اهداف این سازمان، خلع سلاح، جلوگیری از جنگ به واسطه تامین امنیت همگانی، رفع اختلاف و مشاجره بین کشورها از راه مذاکره و دیپلماسی، و همچنین بهبود سطح زندگی جهانی بود.
ابتکار تشکیل چنین سازمانی از وودرو ویلسون رئیس جمهور آمریکا بود، اگرچه آمریکا هرگز عضو آن نشد.
زبانهای رسمی این سازمان، انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی بود.این سازمان، چهار ارگان اساسی به نامهای دبیرخانه، هیئت قانونگذاری، شورا و دادگاه دائمی بینالمللی عدالت داشت. ارگانهای فرعی این سازمان عبارت بودند از: سازمان بهداشت، سازمان بینالمللی کار، هیات مرکزی دائمی افیون، کمیسیون بردهداری، کمیسیون مهاجرت و کمیتهای برای مطالعهشان قانونی زنان.
بیشترین اعضای این سازمان، طی سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۴ خورشیدی، به عضویت این سازمان درآمدند. آخرین عضو این سازمان، کشور مصر بود. نخستین جلسه رسمی این سازمان، در تاریخ ۲۶ دی ۱۲۹۹ خورشیدی، برگزار شد.اولین پروتست (اعتراض) رسمی ثبت شده در این سازمان از سوی نماینده ایران، پرنس ارفع ارائه گردید.مقر رسمی این سازمان، در عمارت ملل، واقع در شهر ژنو کشور سوئیس بود.
جامعه ملل موفقیتها و شکستهایی داشت. در زمانی که این سازمان، نتوانست به تمام اهداف اصلی خود دست یابد و سیاستهای این سازمان برای خلع سلاح محورهای قدرت و جلوگیری از هرگونه درگیری و جنگ در آینده، شکست خورد و جنگ جهانی دوم به راه افتاد، ملتهای جهان، پس از پایان جنگ و در سال ۱۳۲۵ خورشیدی، تصمیم به انحلال این سازمان و جایگزینی سازمان ملل متحد به جای این سازمان گرفتند و در نتیجه، سازمان جدید برخی از نهادهای آن را نیز به ارث برد.
*** ایران ؛ نخستین عضو مسلمان جامعه ملل
آن روزها که تب تشکیل جامعه ای جهانی برای اتحاد بیشتر کشورهای مختلف ، بالا گرفته بود، ایران بعنوان یک وزنه سیاسی بین المللی مطرح بود.
نهمین روز از دی ماه سرد سال 1300 بود که وکلای مردم در مجلس شورای ملی، دست های خود را به نشانه موافقت با عضویت ایران در جامعه ملل ، بالا بردند. با تشکیل جامعه ملل رسماً از دولت ایران دعوت شد در جلسات مجمع شرکت کند. به همین منظور علیقلیخان نبیلالدوله کاردار ایران در واشنگتن به عنوان نماینده ایران در دو اجلاس اول جامعه ملل شرکت نمود. در آن زمان ایران به عنوان نخستین و تنها کشور مسلمان در جامعه ملل حضور داشت و در نهایت توانست به عنوان عضو اصلی جامعه ملل پذیرفته شود. هیات نمایندگی ایران، متشکل از امیر ذکاءالدوله غفاری، حبیبالله شهاب، دکتر جلیل خان و به ریاست میرزا رضاخان ارفعالدوله در نخستین اجلاس مجمع جامعه ملل در سال ۱۹۲۰ میلادی شرکت کردند.
جامعه ملل آن زمان در واقع، نتیجه چانه زنی های بین المللی و به دنبال آن، امضای عهدنامه ورسای بود.
جامعه ملل، طی سالهای ۱۲۹۸ تا ۱۲۹۹ خورشیدی تاسیس شد و تا زمان وقوع جنگ جهانی دوم مهمترین نهاد بینالمللی میان دولتی به شمار میآمد.
