در وهله اول برای تحلیل عملکرد و اهداف و برنامههای آمریکا در منطقه خاورمیانه باید به چند نکته کلیدی اشاره داشت.
1- آمریکا حداقل تا 50 سال آینده نیازی به نفت خاورمیانه ندارد.
بر اساس برنامه ریزیهای بلند مدت ایالات متحده، این کشور با توجه به سرمایه گذاریهای هنگفتی که در مساله استخراج نفت کرده است، حداقل تا 20 یا 50 سال آینده دیگر نیازی به نفت خاورمیانه ندارد و این مساله باعث میشود که دولت آمریکا دیگر تمایل چندانی برای حفظ پایستگی و ثبات منطقه نداشته باشد. به همین دلیل دولت اوباما با وجود تمام تهدیدها و خط قرمز معین کردنها به سوریه حمله نکرد و از سوی دیگر تمایلی به دخالت در کشورهایی نظیر افغانستان را نیز ندارد و در پاکستان نیز صرفا به انجام عملیاتهای نظامی از طریق هواپیماهای بدون سرنشین ادامه میدهد. ایالات متحده با این حال نگرانیهای خاص خود را از عدم امنیت و ثبات در منطقه دارد و به دلیل اینکه متحدان اروپاییاش هنوز به نفت خاورمیانه نیاز دارند، سعی دارد تا حاقل امکانات ثبات را در منطقه فراهم آورد.
2- آمریکا به دنبال ثبات در منطقه نیست.
آمریکا گرچه نگرانیهایی برای نقل و انتقال نفت در منطقه دارد اما منافعش در به هم ریخته بودن اوضاع سیاسی و امنیتی در منطقه است. از نظر محافظه کاران تندرو در واشنگتن و همچنین دموکراتها، کشته شدن تروریستها در جنگ همه جانبه آنها با دولت سوریه به مراتب بهتر از فعال بودن آنها به صورت پراکنده و سازمان یافتهتر در کل منطقه است و به همین دلیل آمریکا با نادیده گرفتن درخواستهای عربستان برای حمله به سوریه، روابط خود با خاندان سعودی را در مسیر سراشیبی قرار داد و با درخواست آنها برای حمله به سوریه موافقت نکرد. با این حال این مسئله اوباما را از ورود به جنگ سوریه و رساندن محمولههای اسلحه با پول خاندان سعودی به این کشور وا نمیدارد. در هر صورت مسئله، مسئله تجارت اسلحه است و تا زمانی که با جنگ در سوریه، هم اسلحه و تجهیزات نظامی آمریکایی به فروش میرود وهم تروریستها و بنیادگرایان از بین میروند و هم دولت سوریه و بشار اسد و محور مقاومت تضعیف میشود، دلیلی برای عدم حمایت موقت از تروریستها وجود ندارد.
سایت تحلیلی «دیفنس نیوز» اخیرا در گفتوگو با یکی از ماموران عملیاتی سابق MI6 به تشریح این مسایل پرداخته و بیان کرده است آمریکا بر حسب همین نظریه است که روابط خود با عربستان و ایران را نیز تنظیم میکند و سعی دارد روابط ایران و عربستان را نیز وارد فاز جدیدی سازد.
یکی از نگرانیهای اصلی عربستان از نزدیک شدن احتمالی آمریکا به ایران، مسئله فروش نفت خام است. نایجل اینکستر، مدیر تهدیدات فراملی و خطر سیاسی در موسسه بین المللی «مطالعات استراتژیک» که پیش از این مدیر عملیاتهای مخفیانه سازمان اطلاعات ملی انگلستان بوده است، در گفتوگو با این سایت بیان کرده است که گرچه عربستان از این مسئله نگران است که برداشته شدن تحریمهای نفتی و بانکی ایران بتواند دوباره ایران را به فروشنده بزرگ نفت خام در منطقه تبدیل سازد، اما میداند که با وجود این باز هم آمریکا روابط حسنه خود با این کشور را بر هم نمیزند و پادشاهی عربستان را به ایران نمیفروشد.
اینکستر معتقد است در وهله اول توافق ایران و آمریکا بر روی برنامههای هستهای این کشور در کوتاه مدت به نفع عربستان خواهد بود اما در دراز مدت بر روی فروش نفت خام این کشور و همچنین قیمت نفت تاثیر گذاشته و عربستان مجبور میشود تولید مازاد خود را تعطیل سازد. به همین دلیل آمریکا در ارتباطگیری با ایران و عربستان در این مدت اولیه به شدت حساس بوده و با محافظه کاری مسایل را به پیش میبرد.
او تاکید دارد که آمریکا سعی دارد به گونهای با ایران رفتار کند که جغرافیای سیاسی منطقه زیاد بر هم نخورد.
دیوید واینبرگ، عضو ارشد بنیاد دفاع از دموکراسی در واشنگتن نیز بر این عقیده است که آمریکا در رفتار با ایران و عربستان به شدت به دنبال این است که نفوذ و سیطره عربستان بر بازار نفت را حفظ کند تا این عربستان باشد که همیشه قیمت جهانی نفت را در دست داشته باشد. با این حال آمریکا مایل است نفوذ وسیطره عربستان بر سیاست منطقه را تا حدی کم کند.
وی تاکید میکند: «در هر صورت طی چند سال گذشته که ایران از لحاظ اقتصادی در تنگنای تحریمها قرار داشته، از لحاظ سیاسی، این عربستان بوده که با پول نفت خود، منطقه یعنی سوریه و سایر کشورهای عربی از جمله بحرین و مصر را نیز با تلاطم رو به رو ساخته است و مشکلات ایران برای نقش آفرینی در این خصوص، منطقه را یکسره به دست نیروهای تندروی جهادی (تروریستی) انداخته که توسط شاهزادگان سعودی و با پول این کشور به جنگ افروزی میپردازند.»
با این حال وینبرگ در این گفت و گو بیان کرده است که با وجود تمام این مشکلات که در منطقه وجود دارد و اختلافات اساسی ایران و عربستان، باز هم حسن روحانی رییسجمهور ایران بنا بر مسایلی که دلایل قطعی آن هنوز مشخص نیست، اصرار زیادی بر ارتباط گیری دوباره با عربستان سعودی دارد. وی افزوده است :«عربستان سعودی تاکنون تنها علاقه خودبه دیدار با هاشمی رفسنحانی رییس جمهور سابق ایران را نشان داده اما چنین مسئلهای نیزهنوز به تحقق نپیوسته است.»
بر اساس گزارش این سایت تحلیلی، روابط ایران و عربستان در طول دوران ریاست جمهوری هاشمی و در دهه 90 میلادی بسیار بهتر از روند فعلی بوده اما در طی دهههای گذشته اختلافات زیادی میان دو کشور بر سر مسایل مربوط به شیعه و سنی به وجود آمده و بنیاد گرایان و تندروهای عربستانی و سنی منطقه را به جنگی ناخواسته کشاندهاند و این مسئله ضرورت قدرت گیری ایران به عنوان نیروی مخالف در این ورطه را بیشتر میکند. آمریکا نیز به این مسئله واقف است و با وجود اینکه در مرحله کنونی سعی دارد از قدرت نیروهای ترویستی به نفع خود و اسراییل بهره ببرد، باز هم سعی میکند تا حدی با باز گذاشتن دستهای ایران در برخی مسایل در مکانهایی مانند سوریه و عراق، از قدرت این کشور در بین شیعیان نیز استفاده کند.
اینکستر در این باره معتقداست: «عربستان سعودی و آمریکا هم اختلافات زیادی در ماجرای سوریه با هم دارند. آمریکا نمیخواهد خونریزی به حدی در این کشور گسترده شود که دیگر اعتباری برای مخالفان اسد باقی نتماند اما عربستان شیوههای خود را در این خصوص دنبال میکند و به این دلیل به دنبال متناسب کردن قدرت تاثیر گذاری ایران و عربستان در منطقه است. اما در عین حال اوباما عحلهای هم برای حداحافظی از متحد قدیمی خود رد خاورمیانه ندارد و بهاین زودیها از عربستان دست نمیکشد.»
وانبرگ نیز معتقد است آمریکا به دنبال ایجاد یک موازنه در میان قدرت ایران و عربستان در منطقه است و به هین دلیل سعی دارد با تاثیر گذاری بر مسایل داخلی عربستان و قدرتی که قرار است به زودی بر سر کار آید این کشور را وادار سازد تا از فعالیتهای خرابکارانه خود در منطقه کم کند. از دیگر سو سعی دارد بازی جدید را با ایران آغاز کند که از نظر او به معنای رقابت دوستانه ایران و عربستان در منطقه برای قدرت گیری بیشتر است و از فعالیتهای خرابکارانه هر دو طرف در منطقه کم میکند!
واینبرگ بر این عقیده است که بازی آمریکا با ایران بر سر تحریمها بیشتر به اهرمی برای فشار بر عربستان تبدیل شده است. هرگاه عربستان از دستور العملهای آمریکا در خصوص گروههای تروریستی حمایت نکند،آمریکا از کم شدن و زا بین رفتن تدریجی تحریمها علیه ایران سخن میگوید و با تهدید این کشور دوباره راهی برای پیشبرد اهداف خود در منطقه پیدا میکند.
این در حالیست که ایران نیز در این میان منفعلانه به وقایع نگاه نمیکند. طی سالهای پیش روابط ایران با قطر و عمان به شدت رو به افزونی گرفته و درماههای گذشته قراردادهای همکاری نظامی و اقتصادی و تجاری زیادی میان این کشورها بسته شده که این خود جایگاه عربستان را در شورای همکاری خلیج فارس به چالش کشیده است. هفته گذشته ایران جلسات نظامی با عمان و پاکستان نیز انجام داده که بیش از پیش عربستان را در نگرانی فرو برده است.
اینکستر معتقد است در حالیکه عربستان در سالهای اخیر با انفجار رسانههای گروهی و رسانههای مجازی رو به رو بوده و به سمت هرج و مرج بیشتر و عدم ثبات به دلیل مخالفتهای داخلی میرود، ایران توانسته ثبات بیشتری در داخل پیدا کند و عربستان از این منظر با مشکلات جدیتری رو به خواهد بود. این مسئله تنها دلیل سفر اوباما به این کشور بوده تا نشان دهد در صورتی که عربستان تحولات و تغییرات بنیادین در حوزه سیاست داخلی و همچنین خارجی خودایفا نکند، به زودی قدرت اصلی خود در منطقه را از دست خواهد داد.