به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،چند سال پیش مقالهای انگلیسی منتشر شد با این عنوان كه «چرا زنهای انگلیسی مسلمان میشوند؟» پژوهشگر این مقاله نوشته بود كه من یك زن جوان انگلیسی و اهل تمام سرگرمیهای امروزی جوانان انگلیسی هستم. در ضمن به كارهای پژوهشی هم مبادرت میكنم. مدتی بود كه دغدغهای ذهنم را مشغول كرده بود و آن اعتبار و حیثیت زن در جامعه بود. به همین خاطر راجع به وضعیت زنان در ادیان مختلف مطالعه كردم. به مطالعهی اسلام كه رسیدم، به عنوان یك دین شهوانی از آن نفرت داشتم، اما وقتی خوب مطالعه كردم، متوجه شدم آنچه در اسلام وجود دارد، با شنیدههای من تفاوت بسیاری دارد. جذابیتهای اسلام مرا غرق در خودش كرد؛ تا جایی كه احساس كردم زن در اسلام از یك حریم، حفاظ و حیثیت والایی برخوردار است و این مسأله دغدغههای ذهنی مرا برطرف كرد. نویسندهی این مقاله در ادامه نوشته بود: همین مسأله دلیل اصلی گرایش زنان انگلیسی به اسلام است.
رهبر معظم انقلاب: زن در محيط اسلامى رشد علمى ميكند، رشد شخصيتى ميكند، رشد اخلاقى ميكند، رشد سياسى ميكند، در اساسىترين مسائل اجتماعى در صفوف مقدم قرار ميگيرد، در عين حال زن باقى ميماند. (۱۳۹۱/۴/۲۱)
امروزه با تمام تبلیغاتی كه علیه جایگاه زنان مسلمان در تمام رسانههای تبلیغاتی غرب صورت میگیرد، آماری تكاندهنده از شكست این تلاشها حكایت دارد. در واقع زنان حدود ۷۰ درصد از تازهمسلمانهای اروپایی و آمریكایی هستند. بنابراین خود غربیها به عمق اندیشهی اسلامی و تأثیرگذاری بر جوامع خودشان پیبردهاند و از این ناحیه احساس خطر میكنند. تداوم این روند، جامعهی آنان را از لحاظ هویتی با چالشی جدی روبهرو خواهد كرد. از این رو تلاش میكنند به مراكز تولیدكنندهی اندیشهی اسلامی ضربه بزنند تا همچنان تمدن خود را بدون مشكل به پیش ببرند.
پیشنهاد مأمور ارشد CIA
چندی پیش یك روزنامهی ایتالیالی مصاحبهای با آقای «رویل گریكت» انجام داد. گریكت همان كسی است كه پس از فوت حضرت امام رحمهالله تا بعد از حوادث۱۸ تیر سال ۱۳۷۸ مسئول میز ایران در سازمان سیا بود. بر اساس تحلیلهای همین آقا در سال ۱۳۷۸ بود -كار حكومت ایران را تمامشده میدانست- كه رئیسجمهور آمریكا به تلویزیون آمد و در مورد ایران موضع ویژهای را اتخاذ كرد؛ موضعی كه برای ابرقدرتی مثل آمریكا بسیار بد تمام شد، زیرا در عمل هیچ اتفاقی نیفتاد و این اعلام موضع نشاندهندهی دستپاچگی مسئولان آمریكا در آن زمان تلقی شد. روزنامهنگار ایتالیایی در آن مصاحبه در معرفی او گفته بود كه ایشان زبان فارسی را بهخوبی صحبت میكند و در مدتی كه رئیس میز ایران در سازمان سیا بوده، ده بار به ایران سفر كرده و نوع گروهبندی او از نیروهای سیاسی ایرانی، مبنای فعالیتهای وزارت خارجهی آمریكا در مورد ایران است.
آقای گریكت در آن مصاحبه به سؤالات مختلفی از جمله در مورد زنان پاسخ داد. او گفت كه انقلاب اسلامی زنها را از گوشهی خانهها به میدان و صحنهی اجتماع آورده است، ولی بعد از انقلاب خیلی روی این موضوع تمركز نشده كه چه برنامهای برای آنها داشته باشند، اما ما -آمریكاییها- روی این موضوع متمركز شدهایم و همهی تلاش ما این است كه با چند چیز در میان زنان ایران به صورت جدی مبارزه كنیم كه از جملهی آنها حجاب است.
از امثال این گفتهی آقای گریكت روشن میشود كه تغییر هویت اسلامی زنان مسلمان در زمرهی برنامههای اصلی سازمانهای برنامهریز دشمن علیه كشورهای اسلامی و بهویژه ایران قرار دارد. در نقطهی مقابل هم ما قرار داریم. از این جهت است كه بازگرداندن هویت اسلامی زنان مسلمان به آنان اهمیت و ضرورت مییابد؛ اتفاقی كه میتواند قدرت بسیاری به جوامع اسلامی بدهد.
