از صدر اسلام تا به حال، با وجود فداکاری ‌های انفرادی بسیاری از شخصیت ها در جهت حفظ و گسترش اسلام شیعی، خانواده‌ها و خاندان‌هایی هم بوده‌اند که تمام هم و غم خود را در راه اهل بیت علیهم السلام گذاشته و در این طریق به طور دسته جمعی و سازمانی، جان فشانی ‌ها و ایثارهای بی نظیری را از خود به نمایش گذاشته‌اند؛ یکی از مصادیق بارز این خاندان‌ ها، خانواده‌ی بزرگ حکیم می‌باشد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،خاندان حکیم، از خاندان‌هاى علمى و سیاسى شیعى معروف در عراق معاصر هستند که نسب‌ شان به حسن مثنى، پسر امام حسن علیه ‌السلام، می‌رسد. این خاندان، فقها و مجتهدان فراوانی را به جهان شیعه هدیه کرده است که زعامت و هدایت شیعیان را در عصرهای مختلف به دوش کشیده و در عرصه‌ های گوناگون به مبارزه با دشمنان اسلام پرداخته‌اند به طوری که خاندان حکیم تنها در طول 40 سال یعنی از سال 1348در مبارزه با رژیم بعثی عراق و منافقین، نزدیک به 70 شهید داده است.
حکیم باشی شاه عباس صفوی:
در قرن یازدهم هجری، جد بزرگ این خاندان به نام سید علی حکیم، پسر سید مراد بن سید شاه اسداللّه، طبیب ویژه شاه ‌عباس اول صفوی بود. در آن ایام (سال ۱۰۳۳) شاه عباس صفوی قصد سفر به عتبات عالیات را کرده بود و به همین دلیل همه‌ی اطرافیان شاه او را همراهی کرده و به پابوس امامان معصوم (ع) مدفون در عراق رفتند، طبیب مخصوص شاه یعنی سید علی هم از این قاعده مستثنی نبود، اما این سفری بود که موجب ماندگاری این حکیم و طبیب در عراق شد، با این توضیح که وقتی به نجف رسیده بودند مردم نجف به اصرار توانستند طبیب مخصوص شاه را راضی به ماندن در آن شهر کنند لذا طبیب هم در کنار مزار امیرالمومنین علیهم السلام خود را وقف مردم نجف کرد، بدون هیچ نگرشی نسبت به آینده، که بعدها فرزندانی که از او بر جا می‌مانند و خاندانی بزرگ و نام آور در سراسر عراق تشکیل می‌دهند. سیدعلی به سبب دانش و فضیلتش مورد احترام همگان بود و کتاب "المجرّبات‌ الطبیة" از ایشان به یادگار مانده است.
خاندانی از نسل اهل بیت علیهم السلام:
خاندان حکیم، از خاندان‌هاى علمى و سیاسى شیعى معروف در عراق معاصر هستند که نسب‌ شان به حسن مثنى، پسر امام حسن علیه ‌السلام، می‌رسد. این خاندان، فقها و مجتهدان فراوانی را به جهان شیعه هدیه کرده است که زعامت و هدایت شیعیان را در عصرهای مختلف به دوش کشیده و در عرصه‌ های گوناگون به مبارزه با دشمنان اسلام پرداخته‌اند به طوری که خاندان حکیم تنها در طول 40 سال یعنی از سال 1348در مبارزه با رژیم بعثی عراق و منافقین، نزدیک به 70 شهید داده است. 
حکیم باشی شاه عباس صفوی:
در قرن یازدهم هجری، جد بزرگ این خاندان به نام سید علی حکیم، پسر سید مراد بن سید شاه اسداللّه، طبیب ویژه شاه ‌عباس اول صفوی بود. در آن ایام (سال ۱۰۳۳) شاه عباس صفوی قصد سفر به عتبات عالیات را کرده بود و به همین دلیل همه‌ی اطرافیان شاه او را همراهی کرده و به پابوس امامان معصوم (ع) مدفون در عراق رفتند، طبیب مخصوص شاه یعنی سید علی هم از این قاعده مستثنی نبود، اما این سفری بود که موجب ماندگاری این حکیم و طبیب در عراق شد، با این توضیح که وقتی به نجف رسیده بودند مردم نجف به اصرار توانستند طبیب مخصوص شاه را راضی به ماندن در آن شهر کنند لذا طبیب هم در کنار مزار امیرالمومنین علیهم السلام خود را وقف مردم نجف کرد، بدون هیچ نگرشی نسبت به آینده، که بعدها فرزندانی که از او بر جا می‌مانند و خاندانی بزرگ و نام آور در سراسر عراق تشکیل می‌دهند. سیدعلی به سبب دانش و فضیلتش مورد احترام همگان بود و کتاب "المجرّبات‌ الطبیة" از ایشان به یادگار مانده است.
آیت الله سید مهدی حکیم
ظهور عالمان دینی در خاندان حکیم:
در پنجمین نسل از خاندان سیدعلی حکیم، عالم بزرگی به نام سید مهدی حکیم ظهور کرد، وی تحصیلات حوزوی را در محضر استادانی مانند ملاعلی خویی، محمد کاظم خراسانی، شیخ محمد حسین کاظمی، میرزا حسن شیرازی، ملاحسینقلی همدانی و شیخ محمد طه در نجف به اتمام رساند و به درجه اجتهاد رسید و بعد از فوت شیخ موسی شراره عاملی، مرجع شیعیان در بنت ‌جبیل لبنان، به اصرار اهالی آنجا به عنوان عالم دینی، عازم آن دیار شد. این عالم بزرگوار سه پسر به نام‌ های سید محمود، سید هاشم، و سید محسن از خود بر جای گذاشتند که همه آنها به تحصیلات حوزوی پرداخته و به مقام اجتهاد و عالم دینی رسیدند.
ردیف نام تاریخ تولد تاریخ فوت اساتید آثار
1 سید محمود 1298 ه.ق نجف 1375نجف شیخ محمد طه نجف، حاج ‌میرزا حسین خلیلى تهرانى، آخوند خراسانى، محمد سعید حبوبى، شیخ عبدالهادى شلیله، سید محمد کاظم طباطبایی‌ یزدى و شیخ احمد آل‌ کاشف ‌الغطاء حاشیه و تعلیقه بر کتاب هاى درسى فقه و اصول
2 سید محسن 1306 ه.ق نجف 1390 نجف برادرش سید محمود، یزدی، آخوندی خراسانی، خوانساری، نائینی، عراقی، شیخ الشریعه اصفهانی، حبوبی و جواهری حواشی بر کتاب عروة الوثقی، مستمسک العروة الوثقی
