کجا زبان ما را رسد که وصف تو گوییم و کجا به اندیشه ما آید که ذکرتو آریم، و کجا توان قلم بود که نقش حسن تو نویسد و کدام آینه است که درخشش نور تو را بتاباند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران، فاطمه(س). . . ای بزرگ بانو. . . ای نام تو، جامع کمالاتت که گویای عصمت آتش سوز توست. ای آن که دامنت، رسالت سردار توحید را پرورد. ای آن که مهر رخت، خورشید فروزان مریم و آسیه و خدیجه را فزونتر است؛ چرا که جهان بانوان را تو سروری. ای آن که شهد شهادت سوزانت را ازچشمه صداقت و اخلاص چشیده ای. ای آن که بر گرده گیتی، دوریحانه مصطفی (ص) را مادری، پس نقش آفرین کربلای تویی؛ آری .........

تاريخ و مكان تولد حضرت زهرا (س)

در تاريخ تولد فاطمه عليهاالسلام در بين علماى اسلام اختلاف است. لكين در بين علماى اماميه مشهور است كه آن حضرت در روز جمعه بيستم ماه جمادى الثانى سال پنجم بعثت تولد يافته است.

مكان تولد حضرت زهرا (عليهاالسلام) در شهر مكه و در خانه خديجه اتفاق افتاد. اين خانه در محله‏اى است كه در گذشته به آن «زقاق العطارين» يعنى كوچه عطارها مى‏گفتند. رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) تا هنگام هجرت، در آن خانه ساكن بود. خانه مباركى كه بارها در آن فرشته وحى بر پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) نازل گرديد. اين خانه بعدها به صورت مسجد درآمد.

و از آنجا كه محل نزول وحى و بخشى از قرآن، زيستگاه پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) و مكان تولد حضرت زهرا (عليهاالسلام) بود، در نظر عموم مسلمين ارزش معنوى و قداستى خاص داشت. و از اين رو بارها در طول تاريخ هم‏زمان با تعمير و توسعه مسجد الحرام، نسبت به مرمت بناى آن اقدام كردند.

پدر و مادر حضرت زهرا(س)

فاطمه يگانه دختر بازمانده پيغمبر (ص ) از خديجه كبرى مى باشد. چه بگوييم درباره پدر كه پيغمبر خاتم و حبيب خدا و نجات دهنده بشر از گمراهى و سيه كارى بود؟ چه بگوييم درباره پدرى كه قلم را توان وصف كمالات اخلاقى او نيست ؟ و فصيحان و بليغان جهان در توصيف سجاياى او عاجز مانده اند؟ و امّا مادرش خديجه دختر خويلد از نيكوترين و عفيف ترين زنان عرب قبل از اسلام و در دوره اسلامى نخستين زنى كه به پيامبر اكرم (ص )، شوهرش ، ايمان آورد و آن چه از مال دنيا در اختيار داشت - در راه پيشرفت اسلام - كريمانه بذل كرد.

درجه وفادارى خديجه (ع ) نسبت به پيامبر (ص ) را در بذل مال و جان و هستى اش ، تاريخ اسلام هرگز فراموش نخواهد كرد. همچنان كه پيامبر اكرم (ص ) تا خديجه زنده بود زنى ديگر نگرفت و پيوسته از فداكاريهاى او ياد مى كرد.

از عايشه ، زوجه پيامبر (ص )، نقل شده است كه گفت : (احترام هيچ يك از زنان به پايه حرمت و عزت خديجه نمى رسيد. رسول اللّه (ص ) پيوسته از او به نيكى ياد مى كرد و به حدى او را محترم مى شمرد كه گويا زنى مانند خديجه نبوده است .)

عايشه سپس نقل مى كند: روزى به پيغمبر (ص ) گفتم : او بيوه زنى بيش ‍ نبوده است ، پيغمبرسخت برآشفت به طورى كه رگ پيشانى اش برآمد. سپس فرمود: (به خدا سوگند بهتر از خديجه كسى براى من نبود. روزى كه همه مردم كافر و بت پرست بودند او به من ايمان آورد.

