معصومه رفیقیمرند در گفتگو با
خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران گفت: خرافهپرستی در واقع همزمان با شروع شناخت بشر از خویش آغاز شد و انسان درصدد برآمد به مدد وسایلی به حوادث آینده وقوف باید تا از اتفاقات ناخوشایند جلوگیری کند؛ تا به نوعی احساس امنیت دست یابد.
وی ادامه داد: بررسی زمینه اجتماعی و فرهنگی بروز خرافات نشان میدهد که برخلاف تصور رایج، خرافات به هیچ وجه چیزی غیرطبیعی و عجیب نبوده است، بلکه با شیوههای بنیادین اندیشیدن و احساس کردن به طور کلی با نحوه پاسخدهی انسان در برابر محیط پیوند تنگاتنگی داشته است.
این آسیبشناس همچنین در ادامه اذعان داشت: بعضی از باورهای خرافهپرستی همچون ریشهایست که سالها در دل زمین به رشد خود ادامه میدهد این ریشهها در بعضی از مواقع در زندگی افراد جنبه شخصیتی و فردی به خود میگیرد به طوریکه شخصیت افراد را درگیر این خرافه میکند به عنوان مثال بعضی از افراد بر این باوراند که نظافت کردن در روزهای مخصوص نحسی به همراه دارد، مانند: ناخن گرفتن در فلان روز خوب (سعد)و در فلان روز بد(نحس) است، آینه شکنی، آب پشت سر مسافر ریختن، تخم مرغ شکستن و نظایر این خرافه مانند سنت دیرینه بر زندگی افراد حاکمیت دارد و هنوز توان خود را در فرهنگ، زندگی اجتماعی و فردی و باورها و رفتارهای انسان حفظ کردند.
رفیقی مرند همچنین در ادامه تصریح کرد: بعضی از خرافهها از جنبههای فردی به جنبههای اجتماعی به عنوان میراث اجتماعی به فرد و یا افراد دیگر جامعه میرسد؛ این خرافات به همان صورت حاضر و آماده معمولاً مورد قبول واقع میشوند این میراث اجتماعی از سالهای دیرین تا به امروز بر زندگی افراد حاکم است؛ به عنوان مثال عدد13 خاستگاه میراثی و تاریخی در کل کشورهای آسیایی از جمله ایران دارد، ایرانیان برحسب عادت هر ساله و دیرینه خود روز 13فروردین را بد شگون میدانند و این روز را با گرهزدن سبزه عید نوروز جهت بختگشایی و دعاکردن و کارهایی از این قبایل روز 13یا نحسی روز 13فروردین را بدر میکنند تا با خوشی و خوش یمنی سال جدید را سپری نمایند.
وی درباره ساختارهای غیرعقلانی بودن خواهند و حاکمیت آن بر جامعه گفت: منظور از غیرعقلانی بودن در واقع نوعی برداشت انسانها از تدبیر مسایل اجتماعی نسبت به پدیدههای طبیعی است که براساس منطق و محاسبات و دریافت واقعی روابط پدیدههای قابل پیشبینی بنا نشده و در نتیجه قانونمند، تجربهپذیر و قابل اصلاح نیست، در چنین جامعهای مناسبات اجتماعی معمولاً براساس مشیت نیروی غیرقابل محاسبه شکل میگیرد، به دلیل همین نگرش نجوم و خرافات بسیار گسترده میشود و شکل ساختاری بر فضای جامعه به خود میگیرد.
این آسیبشناس درباره خطرات خرافهگرایی برای ذهنیت افراد جامعه اظهار داشت: خطر خرافه گرایی این است که موجب بیاختیاری انسان شود چراکه یک انسان همیشه خود را به تقدیر وابسته میداند و گمان میکند که سرنوشت انسان از پیش طراحی شده است؛ به طوریکه حتی برخی افراد با وجود آنکه به این خرافات میخندند و خود را از داشتن چنین عقایدی مبری میدانند اما همان را میروند که خرافهپرستان این مسیر را طی نمودند که این باعث میشود ندانسته گرفتار یکسری خطرات از اینگونه خرافهها بشوند؛ این چنین اندیشیهایی بیگمان یک عمل نادانسته روانی و جهل کامل است که چون آدمی از درمان دردها عاجز میماند و به تسلی خود میپردازد و گذران بودن همه چیز را دستاویز تسکین خویش میسازد که (این نیز میگذرد) در چنین شرایطی انسانها در هر امری فقط به وضع آنی توجه دارند و آینده خود را به دست حادثه میسازند و به خطرات پیشروی نمیاندیشند.
رفیقی مرند درباره راهکارهای مناسب و موثر برای مبارزه با خرافه پرستی در جامعه خاطرنشان کرد: مهمترین راهکار علمی برای پیشگیری و جلوگیری از گسترش خرافات در جامعه را افزایش علم و آگاهی مردم نسبت به مسایل دینی است دیگر مسئله این است که نهادینه شدن تدبر و تفکر در عقاید میتواند افراد را از خرافه به دور کند؛ در منظر آن در صورتی که نظام اعتقادی درست و صحیح باشد و برپایه عقل و خرد استوار گشته باشد و مرز میان اعتقاد صحیح و خراف را همین عقل و خرد مشخص میکند؛ هرچند عقل نیز عاری از خطا واشتباه نیست اماتنها ابزار وسیلهای که برای تشخیص حق از باطل در اختیار انسان است همچنین عقل و منطق است.
وی در ادامه تصریح کرد: خرافات ارتباط مستقیم بار بیسوادی و کمسوادی دارد؛ البته این سخن حاکی از این نیست که افراد تحصیل کرده از این معضل دور هستند بلکه در مجموع مشخصی که آگاه به مسائل اجتماعی و مذهبی و آشنا به فرهنگ بومی خود باشد، با توجه به دانشهای خود هیچگاه در دام خرافه نمیافتد به همین دلیل شیادان ومروجان خرافه پرستی در جامعه بیشترین سرمایهگذاری خود را بر روی افراد بیسواد میکنند؛ از دیگر مسائل مهم استفاده از ظرفیت رسانهها نقش مهمی در کنترل ترویج اندیشههای باطل شد وروح تحقیق و تفکر انتقادی در تفکر جامعه نیز دارد در این میان نباید فراموش کنیم که منشأ عمده خرافات جهل ونادانی بشر است.
لذا با بالا بردن سطح علم و آگاهی به مهمترین راهکار عملی در پیشگیری از خرافات مجهز خواهیم شد./رف
انتهایپیام/