3 سید هاشم 1309 ه.ق بنت جبیل 1376بنت جبیل برادرش سید محمود منتقی ‌الاخبار، العقد الثمین و شذور الجواهر
شروع مبارزه سیاسی و زعامت دینی:
نام‌آورترین فرزند سید مهدى و شاخص‌ترین فرد این خاندان، مرجع بزرگ تقلید شیعیان، سید محسن حکیم، است. وى، در مقام مرجع تقلید شیعیان، به سیاست توجه ویژه‌اى داشت و معتقد بود اگر سیاست را به معناى اصلاح امور بندگان خدا و تلاش براى ارتقاى سطح زندگى آنها در نظر بگیریم، رجال دین باید با تمام توان در این زمینه فعالیت نمایند. بر این اساس، وى در بسیارى از مسائل سیاسى روزگار خویش دخالت می‌کرد و فتوا می‌داد. فرزندان و نوادگان وى نیز به تبعیت از پدر، به ویژه با توجه به اوضاع سیاسى عراق، در صحنه سیاسى این کشور اثرگذار بوده‌اند.
حضرت آیت الله العظمی سید محسن حکیم  و فرزند شهیدش حضرت آیت الله سید محمد باقر حکیم
یکی از ویژگی ‌های خاص آیت الله العظمی سید محسن حکیم این بود که علاوه بر مباحث و درس ‌های کلاسیک حوزه، به علم اقتصاد، اجتماع و سیاست نیز در درس‌ هایشان می‌پرداخت. نفوذ کمونیسم در سال‌ های دهه 60 میلادی باعث شد تا آیت الله فتوای معروف خود «الشیوعیه کفر و الحاد» را صادر کنند که در آن کمونیسم را کفر و الحاد خوانده و مسلمانان را از گرایش به آن برحذر داشته بودند وی حتی در بدو اشغال بصره توسط انگلیسی ها، اسلحه به دست گرفته و خود در جبهه ناصریه با دشمن مبارزه کردند.
همچنین وی اعلامیه‏های متعدد و مهمی ‌در ارتباط با مساله فلسطین و وحدت مسلمین جهان برای ‏نجات مسجدالاقصی صادر و موضع دولت عراق را در قبال تظاهرات مردم در محکومیت تجاوز علیه مصر به شدت محکوم کرد. وی در مورد مبارزات مردم ایران که از سال 1340 شمسی با مساله‏ انجمن های ایالتی و ولایتی شروع شده بود، با شجاعت و صراحت تمام از حرکت‌های اسلامی‌ روحانیت ایران، علنا حمایت کرد. از جمله کارهای ایشان راجع به این امر تلگراف ایشان به مرحوم آیت‌الله بهبهانی، تلگراف دعوت از مراجع عظام قم، محکوم کردن عوامل فاجعه 15 خرداد و دیگر فعالیت ‌ها بود.
البته ایشان علاوه بر فعالیت های سیاسی، مرجعیت شیعه را بعد از وفات آیت الله نائینی و همچنین آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، به همراه آیت الله بروجردی بر عهده گرفتند و پس از وفات آیت الله بروجردی در سال 1960، دامنه نفوذ آیت الله حکیم از مرزهای عراق فراتر رفت و تنها در حوزه ی نجف 7000 طلبه در محضر ایشان درس می خواندند.
خاندان حکیم (از سمت راست: سید عبدالهادی، سید ابراهیم طباطبایی، سید عبد العزیز، سید محمد باقر، آیت الله سید محسن، سید کاظم، سید یوسف، سید محمد حسین، سید محمد رضا، سید عبد الصاحب، سید علاالدین)
فرزندان مبارز:
سید محسن حکیم صاحب چهار دختر و ده پسر به نام های سید یوسف، سید محمد رضا، سید محمد مهدی، سید کاظم، سید محمد باقر، سید عبد الهادی، سید عبد الصاحب، سید علاءالدین، سید عبد العزیز، سید محمد حسین شدند که همه پسران ایشان از همان بدو تولد با الفبای مذهب و سیاست آشنا بودند. اما پس از درگذشت سید محسن حکیم، پدر این خانواده، سختگیری‌ ها بر فرزندان و خاندان وی شدت گرفت و به جدال خونینی مبدل شد. فرزندان این مرجع فقید به همراه آیت الله محمد باقر صدر، علامه عسکری و چندی دیگر، با تاسیس «حزب الدعوه عراق» به سازماندهی اعتراضات مردمی علیه استبداد بعثی ها پرداخته و امید میلیون ها شیعه عراقی شدند. آنها یکی پس از دیگری زندانی، شکنجه و کشته می شدند و نام خاندان حکیم به سمبل مقاومت مظلومانه عراقی ها مبدل شده بود. از میان ده پسر آیت الله حکیم، هفت نفر از آنها به دست صدام، شهید شدند که برخی از آنها از مجتهدین نجف شمرده می شدند. 
هجرت برای ادامه جهاد:
برای بازماندگان خانواده، راهی جز مهاجرت باقی نمانده بود. شاید به همین دلیل بود که دو برادر از میان جمع باقی مانده به ایران مهاجرت کردند، سید محمد باقر و سید عبدالعزیز چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به کشور ایران سفر کردند تا به این ترتیب محمد باقر حکیم که شاگرد برجسته ی آیت الله محمد باقر صدر بود و تبدیل به سیاسی ترین فرد خانواده شده بود در ایران با فراغ بال بیشتری پایه گذار مبارزه جدیدی علیه رژیم بعث عراق باشد، به خصوص که دستگیری و شهادت آیت الله صدر و خواهرش هیچ گونه فضایی را برای ماندن و مبارزه کردن از درون خاک عراق باقی نگذاشته بود. 
آیت الله محمد باقر حکیم در ایران زیر نظر امام خمینی( ره) جامعه علمای عراق را تشکیل داد و در نهایت به همراه برادرش سید عبدالعزیز حکیم و سید محمود هاشمی شاهرودی، سید محمد مهدی آصفی، سید کاظم و سید علی حائری، سید صدر الدین قپانچی، سید محمد حیدری و جمعی دیگر دفتر «انقلاب اسلامی عراق» را تشکیل داد که بعدها توسعه یافت و با پیوستن گروه های دیگر عراقی تبدیل به «مجلس اعلای انقلاب اسلامی» عراق شد.
 
تشکیل گردان بدر:
مجلس اعلا، در بدو تشکیل، شاخه‌ای نظامی ‌راه انداخت که در رأس این شاخه نظامی سید عبدالعزیز حکیم قرار گرفت، شاخه ای که ابتدا در قالب دو گردان شهید مهدی حکیم و شهید صدر فعالیت می کرد و در نهایت تبدیل به  لشکر 9 بدر شد که در حدود سه ‌هزار سرباز داشت و همه آنان عراقی‌های مهاجر به ایران بودند. این سپاه در جنگ عراق با ایران، علیه نیروهای عراقی می‌جنگیدند. گسترش فعالیت ‌های برادران حکیم در ایران باعث شد صدام در دو دوره، شش و ده نفر از نزدیکان ایشان را دستگیر کند.
بعد از فروپاشی حزب بعث عراق:
با فروپاشی حکومت حزب بعث در فروردین 1382 اعضای مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق نیز به تدریج به کشورشان بازگشته و عهده دار امور سیاسی و امنیتی شدند و در آن زمان  سید محمد باقر حکیم پس از استعفای آیت الله هاشمی شاهرودی از ریاست مجلس اعلا و استقرار دائمی وی در حوزه علمیه قم، از سخنگویی مجلس به ریاست آن ارتقا یافته بود. لذا آیت الله محمد باقر حکیم، چند هفته پس از آزادی عراق در میان استقبال عظیم مردمی به نجف بازگشت و امام جمعه نجف شد. او که نقش مهمی در تعدیل مواضع تندروانه برخی گروه های شیعیان عراقی علیه قوای متفقین ایفا می کرد، به تدریج نشان داد که ترجیح می دهد به یکی از رهبران مذهبی شیعه در عراق بدل شود و امور سیاسی و حزبی را به برادر کوچکش عبدالعزیز واگذارد. 
اما تروریست‌های وابسته به حزب بعث به ایشان مهلت ندادند و شهریور1382، یعنی حدودا 4 ماه پس از ورودشان به عراق با انفجار انتحاری یک خودرو پس از برگزاری نماز جمعه اول ماه رجب در حرم امام علی علیه السلام، آیت الله حکیم در کنار ده‌ ها نفر دیگر به شهادت رسیدند. 