روزى كه همه مرا به جادوگرى و دروغگويى نسبت مى دادند، او مرا تصديق كرد، روزى كه همه از من روى مى گردانيدند خديجه تمام اموال خود را در اختيار من گذاشت و آنها را در راه من بى دريغ خرج كرد. خداوند از او، دخترى به من بخشيد كه مظهر پاكى و عفت و تقوا بود. عايشه سپس مى گويد: به پيغمبر عرض كردم از اين سخن نظر بدى نداشتم و از گفته خود پشيمان شدم ).
بارى ، فاطمه زهرا (ع ) چنين مادرى داشت و چنان پدرى .

گفته اند: خديجه از پيغمبر (ص ) هفت فرزند آورد:

قاسم كه كنيه ابوالقاسم براى پيغمبر از همين فرزند پيدا شد. وى قبل از بعثت در دو سالگى درگذشت . عبداللّه يا طيب كه او هم قبل از بعثت فوت شد. طاهر، كه در آغاز بعثت متولد شد و بعد از بعثت درگذشت . زينب كه به ازدواج ابوالعاص درآمد. رقيه كه ابتدا با عتبه و پس از آن با عثمان بن عفان ازدواج كرد و در سال دوم هجرت درگذشت . امّ كلثوم كه او نيز به ازدواج عثمان - پس از رقيه - درآمد و در سال چهارم هجرت درگذشت .

نام ها و القاب حضرت فاطمه (س)
 
 
حضرت فاطمه زهرا (س) دختر پيامبر اسلام حضرت محمد(ص) به گفته امام ششم شيعيان، جعفر صادق (ع)داراي ۹ نام مخصوص بود.
 فاطمه:
فاطمه وصفي است از مصدر فطم. و فطم در لغت عرب به معني بريدن، قطع کردن و جدا شدن آمده‌است. اين صيغه که بر وزن فاعل معني مفعولي مي‌دهد، به معني بريده و جدا شده‌است و به بچه شتر ماده‌اي که از شير مادر  گرفته شده «فاطمه» مي گويند.( 2- 3- 4- 5- 6- 7- 8- 9)
ازحضرت امام محمد باقر (ع) ، امام پنجم شيعيان روايت شده: خداوند فاطمه‏ زهراء را از جهل و پليدي جدا نموده‌است، لذا «فاطمه» نام گرفته‌است. سپس ادامه دادند: به خدا قسم، خداوند در عالم پيمان و عهد (عالم ذر) فاطمه را از جهل و پليدي جدا کرده‌است(10)
صديقه:
به زني صديقه گويندکه بسيار راستگو باشد. زني که هم در عمل، هم در گفتار و هم در اعتقادات و ايمان صادق باشد.

•از امام رضا (ع )امام هشتم شيعه، روايت شده: فاطمه زهرا زني «بسيار راستگو» بود و شهيده از اين دنيا رفت(11)

•عايشه گويد: کسي را راستگوتر از فاطمه زهرا، غير از پدرش (پيامبر اسلام) نديدم(12)


مبارکه:

بَرَکَتْ يعني فايدهٔ ثابت(13)

•عبداللَّه بن سليمان مي‌گويد: اوصاف پيامبر اسلام را در انجيل خواندم که او زياد نکاح مي‌کند و نسل کمي خواهد داشت و نسل او از «دختري مبارک» به وجود خواهد آمد که براي او خانه‌اي در بهشت آماده گشته‌است(14)

 طاهره :

طاهرة يعني زن پاکيزه از نجاست و نقص.

امام محمد باقر (ع) از پدران خود نقل کرد: فاطمه‏ زهرا چون از هرگونه پليدي و گناه پاک بود، «طاهره» ناميده شد.هرگز فاطمه‏ زهرا خون حيض و يا خون نفاس نديد.