زن برای تمتع مرد، زن برای تمتع جامعهی مردان!
امروزه سه نگاه و رویكرد اصلی زن و جایگاه او در اجتماع وجود دارد؛ نگاه غربی، نگاه سنتی و نگاه اسلامی. در نگاه غربی كه برخاسته از تفكر و اندیشهی غربی است، رابطهی زن و مرد در تمامی نهادهای اجتماعی یك رابطهی مبتنی بر قدرت است. نزاعی دائمی بین زن و مرد برای دستیابی به قدرت وجود دارد. بحث تشابه حقوق زن و مرد یكی از بسترهای ایجادكنندهی این رابطه در غرب بود. اصلاً فمینیسم در غرب به وجود آمد تا بتواند امتیازاتی را برای زن جلب كند تا زن در این نبرد قدرت با مرد پیروز گردد.
شهید مطهری رحمتاللهعلیه نقش چشمگیری در شناخت این انحراف فكری غرب و تبیین جایگاه صحیح زن در خانواده و جامعه ایفا كرده است. ایشان در دههی ۱۳۴۰ بحث زیبایی را دربارهی اشتباه غربیها مبنی بر مشابه دانستن حقوق زنان و مردان –و نه تساوی حقوق آنها– مطرح كرده و اثبات نموده كه با این اشتباه، زنان هر كاری كه بكنند جنس دوم خواهند بود، زیرا بر اساس تشابه حقوقی در كارهای مردانهای وارد خواهند شد كه نیاز به قدرت جسمانی و روانشناختی مردانه دارد و بنابراین هركاری كه بكنند، باز هم در این فعالیتها از مردان عقب میمانند.
اما در نگاه سنتی، مردان زنان را فقط برای خود و تمایلات و تمنیات خودشان میخواهند. اگر نگاه مدرن زنان را برای جامعهی مردان میخواهد، نگاه سنتی زن را برای مرد میخواهد. مردان در این نگاه ممكن است زنان را بسیار محدود كنند و با آنان رابطهای ستمگرانه برقرار كنند. اصطلاح عرفی «زنذلیل» در این نگاه قرار میگیرد، چرا كه در این تفكر، قدرت مرد یا باید بر همسرش غالب باشد یا اینكه مرد ذلیل است.
نگاه غربی اما زن را تا برهنگی در جامعه پیش میبرد، چرا كه این وضع، مطلوب مردان است. به تعبیر جامعهشناسان غربی: زن برای جامعهی مردان است. به هر حال، رابطهی زن و مرد در هر دو نگاه اخیر، رابطهی قدرت است. به همین دلیل حوزههای زنانگی در نگاه نخست یك معنی دارد و در حوزههای دوم یك معنی دیگر.
زن عزتمدار
اما در دیدگاه سوم كه متعلق به اسلام است، رابطهی زن و مرد دیگر رابطهی قدرت نیست. در قرآن رابطهی زوجیت زن و مرد با تعبیر «مودّت» به كار رفته است. فراتر از این رابطه نیز بین مردان و زنان محرم و نامحرم یك نوع رابطهی خاصی وجود دارد؛ یعنی زن در نگاه اسلامی عزت ویژهای دارد.
بگذارید این مسأله را با یك روایت تبیین كنم. یك نفر خدمت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله آمد و گفت من از كسانی هستم كه در زمان جاهلیت و پیش از اسلام یكی از دخترانم را زنده به گور كردهام. كفارهاش چیست؟ حضرت فرمودند: برو به مادرت خدمت كن. گفت مادرم فوت كرده است. حضرت فرمودند: برو به خالهات خدمت كن كه خدمت به خاله در جبران و كفارهی این گناه مثل خدمت به مادر است. ببینید چقد اعتبار زنان بالا است.
بنابر احادیث و روایات بسیار و متعدد، زنها در دستگاه خدا از جایگاه ویژهای برخوردارند. یعنی بسیاری از مردها میتوانند مشكلات دنیا و آخرتشان را از طریق زنها حل كنند. این فهم از زن، رابطهی قدرت نیست. اگر مردی با همسرش رابطهی قدرت برقرار كند، عقب میافتد. بلكه مرد باید با همسرش رابطهای برقرار كند كه او رضایت داشته باشد. البته خودش نیز لذت میبرد و چون زن رضایت دارد، مرد از قِبَل این رضایت به بسیاری مواهب و نعمات دست پیدا میكند.
میخواهم بگویم ما به همین دلیل میتوانیم نظامی درست كنیم كه یك پایهی بسیار مهم آن خانواده باشد. یعنی شما خیلی از مسائل جامعه را میتوانید از طریق همین سیستم خانواده حل كنید. ما اگر بخواهیم در جمهوری اسلامی و در جوامع اسلامی كاری پایدار و اساسی انجام بدهیم، بهترین كار این است كه معرفت انقلاب اسلامی نسبت به زن را مدام در كشورمان بازتولید و در جوامع اسلامی بازنشر كنیم. هر تغییر اجتماعی كه بخواهد انجام شود، از طریق نهاد خانواده و زن بهسرعت قابل اجرا است. همهی زنان و مردان -حتی آنهایی كه دچار غفلت هستند- وقتی با زاویهی نگاه لطیف دینی مواجه شوند، نسبت به آن خاضع میشوند و به حقانیت آن اذعان میكنند.
یك استاد آمریكایی به من گفت اگر ما ۵۰ درصد آنچه را كه شما راجع به زنان گفتید در آمریكا پیاده كنیم، هیچ مشكل اجتماعی نخواهیم داشت. الان دانشگاه ایشان در آمریكا دانشگاهی است كه به خاطر همین مسأله و همین نگاه، بسیاری طرفدار ایران هستند.
زنان احساس را در محیط منتشر میكنند
امروز با وقوع بیداری اسلامی اگر ما بتوانیم معرفتی را كه در اثر انقلاب اسلامی نسبت به زن پیدا شده است، در كشورهای انقلابی بازنشر كنیم، چهارچوب فرهنگی را كه غربیها سالهای سال در این كشورها نهادینه كرده بودند و بر آن اساس امیال شیطانی و غیر انسانی خود را به پیش میبردند، تا حد زیادی عقب راندهایم و به زنها در آن احساس مسئولیتی كه خداوند به آنها دادهاست، قدرت بیشتری دادهایم. آنوقت این زنان از حضور مردانشان در میدان مبارزه با مشاركت یا حمایت دفاع میكنند. هماكنون در بحرین، یمن یا مصر، كم نیستند زنهایی كه در میدان حضور دارند. وقتی زنها به میدان میآیند، یك جریان شدید احساسی را در محیط منتشر میكنند، چون زن از نظر نمادی، مظهر صلح است.
مسألهی مهمی كه وجود دارد و ما باید به آن توجه داشته باشیم، این است كه هر تغییر اجتماعی باید با موافقت زنها انجام شود و هیچ تغییر اجتماعی بدون موافقت زنها پایدار نخواهد بود. پس یكی از موضوعات ویژهای كه در جامعهی دینی وجود دارد، احساس مسئولیت نسبت به محیط است. اگر ما بتوانیم فهم از زن مسلمان و نقش و اعتبار و مزیتی را كه دارد، مانند همان فهمی كه اوایل انقلاب پیدا كردیم بهخوبی تبیین كنیم، شاهد تحولات عمدهای در جوامع اسلامی خواهیم بود. همانگونه كه زنها در جریان انقلاب ما و در دورهی جنگ تحمیلی نقش بسیار مهمی ایفا كردند، طبیعتاً همین نقش را میتوانند در دنیای اسلام و كشورهای دیگر نیز احیا كنند.
ممكن است همهی آموزههای اسلامی هنوز در ساختار اجتماعی عمومیت نیافته باشد، اما این فهم از اسلام در فطرت و جان زنهای مسلمان وجود دارد. آنها بخشی از این آموزههای اسلامی را میدانند. بنابراین ما باید با زنها با این زبان سخن بگوییم. این زبان بهطور قهری و طبیعی، چهارچوب بیداری اسلامی را فعالتر خواهد كرد، چون برای زنان نقش و شأنی قائل است كه دغدغههای آنان را تغییر میدهد. اگر با زنان صرفاً با زبان سیاسی صحبت كنیم، دیگران میتوانند بدلِ سیاسی بزنند، اما این گفتمان هرگز بدل و بدیلی ندارد.
وقتی دست همسرم را میگیرم، بچهها مسخرهام میكنند
در این زمینه نباید به تبلیغات رسانهای بسنده كنیم؛ برگزاری سمینارهای علمی هم میتواند بسیار تأثیرگذار باشد. حدود هشت سال پیش من در یكی از نشستهای تخصصی كنفرانس حكمت مطهر كه راجع به زنان بود، شركت كردم و بحثهای بسیار خوبی در آن نشست صورت گرفت. دو سال بعد یك استاد آمریكایی كه در آن كنفرانس و در موضوعات فلسفی مقاله داده بود، به ایران آمد و پیغام داد كه میخواهد مرا ببیند. من فكر میكردم راجع به چه چیزی میخواهد از من سؤال كند؟ وقتی آمد، گفت من در آمریكا به دانشجویان میگویم زنان در ایران آزاد هستند. ولی آنها به خاطر حجاب زنان ایرانی این آزادی را باور نمیكنند. من در پاسخ او كمی در مورد مسائل زنان و شأن و شئون آنان در اسلام توضیح دادم. ایشان به من گفت اگر ما ۵۰ درصد آنچه را كه شما راجع به زنان گفتید در آمریكا پیاده كنیم، هیچ مشكل اجتماعی نخواهیم داشت. الان دانشگاه ایشان در آمریكا دانشگاهی است كه به خاطر همین مسأله و همین نگاه، بسیاری طرفدار ایران هستند. حتی خود او تا این حد پیش آمده بود كه میخواست در آمریكا با یك دختر ایرانی ازدواج كند كه گفت به دلیل آنكه پدر و مادرش كاتولیكهای بسیار متعصبی بودند، نتوانست.
در یكی از كنفرانسهای دانشگاه تهران هم با چنین مسألهای مواجه شدم. من از این نمونهها زیاد دیدهام و علتش این است كه این فهم بسیار بكر و جدید از اسلام، تازه در دنیا در حال انتشار است. یك مردی كه رئیس یك كمپانی در بلژیك بود و گرایشهای چپ چهگوارایی داشت و كاتولیك متعصبی هم بود، برای من صحبت میكرد و از نحوهی برخورد و رفتارش با همسرش میگفت. به او گفتم بر اساس آموزههای اسلامی زمانی كه دست زن و شوهر در دست یكدیگر است، گناهانشان بخشیده میشود. با تعجب پرسید واقعاً؟! خیلی برایش عجیب بود. گفت زمانی كه من با همسرم بیرون میروم، وقتی دست او را میگیرم، فرزندانم مرا مسخره میكنند.
در دیدگاه سوم كه متعلق به اسلام است، رابطهی زن و مرد دیگر رابطهی قدرت نیست. در قرآن رابطهی زوجیت زن و مرد با تعبیر «مودّت» به كار رفته است. فراتر از این رابطه نیز بین مردان و زنان محرم و نامحرم یك نوع رابطهی خاصی وجود دارد؛ یعنی زن در نگاه اسلامی عزت ویژهای دارد.
اگر فهم جدیدی از خود پیدا كنند...
آموزههای اسلامی در مقولهی زن و خانواده بهقدری جذاب است كه اگر درست منتشر شود، بسیاری را مجذوب خود خواهد كرد. بزرگترین مسأله و معضلی كه غرب برای زنها ایجاد كرده، این است كه آنها را درگیر مسائل حاشیهای و تفریحی جامعه كرده است. بنابراین زنی كه خودش را به امواج اجتماعی غربی بسپارد، از مسئولیتهای اجتماعی خود غافل خواهد شد. در دورهی شاه نیز خیلی تلاش كردند كه زنها را به همان مسیر ببرند و الحمدلله موفق نشدند. قدرت دینی در ایران از این جهت بسیار مؤثر بود.
یكی از ویژگیهایی كه ما داشتهایم و داریم و انشاءالله خواهیم داشت، در مورد احساس مسئولیت زن نسبت به محیط اجتماعی است. زنهای ایرانی همواره در طول تاریخ به این احساس مسئولیت مهم پایبند بودهاند. یك نمونهی بارز آن در جریان تحریم تنباكو و در داخل حرمخانهی شاه بود. وقتی ناصرالدینشاه به تحریم قلیانها اعتراض كرد، زنها به او گفتند همان كسی این كار را حرام كرده كه ما را به تو حلال كرده است.
به طور كلی اگر زنها فهم جدیدی از خودشان در همهی عرصهها پیدا كنند -فهمی از خودشان فی نفسه به عنوان زن و فهمی از خودشان در زمینهی اجتماعی- بسیار بر جامعهی مردهای خودشان تأثیر خواهند گذارد. به همین دلیل وقتی وارد صحنه میشوند، حركتهای جدی صورت میدهند. شما از مسألهی انقلاب اسلامی كه بگذرید، حضور زنان در دفاع مقدس بسیار مقتدرانه بود. تا مادری راضی نبود، پسرش به جبهه نمیرفت. تا همسری رضایت نداشت، مردش ماهها در جبهه نمیماند. بنابراین زنها نقش جدیتر، مهمتر و تأثیرگذارتری را پس از انقلاب در زمان جنگ ایفا كردند و این معلول آن شناخت جدید زن از خودش بود. انقلاب اسلامی یك لایه از این شناخت را باز كرد.
منبع: Khamenei.ir