پس از خاتمه جنگ جهانی اول نمایندگان ۳۲ دولت جهان در ۱۸ ژانویه ۱۹۱۹ میلادی جهت برقراری نظام بینالملل در ژنو گرد هم آمدند تا یک سازمان بینالمللی جهانشمول به عنوان «پارلمان جهانی» تأسیس کنند. ابتکار تشکیل چنین سازمانی از وودرو ویلسون رییسجمهور آمریکا بود، اگرچه آمریکا هرگز عضو آن نشد.
در ۹ ژوئن ۱۹۱۹ کمیتهای متشکل از نمایندگان دولتهای شرکتکننده در کنفرانس صلح ورسای، به منظور فراهم آوردن زمینه تأسیس جامعه ملل گردهم آمده بودند. این کمیته تصمیم گرفته بود ابتدا ایجاد جامعه ملل را اعلام نماید و سپس به بررسی موضوعات مربوط به فعال کردن این سازمان بینالمللی بپردازد. در چنین شرایطی بود که عهدنامه صلح ورسای در ۲۸ ژوئن ۱۹۱۹ به امضای دول شرکتکننده در کنفرانس رسید و در تاریخ ۱۰ ژانویه ۱۹۲۰ لازمالاجرا گردید. این تاریخ در واقع تاریخ رسمی تشکیل جامعه ملل محسوب میشود. این سازمان جهانی تا سال ۱۳۲۴ شمسی، رسمیت اجرایی داشت، که در طی این مدت، به تناوب ۵۸ عضو داشت، که ۴۲ عضو از این ۵۸ عضو، از جمله ایران به عنوان عضو اصلی و موسس به فعالیت میپرداختند. اهداف این سازمان خلع سلاح، جلوگیری از جنگ به واسطه تامین امنیت همگانی، رفع اختلاف و مشاجره بین کشورها از راه مذاکره و دیپلماسی و همچنین بهبود سطح زندگی جهانی بود.
زبانهای رسمی این سازمان، انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی بود و چهار ارگان اساسی به نامهای دبیرخانه، هیات قانونگذاری، شورا و دادگاه دائمی بینالمللی عدالت داشت. ارگانهای فرعی این سازمان عبارت بودند از: سازمان بهداشت، سازمان بینالمللی کار، هیات مرکزی دائمی افیون، کمیسیون بردهداری، کمیسیون مهاجرت و کمیتهای برای مطالعهشان قانونی زنان. بیشترین اعضای این سازمان طی سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۴ شمسی، به عضویت این سازمان درآمدند. آخرین کشوری که به این سازمان پیوست، مصر بود و مقر رسمی آن در عمارت ملل، در شهر ژنو سوئیس قرار داشت. نخستین جلسه رسمی این سازمان، در تاریخ ۲۶ دی ۱۲۹۹ شمسی برگزار شد و بر اساس اسناد جامعه ملل، اولین پروتست (اعتراض) رسمی ثبت شده در این سازمان از سوی نماینده ایران، ارفعالدوله ارائه شد.
مهمترین مسائل مهمی که از سوی ایران در جامعه ملل مطرح شد عبارت بود از:
قضیه از این قرار بود که نیروهای دولت تازه تأسیس شوروی که هنوز درگیر جنگ داخلی بودند، به بهانه تعقیب و سرکوب روسهای سفید که از سوی انگلیس حمایت میشدند وارد بندر انزلی شدند و این شهر را اشغال کردند. به دنبال این واقعه ایران در تاریخهای ۲۹ و ۳۱ میهمان سال دو فقره شکایت به جامعه ملل ارائه کرد. در پی این شکایتها شورای جامعه ملل در ۱۴ ژوئن ۱۹۲۰ جلسهای به ریاست لرد کرزن در لندن برگزار کرد و مقرر شد که چون طرفین دعوا مشغول مذاکره هستند، شورا در این زمینه تصمیمی نگیرد تا نتیجه مذاکرات ایران و شوروی مشخص شود. بالاخره مذاکرات طرفین دعوا به نتیجه رسید و قرارداد دوستانه عدم تجاوز میان ایران و شوروی در فوریه ۱۹۲۱ منعقد شد و نیروهای شوروی در ۸ سپتامبر ۱۹۲۱ خاک ایران را ترک کردند.
