به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه خبری رایت ساید نیوز ؛ استفاده موفقیت آمیز مسکو از منابع مالی و توانمندی های بالقوه سیاسی و دیپلماتیک خود در قبال بحران اوکراین موجب شد الحاق کریمه به روسیه بدون دردسر و دخالت های معمول از سوی کشورهای غربی انجام گیرد .
بدنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 شاید کمتر کسی این تصور را داشت که مسکو بار دیگر بتواند قد راست کرده و در عرصه های جهانی قدرت نمایی کند . اما درایت و سیاستمداری پوتین از نخستین روزهای آغاز به کار خود در دولت روسیه بازگشت تدریجی این کشور به دوران اوج قدرت بود .
در ادامه این مقاله آمده است : حدود 23 سال از فروپاشی شوروی می گذرد اما اکنون به اذعان بسیاری از کارشناسان و محققان بین المللی قدرت کنونی روسیه در دنیا چیزی کمتر از زمان گذشته این کشور ندارد ،بلکه دارای توانمندی ها و پتانسیل های منطقه ای و بین المللی بیشتری نیز شده است .
یکی از فاکتورهای قدرتی که اکنون مسکو بدست آورده همکاری های نزدیکی است که با قطب اقتصاد دنیا ، چین دارد . پکن و مسکو از سالهای گذشته تاکنون روابط تنگاتنگ تجاری و مالی با یکدیگر داشته اند و پس از تهدید واشنگتن به تحریم مالی روسیه این روابط تقویت نیز شده است .
جریان انتقال نفت و گاز از روسیه به چین به طور مستمر ادامه دارد . مشارکت در زمینه های تکنولوژی و نظامی نیز همچنان برقرار می باشد و حتی احزاب دو کشور نیز با یکدیگر رابطه دارند . در حقیقت آمریکا در تحریم مسکو تنها با روسیه مقابله نمی کند بلکه در برابر محور مسکو _پکن قرار گرفته است . محور قدرتمندی که به گفته بسیاری از مختصصان این امر ، می تواند برای هر کشوری آسیب رسان و نقظه ای منفی محسوب شود .
اروپا آسیب پذیرترین منطقه از بروز اختلاف غرب با روسیه به شمار می رود . کشورهای عضو اتحادیه اروپا با مخالفت با گزینه نظامی آمریکا علیه روسیه در اوکراین بار دیگر وابستگی شدید خود به مسکو را به جهان نشان داد . اروپا تمایل خود به ادامه وابستگی به نفت و گاز مسکو را نیز نشان داده است . بعلاوه بسیاری از موسسات مالی قدرتمند در اروپا در روسیه سرمایه گذاری های کلانی کرده اند و بروز اختلاف میان غرب و مسکو آن را به پرتگاه ورشکستگی سوق می دهد .
شاید علت تهدیدات توخالی آمریکا علیه روسیه را موقعیت بهتر این کشور در برابر مسکو البته در مقایسه با اتحادیه اروپا دانست . بزرگترین مزیتی که واشنگتن در برابر مسکو برای خود تصور می کند این است که اتحاد جماهیر شوروی سقوط کرده است بنابراین روسیه دیگر آن قدرت و برتری همیشگی را در مقابل ایالات متحده ندارد .
اما این به اصطلاح مزیت در واقع سهل انگاری و ساده اندیشی سردمداران کاخ سفید است چراکه پوتین توانسته سیاست هایی را اتخاذ نماید که بر اساس نظرسنجی های مردمی از روسیه ، قدرت و موقعیت استراتژیک این کشور بزرگ در منطقه و دنیا نه تنها تضعیف نشده بلکه بیشتر نیز شده است .
نویسنده افزود : بسیاری از رسانه های غربی در زمان فروپاشی شوروی و بدنبال تبلیغات گسترده خود آن را پایان امپراطوری شیطان و آغاز دوران آزادی مردم روسیه معرفی نمودند اما اکنون تمامی ملت روسیه و حتی اتباع سایر کشورها که روس زبان هستند از حکومت کرملین راضی و حامی آن هستند .
انتهای پیام /