به گزارش
خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران: 1 خرداد سال گذشته حادثه اي در سايت دفن زباله شيراز و مرگ هفت تن در اين ماجرا خبرساز شد.
ساعت 11 و 15 دقیقه گروهی از آتشنشانان شیراز همراه کارکنان شهرداری مشغول خاموش کردن حریق در سایت دفن زباله برومشور در شیراز بودند که ناگهان زبالههای سایت زیر پای آنها خالی شد و 13 تن از آتشنشانان در انتهای دره گرفتار شدند و زباله روی آنها ریخت.
حسن فیاض پور مدیر کل مدیریت بحران استانداری فارس وسعت حادثه را یک هکتار بر آورد کرد و گفت: میزان زباله آوار شده روی آتش نشانها کوهی به بلندی دو ساختمان 6 طبقه است.بلافاصله با شروع عملیات امداد 6 نفر از 13 آتش نشان گرفتار در زیر زباله ها نجات پیدا کردند.پس از دو روز عمليات جستوجو جسد هفت نفر باقيمانده از زير زباله ها خارج شد.
فرار دزد ترسو
5 خرداد ماه مرد میانسال که با رویای پولدار شدن به بانکی دستبرد مسلحانه زده بود، با شنیدن صدای آژیر خطر پا به فرار گذاشت.
ساعت 14 و 20 دقیقه از طریق مرکز فوریتهاي پلیسی 110،دستگیری سارقی مسلح در بانک شعبه هرمزان به کلانتری 134 شهرک قدس اعلام شد. با حضور مأموران کلانتری مشخص شد فردی به نام "محمدرضا " 54 ساله از سوی شهروندان و مشتریان بانک دستگیر شده است.
کارمندان بانک دستهاي وی را با طناب بسته و روی صندلی قرار داده بودند. یک قبضه اسلحه کمری همراه با 10 گلوله جنگی نیز از وی کشف شده بود.
مشروبات مرگبار
8 تا 10 خرداد سال گذشته مصرف مشروبات الكلي دست ساز در شهر رفسنجان، جان شش نفر را گرفت. اولین مورد حادثه در ساعت سه بامداد روز چهارشنبه به اورژانس رفسنجان اطلاع داده شد.
در ابتدا اعلام شد، 4 تن بر اثر مسمومیت جان خود را از دست دادهاند، همچنین 100 تن دیگر نیز در بیمارستانها تحت دیالیز قرار گرفتهاند تا سموم از بدنشان خارج شود.جنسیت تمامی حادثهدیدگان مرد و دارای رده سنی زیر 27 سال بودند.
فرمانداری ویژه رفسنجان نیز به نقل از مرکز فوریتهای پزشکی دانشگاه علومپزشکی رفسنجان در سایتش درباره این حادثه اعلام کرد : از ساعت 3 بامداد روز پنجشنبه 9 خردادماه تا ساعت 10 صبح روز جمعه 10 خردادماه تعداد کسانی که در اثر مصرف نوشیدنی مشکوک دچار مسمومیت شده و به بیمارستان علیبنابی طالب (ع) رفسنجان مراجعه کردهاند، 298 تن هستند که از این تعداد چهار تن فوت شدهاند.
سه روز پس از اين حادثه تعداد قربانيان به شش نفر افزايش يافت.
قتل پیش شرط ازدواج
8 خرداد مرد جنايتكار كه براي فاش نشدن رابطه پنهاني خود دختر جواني را به قتل رسانده بود از سوي كارآگاهان پليس آگاهي دستگير شد.
اواخر اردیبهشت سال گذشته فردی با مراجعه به کلانتری 127 نارمک از ناپدید شدن مرموز خواهرش خبر داد و گفت: خواهرم به نام مریم حسابدار یک شرکت خصوصی در خیابان آزادی است و ساعت هشت صبح 17 اردیبهشت برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت.
او طی دو سال گذشته با یکی از همکارانش به نام مصطفی آشنا شده بود و حتی تا چندی قبل قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند اما به دلیلی که ما از آن بی اطلاع هستیم ، ناگهان مریم از ازدواج با این شخص منصرف شد و به همین دلیل ،از حدود دو ماه گذشته این شخص اقدام به تهدید خواهر ما میکرد .
در ادامه تحقیقات و با توجه به تناقضات به دست آمده در اظهارات اولیه مصطفی ، به دستور مقام قضایی ، وی در محل شرکت دستگیر و برای انجام تحقیقات به اداره یازدهم منتقل شد . همزمان با دستگیری مصطفی ، کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود متوجه شدند که مصطفی پیش از این نیز یک بار ازدواج کرده و حدود دو سال پیش از همسر سابقش با وجود داشتن پسری 10 ساله جدا شده بود.
مصطفی سرانجام لب به اعتراف گشود و در اعترافاتش به کارآگاهان گفت : چند سال پیش بود که به خاطر اختلافات خانوادگی و با وجود داشتن فرزند ، از همسرم جدا شدم. پس از آن و در داخل شرکت با مریم آشنا و به تدریج به یکدیگر علاقه مند شدیم و این در حالی بود که در تمام این مدت من کوچکترین اشارهای به ازدواج اول خود و داشتن فرزند نکرده و موضوع را از مریم و دیگر اعضای شرکت مخفی نگه داشته بودم. چندی پیش ، همسر سابقم تصمیم به زندگی دوباره با من گرفت . من نیز به واسطه اصرار بستگان و خانواده ها و بیشتر از همه به خاطر فرزندم تصمیم گرفتم تا دوباره با او ازدواج کنم . زمانیکه مریم از موضوع اطلاع پیدا کرد ، درگیری ما دو نفر آغاز شد و مریم تهدید کرد که موضوع درخواست ازدواج مرا به همسرم اطلاع خواهد داد و مانع از زندگی ما دو نفر خواهد شد .روز حادثه بر سر اين موضوع با هم درگير شده و با شال نخي او را خفه كردم.
پایان آزار پسران خردسال
12 خرداد قاتلان شیطان صفتی که پس از تعرض به دو پسربچه در شهرستان بهارستان آنها را به طرز هولناکی به قتل رسانده بودند پس از محاكمه در دادگاه كيفري به دو بار قصاص،یک بار اعدام در ملاءعام، تحمل حبس و شلاق محكوم شدند.
پرونده این جنایت وحشیانه دی ماه سال گذشته با گزارش گم شدن پسر بچهای به نام «امیرمهدی» تشکیل شد.پدر امیرمهدی به پلیس گفت:«شبی که امیر مهدی گم شد برای خرید لوازم کاردستی به همراه پسرم از خانه خارج شدیم. اول مقوای امیرمهدی را خریدم اما چون خریدهای دیگری هم داشتم و هوا سرد بود به امیرمهدی گفتم خودش به خانه برگردد. حدود نیم ساعت بعد به خانه برگشتم که متوجه شدم پسرم هنوز برنگشته است.
با گزارش پیدا شدن جسدی در خرابهای پشت کارخانه بستنی سازی در بهارستان روند رسیدگی به این پرونده شکل دیگری گرفت.
بررسیهای اولیه نشان میداد که جسد متعلق به امیر مهدی 7 ساله است که به علت اصابت ضربههای جسم سخت به سرش جان باخته است. هنوز یک هفته از مرگ امیرمهدی نگذشته بود که خانواده پسربچه هفت ساله دیگری به نام «امیر علی» به پلیس رباط کریم مراجعه کردند و مدعی شدند پسرشان ساعتی قبل برای خرید از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است.
تحقیقات در این زمینه ادامه داشت تا اینکه یک هفته پس از کشف جسد امیرمهدی بوی تعفن یک جسد راهنمای کشف قتل کودک گم شده دوم یعنی "امیرعلی" شد. جسد متلاشیشده او زیر پل ریل راهآهن در دالانی تنگ کشف شد.در ادامه دو مرد سابقه دار در اين رابطه دستگير شدند كه در بازجويي ها به تجاوز و قتل كودكان اقرار كردند.
آزادی کبری رحمانپور
19 خرداد، کبری رحمانپور معروف به عروس سیاهبخت پس از 13 سال با وثیقه 200 میلیون تومانی از زندان آزاد شد.
زن جوان یک بار تا پای چوبه دار رفته بود که به دلیل نبود طناب حکم اجرا نشد.کبری رحمانپور دختر خانوادهای فقیر در شهر ری بود که با اعضای خانوادهاش در اتاقی کوچک زندگی میکرد و برادر کوچکش هم معلول بود. او پس از اخذ دیپلم در دانشگاه آزاد قبول شد ولی به علت فقر مالی امکان تحصیل پیدا نکرد و مانند بسیاری از دختران همطبقه خود رویای ازدواج برای رهایی از وضعیت بد اقتصادی را در سر پروراند.
این شرایط برای «کبری» ادامه داشت تا اینکه یکی از نزدیکانش که در خانهای واقع در شمال تهران خدمتکار بود، به او پیشنهاد داد که در اختیار مردی ثروتمند قرار گیرد که حدودا 60 سال سن دارد و با مادر پیرش زندگی میکند. «کبری» و خانواده در نهایت پذیرفتند و این آغاز تبعات شوم تصمیم «کبری» بود. او در حالی که 20 ساله بود، بدون هیچ قرارداد و توافقی وارد خانه شوهر 60 سالهاش در شمال تهران شد و به خیال خود به عنوان عروس خانواده زندگیاش را آغاز کرد.
مادر این پیرمرد، همواره به «کبری» گوشزد میکرد که «تو در اینجا یک کلفت هستی، نه بیشتر» و این تحقیرها بیشتر و بیشتر شد تا اینکه پس از چند ماه، داماد 60 ساله به درخواست مادر یا به اراده خودش تصمیم گرفت کبری را اخراج کند. به همین دلیل، عصر یک روز تابستانی او را سوار خودرو کرد و تا زیر پل سیدخندان برد. سپس «کبری» را از خودرو پیاده کرد و 20 هزار تومان به عنوان هزینه خدماتش یا هر چیز دیگر به او پرداخت و این پایان زندگی مشترک چند ماهه نوعروس داستان ما بود. «کبری» مدتی را سرگردان ماند؛ نه راه پیش داشت که به خانه پیرمرد برود و نه راه پس زیرا خانه پدری همانجایی بود که او برای رهایی از تنگناهایش به این مخمصه افتاده بود. خبری هم از آینده خوب نبود.
كبري در جلسه محاكمهاش گفت: شوهرم علیرضا قبلا ازدواج کرده بود و پسری 18سالهداشت، تصمیمگرفتم با همه مشکلات بسازم ولی با مادر شوهرم دچار اختلاف شدم. این اختلافات تا جایی پیش رفت که یک روز با هم درگیر شدیم. در این درگیری نفهمیدم چطور شد که چاقو را از دستش گرفتم و چند ضربه به او زدم که باعث مرگش شد.
شعبه ۱۶۰۸ سابق دادگاه جنايي به رياست قاضي همتيار، پس از برگزاري ۴ جلسه محاكمه و شنيدن دفاعيات كبري و وكيل مدافعش، با توجه به درخواست اولياي دم و گذشت نكردن آنان درباره قتل مادرشان، حكم به قصاص نفس - اعدام - كبري رحمانپور داد.
قضات ديوان عالي كشور پس از رسيدگي به پرونده مطروحه، اعتراض كبري را وارد ندانستند و حكم قصاص وي را تأييد كردند.«کبری» چند بار تا پای چوبه دار رفت اما بازگشت.
محاكمه دولت ژاپن
25 خرداد،کشتی گیر ایرانی سرانجام با تلاش هفت ساله خود توانست پرونده شکایت از دولت ژاپن را در دستگاه قضایی ایران باز کند.
بهروز لطفی نسب قهرمان اسبق کشتی ایران معتقد است 11 سال به اتهام واهی در زندانهای ژاپن به سر برده است.او پس از آزادی و بازگشت به ایران شکایت از دولت ژاپن را آغاز کرد.
وی در باره علت دستگیریاش گفت: مرا در جریان درگیری یاکوزاها به اتهام نداشتن پاسپورت دستگیر کردند اما وقتی برای پیدا کردن کارت اقامتم به خانهام رفتند مدعی شدند در آنجا مواد مخدر کشف کرده اند. این در حالی است که آدرسی که آنها رفته بودند محل اقامت من نبود.سرانجام تلاشهاي او و وکیل مدافعش به نتیجه رسید و شکایتش در دادگستری تهران به جریان افتاد.
انتهای پیام/