با خاتمه جنگ جهانی اول، جامعه ملل تلاشهایی به منظور نظارت بر امر خرید و فروش تسلیحات آغاز کرد. این سازمان جلوگیری از گسترش تسلیحات را یکی از راههای استقرار و تداوم صلح قلمداد کرده بود. همین استدلال بود که به طرح عهدنامه کنترل تجارت اسلحه و مهمات معروف به عهدنامه «سنت ژرمن» در سال ۱۹۱۹ انجامید. بر اساس این عهدنامه، تجارت اسلحه در آب و خاک ایران تحت نظارت بینالمللی (انگلستان) در میآمد و ایران نمیتوانست به طور مستقل به خرید و فروش تسلیحات اقدام کند. به همین دلیل ارفعالدوله نماینده ایران مفاد عهدنامه مزبور را در تضاد با حاکمیت ایران دانست و به آن اعتراض کرد و ایران عهدنامه را امضاء نکرد. اما در سال ۱۹۲۵ جامعه ملل تصمیمی اتخاذ کرد که طی کنفرانسی در ژنو تمام دول ملزم به اجرای آن بودند. به موجب این کنفرانس عهدنامه جدیدی منعقد شد مبنی بر اینکه «در مناطق ممنوعه و همچنین در مناطق دریایی که تحت تفتیش باشند هر گونه عملیات بارگیری و بارگذاری و تعویض بار از نظر سلاح و مهمات جنگی برای کشتیهای بومیای که قدرت آنها از ۵۰۰ تن کمتر باشد ممنوع است.» به این ترتیب بریتانیا که خلیج فارس را در شمار مناطق تحت تفتیش قرار داده بود به راحتی میتوانست با کشتیهای بزرگ بالاتر از ۵۰۰ تن خود، آزادانه به تجارت اسلحه در خلیج فارس بپردازد در حالی که ایران از این لحاظ دچار اشکال میشد. اعتراضات ایران به جایی نرسید و طرح مورد نظر انگلستان تصویب شد. ایران نیز از کنفرانس خارج شد و عهدنامه مزبور را امضاء نکرد.
این جریان به امضای یک قرارداد بین سلطان عبدالعزیز بن مسعود (پادشاه حجاز) و دولت انگلستان در ۲۰ مه ۱۹۲۷ مربوط میشد. در مهمترین ماده این قرارداد چنین آمده بود: «اعلیحضرت پادشاه حجاز و توابع آن ملتزم به تأمین روابط دوستانه و صلح آمیز با خاک کویت و بحرین میباشد.» ایران که برقراری چنین ارتباط ویژهای را با بخشی از خاک خود (بحرین) مغایر حاکمیت و تمامیت ارضی خویش میدانست در ۲۲ نوامبر ۱۹۲۷ یادداشت شدیداللحنی (از طریق کفیل وزارت امور خارجه) برای «رابرت کلایو» وزیر مختار انگلستان در تهران و دبیر کل جامعه ملل ارسال و از وی درخواست کرد که سایر ملل را از این اعتراض ایران آگاه کند. در مقابل آستن چمبرلن وزیر امور خارجه انگلستان در ۱۸ ژانویه ۱۹۲۸ طی یادداشتی خطاب به دبیرکل، اعتراض ایران را غیرموجه دانست، حق حاکمیت ایران بر بحرین را منکر شد و ادعا کرد بحرین از نظر جغرافیایی و نژادی ارتباطی با ایران ندارد.
مبادله یادداشتهای اعتراض آمیز دو کشور به جامعه ملل و سپس به سازمان ملل ادامه یافت و در نهایت در سال ۱۹۷۰ میلادی، شورای امنیت سازمان ملل به دولت ایران دستور داد به خواسته مردم بحرین مبنی بر داشتن کشور مستقل گردن نهد و بدین ترتیب در ۱۸ مه ۱۹۷۰ مجالس دو کشور ایران و بحرین مرزهای دریایی میان خود را تعیین و تصویب کردند.
از دیگر تلاشهای جامعه ملل که به نوعی به ایران مربوط میشد کوششهای این سازمان در زمینه نظارت و کنترل خرید و فروش مواد مخدر بود و به همین منظور کمیته تریاک که در واقع تولید و صدور تریاک را تحت نظارت بینالمللی در میآورد، تشکیل شد. در آن زمان ایران پس از چین دومین تولیدکننده بزرگ تریاک محسوب میشد و زندگی بسیاری از کشاورزان ایرانی به کشت تریاک و خرید و فروش آن وابسته بود. در ۲۷ مارس ۱۹۲۶ جامعه ملل کمیسیون تحقیقی را شامل سه عضو اصلی روانه تهران کرد تا گزارشی از وضعیت کشت خشخاش و تولید تریاک در ایران تهیه کنند. این گروه که در ۶ ژوئن تهران را ترک نمودند در گزارش خود تأکید کردند که برای کنترل موادمخدر در ایران، میبایست اصلاحات اساسی در اقتصاد ایران صورت گیرد و صنایع نوینی ایجاد گردد. بالاخره در سال ۱۹۲۸ موسسه انحصار دخانیات تأسیس شد و خرید و فروش تریاک در کنترل جامعه ملل درآمد. در سال ۱۹۳۱ قراردادی در خصوص محدودیت تولید مواد مخدر بسته شد و ایران نیز به ناچار محصولاتی را جایگزین کشت خشخاش کرد.
- اختلافات مرزی ایران و عراق (۱۹۳۴)
اختلافات مرزی میان عراق و ایران ناشی از ادعاهای مرزی مخصوصاً در اروندرود بود که در معاهده ارزروم سعی شده بود برطرف شود. در اوایل قرن بیستم (۱۹۰۶) عثمانیها با سوءاستفاده از بیثباتی داخلی ایران بخشهایی از خاک ایران در کردستان و آذربایجان را اشغال کردند. مسائل مرزی دو کشور در سال ۱۹۱۳ شدت گرفت و بار دیگر کمیسیون مرزی در استانبول با شرکت نمایندگان ایران و عثمانی تشکیل شد. اما چون مذاکرات دو طرف به نتیجه نرسید نمایندگان روسیه و انگلستان به عنوان حکم در این مذاکرات شرکت کردند.
به دنبال آن در ۴ نوامبر ۱۹۱۳ وزیر اعظم و سفرای سه کشور دیگر (ایران، روسیه، بریتانیا) در اسلامبول، یک پروتکل مرزی را امضا کردند که بر اساس آن خطوط مرزی ایران و عثمانی مشخص میشد. سپس یک کمیسیون تجدید خطوط مرزی ایران و عثمانی مشخص میشد تا خطوط مرزی دو کشور را در تمام نقاطی که مبهم مانده بود تعیین کند. با خاتمه جنگ اول جهانی و جدا شدن منطقه بینالنهرین از عثمانی که از آن پس به نام عراق شناخته شد، انگلستان برای کسب نظر مثبت ایران قول داد که تلاش خواهد کرد تا قرارداد عادلانهای بین ایران و عراق در زمینه اروند رود منعقد شود و این چنین بود که ایران در سال ۱۳۰۸ عراق را به رسمیت شناخت. با این حال باز هم دو کشور به توافق نرسیدند و کار به مجمع ملل کشیده شد و مجمع «اصل نصف» را جهت استفاده از اروند رود تعیین نمود.
گرچه قبل از تأسیس جامعه ملل در سال ۱۹۲۰ ایران در چند کنفرانس بینالمللی که عمدتاً در قرن ۱۹ برگزار شد به نحوی سهم داشت یا حضور مستقیم پیدا کرد اما حضور ایران در جامعه ملل اولین تجربه کشورمان برای عضویت در یک سازمان بینالمللی محسوب میشد. جامعه ملل تا بروز جنگ جهانی دوم وجود داشت و پس از آن به دلیل ناکامی در برقراری صلح جهانی جای خود را به سازمان ملل متحد داد.