به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، امروز یکشنبه( 30 مارس)، روز انتخابات شهرداریها در ترکیه است. احزاب و جریانهای سیاسی مدتهاست که منتظر چنین روزی هستند و ماههاست که کارزار انتخاباتی را آغاز کرده اند. عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان نیز که جای خود را دارد. خطابه های آتشین اردوغان که این روزها اوج بیشتری گرفته و در آن هر بار از صد سالگی جمهوری ترکیه و اقتصاد شکوفای کشور تأکید می شود، دیگر برای همه آشناست. اینکه عدالت و توسعه بعد از 10 سال سکانداری چه نتیجه ای از صندوقهای رأی بدست می آورد، باید منتظر ماند و دید.
اما روزنامۀ لوموند به مناسبت امروز، حال و هوای ترکیه را از زاویه ای دیگر مورد بررسی قرار داده است؛ نویسنده همانند بسیاری از رقبای عدالت و توسعه که شمشیر را از رو برای اردوغان بسته اند، با لحنی تند عملکرد اردوغان را زیر سوال برده است که ترجمۀ آن را در ادامه می خوانید:
همین فوریه ای که گذشت، اردوغان شصت ساله شد. بیش از یک دهه است که او سکان ترکیه را در دست دارد؛ ترکیه؛ پانزدهمین اقتصاد جهان، با 74 میلیون جمعیت، کشوری کلیدی در ناتو اما پشت دروازه های اتحادیه اروپا و خاورمیانۀ آشوب زده.
قاعدتاً باید این مدت حکومتداری برای اردوغان کافی باشد و راه بازنشستگی را در پیش بگیرد، اما نخست وزیر ترک- که قرار است انتخابات شهرداریها، آزمون مهمی برای او و محبوبیتش باشد- قصد دارد به رغم همۀ اینها و با هر وسیله ای که شده، بر مسند قدرت باقی بماند. اما او این حق را ندارد. مدت زمان طولانی حکومتداری و بدشانسی دست به دست هم داده و اردوغان دارد همه میراث مثبت و خوبی را که در 10 سال گذشته ساخته بود، به دست خود خراب می کند؛ کارنامه ای که بخش عظیمی از آن موفقیتهای مهم و غیرقابل انکاری است: از آباد کردن اقتصاد گرفته تا استقرار یک رژیم دمکراتیک و بالاخره صلح با کردهای ترکیه.
اما سرمستی قدرت، رئیس حزب اسلامگرای محافظه کار عدالت و توسعه را به شخصیتی غیرقابل تحمل، متظاهر به خوش خدمتی و در نهایت حکمرانی همچون یک پاشا تبدیل کرده است. اردوغان دیگر انتقاد را برنمی تابد. او با نهایت خشونت در مقابل تظاهرات تابستان 2013 استانبول ظاهر شد و همۀ آنها را به حساب توطئه گذاشت؛ توطئۀ آمریکا، یهودیها، غولهای بانکی، اتحادیه اروپا، شبکه های اجتماعی و بالاخره همۀ مشکلاتی که اردوغان با آنها روبروست که البته تعدادشان زیاد است.
مشکل اردوغان اینجاست که تصور می کند، دمکراسی تنها در انتخابات خلاصه می شود و بدبخت آنهایی که سایر عناصر دخیل هستند از آزادی مطبوعات گرفته تا استقرار دولت قانون و استقلال قوۀ قضائیه.
آقای اردوغان یا نمی داند و یا دوست دارد که این واقعیت را نادیده بگیرد که دمکراسی مثل کبابی خوشمزه است که با دقت درست شده. فقط مواد اولیه مرغوب شرط لذیذ بودن کباب نیست، در مرحلۀ بعد پخت ماهرانه و آرام است که از ترکیب این دو کبابی خوشمزه بیرون می آید؛ در کنارش هم برنج ادویه دار و گوجه کبابی که مکمل خوشمزگی آنست.
اما جناب نخست وزیر دو سالی است که به دلایلی نامعلوم، با متحد دیرینه اش، فتح الله گولن و جریان طرفداران آن، وارد جنگ شده است. در این مبارزه اردوغان حتی تنش به پلیس و قوۀ قضائیه هم خورد. او توئیتر و یوتیوب را هم خفه کرد؛ آنهم در حالی که پای افشای مدارک فساد اعضای دولت مطرح بود. در این فضا، لحن و خطابه های اردوغان، ترکیه را به سمت جنگی نامعلوم سوق می دهد. اردوغان می گوید: هر که با ما نیست، خائن است.
امروز نتیجۀ انتخابات شهرداریها هر چه باشد، مشخص خواهد کرد که آیا اردوغان برای انتخابات ریاست جمهوری در تابستان کاندیدا خواهد شد یا نه.
در هر حال، حتی اگر اردوغان محبوب هم باشد، او ترکیه را چند دسته می کند، پایه های دولت قانون را می لرزاند و در نهایت دینامیسم اقتصادی و اعتماد سرمایه گذاران را تحت تأثیر قرار می دهد.