آيهٔ تطهير که در وصف پاکي اهل‌بيت نازل شده‌است، اين گونه مي‌گويد: «إنّمإ؛ّ يريد اللَّه ليذهب عنکم الرجس أهل البيت و يطهّرکم تطهيراً»، همانا خدا چنين مي‌خواهد که رجس و هر آلودگي را از شما خانوادهٔ نبوت ببرد و شما را از هر عيب، پاک و منزه گرداند(15)

زکيه:

زَکيّة در لغت پاکيزه بودن و رشد و نمو را معني مي‌دهد. پاکيزه بودن از هرگونه رجس، گناه و يا صفات رذيله، که در شرح نام «طاهره» آمده.
مباهات امام علي (ع) بر همسري با فاطمه‏ زهرا «من شوهر بتول، سرور زنان عالم هستم. فاطمه‌اي که اهل تقوا، پاکدامني و نيکوکاريست، او که از طرف خداوند هدايت شده‌است، دوست، دوست خداست، بهترين دختر و فرزند پيامبر خداست، ريحانهٔ پيامبر اکرم است...» (16) «... درود بر تو اي زن با فضيلت! و اي زني که از هر آلودگي خود را پاک نموده‌اي(17)
راضيه :
فاطمه داراي صفت رضا بود، يعني هر سختي و مصيبت و رنجي را که خداوند براي او مقدر کرده بود، تحمل مي‌کرد و به آن راضي بود.
جابر بن عبداللَّه انصاري مي گويد: پيامبر اسلام وارد منزل فاطمه‏ زهرا شد در حالي که عبايي از پشم شتر بر دوش حضرت فاطمه بود و با دست آسيا مي‌کرد. پيامبر نگاهي به فاطمه‏ زهرا نمود و فرمود: عجله کن و تلخيهاي دنيا را تحمل کن تا فردا (در بهشت) به نعمتهاي آخرتي نائل گردي، چرا که خداوند بر من نازل کرده‌است که آنقدر پروردگارت به تو مي‌بخشد که تو راضي شوي، و لسوف يعطيک ربّک فترضي.» (18)
 
مرضيه :

فاطمه‏ داراي صفت رضا بود، يعني هر سختي و مصيبت و رنجي را که خداوند براي او مقدر کرده بود، تحمل مي‌کرد و به آن راضي بود.

«مرضيه» بود، يعني در اين مقام به درجه‌اي رسيده بود که خداوند نيز اعمال او را تأييد مي‌کرد و از تمامي اعمال او راضي بود.

عبدالرحمن بن المثني گويد: به امام صادق(ع) گفتم: فدايتان شوم چرا فرزندان امام حسين بر فرزندان امام حسن برتري دارند (فرزندان امام حسين امام قرار گرفتند اما فرزندان امام حسن چنين نشدند) در حالي که هر دو از يک پدر و مادر هستند. جبرئيل بر پيامبر نازل شد و گفت: خداوند فرزندي به شما خواهد داد که امتت پس از شما او را خواهند کشت. پيامبر اسلام به جبرئيل فرمود: به چنين فرزندي نياز ندارم و سه مرتبه اين کلام را تکرار فرمود و سپس علي را در جريان اين سخن قرار داد که جبرئيل از طرف خداوند به او خبر داده‌است که پسري براي تو به دنيا مي‌آيد، امتم بعد از من او را مي‌کشند حضرت علي عرضه داشت: اي رسول خدا! چنين فرزندي را نمي‌خواهيم. سه مرتبه اين کلام را به حضرت علي فرمود و سپس افزود: امامت و وراثت بايد از طريق فرزندان همين پسر شهيد منتقل گردد پس به دنبال فاطمه فرستاده و به او پيام داد: خداوند بشارت پسري را مي‌دهد که امتم پس از من او را مي‌کشند فاطمه عرضه داشت: پدر جان! به چنين فرزندي احتياجي ندارم سه مرتبه اين سخن تکرار شد، پس از آن پيامبر به فاطمه خبر داد که امامت و وراثت بايد از طريق همين فرزند منتقل گردد. فاطمه زهرا به پدر گفت: راضي به رضاي خداوند هستم (اگر او چنين مي‌خواهد من حرفي ندارم) پس فاطمهٔ زهرا به امام حسين باردار گرديد و بعد از شش ماه به دنيا آمد (هيچ نوزادي شش ماهه زنده نمانده مگر امام حسين و حضرت عيسي(19)

 محدثه :

نام محدثه داراي دو تلفظ است:

۱) «محدثه» به فتح دال، يعني زني که براي او حديث گفته مي‌شد. فرشتگان با فاطمه‏ زهرا سخن مي‌گفتند.