آخرین بازمانده:
چند روز بعد از شهادت محمد باقرحکیم، با اجماع نظر اعضای شورای مرکزی و باتوجه به اساسنامه مجلس اعلا، سید عبدالعزیز حکیم، تنها بازمانده پسر خاندان بزرگ حکیم، ریاست مجلس اعلا را عهده دار شدند. ایشان پس از کسب ریاست مجلس اعلا، توانستند رئیس شورای حکومتی عراق و سپس رئیس ائتلاف یکپارچه عراق (شامل مجموعه شیعیان) شوند. همچنین وی در تدوین قانون اساسی عراق، تشکیل دولت‌ ملی و تایید برنامه‌های ایاد علاوی،‌ جعفری و نوری المالکی و تسریع در روند سیاسی تشکیل حکومت و تثبیت مبانی ارزشی و اسلامی آن نقش بارزی ایفا کردند. سید عبدالعزیز حکیم در مدت 21 سال حضور مستمر در ایران، ارتباط تنگاتنگی با مسئولان جمهوری اسلامی به ویژه امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری داشتند. تا اینکه ایشان به عنوان آخرین فرزند سید محسن حکیم، در تاریخ شهریور ماه 1388 به علت بیماری سرطان ریه، دار فانی را وداع گفتند. مقام معظم رهبری بعد از وفات سید عبد العزیز حکیم پیام تسلیتی برای ایشان صادر کردند که نشان از علاقه و حزن ایشان، از فوت آخرین بازمانده سید محسن حکیم می باشد.
سید عمار حکیم در حال سخنرانی در مراسم روز شهید در عراق که به مناسبت روز شهادت عموی ایشان شهید سید محمد باقر حکیم نام گذاری شده است.
نسل سوم؛ میراث داران خاندان حکیم
اما این پایان داستان خاندان حکیم نبود و امروز از آن خاندان، جوانان بسیاری تربیت یافته‌اند که مشی خانواده‌ی خود را ادامه داده و امید بخش دل شیعیان می‌باشند که از جمله‌ی آن شخصیت ها، محسن و عمار حکیم (فرزندان سید عبدالعزیز)، سید‌ صادق و سید ‌حیدر (فرزندان سید ‌محمد ‌باقر حکیم) و محمد سعید حکیم (یکی از مراجع تقلید چهارگانه نجف) می باشد.
شاید معروف ترین شخصیت در بین نسل سوم این خاندان کسی جز سید عمار حکیم نباشد. ایشان بعد از وفات پدرش سید عبدالعزیز، به ریاست مجلس اعلای عراق درآمدند علاوه بر این وی ریاست موسسه تبلیغات اسلامی شهید محراب را هم برعهده دارند که در حال حاضر بزرگترین موسسه فرهنگی در سطح عراق به حساب می آید و بیش از 80 شعبه و دفتر در استان ها و شهرهای عراق دارد.
هوشیاری و زیرکی، فصاحت زبان و بداهه گویی از ویژگی های عمار حکیم می باشد به طوری که ایشان به گزارش پایگاه خبری «واحه الحریه» بر اساس نظر سنجی صورت گرفته، به عنوان برجسته ترین شخصیت سیاسی عراق در سال 2013 انتخاب شدند. در حالی که در این نظرسنجی کاربران، از دیگر چهره‌ های سیاسی عراق مانند نوری المالکی، اسامه نجیفی، ایاد علاوی، مقتدی صدر، مسعود بارزانی، جلال طالبانی، ابراهیم جعفری و احمد الچلبی نیز حضور داشتند.
مقبره شهید سید محمد باقر حکیم و برادر ایشان مرحوم سید عبدالعزیز حکیم در نجف اشرف
جمع بندی:
خاندان حکیم، نشان داد که جایگاه خانواده و توجه به تربیت چگونه می تواند این چنین فرزندانی را به جامعه تقدیم کند که هرکدام عالم و مجاهدی باشند که نه مشکلات مردم یک کشور بلکه بحران های جهان شیعه را با جان فشانی های خود حل کنند. نکته ی دیگر از منظر دیدبان این می باشد که تاثیر چنین خانواده ها و خاندان هایی، در پیشبرد به اهداف کلان و رفع مشکلات، بیشتر از کسانی بوده است که به دور از یک سازمان و به صورت انفرادی فعالیت کرده‌اند. 

