مطرح کرده است که نقض مستقیم منشور سازمان ملل متحد و دیگر ممنوعیت های بین المللی برای آغاز جنگ تجاوزکارانه محسوب می شود.
از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی سابق تاکنون امریکا به طور جدی موضوع حق حاکمیت ملی را که در واقع زیربنای روابط بین الملل است ، کنار گذاشته است. در دهه 1990 در یوگسلاوی نیز امریکا و آلمان موضوع حق حاکمیت ملی و یکپارچگی ارضی را کنار گذاشتند و به اختلافات مذهبی و قومی برای فروپاشی این کشور دامن زدند که با به رسمیت شناختن اسلوونی و کرواسی در سال 1991 از سوی آلمان همراه شد.
در زمستان و بهار 1999 امریکا و ناتو حملات هوایی 78 روزه ای را به یوگسلاوی به منظور جدا سازی کوزوو اجرا کردند که در سال 2008 رسما اعلام استقلال کرد و این اقدام بلافاصله با به رسمیت شناختن واشنگتن و قدرت های اروپایی همراه شد.
در سال 2011 نیز امریکا و متحدان اروپایی آن جنگ داخلی دیگری را به راه انداختند ، لیبی را با هدف سرنگونی رژیم معمر قذافی بمباران کردند و دولت دست نشانده خود را بر سر کار آوردند.
باراک اوباما در آن زمان برپایی این جنگ را برای دفاع از منافع و ارزش های در معرض خطر امریکا توجیه و از حق نامحدود و خودسرانه امریکا برای حمله نظامی علیه هر کشوری تاکید کرد.
در همان سال امریکا از تلاش های تجزیه طلبانه سودان جنوبی نفت خیز به منظور تضعیف نفوذ چین در شمال افریقا حمایت کرد.
باراک اوباما ضمن استقبال از برگزاری همه پرسی استقلال آن ، تاکید کرد این همه پرسی پس از تاریکی های جنگ می تواند نشانه هایی از یک صبح نوید بخش احتمالی باشد. این استقلال نه تنها با بهره برداری از صنعت نفت آن همراه شد بلکه جنگ های مرزی را بر سر مناطق غنی از انرژی به راه انداخت.
ارائه نمونه های دیگر از این دست بسیار است. امریکا در سال 2003 به عراق حمله کرد و این تهاجم حتی بدون یک برگ قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد و بر اساس دروغ هایی درباره تسلیحات کشتار جمعی عراق صورت گرفت.
این کشور بعدها راهبرد " اختلاف انداز و حکومت کن " را در پیش گرفت و به اختلافات قومی و ایجاد بستر مناسب برای جنگ داخلی در این کشور اشغال شده دامن زد. "جوزف بایدن" سناتور سابق امریکا و معاون رئیس جمهور کنونی این کشور طرح تجزیه این کشور به نواحی قومی را مطرح کرد ، طرحی که تقریبا در مقیاس بزرگ اجرا شده است.
واشنگتن همچنین جنگ داخلی را در سوریه برانگیخت که هنوز هم ادامه دارد. این کشور همه روزه حملاتی را با هواپیماهای بدون سرنشین خود انجام می دهد که نادیده گرفتن بی شرمانه حق حاکمیت دیگر کشورها است ؛ همان سیاستی که گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد آن را نقض قوانین بین المللی اعلام کرده است.
ادامه چنین رویکردی را نیز در اوکراین می توان دنبال کرد. امپریالیسم امریکا در راستای تلاش های خود برای تسلط بر جهان به همراه متحدان اروپایی اش ، گویا بشریت را به ورطه تباهی و فاجعه سوق می دهد.
برای مردم اوکراین و نه تنها شبه جزیره کریمه این تلاش ها به معنای ظهور جنبش های فاشیستی و راست افراطی ، دامن زدن به تنش های قومی مخرب و مقدمه سازی برای اقدامات ریاضتی جدی دیکته شده از سوی بانک ها و صندوق بین المللی پول است.
اقدامات بی پروای امپریالیسم در اوکراین و اروپای شرقی همچنین تهدیدی برای برافروختن آتش درگیری ها بین قدرت های غربی و روسیه هسته ای با عواقب غیرقابل تصور آن محسوب می شود.
انتهای پیام/