اتفاقات اخیر در بخشی از مناطق شرق اوکراین طی روزهای اخیر به خشونت منجر شد که چندین کشته برجای گذاشت.
دولت غربگرا و تازه به قدرت رسیده اوکراین، می گوید روسیه پشت حوادث اخیر قرار دارد و پوتین را به سازماندهی حرکت های استقلال طلبانه جدید متهم ساخته است. صرفنظر از صحت و سقم این ادعا، آنچه مسلم است این است که هیچگونه تغییری در سیاست روسیه در قبال اوکراین مشاهده نمی شود و همین رفتار کافی است تا هواداران روسیه در سرتاسر اوکراین فعال شوند و ندای استقلال خواهی سر دهند.
اکنون کاملاً واضح است که روسیه نه تنها در برابر تهدیدهای غرب قصد عقب نشینی ندارد بلکه سیاست تهاجمی پیش گرفته است. روسها می خواهند این پیام را به گوش غرب برسانند که در برخورد با مداخلات در نزدیک مرزهای خود و پیشروی غرب در حیات خلوت خود جدی هستند و قصد کوتاه آمدن ندارند.
این حوادث درحالی اتفاق می افتد که نشانه های جدیدی از نقش غرب در ساقط کردن دولت سابق اوکراین پدیدار می شود.
"ران پل" سناتور سابق آمریکا در این باره اعتراف می کند شواهد بسیاری از نقش فعال آمریکا و اروپا در سرنگونی دولت قانونی قبلی اوکراین وجود دارد. این سناتور آمریکایی تاکید می کند دولت آمریکا تاکنون پنج میلیارد دلار تحت پوشش توسعه دمکراسی در جریان ناآرامی های اوکراین هزینه کرده است. وی اذعان می کند در آمریکا تلاش می شود اخبار یکجانبه درباره اوکراین، در اختیار افکار عمومی قرار بگیرد و واقعیات گفته نمی شود.
اتحادیه اروپا روز شنبه، در تازه ترین اجلاس خود با صدور بیانیه ای بار دیگر از روسیه خواست سیاست خود را در اوکراین تغییر دهد و نیروهایش را از کریمه کنار بکشد. این اتحادیه مجدداً تهدید کرد در غیر اینصورت تحریم ها و فشارهای اقتصادی بیشتری را علیه روسیه اعمال خواهد کرد.
در مقابل، مسکو با رد این تهدیدها، اقدامات خود در اوکراین را دفاع از منافع خود و خواسته مردم کریمه عنوان کرده است.
روسیه قطعاً نسبت به هزینه و تبعات اقداماتش در اوکراین و به ویژه الحاق کریمه به خاک خود آگاه است ولی عزم جدی روسها در ادامه سیاست هایشان در اوکراین، بیانگر میزان عصبانیت و خشم آنها از چنگ اندازی غرب به محدوده منافع روسیه و تجاوز به قلمرو سنتی روسها می باشد.
از سوی دیگر بی اعتنایی روسیه به تهدیدهای اروپا بیانگر این نکته است که مسکو در ارزیابی هایش به این نتیجه رسیده است که این تهدیدها بیشتر یک بلوف و اغراق است و غرب توانایی آنرا ندارد که به مسکو ضرر و آسیب جدی و قابل ملاحظه ای برساند. به نظر می رسد واقعیت نیز همین است. غربی ها ابزار کارساز و تعیین کننده ای برای مجازات و اعمال فشار بر روسیه دردست ندارند. توسل به تهدید نظامی اساساً غیرقابل طرح شدن است چرا که حتی تصور اینکه عملی کردن این تهدیدها چه تبعاتی را برای غرب به دنبال خواهد داشت کافی است تا سردمداران غرب را از به زبان آوردن تهدید نظامی باز دارد. برخی مقامات آمریکا در آستانه الحاق کریمه به روسیه، با اشاره به گزینه نظامی، سعی داشتند تا روسها را وادار به عقب نشینی کنند ولی به سرعت متوجه خطرناک بودن این تهدید شدند و از تکرار آن خودداری کردند.
روسیه علاوه بر ارتش مجهز به یک زرادخانه عظیم و میلیونها سرباز، بیش از 20 هزار سلاح اتمی نیز در اختیار دارد و قطعاً غرب در محاسبات خود نمی تواند این عنصر تعیین کننده را نادیده بگیرد.
تهدیدهای اقتصادی غرب نیز به چند دلیل قادر نیست فشار مورد نظر غرب را به روسیه وارد سازد و این کشور را وادار به عقب نشینی کند.
درست است که روسها مبادلات تجاری گسترده ای با غرب دارند ولی بخش اعظم انرژی اروپا از جانب روسیه تأمین می شود و آنها در یک مصاف اقتصادی، می توانند غرب را با دشواریهای بزرگ مواجه سازند. در حال حاضر نیز مسکو با حربه گاز دولت هوادار غرب در اوکراین را تحت فشار قرار داده و ضمن افزایش سه برابری قیمت گاز، خواستار تسویه بدهی های عقب افتاده پول گاز اوکراین شده است. مسکو تهدید کرده در صورت عدم پرداخت این بدهی ها، گاز اوکراین را قطع خواهد کرد.
با توجه به این مسائل، غرب چاره ای ندارد جز اینکه سیاستهای تهاجمی روسیه
در اوکراین را تحمل کند و این سکوت اجباری، قطعاً غرور غرب به ویژه آمریکا
را که سالها خود را قدرت بلامنازع جهانی قلمداد می کرد می شکند و به یکه
تازی آن در صحنه بین المللی پایان می دهد. سران اروپا و آمریکا که سه ماه
قبل طرفدارانشان در اوکراین دولت هوادار روسیه را ساقط کردند و به شدت ذوق
زده شدند، هرگز تصور نمی کردند خود را در یک باتلاق گرفتار می کنند.
اکنون، غربیها نه تنها نتوانسته اند از تصرف کریمه توسط روسیه جلوگیری
کنند بلکه باید نگران آن باشند که دیگر شهرهای شرق و جنوب اوکراین راه
کریمه را پیش بگیرند و به روسیه بپیوندند.
اکنون چه غرب بخواهد و چه نخواهد در باتلاق اوکراین گیر افتاده است. شاید شرایط برای روسیه نیز چندان آسان نباشد ولی به دلایل متعدد، این غرب است که در اوکراین با مشکل جدی تر و معضل غیرقابل انتظاری مواجه است و بار سنگین بحران اوکراین را باید به دوش بکشد.
اقدام روسیه در الحاق کریمه، در واقع آزمونی بود تا میزان عکس العمل و قدرت بازدارندگی غرب سنجیده شود و آنچنانکه مشخص شد غرب نتوانست کاری انجام دهد. این نکته، ضعف غرب را عیان ساخت و همین مسئله خود عاملی است که روسها را به تداوم تحرکات خود در اوکراین ترغیب می کند.
باتلاق اوکراین، موجب پیدایش شکاف میان غربی ها شده است و این صداها اکنون بیشتر شنیده می شود که غرب، تسلط روسیه بر کریمه را به رسمیت بشناسد.
اوکراین، اکنون واضح ترین مکان تلاقی منافع غرب و شرق شده است و علیرغم انکار غربیها، عناصر جنگ سرد جدید کاملاً آشکار است.
روسیه و غرب بدون اعلام رسمی، در اطراف اوکراین صف آرایی نظامی کرده اند و هم آمریکا و هم روسیه طی روزهای گذشته مانورهای نظامی گسترده ای برگزار کرده اند که هیچ دلیلی برای این مانورها، جز به رخ کشیدن قدرت طرفین ندارد و البته در این میان آنچه مطرح نیست و برای طرفین اهمیت ندارد منافع و مصالح مردم اوکراین است.
روزنامه جمهوری اسلامی