ابنا نوشت: دانشگاه ملی بحرین سالانه مجالس جشنی را برای آشنایی دانشجویان با تاریخ کشورهای اتباع خارجی این کشور برگزار می‌کند ولی امسال این دانشگاه مجلس بزرگداشت یک دیکتاتور معدوم را برگزار کرد.

مجلس بزرگداشتی با عنوان "صدام حسین شهید و فرمانده بزرگ" صبح امروز ـ پنج‌شنبه 22 اسفندماه ـ در سالن "شیخ عبدالعزیز" دانشگاه ملی بحرین در منطقه "الصخیر" برگزار گردید.

این مراسم که رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته بود برای تمجید از اقدامات دیکتاتوری که جنایت‌های فراوانی را در حق مردم خود و کشورهای همسایه از جمله ایران و کویت انجام داده بود، برگزار شد.

«سمیره رجب» وزیر اطلاع رسانی بحرین که خود از طرفداران پروپاقرص صدام حسین محسوب می‌شود در این مراسم حضور داشت که نشان از حمایت قاطع رژیم آل خلیفه از دیکتاتور معدوم عراق دارد.

 

این مراسم با حضور گسترده حضور خانواده‌های بعثی عراق و فدائیان صدام که شناسنامه بحرینی و همچنین دانشجویان این دانشگاه برپا شد.

رژیم آل خلیفه سال گذشته اقدام به جذب و ارائه تابعیت به نیروهای فدائیان صدام نموده و تاکنون بالغ بر یک هزار نفر از این نیروها جذب و پس از انتقال و طی مراحل اداری به عنوان شهروند بحرینی شناخته شده‌اند.

 

 

نیروهای مذکور ضمن در اختیار گرفتن مسکن و امکانات اولیه زندگی، با عنایت به سبقه امنیتی و سرکوب مخالفان در زمان صدام حسین، فی الحال به استخدام رسمی سازمان امنیت بحرین در امده و در این سازمان مشغول به کار شده اند.

همکاری بحرین و حزب بعث عراق با محوریت «خلیفه بن سلمان آل خلیفه» نخست وزیر پادشاهی بحرین بوده که با توجه به صدارت چهل ساله وی بر این مسند، همواره این همکاری بسیار عمیق، دیرینه و کهن بوده است.

با شدت گرفتن روند انقلاب در بحرین نیز پادشاهی این کشور این سیاست را تشدید کرد و به افراد بیشتری تابعیت

- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13921222000903#sthash.wqzOhoo2.dpuf

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.