به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه تحلیلی "المانیتور" در مقالهای به قلم "عبدالمجید البلوی" مینویسد: در پی دیدار اخیر باراک اوباما از ریاض، که در تاریخ 28 ماه مارس صورت گرفت، به جز چند عکس جدید از رهبران دو کشور و رفع برخی از مسائل، هیچ اتفاق تازهای نیفتاد و به گفته "عبدالله الشماری»، دیپلمات سابق عربستان سعودی، به سایر مسائل در مقطع زمانی دیگری پرداخته خواهد شد.
*** جدایی یا روابط جدید با آمریکا؟
در آستانه روز ورود اوباما به خاک عربستان سعودی، روزنامه «الریاض» عربستان، سرمقالهای را به قلم "یوسف الکویلیت» و با عنوان «جدایی یا روابط جدید با آمریکا؟» منتشر کرد. این سرمقاله به دلایل تنشهای موجود بین دو کشور، از جمله مذاکرات واشنگتن با تهران پرداخته بود. «الکویلیت» با گریز زدن به این مسئله، و انتقاد از رفتار حاکی از حسن نیت اوباما نسبت به تهران، به وی یادآور شد که سعودیها پیشینه منطقه خود را به خوبی میشناسند.
به گفته «الشماری»، «پیش از ورود اوباما، ریاض در پیامهای غیرمستقیم خود اعلام کرده بود که به گرمی از رئیسجمهور آمریکا استقبال خواهد کرد اما عربستان سعودی نمیخواهد حرفهای خوب و وعدههای توخالی که هرگز به واقعیت تبدیل نخواهند شد را بشنود.»
*** ارزیابی واشنگتن در مورد یک توافق خوب یا بد، ممکن است که با ارزیابی سعودیها مطابقت نداشته باشد
علیرغم سفر اخیر اوباما، آمریکا و عربستان سعودی هنوز هم نمیتوانند در خصوص برخی از مسائل منطقهای، به خصوص در مورد سوریه، عراق و ایران، با هم به توافق برسند.
اوباما در طول دیدار خود از عربستان سعودی، به سعودیها گفت که وی «توافق بد» با ایران را نخواهد پذیرفت. اما آنچه که بیش از هر چیزی سعودیها را نگران کرده، این است که ارزیابی واشنگتن در مورد یک توافق خوب یا بد، ممکن است که با ارزیابی سعودیها مطابقت نداشته باشد.
رابطه بین ریاض و واشنگتن در دهههای اخیر، بر مبنای 4 محور اصلی استوار بوده است که عبارتند از: تسلط عربستان سعودی بر بازار نفت، جایگاه معنوی عربستان در جهان اسلام، امنیت خلیج فارس و مبارزه با تروریسم پس از حادثه 11 سپتامبر. با این وجود، در مورد آینده این 4 رکن اساسی، تردیدهایی به وجود آمده است.
*** کاهش ظرفیت تولید اضافی نفت عربستان در آینده
کنترل و تسلط عربستان سعودی بر بازار نفت، به ظرفیت تولید اضافی نفت آن بستگی دارد که 2.5 میلیون بشکه در روز برآورد میشود. در حال حاضر در مورد اینکه آیا عربستان سعودی قادر است در آینده نیز این ظرفیت تولید اضافی را حفظ کند، تردید وجود دارد. در گزارشی که در سال 2012 توسط موسسه مالی و اعتباری «سیتی گروپ» منتشر شد، پیشبینی شده بود که میزان مصرف داخلی نفت عربستان سعودی، به تدریج موجب کاهش این ظرفیت خواهد شد و عربستان سعودی تا سال 2030، مجبور به واردات سوخت خواهد شد. سعودیها با این ارزیابی موافق نیستند. شاهزاده «ترکی الفیصل»، در تاریخ 25 آوریل 2013، طی یک گردهمایی در دانشگاه هاروارد، اعلام کرد که رژیم سلطنتی عربستان سعودی به منظور مقابله با مسئله افزایش میزان مصرف داخلی خود، ظرفیت تولید خود را به 15 میلیون بشکه در روز خواهد رساند تا این مسئله هیچ تاثیری بر ظرفیت اضافی تولید آن نگذارد.
*** آمریکا وابستگی کمتری به رابطه استراتژیک خود با عربستان سعودی احساس میکند
به علاوه، وابستگی آمریکا به نفت کمتر شده است. «الحاجی»، کارشناس نفتی و اقتصاددان برجسته و استادیار دانشگاه اوهایو به «المانیتور» گفت که واردات نفتی آمریکا در 7 سال گذشته، 50 درصد کاهش داشته است. وی خاطرنشان ساخت که واردات نفت این کشور در سال 2006، بالغ بر 12.5 میلیون بشکه در روز بود که درحال حاضر به 6 میلیون بشکه در روز رسیده است. به گفته «الحاجی»، تولید نفت آمریکا تا پایان چهار ماهه نخست سال 2014، به 11 میلیون بشکه در روز رسید.
در حالیکه ظرفیت تولید اضافی نفت عربستان سعودی در بازار نفت به تدریج در حال کاهش است، آمریکا روز به روز بیشتر به خودکافی نفتی نزدیک میشود؛ در نتیجه وابستگی کمتری به رابطه استراتژیک خود با عربستان سعودی احساس میکند. تغییر دورنمای انرژی، پیامدهای قابل توجهی بر روابط آمریکا و عربستان سعودی داشته است. ریاض دیگر قادر نیست که همانند دهه 1970، از نفت به عنوان سلاحی سیاسی استفاده کند و تلاش خواهد کرد که با نفوذ بر واشنگتن، آن را وادار کند تا به چشمانداز منطقهای سعودیها تن در دهد.
*** عربستان جایگاه ویژه خود را در جهان اسلام از دست داده است
عربستان سعودی تاکنون به دلیل دارا بودن مکانهای معنوی که جایگاه ویژهای در جهان اسلام دارند، دارای نوعی مقام و منزلت معنوی در جهان اسلام بوده است. اما به علت اقدامات این کشور در سالهای اخیر و دست داشتن در درگیریهای منطقهای علیه دیگر نیروهای اسلامی، از جمله ایران و اخوان المسلمین، جایگاه ویژه خود را در جهان اسلام از دست داده است. در نتیجه، همانطور که در تحقیقی که از سوی مرکز «پیو» در سال 2013 منتشر شد و حاکی از کاهش محبوبیت عربستان سعودی در خاورمیانه بود، نفوذ عربستان سعودی بر سایر مسلمانان، کاهش یافته است.
آمریکا به نقش معنوی عربستان سعودی که حاکی از نفوذ آن بر مسلمانان بود، متکی بود. اما کاهش نفوذ عربستان در جهان اسلام و تضعیف روزافزون جایگاه آن، موجب تضعیف این رکن در حفظ روابط استراتژیک بین این دو کشور شد.
*** اختلافات جدید عربستان و آمریکا بر سر سوریه و مصر
از سوی دیگر، مبارزه با تروریسم، که در طول یک دهه گذشته، نقطه مشترک بین دو کشور به شمار میرفت، اکنون در رابطه با بحرانهای سوریه و مصر، به موضوع مورد اختلاف آنها تبدیل شده است. عربستان سعودی در سوریه از گروههای جهادی پشتیبانی میکند، در حالیکه واشنگتن آنها را به القاعده وابسته میداند. عربستان سعودی اخوان المسلمین مصر را سازمانی تروریستی تلقی میکند، در حالی که واشنگتن به این سازمان به عنوان یک قدرت سیاسی مینگرد که حق شرکت در روند دموکراتیک این کشور را داراست.
علاوه براین، عربستان سعودی به تعهدات واشنگتن در امنیت خلیج فارس، اطمینان و اعتماد کافی ندارد. تعبیر واشنگتن از امنیت در خلیج فارس، با تعبیر سعودیها در این خصوص، متفاوت است.
*** ریاض برای تحقق منافع خود، گزینههای دیگری در اختیار دارد
بنابراین، تغییرات به وجود آمده در این 4 رکن اساسی که سنگ بنای روابط استراتژیک ریاض و واشنگتن را تشکیل میدهند، عربستان سعودی را بر آن داشته است که به گزینههای جدیدی فکر کند. دو هفته پیش از سفر اوباما به عربستان سعودی، شاهزاده سلمان بن عبدالعزیز، در سفری سه روزه از چین دیدار کرد.«عبدالرحمن الراشد»، روزنامهنگار سعودی که رابطه نزدیکی با تصمیمگیرندگان سعودی دارد، در مقالهای در روزنامه «العربیه» با عنوان «چین و اتحاد آینده با عربستان سعودی»، دیدگاه خود را در مورد این سفر نوشت. وی با توجه به کاهش احتمالی نقش آمریکا، از سعودیها خواست که طرز فکر خود را در روابط با آمریکا تغییر دهند. زمانبندی دیدار شاهزاده سلمان از چین، برای واشنگتن حامل این پیام است که ریاض برای تحقق منافع خود، گزینههای دیگری در اختیار دارد.
انتهای پیام/