"نیکلاس برنز" معاون سابق وزیر امور خارجه آمریکا گفت ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه شبه جزیره کریمه را در اوکراین گرفت ، چون می‌توانست.

به گزارش سرويس بين‌‌الملل باشگاه خبرنگاران ، روزنامه هافینگتون پست چاپ آمریکا ، در شماره امروز خود در اینترنت در مقاله ای به قلم برنز که اکنون استاد دیپلماسی و سیاست بین الملل در دانشگاه هاروارد است نوشت:

تجاوز پوتین به اوکراین با همه پرسی پر سر و صدای روز یکشنبه درباره الحاق این منطقه به روسیه به پایان پرده اول نمایش نزدیک می شود. اما در حالی که منتظر پرده دوم و سوم این نمایش هستیم باید دید تاکنون چه آموخته ایم.

راهبرد پوتین مثل روز روشن است. او در حال کشیدن یک نوار حائل در مدار اطراف مسکوست. برای همین است که او در سال 2008 به گرجستان تجاوز کرد تا سرزمین های ابخازی و اوستیای جنوبی را ، که هنوز تحت کنترل روسیه است ، از آن جدا کند. او از زور برای دور نگه داشتن ارمنستان ، مولداوی و حالا اوکراین از حتی فکر رابطه با اتحادیه اروپا و نیز ناتو استفاده می کند. پوتین احتمالا کریمه را به خاک روسیه ملحق خواهد کرد و تهدید کرده است که از روس تبارها در صورت لزوم در هر جای دیگر اوکراین نیز «محافظت» خواهد کرد. 

اروپا و آمریکا دچار تفرقه اند. من این را هفته گذشته شخصا در هلند مشاهده کردم. اگر آمریکا و کشورهای شرق اروپا خواستار تحریم های سختگیرانه تر شوند ، به هیچ وجه معلوم نیست که آلمانی ها ، هلندی ها ، ایرلندی ها و حتی انگلیسی ها با آن موافقت کنند. در نتیجه ، واکنش غرب کند ، ضعیف و نامنسجم بوده است. پوتین کریمه را به سرقت خواهد برد و قسر در خواهد رفت زیرا اروپا به گاز طبیعی روسیه وابسته است. باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا باید صادرات گاز طبیعی مایع به اروپا را تصویب کند تا سرانجام این وابستگی را قطع کند. 

اوباما این مشکل را به وجود نیاورد؛ پوتین به وجود آورد. منتقدان اوباما اشتباه می کنند که او را در تجاوز پوتین مقصر می خوانند. این اتهام زمانی که پوتین در زمان جنگ گرجستان جرج دبلیو بوش را نادیده گرفت منطقی نبود و حالا هم منطقی نیست. این شاید مفهوم عجیب و جالبی باشد ، اما آیا نباید رقابت های حزبی و جناحی را در مسئله اوکراین کنار گذاشت؟ ما تا حدودی به سبب وحدت داخلی توانستیم در جنگ سرد پیروز شویم. در دوئل اوباما با پوتین جمهوریخواهان واقعا باید کنار او بایستند. 

قواعد قدرت: پوتین شبه جزیره کریمه را گرفت چون می توانست. او می دانست که ناتو در برابر او نخواهد ایستاد. در حالی که روسیه در حال پیشروی است و چین نیز در دریای چین جنوبی برای کشورهای کوچکتر قلدری می کند ، آیا واقعا هوشمندانه است که ارتش آمریکا را به کوچکترین اندازه خود از زمان دهه 1940 کوچک کنیم. برای حفظ صلح ما باید بتوانیم روسیه و چین را متقاعد کنیم که تا نسل های آینده نیز همچنان بزرگترین قدرت جهان خواهیم بود. 

ناتو بازگشته است. بسیاری هنوز ناتو را یک نابهنجاری یا نابهنگامی تاریخی تلقی می کنند. اما همانطور که کالین پاول ، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا می گفت ، وقتی تعداد زیادی پشت در ایستاده اند و برای وارد شدن در می زنند ، چطور می توانید درها را بسته نگه دارید؟‌ به سبب بزرگ شدن ناتو پوتین نمی تواند 10 کشور اروپای مرکزی را که از زمان پایان جنگ سرد به این سازمان پیوسته اند مرعوب کند. اوباما باید سران ناتو را برای تشکیل جلسه دعوت کند تا نیروهای دفاعی متعارف را در کشورهای بالتیک ، رومانی و لهستان تقویت کنند و ماده 5 تعهد دفاعی را برای همه متحدان مورد تاکید مجدد قرار دهند. 

نبرد برای «صلح دموکراتیک» در اروپا از سر گرفته شده است. این چیزی است که به گفته جرج بوش پدر ما با فروپاشی کمونیسم به دست آوردیم. آمریکایی ها برای این در دو جنگ جهانی جنگیدند چون اروپا زودرنج و خشن بود. انقلاب های 1989 تا 1991 این قاره را متحد ساخت. برای همین است که آنچه در اوکراین اتفاق می افتد این همه اهمیت دارد -- این اتفاقات مبارزه بزرگ برای صلح و آزادی را در اروپا که ممکن است تا زمان کنار رفتن نسل مردان دوره شوروی پوتین از صحنه پایان نیابد احیا کرده است. 

آیا صلح قدرت بزرگ به مخاطره افتاده است؟ وقتی اوباما اواخر این ماه در نشست امنیت هسته ای در لاهه حضور می یابد باید از بنای کاخ صلح اندرو کارنگی که در سال 1913 برای حل و فصل دوستانه مناقشات جهانی ساخته شد دیدن کند. پوتین می توانست دلمشغولی خود را درباره کریمه به دیوان دائمی دادگستری بین المللی که اکنون در این کاخ مستقر است ارجاع دهد ، اما او راه جنگ را در پیش گرفت. این طنز بزرگ روزگار است که یکی از حامیان اصلی کاخ صلح ، یعنی تزار نیکلاس دوم ، یک سال بعد با اشتباه خود وارد جنگی شد که دودمان وی را بر باد داد. اوباما می تواند به پوتین ، که در اندیشه احیای عظمت روسیه است ، یادآوری کند که این درس تاریخی را فراموش نکند. دعوت کارنگی برای صلح قدرت بزرگ با گذشت یک قرن هنوز طنین انداز است. این صلحی است که پوتین با اشغالگری نسنجیده اش در اروپا آن را تهدید می کند.


انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار