به گزارش
خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرنگاران،رکود تورمی به وجود همزمان تورم و رکود اقتصادی گفته میشود. رکود در تعریف اقتصادی به دو دوره سه ماهه پیاپی رشد منفی در اقتصاد یک کشور اطلاق میشود.
دورهای که کاهش معنی دار در چهار عامل تولید، درآمد، اشتغال و تجارت ایجاد شود. این دوره معمولاً حداقل بین ۶ ماه تا یکسال است. به این ترتیب میتوان رکود بر این اساس به معنای کاهنده بودن رشد تولید ناخالص داخلی واقعی است.
تورم (به انگلیسی: Inflation) از نظر علم اقتصاد اشاره به افزایش سطح عمومی تولید پول، در آمدهای پولی و یا قیمت است. تورم عموماً به معنی افزایش غیرمتناسب سطح عمومی قیمت در نظر گرفته میشود. تورم، روند فزاینده و نامنظم افزایش قیمتها در اقتصاد است.
تعریف رکود و تورم وقتی به هم میرسند شرایط ویژهای را در اقتصاد رقم میزنند. شرایطی که در آن نه رکود به تنهایی حکمفرمایی میکند و نه تورم یکهوتنها بر اقتصاد مستولی میشود. بلکه در این شرایط رکود و تورم با یکدیگر عجین میشوند و «رکود تورمی» را دامن میزنند.
این دو در کنار هم زمینهای پدید میآورند که در آن از رکود بیکاری خارج میشود و از تورم هم افزایش قیمت دستهجمعی کالاها! یعنی در این شرایط ما باید با دو معضل بجنگیم که برآمدن هماهنگ از پس آن دو امری به شدت دشوار به نظر میآید. زیرا سلاحی که برای شکست تورم به کار میرود- یعنی کاهش نقدیندگی- بر رکود دامن میزند و شکست رکود هم که چیزی جز تزریق منابع مالی و نقدینگی نیست به تورم میانجامد و این چرخه تا جایی پیش میرود که «رکود تورمی» بزرگ و بزرگتر میشود.
عوامل ظهور رکود تورمی بسیاری از کارشناسان عوامل اقتصادی را تنها دلیل بروز رکود تورمی میدانند. ریشههای رکود تورمی در ویژگیهای ساختاری هر اقتصاد، میزان کارآیی سیاستهای پولی و مالی، ساختار بودجهای دولت، میزان کششپذیری سرمایهگذاری نسبت به نرخ بهره، چگونگی جانشینی جبری، الگوهای مصرف، پسانداز و سرمایهگذاری و میزان نقش دولت در اقتصاد نهفتهاست.
عواملی که در تشدید یا بروز این پدیده در برخی کشورها دخیل بودهاند همان عوامل به نوبه خود باعث مقابله و خروج از این وضعیت در کشورهای دیگر شدهاند.
اما کارشناسانی هم هستند که عوامل سیاسی- اجتماعی را دامنزننده بحث رکود تورمی میدانند. کارشناسان معتقدند که دلایل رکود توأم با تورم هم اقتصادی است و هم سیاسی- اجتماعی. به اعتقاد آنها یکی از اصلیترین دلایل بروز رکود تورمی افزایش هزینه تولید است.
افزایش هزینه تولید جدا از اینکه دلایل اقتصادی دارد دلایل سیاسی هم دارد.
تغییرات مکرر مدیران و مسئولان و از سوی دیگر تصمیماتی که به صورت دقیق گرفته نمیشود یکی از اصلیترین دلایل افزایش هزینه تولید است. همچنین این امر موجب اسراف سرمایهها و سردرگمی سرمایهگذاران میشود و همین موضوع به روشنی افزایش هزینه تولید را دامن میزند.
ساختار مکرر قوانین و ناکارآمدی ساختار اقتصادی و از سوی دیگر بیثباتی در ابلاغیهها و دستورنامهها از دیگر عواملی است که هزینه تولید را افزایش میدهد و به بروز رکود تورمی میانجامد. طولانی شدن پروژههای دولتی هم یکی از عواملیاست که به شدت در بروز رکود تورمی دامن میزند.
راههای درمان رکود تورمی اقتصاددانان برای رکود و تورم به طور جداگانه، درمانهای کم و بیش سادهای داشتند که عمدتاً بر اساس نظریه کینز، اقتصاددان انگلیسی، مبتنی بود. رکود و کسادی، ناشی از کمبود تقاضای موثر دانسته میشد و درمان آن هم نیازمند سیاستهای پولی و مالی انبساطی بود.
دولت هزینههای عمرانی را افزایش میداد، از مالیاتها میکاست و با خرج کردن بیش از درآمدهایش (سیاست کسر بودجه آگاهانه) تقاضای موثر را افزایش میداد (مجموعه این اقدامات که از طریق بودجه دولتها انجام میگیرد، سیاستهای مالی نامیده میشود). در همین حال، بانک مرکزی نیز با افزایش حجم پول و نقدینگی در گردش و کاهش نرخ بهره، سیاست انبساطی پولی را به اجرا میگذاشت که با افزایش سرمایهگذاری و مصرف، تقاضای کل را بالا میبرد و رکود و کسادی را تخفیف میداد.
تورم، گرچه ممکن بود دلایل پیدایش آن متفاوت باشد و در نتیجه اقدامات تکمیلی دیگری را نیز ضروری سازد، اما درمان آن در هر حال نیازمند سیاستهای پولی و مالی انقباضی بود. کنترل حجم نقدینگی، افزایش نرخ بهره، افزایش مالیاتها، کنترل هزینههای دولت و بودجه بدون کسری (یا حتی دارای مازاد) از جمله این تدابیر به شمار میرفتند که با کاستن از تقاضای کل، تورم را کاهش میدادند. به این ترتیب تدابیر موردنیاز برای مبارزه با تورم دقیقاً برعکس تدابیری هستند که برای مبارزه با رکود اقتصادی باید به کار گرفته شوند.
اصلاح ساختار اقتصادی، شایستهسالاری، افزایش بهرهوری تولید و صنعت از راهحلهای جلوگیری از عمق گرفتن رکود تورمیاست. البته این راهحلها همگی طولانی مدت هستند و باید دانست که مقاومت در مقابل معضلات و عدم تغییر سیاستها شرط تاثیرگذاری این عوامل هستند.
رکود تورمی در ایران شرایط اقتصادی ایران به طور بالقوه آمادگی پذیرش پدیده رکود تورمی را دارد. با توجه به ویژگیهای ساختاری اقتصاد ایران، کسری بودجههای مداوم و شوکهای ارزی حاصل از درآمد نفت و بیانضباطی مالی دولت و سیاست انبساطی پولی از مهمترین عوامل بروز این پدیده در کشور هستند.
مهمترین راهحلهای مقابله با رکود تورمی در ایران میتواند انضباط مالی دولت از طریق تنظیم صحیح بودجه و اجتناب از تداوم بیشتر کسری بودجه، کنترل و کاهش هزینههای جاری دستگاهها، نحوه استفاده از دلارهای نفتی به گونهای که موجب افزایش پایه پولی و بالتبع آن افزایش نقدینگی نشود.
اصلاح ساختار مالیاتی، اصلاح بازارهای مالی و پولی (پرهیز از سیاستهای انبساطی پولی) و افزایش سرمایهگذاری به نحوی که به افزایش تولید منجر شده، پرهیز از سیاستهایی که عواقبی چون فعالیتهای رانتجویانه و دلالی دارد (مانند بازار مسکن) و افزایش تولید و بهرهوری کل عوامل تولید باشد.
انتهای پیام/