امام جعفر صادق (ع) فرمود: فاطمه را «محدثه» گويند، چون ملائکه از آسمان به پايين مي‌آمدند و همانگونه که ملائکه با حضرت مريم سخن مي‌گفتند، با حضرت زهرا نيز سخن مي‌گفتند. شبي حضرت از فرشتگان سؤال نمود: آيا برترين زن عالم، حضرت مريم دختر عمران نيست؟
 فرشتگان عرضه داشتند: حضرت مريم سرور زنان زمان خود بود، اما خداوند شما را برترين زن جهان قرار داده‌است، هم در زمان خودت و هم در زمان حضرت مريم و سرور همهٔ زنان از اول عالم تا آخر جهان(20)

•محمدابن ابوبکر مي گويد: وقتي آيه «و ما أرسلنا من قبلک من رسول و لا نبيّ و لا محدث» نازل شد من گفتم: آيا فرشتگان با غير از پيامبران نيز سخن مي‌گويند؟ «امام صادق فرمود: حضرت مريم پيامبر نبود ولي «محدثه» بود، يعني فرشتگان با او سخن مي‌گفتند.

مادر موسي نيز محدثه بود، ولي پيامبر نبود. ساره همسر حضرت ابراهيم، محدثه بود، امّا پيامبر نبود. فرشتگان با او ملاقات نمودند و بشارت اسحاق و يعقوب را به او دادند. و فاطمه‏ زهرا ملائکه را مي‌ديد و از آنها حديث مي‌شنيد، اما پيامبر نبود(21)

۲) «محدثه» بکسر دال يعني زني که براي ديگران نقل حديث مي‌کند.

 زهراء
زهراء، مونث أزهر است، که در لغت، درخشنده، روشن، معني مي‌دهد.

جابر از امام حسين (ع) سؤال کرد: چرا فاطمه را «زهراء» ناميده‌اند؟ او فرمود: خداوند فاطمه را از نور عظمت خود آفريد. وقتي فاطمه درخشيد، زمين و آسمان را نوراني کرد. چشمهاي ملائکه غرق نور شد و خداوند را سجده کردند و از روي تعجب گفتند: خداوندا! اين چه نوري است؟ وحي شد که اين يکي از نورهاي من است، در آسمان جايش دادم و او را از طريق پيامبر متولد گردانيدم و او را بر همهٔ پيامبران برتري دادم و از آن نور، ائمهٔ هدي به وجود آمدند، تا دستورات مرا اجرا نمايند و مردم را هدايت کنند، آنها بعد از قطع شدن وحي، جانشينان من در زمين هستند(22)

عايشه مي‌گويد: شب هنگام، ما در نور صورت فاطمه‏ زهرا خياطي، پشم‌ريسي و بافندگي مي‌کرديم و چون صورتي بسيار درخشنده داشت «زهراء» ناميده شد(23)

 القاب :
لقب‌هاي فاطمه فراوان است که قسمت کمي از آن به اين صورت است:

انسيه، بتول، تقيه، حبيبه، حُرَّة، حوراء، حوريه، راکعه، رشيده، رضيه، ريحانه، زهره، ساجده، سعيده، سيده، شهيده، صابره، صادقه، صدوقه، طيبه، عارفه، عاليه، عذراء، عزيز، عليمه، عديله، فاضله، فريده، کريمه، کوثر، کوکب، مبشره، محموده، مطهره، معصومه، ملهمه، ممتحنه، منصوره، موفقه، مهديه، مؤمنه، ناعمه، نقيّه، والهه، وحيده، انسية، نورية، حانية، رحيمة، رشيدة، محترمة، صابرة، سليمة، صفية، حديثه، محتشمة، جليلة، حکيمة، فهيمة، حنانة، حسنا، مرضيه

کنيه‌ها

کنيه، براي تعظيم و تکريم اشخاص به کار مي‌رود. فاطمه‏ کنيه‌هاي زيادي دارد، که تعدادي از آنها بدين صورت است:

