به گزارش
خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران، خانوادهای نیست که این روزها از دعواهای زناشویی نگران نباشد و از رفتارهای همسر خود گلایه نکند، بسیاری از این کشمکشها و دعواها به جدایی و طلاق منجر میشود اما آیا میشود از این پدیده پیشگیری کرد؟
بسیاری از روانشناسان معتقدند انسانها برای یکدیگر مانند یک کتاب هستند که، زمانی که از خواندن این کتاب فارغ شدند دیگر جذابیتی برای آنها ندارد؛ زمانی که روابط زناشویی دچار روزمرگی و یکنواختی میشود و شور و شوق روزهای اول آشنایی در زندگی آرام آرام رنگ میبازد و انگیزه زوجها هم برای تداوم زندگی رو به افول میرود.
دلایل دیگری هم میتواند روند نزولی جدایی عاطفی بین زوجها را تشدید کند مانند دخالت خانوادهها، عدم صداقت طرفین، شرایط بد مالی، عدم شناخت پیش از ازدواج و تحقیق و دلایل بسیاری دیگری که همه دست به دست هم میدهند تا زمینه جدایی و از هم پاشیده شدن یک خانواده را ایجاد کند.
جامعهشناسان معتقدند زمانی که جامعه از لحاظ فرهنگی دچار دگرگونی سریع شوند و ارزشهای اصلی جامعه رو به ضعف بگذارند نا به هنجاری و مشکلات اجتماعی در آن جامعه تشدید میشود. از جمله این نابههنجاریها طلاق، است. پس علاوه بر عاملهای فردی خود فضای جامعه نیز میتواند پدیده طلاق را در جامعه افزایش دهد به همین دلیل تنها زوجها را نمیتوان مقصر قلمداد کرد.
زمانی که بیکاری و گرانی و عدم تناسب میان درآمد و مصرف و تولید و عدم توجه سازمانها در میان اعضای یک جامعه گسترش یابد، فشارها و اضطرابهای دلهرهآور میان افراد جامعه همانند یک بیماری اپیدمی رواج پیدا میکند. بنابراین باید این حقیقت را پذیرفت که جهت جامعه و قدرت ارزشها و هنجارها و اقتصاد بر نوع و کیفیت زندگی و نحوه نگرش و تفکر افراد تأثیری انکارناپذیر دارد و تنها به اراده شخصی و مقصر قلمداد کردن افراد جامعه نمیِتوان صورت مسئله را پاک کرد.
گفتنی است، زمانی که آمار طلاق در جامعه رو به افول خواهد گذاشت که سازمانها و نهادهایی که متولی حفظ و نگهداری ارزشهای جامعه را به عهده دارند روند تغییر فرهنگ را هوشمندانه بررسی و کنترل کنند زیرا تغییر در فرهنگ و ارزشها به معنی تغییر در افکار است و تغییر در افکار به معنی به وجود آمدن توقعات جدید و خواستههای جدیدی است که جامعه باید به آنها پاسخ صحیح و اصولی بدهد.
گزارش از محمدرضا نظری
انتهای پیام/