1. اُمّ‏الحسن2. اُمّ‏الحسين3. اُمّ‏المحسن4. اُمّ‏الأئمة5. اُمّ‏أبيها6. اُمّ‏الخيرة7. اُمّ‏المؤمنين8. اُمّ‏الأخيار9. اُمّ‏الفضايل10. اُمّ‏الأزهار 11. اُمّ‏العلوم12. اُمّ‏الکتاب13. اُمّ‏الأسماء


سوره کوثر

إنّا أعطیناک الکوثر، فصلّ لربّک وانحر، إنّ شانئک هو الأبتر

در شأن نزول این سوره گفته شده:

زمانى که رسول‌(صلی الله علیه وآله) دو تن از فرزندان خود به نام‌هاى عبد‌اللّه و قاسم را از دست داد و دشمنان آن حضرت، براى تضعیف او، زبان طعن و شماتت، گشودند، عاص بن وائل او را «ابتر» خواند،که در لغت عرب به «مقطوع النسل» اطلاق می‌شود.1

کوثر از ریشه کثرت است و بر چیزى اطلاق می‌شود که شأنیت کثرت در او باشد و مراد از کوثر خیر فراوان است.2

البته آن خیر کثیرى که پیامبر در نتیجه اعطاى خداوند؛ مالک آن شده است، در آیه اول مشخص نشده و شاید بدین لحاظ باشد که با اطلاق و عدم تقیید آن، عظمت و شأن خاص، بدان ببخشد.

براى کلمه (کوثر) در این سوره، معانى متعدد مطرح شده است، علامه طباطبایى در المیزان با توجه به معناى آخرین آیه که دشمن آن حضرت را، ابتر معرفى کرده، مناسب‌ترین معنا را «کثرت» ذریه پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) ذکر می‌کند.3 اگر خیر کثیر هم مراد باشد، یقیناً یکى از مصادیق آن، فراوانى نسل آن حضرت است.

کوثر، صیغه مبالغه است. یعنى اى پیامبر، به تو، دخترى دادیم که مجسمه خیر است، استوانه برکت و اسطوره بالندگى است، به تو دخترى دادیم که اگر همه فضایل و سجایاى انسانى را مجسم کنند، زهرا می‌شود.

اى پیامبر، به شکرانه این نعمتى که به هیچ‌کس داده نشده و نخواهد شد، نماز بخوان و در هنگام تکبیر، دستهایت را بلند کن که این یک حالت خضوع است براى بنده و جلالتى است برا ى خدا!
کوثر از ریشه کثرت است و برچیزى اطلاق می‌شود که شأنیت کثرت در او باشد و مراد از کوثر خیر فراوان است

امام فخر رازى در ذیل آیه می‌نویسد:

کوثر هشت معنا دارد که تمام آن معانى درباره حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا‌(سلام الله علیها) است. آنگاه خودش می‌گوید: چگونه، فاطمه کوثر نباشد که چون علی‌بن‌الحسین و محمد‌بن‌على باقرالعلوم و صادق المصدق، میوه و ثمره دارد.4

آرى فاطمه، چگونه خیر کثیر نباشد که از این نهر کوثر، صدها و بلکه هزاران جوى زلال و روشن، منشعب است.

حسن ختام این بخش، آن که نزول چنین سوره‌اى و چنین تعبیر بلندى (کوثر) درباره فاطمه در عهد جاهلیت عربى که «زن» نه تنها از کم‌ترین حقوق انسانى برخوردار نبود، بلکه تولد دختر مایه ننگ و سرافکندگى بود و دختران، زنده به گور می‌شدند، نشانگر جایگاه ارزشمند زن در مکتب حیات بخش اسلام است.

موجودى که می‌تواند منشأ این مقدار خیر و برکت در تاریخ بشریت باشد. موجودى که بنده ف این برگزیده خدا و اشرف مخلوقات عالم، باید به شکرانه برخوردارى از آن، در برابر پروردگارش، سربرخاک بساید.


انتهای‌پیام/

برچسب ها: زبان ، وصف ، اندیشه
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار